قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / «تغییر متون درسی در صدسالگی حوزه»، در بوته نقد و بررسی
«تغییر متون درسی در صدسالگی حوزه»، در بوته نقد و بررسی

در نشستی با حضور اساتید ملک‌زاده و رستم‌نژاد صورت گرفت؛

«تغییر متون درسی در صدسالگی حوزه»، در بوته نقد و بررسی

حجت‌الاسلام مهدی رستم‌نژاد، طرح تغییر متون درسی حوزه را «آزمایشی» دانست و گفت: از تعدادی اساتید به صورت مستقیم یا با نامه دعوت شد ولی برخی پاسخ ندادند، عده‌ای گفتند ما را معاف کنید، برخی هم حاضر به کمک شدند ولی گفتند نام ما در هیچ سندی نیاید و برخی هم بین راه رها کردند. حجت‌الاسلام ملک‌زاده نیز با بیان اینکه استادان حوزه در جریان تغییرات قرار نگرفتند و اقناع نشدند، بیان داشت: چرا این طرح به نام یک‌نفر در حوزه تمام شد؛ آیت‌الله شب‌زنده‌دار شخص بسیار محترمی هستند ولی چون افکار عمومی حوزه به خوبی اقناع نشد در فضای عمومی و اساتید حوزه این باور ایجاد شده است که این طرح ماحصل اندیشه آیت‌الله شب‌زنده‌دار و تعدادی از شاگردان ایشان است و تمام حوزه با این عرض و طول و این همه استاد و طلبه تحت نظر مجموعه دفتر فقه معاصر بوده‌اند.

به گزارش شبکه اجتهاد، در سالگرد صدمین سال احیای حوزه علمیه قم هستیم. حوزه‌ای که یک قرن قبل با همت آیت‌الله حائری یزدی جان تازه‌ای گرفت و در طول این سال‌ها منبع خدمات زیادی به جامعه ایران شد. امسال و همزمان با بزرگداشت صدسالگی حوزه، مدیریت عالی این نهاد علمی اقدام به تغییر و تحولاتی در برخی متون درسی کرد که بازتاب‌های مختلفی در سطح حوزه‌های علمیه و بین علما و اساتید داشت. برخی به شدت و برخی با ملایمت با این تغییرات مخالفت کردند و گروهی هم موافق آن بودند. «ایکنا» به مناسبت «صدسالگی احیای حوزه قم» و با محور تغییر متون درسی، با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی رستم‌نژاد، معاون آموزش حوزه‌های علمیه قم، و حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسین ملک‌زاده، استاد درس خارج فقه و اصول، نشستی برگزار کرده که در آن به بررسی لزوم این اتفاق و مسائل و حاشیه‌های پیرامون تغییرات پرداخته است.

همزمان با صدمین سال احیای حوزه قم، تغییر برخی متون درسی حوزه به ویژه فقه، انتقادات زیادی را از سوی اساتید برانگیخت. چه عاملی سبب شد که دست به این تغییرات بزنید؟ آیا متون گذشته حوزه اهداف آموزشی را محقق نمی‌کرد؟

رستم‌نژاد: ورود به عرصه تحول بحثی دامنه‌دار و سابقه‌دار است و مربوط به بعد از انقلاب هم نیست و قبل از انقلاب هم برخی بزرگان درصدد تغییر و تحول در متون حوزه بودند. دلیل عمده‌اش این بود که بعد از شیخ اعظم انصاری و آخوند خراسانی، متون سطوح عالی حالت ایستایی پیدا کرد. البته بعد از ایشان هم بزرگان زیادی داریم که آثار فاخری تولید کردند اما بعد از شیخ و آخوند، برخی بزرگان و اکابر بودند که هیچ مطلبی جز مقداری در سطح یک، اصول فقه و برخی مباحث مربوط به نظریات آیت‌الله نائینی و… از آنها بیان نشد. به همین دلیل براساس اسناد موجود، اعاظم قبل از انقلاب هم به دنبال تحول بودند.

موضوع دیگر این است که تغییرات و تحولات صرفا در دوره مدیریت بنده رخ نداد؛ ۲۸ فروردین ۱۳۹۴ نامه‌ای به امضای آیت‌الله مقتدایی، مدیر وقت حوزه، موجود است و در آن آمده که مقرر گردید برنامه آموزشی سطح دو و سه (سطوح عالی؛ پایه هفت تا ده) با ملاحظات ذیل برای طرح و تصویب در شورای عالی حوزه مورد بازنگری قرار گیرد. ملاحظات شامل این موارد است؛ تحفظ بر سطح دو و سه یعنی این دو سطح حفظ شود که ما هم حفظ کردیم. تغییر در طول دوره سطوح دو و سه؛ تا چند سال قبل سطح دو در دو سال و سطح سه یکسال خوانده می‌شد و ما متوازن‌سازی کردیم و سطح سه هم دو ساله شد. ارائه دروس عمومی حوزه در سطح دو و سه و اصلاح جزئی اهداف سطح دو و سه.

بندهای مهم این نامه، بندهای بعدی است که شامل لزوم تغییر در برخی متون و مواد درسی، حذف و اضافه و انعطاف برای متون بدیل و جایگزین است و معاونت آموزش از حدود سال ۹۶ به بعد بنا به درخواست‌ها وارد این بحث شد. از سویی علاوه بر این مباحث، الان چند دهه از انقلاب می‌گذرد و تحولات زیادی در کشور رقم خورده است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت؛ طلاب زیادی داریم که ذوق و استعداد فقیه‌شدن ندارند و از سویی رشته‌های محدود حوزه سبب می‌شود تا خیلی از طلاب وارد دانشگاه شوند تا رشته مدنظر خودشان را بخوانند. لذا درختواره دانشی شامل ۴۰۰ رشته و گرایش ایجاد شده تا تنوع ذائقه‌های طلاب پاسخ داده شود.

با توجه به این مسائل مدیریت و شورای عالی حوزه خواستند تا این تغییرات به صورت آزمایشی و تخییری اِعمال شود. نتیجه تغییر این شده که در ۴ سال سطح عالی، ۱۲ عنوان فقه و ۱۲ عنوان اصول در جمع خوانده شود.

مجموعه کتب فقه و اصول چند صفحه است که به ۱۲ بخش تقسیم می‌شود؟

رستم‌نژاد: دوهزار تا دوهزار و ۸۰۰ صفحه است. مشکلی که وجود داشت این بود که مثلا یک طلبه، فقه یک و دو را انتخاب می‌کرد ولی عملا کتاب‌های فقه و اصول تا انتها خوانده نمی‌شد و استاد نمی‌رسید که همه را تدریس کند و بخشی خواه ناخواه حذف می‌شد و اتفاقا گاهی حذفیات، مطالب بسیار مهمی بود و در امتحانات نیز این حذفیات لحاظ می‌شد، لذا تصمیم بر آن شد حالا که عملا بخش‌هایی که گاهی به ۶۰۰ صفحه می‌رسد در عمل حذف می‌شود این مسأله به صورت علمی مدیریت شود تا آسیب علمی به حداقل برسد. کفایه هم که دست نخورده و فقط حلقات بدیل آن قرار داده شد یعنی اگر کسی خواست هر کدام را بخواند منعی نیست. در مجموع با تعیین محدوده‌های الزامی، ۱۰ عنوان فقه و ۱۱ عنوان اصول پر شد و دو عنوان باقیمانده در فقه هم با منابع جدید پر شد که سه کتاب معرفی شد به عنوان علی البدل، یعنی یکی از سه کتاب الشخص الاعتباری، اساس الحکومه و بحوث فقهیه (مباحث جدید) را باید انتخاب کند و برای اصول هم فقط یک خانه اضافه آمد که برای آن هم «الفائق» گذاشته شد.

تغییر در جزئیات و صغرویات کتب هم بحثی سلیقه‌ای است، موافق و مخالف دارد و به همین دلیل امسال به عنوان آزمایشی خوانده می‌شود.

آقای ملک‌زاده از نظر شما که تجربه سال‌ها تدریس در حوزه را دارید آیا تغییر در متون درسی حوزه ضرورت داشت؟

ملک‌زاده: برای ارزیابی این موضوع باید به فلسفه تشکیل حوزه برگردیم. ایجاد حوزه مبنای قرآنی دارد؛ خداوند در آیه ۱۲۱ سوره مبارکه توبه که به آیه «نفر» معروف است فرموده: «وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّهً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طَائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ.» این آیه ماموریت و رسالت حوزه را به صورت اجمالی بیان کرده است و اگر با سایر ادله دینی و نیازها به تفصیل این آیه شریفه بپردازیم، خواهیم توانست که به این پرسش پاسخ دهیم که حوزه برای چه تشکیل شده است و چه رسالت‌هایی دارد. طبیعتا وقتی این چارچوب شناخته شود، اقدامات تحولی هم معنا خواهد داشت.

حوزه علمیه قم ۱۲۰۰ سال قدمت دارد؛ یعنی سابقه آن ۲۰۰ سال بیشتر از حوزه نجف اشرف است. از آیت‌الله عبدالکریم حائری یزدی به عنوان مؤسس نام می‌برند، شاید تعبیر زیاد درستی نیست و باید ایشان را احیاگر حوزه بدانیم، زیرا بعد از وفات میرزای قمی، حوزه قم دچار رکود و ایستایی و افول شد. شخصیت‌هایی چون مرحوم بافقی و پایین‌شهری و بزرگان دیگر در این دوره در قم بودند و از شیخ عبدالکریم خواستند تا در قم بماند و حوزه را احیا کند.

دوره مهم دیگر حوزه قم، حضور مراجع ثلاث و بعد ورود آیت‌الله بروجردی است و ایشان از سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۴۰ مرجع وحیده عالم تشیع محسوب می‌شوند و عموم مردم مقلد ایشان بودند و او قدرت مرجعیت را تا بالاترین سطح رساند و همین امر سبب شد تا توقع از حوزه بیشتر شود. به همین دلیل ایشان تغییراتی را اعمال می‌کند؛ از جمله در مسئله تبلیغ، ایشان تأکید می‌کرد که همه روحانیون و حتی استادان حوزه باید برای تبلیغ به شهرهای مختلف بروند. ایشان با توجه به شرایط، مرکز اسلامی هامبورگ را تأسیس کردند و در اروپا و آمریکا نماینده داشتند و دارالتقریب اسلامی در مصر تشکیل شد و ایشان ارتباطاتی را با آنجا برقرار کرد. لذا تحول در حوزه در دوره ایشان به نحو پررنگی دنبال شد. آیت‌الله بروجردی نظم و انضباط بیشتری به حوزه داد و برنامه امتحانات جدی‌تر پیگیری شد.

بعد در دوره امام(ره) و از سوی شاگردان ایشان چنین تحولاتی رخ داد؛ از جمله اینکه آیت‌الله بهشتی با ایجاد مدرسه دین و دانش، فراگیری زبان انگلیسی و عربی را به عنوان ضرورت برای طلاب پیگیری کردند، ولی متأسفانه همان موقع مانند امروز برخی لزوم چنین تحولاتی را درک نمی‌کردند و مواضعی گرفتند که امثال شهید مطهری مجبور شدند که به دانشگاه بروند.

مقطع دیگر از سال ۴۲ تا ۵۷ بود که امام قیامشان را شروع کردند و انقلاب پیروز شد. آیت‌الله بروجردی یک شبکه تبلیغ وسیعی را ایجاد کرد که در دوره امام(ره) به کارشان آمد. البته در این دوره تحول سازمانی و تغییر دروس رخ نداد، ولی برخی افراد مانند آیت‌الله بهشتی، شهید مطهری و علامه طباطبایی تغییرات جزئی ایجاد کردند.

مقطع دیگر بعد از انقلاب تاکنون است؛ در همه مراحل گفته شده یعنی از زمان مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی که طلاب چند صد نفر بودند تا دوره مرحوم بروجردی که به چند هزار نفر رسیدند و تا امروز که ده‌ها هزار طلبه از داخل و خارج داریم، سطح کیفی و کمی طلاب و دروس رشد کرده است و افراد زیادی با تحصیلات کارشناسی و ارشد و حتی دکتری وارد حوزه می‌شوند و در برخی رشته‌ها فقط چند نفر متخصص داریم که در کشور تک هستند.

یعنی برخی توقعات از حوزه در دوره‌های مختلف متفاوت بوده است؟

ملک‌زاده: بله؛ زمانی کسی از حوزه برای بحث اسلامی‌سازی علوم انسانی انتظاری نداشت و کسی فکر آن را نمی‌کرد، ولی الان مطالبه می‌کنند؛ آقای هاشمی شاهرودی می‌فرمود که وقتی می‌خواستیم دایره‌المعارف بنویسیم، برخی افراد حوزوی و دانشگاهی با صراحت به ما گفتند که مگر حوزه می‌تواند دایره‌المعارف بنویسد؟ در حالی که الان جزء امور عادی است. بنابراین مجموعه این شرایط نشان می‌دهد که تحول ضروری است و باید همه جوانب را در نظر بگیریم؛ الان در دوره آیت‌الله بروجردی نیستیم که بخواهیم طرح مربوط به دوره ایشان را ارائه کنیم و باید شرایط زمان را لحاظ کنیم.

پس فقه و اصول در حوزه علمیه محور است، لذا تغییرات ایجادشده در این دو درس با اهمیت‌تر و حساس‌تر از دروس دیگر است؛ اگر در درس تفسیر و فلسفه تغییری ایجاد شود، شاید کسی نقد چندانی نداشته باشد، ولی در فقه و اصول متفاوت است؛ الان در قم حدود سه هزار استاد سطوح عالی و خارج داریم که کارشان تدریس فقه و اصول است و طبیعتا نمی‌توانند بی‌تفاوت باشند و حداقل باید نسبت به تغییرات متون درسی اقناع شوند، در این مسیر نباید فضای حوزه احساس کنند کودتا شده است؛ هر تغییری ابتدا باید در یک محدوده کوچک انجام و بعد تسری داده شود؛ باید فرصت اقناع به استادان می‌دادیم و از دو سال قبل جلسات مشترکی را با استادان تشکیل می‌دادیم و روشنگری و تبیین می‌کردیم. اساتید نباید احساس کنند که آنها را نادیده گرفتیم. قرآن فرموده است: «وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا»؛ یعنی باید از در وارد خانه شد. پس روش و نظام مدیریت دانش و چگونگی تحول مهم است و نباید کاری کنیم که یک امر ارزشمند و خیلی خوب طوری انجام شود که بازتاب منفی داشته باشد.

نظر رهبر معظم انقلاب این است که ما بعد از مکاسب، قله جدیدی را در فقه نگشوده‌ایم و همه پای سفره شیخ اعظم هستیم. البته در اصول این‌طور نیست. الان روش آیت‌الله خویی در قم رواج زیادی دارد و روش ایشان تقریبا خروج از مسیر هزار ساله فقه و فقاهت شیعه بود، ولی عظمت ایشان سبب شد که بسیاری از دیدگاه‌های خلاف مشهور ایشان نقد نشود، ولی کتاب مکاسب می‌تواند در نقد او به کار برده شود، زیرا برای اجماع و شهرت ارزش قائل است و نگاه افراطی به رجال ندارد و عمدتا با متن و دلالت کار می‌کند، برخلاف آیت‌الله خویی که عمدتا با اصول کار می‌کند. لذا مکاسب فرصتی برای طلاب است، ولی بخش‌هایی از آن مانند روایات ابتدایی حذف شده و در طول مکاسب ۴۰ بار به این روایات استناد شده است. حال چطور طلبه‌ای که این روایات را نخوانده است می‌تواند این استنادها را درک کند؟

شیخ اعظم بحثی با عنوان اعانه بر اثم دارد؛ در جامعه‌شناسی این بحث مطرح است که جامعه چگونه شکل می‌گیرد و یکی از دیدگاه‌های مهم این است که انسان‌ها نیازهای همدیگر را رفع می‌کنند. لذا اگر کسی بخواهد مدخل فقهی برای این بحث داشته باشد، بهترین مدخل اعانه بر اثم است و مدخلی برای ورود به نظامات اجتماعی و فقه نظام است. شیخ اعظم با ادله فراوان این موضوع را بحث کرده، ولی این بخش در تغییرات جدید حذف شده و عزیزی که روی این بخش خط کشیده و گفته نباشد تفتن به این موضوع نداشته است، در حالی که بخش‌های دیگری قابل حذف بود. ممکن است گفته شود که خب چیزی نشده است و در سال بعد تغییر می‌دهیم، ولی اگر از یکی دو سال قبل نظرخواهی، نقد و مشورت صورت می‌گرفت، طرح مستحکم‌تر و منطقی‌تر پیش می‌رفت.

جناب آقای رستم‌نژاد، در کنار نظر منتقدانه آقای ملک‌زاده به شیوه تغییرات، برخی استادان حوزه معتقدند که با تقطیع صورت گرفته در متون فقه و اصول، طلاب با روش اجتهادی شیخ انصاری و لغزش‌های او آشنا نمی‌شوند و وقتی در کنار مکاسب درس دیگری را قرار دهیم، طلاب به سراغ متون ساده‌تر و راحت‌تر می‌روند و این نوعی ساختارشکنی نسبت به روش‌های فقهی است. دیدگاه شما چیست؟

رستم‌نژاد: ما در قدم نخست در مقام اجرا قصور و تقصیرات را می‌پذیریم؛ این تغییرات را هم چندان تحول نمی‌دانیم یک قدم اصلاحی است که حذف عملی به صورت علمی مدیریت شد؛ یعنی چند سالی است که قسمت‌هایی از رسائل و مکاسب به طور معمول عملاً خوانده نمی شود و آن مشکل خوانده نشدن به صورت عملی رخ داده بود. در این برنامه در برخورد با این واقعیت آن حذف عملی مدیریت شد بنابراین این اتفاقاتی که گفته شد از قبل در واقعیت وجود داشت و در قسمت‌هایی آن محدوده‌های فقه و اصول به پایان نمی‌رسید و طلاب هم نمی‌خواندند؛ در این برنامه این اشکال کمی رفع شد بنابراین برخی از مباحث مهمی که در فقه و اصول حذف شده بود اصلاح شد. در این سال‌ها حتی بعضاً تعادل و تراجیح هم حذف شده بود و در این برنامه از آن جلوگیری شد و بخش‌هایی که اهمیت کمتری داشت به عنوان محدوده غیر الزامی در امتحانات تعیین شد.

«تغییر متون درسی در صدسالگی حوزه»، در بوته نقد و بررسی

در مورد دعوت از استادان تا حدودی حرف آقای ملک‌زاده درست است ولی بخش آموزش تلاشش بر این است که از مشورت اساتید استفاده کند. در این نمونه از تعدادی اساتید به صورت مستقیم یا با نامه دعوت شد ولی برخی پاسخ ندادند، عده‌ای گفتند ما را معاف کنید، برخی هم حاضر به کمک شدند ولی گفتند نام ما در هیچ سندی نیاید و برخی هم بین راه رها کردند، بنابراین اینطور نبود که از اساتید دعوت نشده باشد؛ البته دعوت ما فردی بود. در یکی از جلسات فردی که معترض بود اعتراف کرد که بنده هم دعوت شدم ولی چون ما قبلا بارها دعوت شده بودیم و طرح‎‌هایی دادیم ولی دیدیم اتفاقی رخ نداد لذا در این طرح مشارکت نکردیم.

در مقطعی اعضای شورای عالی از ما خواستند که باید با اساتید بیشتری مشورت و بحث کنیم، شخصاً حتی منزل برخی از استادان رفتم و بحث کردیم، از برخی‌ها هم نظرات را به صورت کتبی گرفتیم و برای برخی افراد هم با امضای زنده (غیراتوماسیونی) طرح فرستاده شد. نکته دیگر اینکه در جلسه مشترک با آیت‌الله اعرافی، برخی مدعی شدند که کسی ما را دعوت نکرده است در حالی که در همان جلسه افرادی حضور داشتند که بنده چندساعت با آنها در باب همین طرح حرف زده بودم ولی آن جا سکوت کردند. گذشته از این که این طرح قبل از تصویب برای برخی از مراکز آموزشی و انجمن‌ها جهت نظر خواهی ارسال شده بود.

آقای رستم‌نژاد چرا ابتدا طرح تغییر متون درسی، ابتدا آزمایش نشد تا اشکالات و بازتاب اساتید گرفته شود و بعد به همه مدارس تعمیم داده شود؟ ضمناً توضیح دهید که در مقام اجرا چرا شاهد یک سری مشکلات هستیم؟

رستم‌نژاد: در این زمینه اتفاقا نظر برخی‌ همین بود ولی گفتند آزمایش در دل طرح وجود دارد، در مصوبه شورای عالی کلمه «آزمایشی» با صراحت آمده است؛ موضوع اختیاری‌‌بودن هم با اندکی تأخیر یعنی در آستانه بازگشایی سال تحصیلی جدید اعلام شد، البته برای فراهم‌شدن بستر سامانه انتخاب دروس و واحدها، حداقل ۲۰ روز وقت لازم بود تا تغییرات جدید در سامانه اعمال شود و این در حالی بود که افتتاحیه سال تحصیلی جدید هم فرا رسیده بود لذا از این جهت دچار مشکلاتی شدیم هر چند نیرو گذاشتیم تا به صورت دستی کارها را انجام دهند ولی آن هم باعث اشکالاتی در کار شد و برخی از طلاب و اساتید اذیت شدند. عواملی هم دخیل در ماجرا شد که در حیطه اختیار نبود. در هر حال به نظر ما، آزمایشی‌بودن با این تخییر و تنوّع در اصل طرح، حاصل شده است.

مصوبه شورای عالی در حقیقت دو مصوبه است؛ مصوبه اول قبل از فروردین اعلام شد و ما به دنبال آن برای سال آینده آماده می‌شدیم، تدارک اجلاسیه و نشست برای استادان و طلاب هم دیده شده بود ولی در این بین پیشنهادات جدیدتری از سوی برخی استادان به دبیرخانه شورای عالی رسید که همان سبب توقف کار شد. از یک‌طرف در حال آماده‌سازی نرم‌افزارها و برنامه‌ریزی بودیم و از طرف دیگر موظف به شنیدن نظرات اساتید و صاحب‌نظران بودیم تا آن که مصوبه دوم با چند ماه فاصله با تغییراتی ابلاغ شد، یعنی چند روز مانده به عاشورا این مصوبه دوم ابلاغ شد در حالی که زمان افتتاحیه مدارس و حوزه‌ها اعلام شده بود.

در چنین فضایی قرار گرفتیم و پیش‌بینی هم می‌کردیم که عملا درگیر مشکلات اجرایی خواهیم شد. به هر حال کارهایی از این دست که هم در مقام اجرا وسیع است و هم تنها به یک بخش ارتباط ندارد، معمولاً دچار اشکال می‌شود. امکانات و منابع ما و مسائل زیرساختی هم در بروز برخی از اشکالات بی تأثیر نبود.

ملک‌زاده ـ چرا اجرای طرح را به سال بعد موکول نکردید؟

رستم‌نژاد: آن هم آسیب‌های دیگری در پی داشت و چون بنابر اجرای آزمایشی طرح به صورت تخییری بود، کار شروع شده را ادامه دادیم.

ملک‌زاده ـ متاسفانه یک تعبیری در مدیریت کشور ما وجود که می‌گویند «راه بینداز، جا بینداز» و به نظر می‌رسد در این طرح هم چنین نگاهی بوده است و گفته‌اند ابتدا مقداری سر و صدا خواهد داشت ولی بعدا می‌خوابد.

رستم‌نژاد: نه، چنین نگاهی حاکم نبوده است چون اختیاری‌بودن در متن طرح لحاظ شده بود یعنی گفته شد کسانی که آمادگی دارند تغییرات درسی را اعمال کنند این طرح را اختیار کنند. کسانی هم که می‌خواهند به همان سبک سابق پیش بروند اجباری در کار نیست بنابراین جا انداختن اجباری نبوده است.

بنده به عنوان معاون آموزش حوزه با اینکه مدت‌ها برخی از این دروسی را که صحبت شد تدریس کرده‌ام ولی اعمال نظر شخصی نمی‌کنم، جایگاه من معاون آموزش است نه استاد و ما به استادان گفتیم ما دنبال اعمال نظر شما هستیم.

برخی از استادان مغلق‌بودن متن دروسی مانند مکاسب و کفایه و … را دلیل موجهی بر لزوم اصلاح متون درسی حوزه و جایگزین کردن متون دیگر می‌دانند اما تقطیع چنین کتبی بر پیچیدگی آن افزوده و نظام فکری این فقهای بزرگ را بهم می‌ریزد، نظر شما چیست؟

رستم نژاد: آثار شیخ اعظم برای طلبه‌ای که ادبیات را درست خوانده و با همان فرمان به رسائل و مکاسب برسد مغلق نیست و اگر کسی احساس اغلاق می‌کند شاید به ضعف علمی‌اش برگردد. اینکه فرمودید ساختار و انسجام فکری با این طرح بهم می‌ریزد، باید توجه داشت که برنامه مصوب حوزه این است که همه محدوده‌های اعلام شده، خوانده شود ولی عملا خوانده نمی‌شد. در این طرح حذف‌های عملی، هدفمند و هوشمند شد یعنی در روند قبلی حذف‌ها، گاهی بخش‌های مهمی از مباحث فقهی حذف می‌شد ولی در این طرح بخش‌هایی تعیین شده است که از اهمیت بیشتری برخوردار است و الزاماً باید خوانده شود و حتماً در امتحانات کتبی و شفاهی مدّنظر قرار می‌گیرد.

جناب آقای ملک‌زاده نظر شما در مورد توضیحات آقای رستم‌نژاد درباره این طرح چیست؟

ملک‌زاده: ابتدا از حاج آقا به خاطر متانت و تواضعی که دارند قدردانی می‌کنم ولی ما وقتی سخن از تحول می‌گوییم یعنی تحول مثبت و تکاملی و در راستای هدف غایی یک مجموعه و هر دگرگونی که به مسخ، انحراف و عقبگرد و دور شدن از مقصد و مقصود و هدر رفت سرمایه‌ها منجر شود تحول نخواهد بود، بنابراین تحول مثبت و اساسی در هر مرکز آموزشی از جمله حوزه هم تکاملی باید باشد که بنده در کتابی که در این زمینه نوشته‌ام به چهار عرصه تقسیم کرده‌ام؛ مواد درسی، متون درسی، روش آموزشی و ساختار آموزشی.

عمده مطلبی که وجود دارد این است که اگر ما نتوانستیم افکار عمومی مجموعه خودمان را اقناع کنیم نه مخالفان حرفه‌ای تحول بلکه موافقان تحول هم آزرده‌خاطر خواهند شد.

فرمودید مجریان طرح نظرشان این نبوده که تحول بزرگی رخ داده است یعنی عملا حذف کور و غیرهوشمندی توسط استادان صورت می‌گرفت و گاهی اهم مباحث هم حذف می‌شد ولی دوستان آن را هوشمند کرده‌اند. ما مدتی نزد آیت‌الله علی‌پناه اشتهاردی شرح لمعه می‌خواندیم و دغدغه داشتیم که چرا همه لمعه خوانده نمی‌شود و بنده این دغدغه را به پدرم که روحانی بود گفتم و ایشان خندید و گفت کِی کامل خوانده می‌شد؟ خب ایشان طلبه نجف و قم و قبل از انقلاب بودند. بنابراین بخش‌هایی از لمعه که اصلا خوانده نمی‌شد و مکاسب هم همینطور، بنابراین این تغییرات چیز تازه‌ای نبوده و این حذفیات به صورت طبیعی رخ می‌داده است و الان هم به حق هوشمند و هدفمند شده است ولی به نظرم این فرایند مدیریت نشده است. اگر قرار بود چنین کار جزئی انجام شود چرا باید عنوان خطیر و بزرگی مانند «طرح تحول» بر آن بگذاریم که حساسیت‌برانگیز شود؟

سخن اصلی بنده این است که چرا این طرح به نام یک‌نفر در حوزه تمام شد؛ آیت‌الله شب‌زنده‌دار شخص بسیار محترمی هستند ولی چون افکار عمومی حوزه به خوبی اقناع نشد در فضای عمومی و اساتید حوزه این باور ایجاد شده است که این طرح ماحصل اندیشه آیت‌الله شب‌زنده‌دار و تعدادی از شاگردان ایشان است و تمام حوزه با این عرض و طول و این همه استاد و طلبه تحت نظر مجموعه دفتر فقه معاصر بوده‌اند.

اولین درس خارج فقه فضای مجازی در حوزه‌های علمیه را بنده برگزار کردم که مرکز مطالعات فضای مجازی این را اعلام کرد و خود بنده هم نمی‌دانستم، اولین درس خارج اصول نظام‌های اسلامی را بنده در فیضیه تدریس کردم، آقایان فقه نظام‌های اسلامی را درس می‌گفتند ولی اصول را نمی‌گفتند. سالها قبل این دروس را داشتم بنابراین بنده مخالف تحول نیستم و از تحول‌خواهانم ولی این ذهنیت منفی در حوزه ایجاد شده است که تمام مقدرات آموزشی حوزه در دست چند طلبه جوانی است که در دفتر فقه معاصر مشغول کار هستند.

خود این دوستان هم از روش‌هایی استفاده کردند که نشان می‌دهد متناسب با فضای حوزه نبود، از سال قبل مرتبا در فضای مجازی پیام می‌دادند: «خبرهایی در راه است و منتظر خبرهای خوش باشید»؛ مگر چه خبری در راه بود. این تغییرات که یک مسئله ساده و عادی است؛ تغییر اساسی کتب درسی هم عادی‌ترین امور و جزء ذات حوزه بوده و هست و اگر قرار است ما یک کار جزئی و کاملا عادی انجام دهیم چرا از چنین عناوین بزرگی برای آن استفاده می‌کنیم. باید چراغ خاموش حرکت می‌کردیم یا از عنوان «هوشمندسازی متون درسی» استفاده می‌شد و علت آن را توضیح می‌دادیم، آن وقت درصد زیادی از این حساسیت‌ها از بین می‌رفت و کسی هم جبهه نمی‌گرفت.

در مورد مکاسب هم اینکه گفته شود اگر کسی همه آن را نخواند نمی‌تواند روش شیخ اعظم را یاد بگیرد به نظر بنده حرف فنی و دقیق نیست؛ اولا چه زمانی بوده که همه طلبه‌ها همه مکاسب را بخوانند؟ تعداد انگشت‌شمار افراد هستند که کل مکاسب را خوانده باشند. همچنین برای کشف روش اجتهادی یک نفر لازم نیست همه مجلدات وی را بخوانیم، حتی مثلا اگر از شش جلد مکاسب، یک جلد آن را درست و حسابی بخوانیم می‌توانیم روش اجتهادی را کشف کنیم.

به این مناسبت نکته‌ای عرض کنم؛ ما در فقه می‌گوییم هر چه قدیم‌تر بهتر، زیرا فقهای گذشته به عصر صدور روایات نزدیک‌تر بوده‌اند و برخی راویان ائمه(ع) را بدون واسطه ملاقات کرده‌اند ولی در علم اصول می‌گوییم هر چه جدیدتر بهتر، بنابراین امروز ما با اصول شیخ اعظم انصاری و آخوند و … نمی‌توانیم برای دنیای امروز اجتهاد کنیم. بدون تردید میرزای نائینی، آقاضیا عراقی و محقق اصفهانی قله‌های بلند علم اصول هستند و کاراترین و پخته‌ترین نظریات، نظریات همین سه بزرگوار است و بعد از ایشان، نظریات آیت‌الله خویی، امام خمینی و شهید صدر مطرح است.

بنابراین ما عمدتا با کسانی مواجه هستیم که متاخر از کفایه هستند ولی طلبه وقتی وارد درس خارج شد دائما نظریات آقاضیا و محقق اصفهانی و نائینی را می‌خواند و این در حالی است که قبل از درس خارج جز مختصر اشارات در اصول مرحوم مظفر با نظریات این سه بزرگوار آشنا نشده ولی حلقات شهید صدر این ویژگی را دارد که دست طلبه را گرفته و وارد دنیای علم اصول می‌کند و او وقتی به حلقه سوم رسید در مرز دانش اصول و حتی جلوتر از آن می‌ایستد.

بنابراین بدون تردید طلاب نیازمند حلقات هستند ولی این هم باید با یک ظرافتی انجام شود. الان شما آن را اختیاری کرده‌اید ولی اختیاری‌بودن معمولا به معنای حذف است. باید گفته می‌شد کتاب اصلی ما کفایه است اما اگر طلبه‌ای تمایل داشت به جای کفایه حلقه ثالثه بخواند مورد پذیرش است.

البته شما شاید بگویید ما هم همین حرف را گفته‌ایم ولی تاکید لازم وجود ندارد. در مورد الفائق هم که قبلا اعلام شده بود ولی چون صحنه مدیریت نشد مشکلاتی ایجاد شد وگرنه بنده به شدت معتقد به تحول و حلقات شهید صدر هستیم. بنده وقتی در حوزه حلقات تدریس می‌کردم فترتی در این زمینه ایجاد شده بود و تدریس عمومی وجود نداشت ولی خیلی از کسانی که شاگردان شهید صدر بودند فرزندانشان را نزد بنده فرستادند و توفیق تدریس داشتم بنابراین کسی مانند بنده نمی‌تواند با حلقات مخالف باشد و بیشتر اشکال به نحوه اجراست. تازه بنده معتقدم تمامی این کارهایی که شده حرکتی بسیار کوچک نسبت به سطحی از تحول مدنظر است. در مجموع از مجموعه مجریان و به خصوص آقای رستم‌نژاد تقدیر می‌کنم.

رستم‌نژاد: مطالبی که فرمودید به دیدگاه ما نزدیک است و من این تغییرات را تحول نمی‌دانم ولی موانع را هم باید دید. برای ما افزایش سنوات تحصیلی به هیچ وجه امکان نداشت و ندارد. نظر بزرگان و حتی رهبر معظم انقلاب هم این است که حتی الامکان سنوات تحصیلی کاهش یابد، از سویی در این سال‌ها در برخی از موارد مدت زمان مفید برای تدریس، ۵۰ ساعت در یک نیم‌سال تحصیلی و صد ساعت در یک‌سال است بنابراین حذف به صورت طبیعی و بالاجبار انجام می‌شد.

طلاب و مبلغین و استادان ما در ایام حج و اربعین و ایام تبلیغی وظایف تبلیغی ترویجی بر دوش دارند، باید شرکت کنند و در مناسبت‌های دیگر هم همینطور. بنابراین در چنین وضعیتی سعی کرده‌ایم مباحث و درس‌ها را مدیریت کنیم حتی مصوبه شورای عالی داریم که پنجشنبه‌ها هم تعطیل نباشد ولی اجرایی نشده است.

اینکه فرمودید این طرح در جاهای دیگری بزرگنمایی شده قبول دارم؛ بارها هم تذکر داده شد ولی همه مجموعه‌ها که ذیل معاونت آموزش نیستند. متن مصوبه شورای عالی در مورد تغییرات وجود دارد؛ در این مصوبه کلمه «تحول» نیامده است و تصریح دارد که مصوبه به صورت آزمایشی اجرا می‌شود و تازه اختیار انتخاب هم وجود دارد؛ بنابراین این طرح یک قدم اصلاحی است.

در مجموع مطالب شما را قبول دارم. معتقدم ما در ابتدای راه هستیم و اشکالاتی از این دست وجود دارد و برخی هم مسیرهایی را می‌روند و حرف‌هایی می‌زنند ولی به تعبیر قرآن «هذه بضاعتنا».

بنده در انتهای این نشست، از استادان بزرگوار حوزه قدردانی می‌کنم که از سر دلسوزی و دغدغه‌مندی پیشنهادات را مطرح می‌کنند ممکن است در مواردی اطلاعات کامل نباشد ولی تصور نشود که بدون مطالعه و بررسی همه چیز می‌خواهد تغییر کند، دغدغه جلوگیری از آسیب علمی حوزه‌ها برای همه بزرگان و همچنین برای مدیریت و شورای عالی از دغدغه‌های اصلی است ولی با این نوع مکاسب و رسائل‌‌خوانی‌ها که شاهدش هستیم افت علمی تا حدودی اتفاق افتاده است زیرا بعضاً قسمت‌های مهمی از این کتاب‌ها حذف می‌شود. در این طرح هدف این است که بخش‌های مهم حذف نشود حتی اگر کسی همه محدود‌ها را بخواند مورد تشویق هم خواهد بود گذشته از این اساتید و طلاب می‌توانند همان طرح قدیم را اجرا کنند.

در پایان از همه طلاب و اساتید محترم خواهانیم که با همین دغدغه‌مندی و دلسوزی که دارند، با ارشادات و پیشنهادات تکمیلی و اصلاحی کمک کنند تا متولیان امر بهترین تصمیم را در این مورد بگیرند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics