قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / چگونه حاج‌آقا روح‌الله، امام شد؟/ مصطفی دُرّی
از کلینی تا خمینی؛ از نگرش فرهنگی تا نگرش سیاسی به دین/ سید محمدحسین متولی امامی

یادداشت روز؛

چگونه حاج‌آقا روح‌الله، امام شد؟/ مصطفی دُرّی

اختصاصی شبکه اجتهاد: تأثیرگذاری کم نظیر امام خمینی بر کشور خود، جهان اسلام و بسیاری از مردم جهان، مرهون چه چیزی است؟ امام چه کرد که در میان همسالان خود، این‌گونه یگانه شد و ملتی را با خود همراه کرد؟

برای پاسخ به این پرسش، از بایسته‌های متعددی همچون اخلاص، شجاعت، تواضع، صلابت و قدرت عملی امام می‌توان نام برد. اما در حیطه دانشی، به نظر می‌آید، آنچه موجب اقبال فراوان مردم به ایشان و نفوذ وی در میان لایه‌های زیرین جامعه گردید، ورود جدی ایشان به دانش فقه و برگزاری دروس سطح عالی در این رشته بود؛ حوزه درسی‌ای که به دعوت دو شاگرد پراستعداد آغاز شد و به حلقه چند صد نفره مسجد سلماسی قم و مسجد شیخ انصاری نجف رسید. بلکه حتی تأثیر ایشان بر بسیاری از طلاب جوان را نیز می‌توان ناشی از ورود ایشان به همین علم دانست؛ طلابی که به جهت اهمیت والای این علم در میان دانش‌های حوزوی، احترام و ارادت بیشتری نیز نسبت به مدرس آن قائل بوده و زمان بیشتری را برای حضور در کلاس‌های فقه و هم‌نشینی با اساتید آن می‌گذرانند.

به درست یا غلط، شالوده حوزه‌های علمیّه بر دروس فقه و اصول بنا شده است. میزان وقتی که دانش‌پژوهان حوزه‌ها برای این دو درس قرار می‌دهند، تفاوت روشن و معناداری با وقت‌های کمی است که برای دروس دیگری هم چون فلسفه، تاریخ، کلام، تفسیر، منطق و ادبیات می‌گذرانند. از این رو، برجستگان علمی حوزه نیز همواره کسانی‌اند که از توانائی خاصی در این دو علم برخوردارند. رابطه با مردم که از طریق دستگاه مرجعیت سامان می‌یابد نیز تماماً حول «احکام عملی»‌ای صورت می‌گیرد که از نتایج همین دو علم‌اند. با توجّه به این امر، واضح است که کسی که عمر خود را در فلسفه و عرفان، یا تفسیر و کلام می‌گذارد، طبیعتاً از شانس زیادی برای تأثیرگذاری بر مردم و دانش‌پژوهان حوزه‌ها برخوردار نیست. این نکته، در حقیقت پاشنه آشیل اصلی نواندیشان و تحول‌گرایان دینی است که غفلت از آن، موجبات از بین رفتن زودهنگام سودای تحوّل در حوزه‌ها را به دنبال دارد.

به نظر می‌رسد، مشکل اصلی نواندیشان و تحول‌گرایان دینی در ناتوانی از تأثیرگذاری بر قاطبه حوزویان، همین غفلت از سازوکارخاص تأثیرگذاری در حوزه‌هاست. وقتی چند ده جلد کتاب و چند صد مقاله علمی رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران، حتّی نام او را برای بسیاری از طلاب ناآشنا می‌نمایاند، دیگر حساب دانش‌آموختگان فلسفه و عرفان مؤسسات و مراکز حوزوی بسی روشن است. آنچه از دگراندیشی‌های مرحوم مطهّری در یادها مانده، همان نگاه نو وی به احکام فقهی است نه حاشیه‌هایش بر شرح منظومه و اصول فلسفه و روش رئالیسم. از آن همه نظریات بکر امام خمینی (قدس سره) نیز آنچه باقی است، همین تأثیر عنصر زمان و مکان در اجتهاد است که بحثی تماماً فقهی است. سال‌ها تدریس خارج فقه و اصول در قم و نجف، نفوذ کلام آیت‌‌الله خمینی را به جایی رساند که مردم از او به عنوان «امام» یاد کنند، امّا عمری تدریس فلسفه و عرفان، نتیجه‌ای جز منصب «حاج‌آقا روح‌الله»ی برای ایشان به دنبال نداشت.

Image result for ‫امام خمینی‬‎

غرض از این همه اما، نه نفی اهمّیّت علوم غیر فقهی، بلکه بیان اسلوب خاصی و روش مرسوم تأثیرگذاری در حوزه‌های علمیّه است، چه این روش را پسندیده بدانیم و چه ناپسند. به دیگر سخن، کلام در روش تأثیرگذاری است نه محتوای آن.

به یاد می‌آورم سخن فیلسوف ۸۸ ساله حوزه علمیّه قم را که پیش از نیل به مرجعیت، گلایه خود را از این رسم دیرینه حوزوی، با لهجه ترکی خویش، این‌گونه بیان می‌کرد: «مشکل ما این است که فلسفه را آن‌قدرخوانده‌ایم که «فیلسوف شرق» نام گرفته‌ایم، امّا آن قدر در فقه کار نکرده‌ایم که حتّی «فقیه شهر!» باشیم». او آرزو داشت تأثیرگذاریش، حدّاقلّ به اندازه فقیه یک «شهر» باشد که البته با ورود به دستگاه مرجعیت، به بیش از آن نیز نائل گردید.

تاریخ را ورق بزنید. هیچ روحانی مسلمانی، بدون ورود به عرصه فقه، در میان مردم به مقبولیت عامه دست نیافته است. صلابت، شجاعت، اخلاص و درایت آیت‌الله خمینی، البته به تنهائی برای ارادت به او کافی بود؛ اما گستره حوزه تأثیرگذاری در میان طلاب و عموم مردم، جز با ورود وی به عرصه فقه و احکام عملی اسلام، محقق نمی‌شد. تفاوت مقبولیت مردمی عرفائی همچون آیت‌الله بهجت و مرحوم بهاءالدینی که اولی به مرجعیت عامه رسید و دومی را تقدیر این‌گونه نبود، شاهد دیگری از قدرت فراوان نهاد مرجعیت در میان مردم است، قدرتی که اگر با اخلاص و درایت ضمیمه شود، انقلاب اسلامی ایران تنها یکی از ثمرات آن خواهد بود.

یک دیدگاه

  1. توجه به عنصر زمان و مکان از مسلمات و بدیهیات غیر قابل خدشه در فقه و استباط احکام فقهی است . از شرایط و لوازم ضروری فهم زمان و مکان دانستن علومی مانند فلسفه،تفسیر،عرفان و تاریخ است حتی چه بسا به مطالعه و تدریس علومی مانند جامعه شناسی،ادیان، فلسفه و حقوق غرب ،تاریخ علم، اقتصاد و زبان های زنده و اثر گذار دنیا هم نیاز باشد . بنابر این توجه به این علوم تربیت متخصصین در این حوزه و مطلع بودن مراجع از این علوم به جامعیت صدور احکام فقهی و شناخت اولویت های ابواب فقه و در نهایت به سعادت حقیقی جامعه یا امت منتهی می شود.

پاسخ دادن به کریمی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics