شبکه اجتهاد: در میان نوشتههای عالمان شیعی، نخستین تفسیر روایی که میتوان در حال حاضر به آن مراجعه کرد، تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (علیهالسلام) است؛ اما علما بر اساس این تفسیر سیر نکردند؛ یعنی اگر چه از آن روایت نقل کردهاند، اما آن را به عنوان یک کتاب متقن بدانند، اینگونه نیست. شک دارند که آیا کسی که این روایات را از امام حسن عسکری (علیهالسلام) نقل و جمع آوری کرد، آیا همه را از خود حضرت نقل کرده است و یا اینکه خودش هم در آن چیزی را اضافه نموده است.
مرحوم آیتالله محمدهادی معرفت از شخصیتهایی است که به شدت این تفسیر را مورد انتقاد قرار داده است؛ وی در کتاب «صیانه القرآن من التحریف» مدعی شده است که تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (علیهالسلام) مستند علمی ندارد. و نمیشود بر پایه این کتاب سیر کرد و روایات این کتاب را پذیرفت؛ مخصوصا بخشی از روایات وجود دارد که ما نسبت به آنها تشکیک داریم؛ مثلا چند روایت است که دلالت بر تحریف قرآن دارد؛ چند روایت است که با اعتقادات مذهب امامیه ناسازگار است.
مجموعا باید توجه داشت که این تفسیر روایی به وسیله بعضی محدثان شیعه مانند محدث نوری مورد توجه قرار گرفته است؛ اما علمای محقق و مدقق، مانند شیخ حرّ عاملی به این کتاب توجه نکرده اند.
در ابتدای کتاب تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (علیهالسلام) بیان شده است که حضرت، این روایات را برای شاگردانشان در شهر سامرا املا کردهاند.
مهمترین انتقادی که مرحوم آیتالله معرفت نسبت به این کتاب دارد، وجود روایات دالّ بر تحریف قرآن است. از این رو این کتاب را نمیپذیرد.
تفسیر عیاشی
کتاب روایی دیگری که در میان شیعه وجود دارد، «تفسیر عیاشی» است که تألیف محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی است. وی از اکابر شیعه و استاد محمد بن عمر کشی بوده است. کتاب اختیار معرفه الرجال مرحوم کشی که به وسیله شیخ طوسی تهذیب و تصحیح شد و به عنوان اختیار معرفه الرجال باقی ماند؛ چون نام اصلی کتاب «معرفه الناقلین» بود. محمد بن عمر کشی بیشتر روایاتش را از استادش محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی نقل میکند.
محمد بن مسعود عیاشی از شخصیتهای باعظمت بوده است و مرحوم نجاشی از او به عظمت یاد میکند و تجلیل مینماید. میگوید: این عالم، ابتدا از علمای سنی بود؛ بعد مستبصر شد. کسانی مانند زراره و محمد بن مسعود عیاشی که قبلا سنی بودند و بعد شیعه شدند، عالمان بسیار زبردستی هستند؛ چون فقه و علم اهل سنت را در اختیار داشتند؛ و چون اینچنین بود، به خوبی توانستند آنچه را که امام معصوم علیه السلام بفرماید را دقیق درک کنند.
در صفحه ۳۵۰ رجال نجاشی، شماره ۹۶۴، محمد بن مسعود بن محمد بن عیاش سلمی سمرقندی را بیان میکند. او را ثقه و صدوق معرفی میکند و میگوید: از بزرگان این طائفه بود که البته از ضعیفان هم بسیار نقل میکرد. در اول امرش سنی بود و بسیار هم حدیث اهل عامه را شنیده است؛ و حدیث اهل سنت را هم زیاد نقل کرده است؛ بعد از آن در سنّ جوانی شیعه و مستبصر شد و اصحاب علی بن حسن فضال شیعه و طیالسی سنی شنیده است. همین طور از شیوخ مختلف کوفه و بغداد و قم و… بهره برده است. مرحوم عیاشی سمرقندی در علم و حدیث ترکه پدرش را انفاق کرد.
در عبارت، «سائرها» آمده است؛ «سائر» را ابن اثیر در النهایه توضیح میدهد و میگوید: سائر از سؤر به معنای باقیماانده است؛ اما در بعضی استعمالات، به معنای «تمام» به کار میرود. در کتاب لمعه دمشیه به معنای «تمام» گرفته است؛ از این رو شهید ثانی در ذیل آن، به مرحوم شهید اول مناقشه میکند که «سائر» به معنای «بقیه» است؛ شما چرا به معنای تمام گرفتی. در لغتهای قدیمی به معنای تمام هم آمده است. از جمله کسانی که بیشتر در رجال نجاشی کلمه «سائر» را به معنای تمام استعمال کرده اند، مرحوم نجاشی است. میگوید: «أنفق أبو النضر على العلم و الحدیث ترکه أبیه سائرها»
«۹۴۴ محمد بن مسعود بن محمد بن عیاش السلمی السمرقندی: أبو النضر المعروف بالعیاشی، ثقه، صدوق، عین من عیون هذه الطائفه و کان یروی عن الضعفاء کثیرا. و کان فی أول أمره عامی المذهب و سمع حدیث العامه، فأکثر منه ثم تبصر و عاد إلینا و کان حدیث السن، سمع أصحاب علی بن الحسن بن فضال و عبد الله بن محمد بن خالد الطیالسی و جماعه من شیوخ الکوفیین و البغدادیین و القمیین
قال أبو عبد الله الحسین بن عبید الله: سمعت القاضی أبا الحسن علی بن محمد قال لنا أبو جعفر الزاهد: أنفق أبو النضر على العلم و الحدیث ترکه أبیه سائرها و کانت ثلاثمائه ألف دینار و کانت داره کالمسجد بین ناسخ أو مقابل أو قارئ أو معلق مملوءه من الناس. و صنف أبو النضر کتبا، منها: کتاب التفسیر، کتاب الصلاه، کتاب الصوم، کتاب الطهارات الکبیر، کتاب مختصر الصلاه، کتاب مختصر الصوم، کتاب الجنائز الکبیر، کتاب مختصر الجنائز، …» (نجاشى، ابو الحسن، احمد بن على، رجال النجاشی – فهرست أسماء مصنفی الشیعه، در یک جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم – ایران، ۱۴۰۷ ه ق، ص: ۳۵۰) و در ادامه بیش از دو صفحه کتابهایش را نام میبرد.
مرحوم نجاشی یک تعبیری هم در باب منزلش دارد «و کان مرتعا للشیعه» شاگردش محمد بن عمر کشی است؛ در شماره ۱۰۱۸ آورده است:
«۱۰۱۸ محمد بن عمر بن عبد العزیز الکشی أبو عمرو، کان ثقه، عینا و روى عن الضعفاء کثیرا و صحب العیاشی و أخذ عنه و تخرّج علیه (یعنی به دست او ملا و دانشمند شد؛ مثلا الآن میگویند: فلانی خِرّیج کلّیّه آداب بغداد؛ یعنی فلانی تحصیل کرده آنجا است) و فی داره التی کانت مرتعا للشیعه و أهل العلم. له کتاب الرجال کثیر العلم و فیه أغلاط کثیره. أخبرنا أحمد بن علی بن نوح و غیره، عن جعفر بن محمد، عنه بکتابه»
در عبارت آمده است: «التی کانت مرتعا للشیعه و اهل العلم»؛ در روایت هم آمده است: «ارتعوا العلم»؛ میش وقتی به مزرعه رسید، میخورد و میخورد و میخورد؛ اما بز اینگونه نیست و از این طرف به آن طرف میرود.
ملاحظه میفرمایید عیاشی سمرقندی از علمای والا بوده است؛ ما سال زیستن ایشان را دقیق نمیدانیم؛ اما از طبقه اساتید مرحوم کلینی بوده است؛ یعنی در طبقه قبل از کلینی اعلی الله مقامه بوده است و میدانیم که وفات مرحوم کلینی ثقه الاسلام در ۳۲۹ هجری قمری بوده است. و علی بن بابویه قمی، پدر شیخ صدوق هم در همین سال فوت کرد. مرحوم محمد بن حسن الولید استاد شیخ صدوق هم در همین سال فوت کرد؛ اما عیاشی در یک طبقه قبل تر و در طبقه علی بن ابراهیم بوده است.
تفسیر قمی
علی بن ابراهیم قمی صاحب تفسیر قمی است و به احتمال قوی در سال ۳۱۱ هجری قمری از دنیا رفته است. مرحوم علامه مجلسی در مقدمه بحار الانوار درباره بسیاری از کتابها نکاتی زیبا در فن کتابشناسی دارد؛ از جمله درباره تفسیر عیاشی بیان کرده است که مصنف این تفسیر را با سند آورده است. اما نسخه بردار آمده و سندها را حذف کرده است. مؤلف تمام اسناد این روایات را آورده است؛ اما ما به علت اینکه کتاب مختصر بشود، حذف کردیم. علامه مجلسی میگوید اگر به ما خبر نمیداد، خیانتش کمتر بود. چون فکر میکردیم مصنف بوده که سند را نیاورده است.
تفسیر عیاشی در ۳ جلد توسط استاد سیدهاشم رسولی محلاتی تصحیح شد و کتابفروشی اسلامیه در حدود ۷۰ سال پیش آن را چاپ کرده است و از علامه طباطبایی هم مقدمهای در باب روایات دارد.
در میان علمای شیعه تفسیر عیاشی دومین کتاب تفسیری روایی بوده است. تفسیر عیاشی کامل نیست؛ و در حوادث روزگار بخشی از آن از بین رفته است. عیاشی مرد بزرگی بود و در طبقه قدمای ما بوده و از علمای برجسته و از طبقه راویان حدیث است و از جایگاه بالایی برخوردار است.
باید به علی بن ابراهیم قمی اشاره کنیم؛ شخصیتی که استادِ ثقه الاسلام کلینی است. کلینی به قول مرحوم شیخ طوسی ۳۲۸ و به قول نجاشی در ۳۲۹ فوت کرده است؛ همه جا قول نجاشی بیشتر شهرت دارد؛ ولی در اینجا قول شیخ طوسی بیشتر جا افتاده است.
نجاشی از علی بن ابراهیم در کتاب خود یاد کرده است و در باب او تعبیرات جالبی آورد: «ثقه خبیر بالحدیث بصیر بالحدیث …» علی بن ابراهیم را شخصیت دانشمندی یاد کرده است؛ مرحوم کلینی بیشترین روایات کافی را از ایشان و او هم از پدرش ابراهیم بنهاشم نقل میکند. کافی حدود ۱۶۰۰۰ روایت دارد که قریب ۷۰۰۰ روایت را از علی بن ابراهیم قمی نقل میکند.
ابراهیم بنهاشم کسی است که نجاشی درباره او مینویسد: «اول من نقل حدیث الکوفیین الی قم» اولین کسی که حدیث کوفیین را به قم آورد، ابراهیم بنهاشم بود. مرحوم علی بن ابراهیم بیشترین روایات را از او نقل میکند و بیشترین روایات کافی کلینی نیز از علی بن ابراهیم بنهاشم قمی است. کنیه او ابوالحسن قمی است.
در صفحه ۲۶۰ از کتاب نجاشی میخوانیم: «۶۸۰ علی بن إبراهیم بنهاشم أبو الحسن القمی، ثقه فی الحدیث، ثبت، معتمد، صحیح المذهب، سمع فأکثر (و أکثر) و صنف کتبا و أضرّ فی وسط عمره. (اگر از یک چشم نابینا شوند، اعور و اگر از دو چشم نابینا شوند، أضر» میگویند) و له کتاب التفسیر، کتاب الناسخ و المنسوخ، کتاب قرب الإسناد، کتاب الشرائع، کتاب الحیض، کتاب التوحید و الشرک، کتاب فضائل أمیر المؤمنین علیه السلام، کتاب المغازی، کتاب الأنبیاء، رساله فی معنى هشام و یونس، جوابات مسائل سأله عنها محمد بن بلال، کتاب یعرف بالمشذر و الله أعلم أنه مضاف إلیه. أخبرنا محمد بن محمد و غیره، عن الحسن بن حمزه بن علی بن عبد الله قال: کتب إلیّ علی بن إبراهیم بإجازه سائر حدیثه و کتبه»
بسیاری از علما همچون شیخ حرّ عاملی این تفسیر را پذیرفته اند مرحوم علی بن ابراهیم قمی در مقدمه کتاب یادآور میشود که ما این روایات کتاب را از ثقات اصحابمان گرفته ایم. «و نحن ذاکرون فی هذا الکتاب ما رواه من ثقات اصحابنا»؛ این کلام، قاعدهای رجالی را به دنبال دارد؛ هر راوی که در سلسله تفسیر قمی است. شیخ حرّ عاملی، شیخ عبدالله مامقانی در تنقیح المقال (۱۳۵۳)، مرحوم علامه تستری صاحب قاموس الرجال نیز به این قاعده اهمیت میدهد.
مرحوم مامقانی در توثیق ابراهیم بنهاشم ۱۱ دلیل را بیان میکند؛ چون ابراهیم بنهاشم در رجال نجاشی و در الفهرست شیخ طوسی به لفظ «ثقه»، توثیق صریح نشده است؛ از این رو علمای رجال به دنبال ثقه میگردند؛ فقط مرحوم نجاشی فرمود: «اول من روا حدیث الکوفیین بقم هو» و مرحوم شیخ طوسی «هو» را در اول جمله بیان کرده است: «هو اول نم روا حدیث الکوفیین بقم»
درباره ابراهیم بنهاشم، ثقه نیامده است؛ و علما با قرائن پی به وثاقت ایشان برده اند؛ آیتالله خویی با آن سختگیری شان در رجال، ۳ قرینه بر توثیق ابراهیم بنهاشم آورده است؛ مرحوم مامقانی ۱۱ قرینه آورده است؛ ما در دانش علم حدیث، ۱۵ قرینه آوردیم.
یکی از قرائن مهم آن است که مرحوم تستری میگوید: مصنف امور گوناگونی را در توثیق ابراهیم بنهاشم گردآوری کرده است که از همه مهمتر، در سلسله سند تفسیر علی بن ابراهیم قمی است، کافی است. و ابراهیم بنهاشم ثقه است.
علما کتاب تفسیر علی بن ابراهیم قمی را یک معیار و یک قاعده عمومی و مبنا برای توثیق راوایان قرار دادند.