قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / رفتارشناسی یک عالم دینی در مواجهه با طاعون/ سیدحسن هاشمی جزی
رفتارشناسی یک عالم دینی در مواجهه با طاعون/ سیدحسن هاشمی جزی

یادداشت؛

رفتارشناسی یک عالم دینی در مواجهه با طاعون/ سیدحسن هاشمی جزی

شبکه اجتهاد: این یکی دو روزه فرصتی دست داد تا کتاب «مُسَکِّن‌ الشُجُون ‌فی حُکم الفِرار من الطاعُون» سید نعمت‌الله جزائری (م ۱۱۱۲ق) از شاگردان معروف علّامه مجلسی (ره) و عالمان سرشناس عهد صفویه را مطالعه کنم.

این کتاب که در سال۱۱۰۳. ق، و در شهر شوشتر نوشته شده و به طاعون فراگیر سال ۱۱۰۲. ق، اشاره دارد که از بلاد روم (استانبول و شامات) فراگیر شده و سپس به بغداد و به حرم‌های شریف امامان (علیه‌السلام) در عراق و از آنجا به بصره و سپس وارد جنوب ایران شده و در هُویزه و دُورَق موجب مرگ تعداد زیادى از مردم و تعطیلی مدارس و مساجد گردید و آنچنان مصیبت و سختی از طاعون در آن سال به مردم رسید که نویسنده کتاب آن را با زمان صدر اسلام و سختی محاصره اقتصادی مسلمانان و سال فوت حضرت ابو طالب (ع) و حضرت خدیجه (س) مقایسه، و «عام الحُزن» نام نهاده است.

نکته جالب آغازین کتاب، خُطبه زیبایی است که مرحوم جزایری بر ابتدای کتاب نگاشته و در آن دیدگاه مؤمن نسبت به مرگ را چون تصویرگری ماهر برای امروز ما به نقش کشیده و سعی بر کاستن هراس و نگرانی مخاطب خود از مواجهه با آن دارد، وی در دعای پایانی کتاب، پناه بری به خدا و آرزوی تندرستی و ایمن بودن از بیماری‌های فراگیر و مرگ‌هایِ‌ ناگهانی را به‌نیایش می‌نشیند: “اللهم إحفظنا مِن کُلِّ الوَباءِ و الطّاعُون والمُفاجاه…”.

سید نعمت‌الله جزایری در تقسیم‌بندی پنج‌گانه کتاب، بخش اوّل را به مرگ و عجایب آن؛ بخش دوّم را به اطلاع‌رسانی بهداشتی و آنچه دلیل رخداد بیماری‌های فراگیر و طاعون است؛ بخش سوّم را به حکم فقهى فَرار از آن (و دفاع از مردمی که از ترس وبا فرار می‌‌کردند و مورد شماتت گروهی قرار می‌‌گرفتند که معتقد بودند، فرار از وبا، به معنی نارضایتی به مُقدّر و سرنوشت الهی می‌‌باشد و نویسنده به حکم وظیفه یک عالم دانایی دین، و به کمک دانش فقه، به حفظ جان مردم و زدودن افکار ناصحیح خرافی و باطل در این راستا می‌‌پردازد)؛ بخش چهارم، به أجل و مرگ و پایان‌پذیری زندگی (که بیشتر التیامی است بر کسانی که در سوگ عزیزی نشسته و آگاهی از رحمت بی‌پایان الهی بر جان‌باخته و بازماندگان ایشان) اختصاص یافته؛ و بخش پنجم، درباره وظیفه عالمان دینی و حاکمان، در چگونگی برخورد با این‌گونه بلایای فراگیر می‌‌باشد.

هوشیاری، جامع‌نگری و سطح تحلیل یک عالم دینی از نیازهای مخاطبان خود در مواجهه با چنین رخدادی که هم جانشان را تهدید کرده و هم با بسته شدن مساجد و مدارس، آنان را در یک شوک معنوی و دانشی فرو برده است را به زیبایی می‌‌توان در این کتاب مشاهده کرد؛ شاید خود تقسیم‌بندی کتاب و پرداختن به نیازهای کاربردی و نکاتی که نویسنده آن را جهت اطلاع‌رسانی با قید فوریت مورد توجه قرار داده، به‌خوبی نشان دهنده تمامی صفات لازم برای یک عالِم به زمان خویش و کاربَلَد و گِره‌گشا از مشکل مردم باشد (شناختی که با تأسف باید گفت بسیاری پژوهشکده‌ها و مؤسسات آموزشی حوزوی و دانشگاهی از نیازهای میدانی جامعه نداشته و از میان ده‌ها کتاب، یافتن یکی که با نیازهای مردم، همخوانی داشته و بتواند گره‌ای را از مشکلات جامعه باز نماید، کاری سخت و گاهی غیر ممکن می‌‌نماید).

آنچه می‌‌تواند درس‌آموخت عالمان و طالبان دروس دینی از این کتاب و روش مواجهه با بیماری‌های فراگیر در این عصر باشد، در درجه نخست، حضور این عالم در میان داغ‌دیدگان و التیام زخم روحی ایشان می‌‌باشد، چرا که این کتاب را در شوشتر و یکی از نقاط جنوبی ایران نگاشته است (مانند حرکت جهادی برخی علما و روحانیون عزیز که در حوادث و بحران‌های پیش آمده از سیل و زلزله و…و این آخری کرونا، مردم را، حضوری یاری‌رسانی کرده و تنها نگذاشتند) و نکته دیگر آنکه حضورِمیدانی یک عالم دینی در میان مردم او را به شناخت دقیق نیازهای فقهی و کلامی و … می‌رساند که چنین کتابی را در پنج بخش کاربردی به نگارش درآورد و از فاصله صدها فرسخی فقط شنونده روایت‌های با چند واسطه نیست، تا نیازهای دست به دست شده و بیات را با نداشتن ذهنیّت واقعی، پاسخ گوید و پژوهشی به یادگار بگذارد، که برهانی بر جدایی و ناآگاهی از روزگار و مردمانی باشد که دل درگروِ یاری و پیشوایی او در روزگارِ حاجت‌خواهی داشتند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics