قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / آیت‌الله صافی به حفظ میراث مکتوب تشیع اهتمام ویژه داشت/ هوشمندترین مرجع شیعه در جریان‌شناسی تاریخی بود/ اگر تلاش‌های ایشان نبود انقلاب همچنان دست مارکسیست زده‌ها می‌ماند
آیت‌الله صافی به حفظ میراث مکتوب تشیع اهتمام ویژه داشت/ هوشمندترین مرجع شیعه در جریان‌شناسی تاریخی بود/ اگر تلاش‌های ایشان نبود انقلاب همچنان دست مارکسیست زده‌ها می‌ماند

در همایش «یک قرن حافظه تاریخی روحانیت» مطرح شد؛

آیت‌الله صافی به حفظ میراث مکتوب تشیع اهتمام ویژه داشت/ هوشمندترین مرجع شیعه در جریان‌شناسی تاریخی بود/ اگر تلاش‌های ایشان نبود انقلاب همچنان دست مارکسیست زده‌ها می‌ماند

آیت‌الله صافی گلپایگانی خدماتی بزرگ به میراث مکتوب شیعه داشت و ارادت وی به شیخ آقا بزرگ تهرانی نیز از این جهت است؛ آیت‌الله صافی در راه حفظ و نشر میراث شیعه قدم‌های بزرگی برداشت؛ آن مرحوم متوجه شد در یکی از کتاب خانه‌های بزرگ هندوستان در شهر لکنو نسخه‌های خطی ارزشمندی وجود دارد. آیت‌الله صافی پیش قدم شد تا این نسخ خریداری شود؛ هزینه کرد و تصویر نسخه‌های خطی کتابخانه ممتازالعلما را خریداری نمود که در میان آن آثار، نامه‌های میرحامد حسین هندی، سلطان العلما، نامه‌های صاحب جواهر هم وجود داشت.

به گزارش شبکه اجتهاد، همایش «یک قرن حافظه تاریخی روحانیت» به منظور بیان دیدگاه حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی در خصوص روحانیت در ایران معاصر، چتدی قبل در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی برگزار شد.

کلیک کنید: تصاویر مراسم رونمایی کتاب «یک قرن حافظه تاریخی روحانیت» 

در این همایش که استاد محمود رجبی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، حجت‌الاسلام والمسلمین ملکا، نماینده دفتر رهبر معظم انقلاب در قم، حجت‌الاسلام علی صافی گلپایگانی فرزند مرحوم آیت‌الله صافی و جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه حضور داشتند؛ حجت‌الاسلام والمسلمین رضا مختاری، رئیس مؤسسه کتاب شناسی شیعه، حجت‌الاسلام محمدصادق ابوالحسنی، تاریخ‌پژوه و نویسنده، حجت‌الاسلام محسن اکبری شاهرودی از ملازمان آیت‌الله صافی گلپایگانی و دکتر موسی نجفی، استاد دانشگاه تهران به سخنرانی پرداختند. آنچه‌ می‌خوانید مختصری از سخنان اساتید مدعو به نقل از «رسا» با ویرایش و تلخیص است.

غیرت دینی و دفاع حریم تشیع

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی ابوطالبی، معاون پژوهشی مؤسسه امام خمینی: باعث افتخار است گرامیداشت حضرت آیت‌الله  العظمی صافی گلپایگانی در مؤسسه امام خمینی (ره)برگزار می‌شود. آیت‌الله صافی همیشه غیرت دینی داشت و از حریم تشیع و بدعت‌هایی که صورت می‌گرفت، دفاع می‌کرد.

آن مرجع فقید خاطرات و دانسته‌های زیادی از معاصرین شیعه داشت و بین مراجع قم در موشکافی‌های تاریخ معاصر بی‌نظیر بود؛ کسی که متخصص این امر بود و فضاها و جریان‌ها را به خوبی می‌شناخت و توصیه‌های زیادی نسبت به این مسائل داشت. همایش امروز برای پرداختن به نقش حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی در حفظ تاریخ روحانیت شیعه و اهمیت پرداختن به حوادث تاریخی تدارک دیده شده است.

اهتمام ویژه به حفظ میراث مکتوب تشیع

حجت‌الاسلام مختاری: حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی از کودکی تا آخر عمر در خدمت روحانیت شیعه بود و بالاترین درس‌ها را از آن‌ها گرفت؛ آن مرجع فقید علاوه بر بهره‌گیری از پدر بزرگوار خود مرحوم ملا محمدجواد صافی از سایر بزرگان روحانیت نیز بهره برد. ایشان در زندگی نامه خودنوشت خود در جملاتی طولانی از پدر خود یاد کرده و صفات آن را بیان می‌کند و مثال‌هایی مانند آگاهی به اوضاع اجتماعی اسلام، مخالفت سرسخت با تجزیه اسلام و درگیری مذاهب، تلاش بی وقفه و بی امان در راه تحقق اهداف اسلام را بیان می‌کند.

آیت‌الله صافی قبل از طلبگی با علمای تشیع مانند آیت‌الله حائری رفت و آمد داشت و در طلبگی نیز پس از استفاده از علمای نجف با حضور در قم، ۱۵سال از محضر آیت‌الله بروجردی استفاده کرد و حسرت می‌خورد که چرا آن ۱۵ سال را به طور کامل مکتوب نکرده و بخشی از خاطرات خود با آیت‌الله بروجردی از یاد برده است.

حضرت آیت‌الله صافی خدماتی بزرگ به میراث مکتوب شیعه داشت و ارادت وی به شیخ آقا بزرگ تهرانی نیز از این جهت است؛ آیت‌الله صافی در راه حفظ و نشر میراث شیعه قدم‌های بزرگی برداشت؛ آن مرحوم متوجه شد در یکی از کتاب خانه‌های بزرگ هندوستان در شهر لکنو نسخه‌های خطی ارزشمندی وجود دارد. آیت‌الله صافی پیش قدم شد تا این نسخ خریداری شود و ۱۲سال پیش ۱۵۰ میلیون تومان هزینه کرد و تصویر نسخه‌های خطی کتابخانه ممتازالعلما را خریداری کرد که در میان آن آثار، نامه‌های میرحامد حسین هندی، سلطان العلما، نامه‌های صاحب جواهر هم وجود داشت.

یک دلال نسخه‌های خطی گنجینه‌ای از نسخه‌های زیادی داشت و قصد داشت آن را به اروپا منتقل کند همانگونه که بسیاری از کتب دست اول شیعه و نسخه‌های معتبر آن در اختیار ما نیست. ما به حضرت آیت‌الله صافی گفتیم این نسخه‌ها به میراث علمی تشیع کمک می‌کند و از این رو این نسخ با پول وی خریداری شد؛ همایشی برای آقا بزرگ تهرانی گرفتیم که آیت‌الله صافی با آن کهولت سن شرکت کرد زیرا به میراث تشیع بسیار احترام می‌گذاشت.

تواضع و فروتنی آن مرجع فقید مثال زدنی است؛ هر گاه تقاضای ملاقات علمی داشتیم قبول می‌کرد و کتب لازم را تهیه می‌کرد و به ما نشان می‌داد تا پاسخ خود را بگیریم؛ طلاب و فضلا را همیشه تشویق می‌کرد و بسیاری از اوقات خود وی تماس می‌گرفت و به طلبه‌ای که کار خوبی انجام می‌داد تبریک می‌گفت و مورد تشویق قرار می‌داد.

شیخ جعفر مهاجر از علمای لبنان به قم آمد و درخواست داشت با مدیران و بزرگان حوزه ملاقات کند که بعضی از مدیران اصلا وقت نمی‌دادند و رزومه می‌خواستند اما وقتی به حضرت آیت‌الله صافی گفتیم چنین فردی از لبنان آمد گفت هر زمان خواست می‌تواند به دفتر بیاید و وقتی آن عالم لبنانی وارد مجلس شد آیت‌الله صافی بلند شد و از وی استقبال کرد.

همایش میرحامد حسین هندی در قم برگزار شد و بنا شد از علمای هندوستان دعوت شود که به حضرت آیت‌الله صافی پیشنهاد شد برای اینکه علمای هند قبول کنند در قم حضور پیدا کنند، دعوت دست اندرکاران کافی نیست و باید خود وی دعوت کند که با آغوش باز پذیرفت و آن نامه را نوشت.

هوشمندترین مرجع شیعه در جریان‌شناسی تاریخی

حجت‌الاسلام ابوالحسنی: آیت‌الله صافی دارای هندسه فکری و ابعاد شخصیّتی شگفت انگیزی بود که او را از سایر علما و مراجع شیعه ممتاز می‌کرد. ابعاد وجودی ایشان، به لحاظ زیست فردی، زیست اندیشه‌ای و جریان سازی اجتماعی از چند جهت قابل بررسی است: زیست‌نامه معرفتی؛ زیست‌نامه تاریخی؛ زیست‌نامه جریان‌شناختی؛ زیست‌نامه گفتمان‌شناختی و بالاخره: و زیست‌نامه مدیریّتی و مرجعیّتی (نقش‌آفرینی و جریان‌سازی تاریخی – اجتماعی).

آیت‌الله صافی، از نظرِ زیست‌نامه تاریخی، آینه تمام نمای تاریخ روحانیّت در صد سال اخیر بود. تجربه درک ادوار گوناگون تاریخی (از اواخر قاجاریه و دوران پهلوی تا تحولات چهار دهه در عصر جمهوری اسلامی) و شرایط ممتاز خانوادگی به ایشان بینش تاریخی ویژه‌ای می‌بخشید. وی از یک سو، میراث دار بیوت علمی بزرگی همچون آیت‌الله آخوند ملامحمدجواد صافی گلپایگانی، آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی و آیت‌الله العظمی محمدرضا گلپایگانی به شمار می‌رفت و از سوی دیگر، تجربه تاریخی مجسّمِ حوزه‌های علمیه شیعه از عصر پسامشروطه، دوران پهلوی و عصر انقلاب اسلامی بود. بنابراین مرجعی بود که یک شخصیت استثنایی، جامع و تکرارناشدنی بود و در یک کلام عصاره حوزه به شمار می‌رفت. آن مرحوم، حرکت کلان خود را در مسیر بهره‌گیری و بارورکردن تجربیات تاریخی علمای شیعه و دفاع از دستاوردهای تاریخی و تمدنی حوزه‌های علمیه می‌دید.

آیت‌الله صافی، در اثر مطالعات عمیق تاریخی و همچنین تحت تأثیر پدر بزرگوارش آخوند ملامحمدجواد صافی، ارادت ویژه‌ای به آیت‌الله شهید، حاج شیخ فضل‌ الله نوری داشت و پیوسته از چهره ایشان غبار تحریف را می‌زدود و از هر اقدامی که در راستای احیای شخصیت ان بزرگمرد صورت می‌گرفت، حمایت می‌کرد. بر این اساس، جریان مشروعه‌خواهی را در نهضت مشروطه، اصیل‌تر می‌دانست و خود ایشان به نوعی ادامه شیخ فضل الله نوری محسوب می‌شد. پدر ایشان خاطرات گرانسنگی از روزهای آخر عمر شیخ شهید و ماجرای اعدام مظلومانه ایشان در تهران داشت و ماجراهای تاریخی جالبی درباره حاج آقا نجفی اصفهانی و فرجام عبرت انگیز نهضت مشروطه نقل می‌کرد.

از نظر زیست معرفتی و جریان‌شناختی، ایشان نه تنها دارای اطلاعات پربار و حافظه سرشار تاریخی از تحولات معاصر ایران بود، بلکه مانند یک اندیشه ورز، تحلیلگر و منتقد علمی، به بازتاب گزارش‌های تاریخی در مکتب تاریخ‌نگاری معاصر می‌نگریست و آن را آسیب‌شناسی می‌کرد. آیت‌الله صافی با آثارِ تک تک تاریخنگاران مؤثر در تاریخ‌نگاری معاصر – همچون کسروی، ناظم الاسلام کرمانی، یحیی دولت آبادی، مهدی بامداد و… – آشنا بود و عبارات آنها را در گنجینه ذهن خویش داشت. بدین گونه، قضاوت‌های تاریخی آنان را عیارسنجی و اعتبارسنجی می‌کرد و جای جای به نقل و نقد آنها می‌پرداخت.

دلسوزی و حمایت آیت‌الله صافی از جبهه تاریخ‌نگاران اسلامگرا و هویت اندیش ضرب المثل بود. در همین راستا از تاریخن‌گاران ژرف اندیش و پرتلاش در حوزه تاریخ معاصر را چه در حوزه و چه در دانشگاه تشویق می‌کرد و اگر کاستی‌هایی می‌دید، دلسوزانه گوشزد می‌نمود. فی المثل، پس از اینکه والد ما مرحوم استاد ابوالحسنی (منذر) دوره هفت جلدی «مشروطه و شیخ فضل الله نوری» یا کتاب «شیخ ابراهیم زنجانی؛ زمان، زندگی و خاطرات» را نوشتند، این مرجع دردآگاه، شخصاً با ابوی تماس گرفتند و از این اقدامات تقدیر کردند. حتی به مرحوم پدرم توصیه کردند که قلم به دست گیرد و به نقد جریان باستان‌پرستی و سره‌گرایی برود. چرا که این جریان انحرافی، به صورت تصنّعی، ایرانِ قبل از اسلام را مقابل ایرانِ بعد از اسلام قرار می‌داد و در تنور جدای ایران از اسلام و تشیّع می‌دمید.

نه تنها نقش تاریخ و جریان شناسی تاریخ در منظومه فکری حضرت آیت‌الله صافی بسیار بارز و ستودنی بود بلکه ایشان رفته رفته به یک نماد «بصیرت تاریخی» تبدیل شد و در امتداد جریان مشروعه خواهی قرار گرفت و بدین آهنگ، عقبۀ فرهنگی و سیاسی آیت‌الله حاج شیخ فضل الله نوری در عصر ما قلمداد می‌شد. از همین روی، زندگی خود را در راه مواجهه با جریان‌های انحرافی بویژه کسروی مآبی، روشنفکرمآبی غربگرا، بابیت و بهائیّت، صوفی‌گری، درویش‌بازی و وهابی مآبی صرف کرد.

حضرت آیت‌الله صافی بین مراجع تقلید، بیشترین اشراف را به جریان‌های تاریخ‌نگاری دارد. معمولاً مراجع ما یا اهل تدوین آثار تاریخی نبودند یا اگر بودند به تاریخ صدر اسلام، عاشوراپژوهی و سیره ائمه علیهم السلام می‌پرداختند. برای ارائه نمونه در تاریخ اسلام، کتاب «فروغ ابدیّت» آیت‌الله سبحانی و یا «التاریخ الاسلامی؛ دروس و عبر» از آیت‌الله محمدتقی مدرسی قابل ذکر است. همچنین کتاب «فاجعه عاشورا» از آیت‌الله سید سعید حکیم یا کتاب «مقتل الحسین» آیت‌الله محمدحسین آل کاشف الغطاء، عاشوراپژوهی تفصیلی و اجالی بین مراجع را نشان می‌دهد؛ اما حضرت آیت‌الله صافی هم آثاری در خصوص تاریخ اسلام به رشته تحریر درآورد؛ مانند «جابر بن حیان»، «رمضان در تاریخ»، «تفنید اکذوبه خطبه الامام علی الزهراء» و «پیرامون روز تاریخی غدیر» و هم به تاریخ و عقاید سایر ادیان و مذاهب می‌پرداخت؛ مثل مقاله‌ای که درباره زندگی «بوداسف» نگاشتند و به انتقاد از خرافات بودائیان و برخی تحلیل‌های دکتر عبدالحسین زرین کوب اقدام ورزیدند. علاوه بر این در باب عاشوراپژوهی، آثار ایشان بویژه کتاب «شهید آگاه» (در نقد کتاب «شهید جاوید») شهرتی شایان دارد.

آیت‌الله صافی در عرصه گفتمان سازی نیز، یک ادبیات خاصی داشت و به خلوص مبانی گفتاری می‌اندیشید. اگر کسی به بهانه گزارش تاریخ، کوچکترین کلمه‌ای می‌گفت که حق را زیر پا می‌گذاشت و موجب تضعیف مذهب شیعه و علمای ربانی می‌شد، تذکر می‌داد. ایشان در مقام گزارش تاریخ بسیار محتاط بودند و معتقد بودند که نه باید خط خدمت و خیانت مخلوط شود، نه از افراد منحرف و ساختارشکن بیهوده تجلیل گردد و نه بایستی به اسم بیان حقایق تاریخی، چوب حراج به آبروی افراد خدوم زد.

لازم بود اثر مستقلی در بیان دیدگاه‌های آیت‌الله صافی در خصوص ایران معاصر و تقابل علمای شیعه با استعمار و منورالفکری تدوین گردد و جای چنین کتابی خالی بود. امروز با انتشار و رونمایی از کتاب «یک قرن حافظه تاریخی روحانیّت» از سوی گروه تاریخ اندیشه معاصر، این خلأ تا اندازه‌ای پر خواهد شد.

از همراهی با آیت‌الله بروجردی و امام خمینی تا مبارزه با بهائیت

حجت‌الاسلام اکبری: مرحوم حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی در نجف خدمت سیدجمال گلپایگانی شاگردی کرد و پس از گذشت یک سال و نیم از این تلمذ، پیغام آمد که دل مادر برای وی تنگ شده است که مرحوم سیدجمال بسیار باشکوه وی را بدرقه می‌کند؛ آیت‌الله صافی گلپایگانی با حضور در قم متوجه می‌شوند که مرحوم آیت‌الله بروجردی درس خود را شروع کرده از همین رو به مدت ۱۵ سال در درس وی حضور پیدا می‌کند و از ملازمان آن فقیه عظیم الشأن می‌شود.

مرحوم حضرت آیت‌الله صافی مشاور سیاسی و عضو شورای استفتاء آیت‌الله بروجردی بود و خاطره‌ای از دوران اصلاحات ارضی نقل می‌کند که یک شورایی از علما تشکیل شد تا موضع علما را در خصوص آن مطرح کند و مقرر شد نامه‌ای نوشته شود و اعتراض علما به سردار حکمت یعنی رئیس مجلس ارسال شود؛ آیت‌الله صافی گلپایگانی وظیفه نوشتن نامه را به عهده می‌گیرد از برکت همین موضع علما قانون اصلاحات ارضی متوقف می‌ماند.

یکی از بزرگان در خصوص سقوط رضاشاه رویایی دیده بود؛ آن شخص در خواب در خصوص سقوط رضاشاه سؤال کرده بود که پاسخ شنید «رضاشاه پهلوی» از همین رو با حروف ابجد حساب کرد و به عدد ۱۳۶۰ رسید و رضاخان همان سال سقوط کرد؛ حضرت آیت‌الله صافی با استفاده از همین قضیه سال هلاکت و سقوط محمدرضا را ۱۳۹۹ قمری معرفی کرد و منتظر آن روز بود.

مبارزه مرحوم حضرت آیت‌الله صافی با بهائیت بسیار پررنگ بود و همچنین رابطه وی با انقلاب و نظام اسلامی و همراهی و همیاری با امام خمینی بر کسی پوشیده نیست زیرا آن مرجع فقید در تشکیل و تأسیس این انقلاب مقدس همراه مبارزین و بزرگان حرکت کرد.

تلاش‌هایی برای نجات انقلاب از  دست مارکسیست زده‌ها

دکتر موسی نجفی: شخصیت‌هایی مهم هستند که بتوانند فرازمانی باشند و این بزرگداشت‌ها نباید فقط در تجلیل از یک فرد معمر حوزوی باشد بلکه باید به شخصیت‌ها نیز پرداخته شود. سؤال می‌کنند که آیا حضرت آیت‌الله صافی از مراجع انقلابی بود یا خیر؟ باید برای پاسخ، بررسی صورت بگیرد؛ در زمانی که حضرت آیت‌الله صافی دبیر شورای نگهبان بود جناح چپ آن روز و اصلاح طلبان امروز فعالیت ویژه‌ای داشتند؛ به مواضع الآن آن‌ها و حمایت‌های سوگیرانه از مراجع نگاه نکنید زیرا در آن برهه بر هویت انقلابی تأکید داشتند و انسان‌هایی مثل مرحوم آیت‌الله بروجردی و آیت‌الله حائری را انقلابی نمی‌دانستند.

امروزه که گروه اصلاح طلب طرفدار مراجع شده‌اند در آن موقع شدیدا اجازه نمی‌دادند کوچک ترین نقدی به مواضع انقلاب بشود و حتی علیه حضرت آیت‌الله صافی خیلی فضاسازی می‌کردند؛ این مرجع فقید در همان زمان نقد می‌کرد که چرا برخی علما را از دایره انقلابیون خارج کردند و حتی گله این امر را به امام (ره) رسانده بود.

همه هویت این کشور «انقلاب» شده بود و تأکید داشتند همه مراجع باید انقلابی باشند و مفهوم انقلابی را نیز جناح چپ تعیین می‌کرد؛ در چنین فضایی شاهد قضیه‌ای هستیم که به مرور «انقلاب» هویتی شد نه این که هویت انقلابی باشد؛ سیر از هویت انقلابی به انقلاب هویتی در حال حاضر در حال رخ دادن است و این امر ساده نیست و باید توجه کرد اگر تلاش‌های حضرت آیت‌الله صافی و دیگر علما نبود انقلاب همچنان دست مارکسیست زده‌ها و لیبرال زده‌ها می‌ماند.

وقتی می‌توانیم تحلیل تاریخی داشته باشیم که به جزئیات تاریخ اشراف داشته باشیم، در موقع مطالعات تاریخی روزنامه‌ها و کتب را مطالعه می‌کردم و به این نتیجه رسیدم که روزنامه از کتاب معتبرتر است زیرا کتاب به میزان زیادی گزینش کرده است و وقتی با حضرت آیت‌الله صافی ملاقات کردم متوجه شدم که اشخاص شاهد از روزنامه‌ها نیز معتبرتر هستند.

مرحوم حضرت آیت‌الله صافی به من نقل کرد یکی از رجال مشروطه که امروز به نام شهید شناخته می‌شود سر میز قمار کشته شد و از دنیا رفت و این حرف در هیچ سند تاریخی نیست؛ حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی اصرار داشت که به حضرت آیت‌الله خمینی «امام» بگوید و ارادت ویژه‌ای به مرحوم امام داشت و این مهم در کنار ارادت وی به اهل بیت (ع) و حریم امامت و تشیع اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند.

افکار عمومی در کشور ما سه گروه متدینین، روشنفکران و افکار ملی هم داریم که دسته سوم می‌تواند مستقل باشد و یا حاصل جمع دو گروه باشد؛ برای مطالعه اغتشاشات اخیر بسیار مهم است که عامه مردم از افکار متدینین متأثر شدند یا از افکار روشنفکران؛ پاسخ این سؤال در تحلیل‌های بسیار مهم است.

علت اینکه امام خمینی در سال ۴۲ شکست خورد همین بود که نتوانست تمام افکار عمومی متدینین را با خود یکی کند و ۱۵ سال این فرایند طول کشید و سال ۵۷ توانست اثبات کند که شاه یزید است؛ حضرت آیت‌الله صافی در همراه کردن افکار عمومی متدینین با امام خمینی بسیار نقش داشت و این ویژگی یک فرد انقلابی است؛ پدر حضرت آیت‌الله صافی در مشروطه و بیداری اسلامی اصفهان نقش داشته است و به همین وسیله سنخیتی با انقلاب اسلامی داشت و از همانجا تا آخر پای امام خمینی و انقلاب اسلامی ایستاد.

اغتشاشات اخیر بسیار به جریان بهائیت نزدیک است و در بسیاری از شعار و حرکت‌ها نمود دارد؛ حضرت آیت‌الله صافی می‌فهمید که وقتی بهائیت از انقلاب ضربه بزرگی خورده است به دنبال ضربه به انقلاب است و به تداوم علیه این‌ها مبارزه می‌کرد.

در زمانی که فقط شخصیت‌های مبارز مسلح انقلابی دانسته می‌شدند نه اشخاص، حضرت آیت‌الله صافی تلاش‌های بزرگی برای پیشبرد اهداف انقلاب صورت داد؛ غیرت دینی عجیبی در وجود حضرت آیت‌الله صافی نهفته بود؛ روزی پس از مرخص شدن از بیمارستان با من تماس گرفت و اشاره‌ای به مقاله‌ای از اکبر ثبوتی داشت که در آن مقاله به آخوند خراسانی پرداخته شده بود و مرحوم آخوند را موافق برخی اندیشه‌های روشن فکرانه معرفی کرده بود از همین رو از من خواست مقاله‌ای بنویسم و پاسخ بدهم.

خانه مشروطه شناسی اصفهان را راه انداختیم که حضرت آیت‌الله صافی نسبت به واژه «مشروطه» و ترویج آن نقد داشت که در پاسخ گفتم در این خانه موزه آثار مشروعه خواهی تبلور یافته است و وی از این حرکت خوشحال شد؛ مرحوم حضرت آیت‌الله صافی قدر مشترک‌های زیادی با انقلاب داشته و تاریخ، به خصوص تاریخ سیاسی را می‌شناخت و متوجه بود ذات وقایع تاریخی را از اعراض جدا کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics