استاد معظم معتقد بود هم حوزه و هم دانشگاه مستقیماً در حیطه تخصص خود باید وارد تشخیص موضوع بشوند که بتوانند مشکل مکلف را مستقیما حل کنند در غیر این صورت با اگر گفتنها، نه تنها مشکل مکلف حل نمیشود بلکه او را به احکام الله بدبین میکنیم.
به گزارش شبکه اجتهاد، چهل روز از رحلت آیتالله محیالدین حائری شیرازی، آن عالم وارسته و نیک نهاد میگذرد. اندیشمندی که همواره دغدغههایی فراتر از زمان داشت و میگفت: آمدهام خودم را خرج تحقیق در علوم انسانی اسلامی نمایم.
گویی رسیدن به قله کمالِ علمی را در گرو این میدانست که دانشگاه و حوزه و سایر نهادهای علمی بتوانند به درستی از داشتههای ارزشمند دینی بهره مند شده و تولید علم بومی داشته باشند و این هدف یعنی تحقق علوم انسانی اسلامی را به منصه ظهور برسانند.
دیدگاههای آیتالله حائری شیرازی نسبت به مباحث علمی نشان میدهد که آن فقیه دانشمند به دنبال استقلال فکری دانشگاه بود چنانچه در یکی از سخنرانیهایش بیان کرد: «دانشگاههای ما در حوزه علوم انسانی تا وابسته به غرب هستند، ایستگاه تقویتی فرستندههای فرهنگی غرب در شرق خواهند شد. چرا که متاسفانه دانشگاهها مترجم هستند نه مولد».
از این رو و به مناسبت فرا رسیدن چهلمین روز از درگذشت این عالم جلیل القدر شبستان بر آن شد با توجه به جایگاه تولید علم دینی نزد آن اندیشمند، با یکی از شاگردان او در باب دیدگاههای علمی ایشان گفت وگویی داشته باشد. حجتالاسلام محمد مبشری عارف، دکترای فقه و اصول که هجده سال در محضر آیتالله حائری شیرازی تلمذ کرده است، از استادش برای ما میگوید:
مرحوم آیتالله حائری شیرازی نسبت به مساله تولید علم در جامعه چه دیدگاهی داشت و راهکارهای رسیدن به علم بومی از دیدگاه ایشان چه بود؟
مبشری: دیدگاههای آیتالله حائری شیرازی (رحمت الله علیه) نسبت به تولید علم در حوزه علوم انسانی متعدد بود اما به طور خلاصه میتوان گفت که ایشان اعتقاد داشت با توجه به این نکته که علوم انسانی نسبت به سایر علوم، شکل و حالتی را دارد که مدیر به کارمندان دارد لذا با توجه به خاتمیت دین مبین اسلام و آموزههای قرآن و سنت، همچون آیه «نفی سبیل» و لزوم تسلط مسلمانان در عالم، تنها راه رسیدن به قدرت برتر در عالم را تولید علم خصوصا در حوزه علوم انسانی است؛ ایشان بارها به ما تاکید میکرد اگر بخواهید علوم انسانی بومی سازی شود و دانشجویان بتوانند نظر کاربردیِ قرآن و عترت(ع) را در حوزههای مختلف علوم انسانی همچون اقتصاد، جامعه شناسی، روانشناسی، مدیریت، علوم سیاسی و … مستقیم دریافت کنند، باید کتب ترجمه شده دانشگاهها را در حوزه علوم انسانی در هر رشته جمع آوری و معادل آن را بر اساس نیاز جامعه تالیف و تدریس کنید.
آیتالله حائری شیرازی نگاهشان کلان و سیستمی بود لذا طبق آخرین وصیت ایشان تاسیس موسسه احیای علوم انسانی اسلامی در دستور کار است که ان شاءالله این بنیاد بین المللی با مرکزیت قم و در دو شعبه شیراز و تهران کار خود را شروع خواهد کرد.؛ یکی از مهمترین کار موسسه در بومی کردن علوم انسانی، اقدام به تالیف کتب جهت تدریس در حوزه و دانشگاه خواهد بود.
نسبت به مساله علوم انسانی اسلامی نظرشان چه بود؟ آیا ایشان قائل به تحقق این رویکرد بود؟
مبشری: ایشان قائل بود اگر ما دست از سرسپردگی و تقلید کورکورانه از غیر را در علوم انسانی دیگران برداریم و در هر حوزه تخصصی مستقیماً از آیات و روایات و خصوصاً سیره عملی اهل بیت(علیهم السلام) را در آن رشته جمع آوری و عملیاتی کنیم بسیاری از مشکلات امروز را نه تنها به صورت علمی و دقیق حل میکنیم بلکه زمینهای برای الگو شدن در عالم را خواهیم داشت و جالب این است ایشان از نوادر شخصیتهایی بود که وقتی پی به وجود مشکلی میبرد، علاوه بر نقد منصفانه، راههای برون رفت و اجتهادی آن را طبق آیات و روایات بیان میکرد و در تمام موضوعات مهم همچون اقتصاد و جامعه شناسی و … طرح برون رفت از آن مشکل را بیان میکرد.
ایشان برای حذف رسمی ربا و احیای واقعی قرض الحسنه راهکار جدی دارد که نظر ایشان بعد از نظریه پردازیهای مرحوم شیخ اعظم انصاری (ره) تا اواخر مرحوم شهید صدر (ره) کاربردی تر است. انشاءالله اول سال تحصیلی آینده در بحث خارج فقه اقتصاد، نظرات ایشان را به علاقهمندان ارائه خواهم کرد.
علاوه بر این، مرحوم آیتالله حائری شیرازی معتقد بود تنها راه تحقق این رویکرد آن است که نظرات اسلام را از مقام عالی تعبد در سطح تعقل بیاوریم و در عالم، دفاع علمی و استدلالی کنیم چراکه دین اسلام در حوزه تشریعیات نمیتواند بدون دلیل علمی، نظری را برای جهانی شدن ارائه دهد؛ ایشان در موضوعات مهمِ فقهی کتاب «القضا و دیه» و «امر به معروف و نهی از منکر» نیز نظرات کاربردی و علمی دقیق دارد که در آینده نه چندان دور در قالب پایان نامه حوزوی و دانشگاهی به طلاب و دانشجویان علاقه مند ارائه میشود.
جالب آن است وقتی نظرات ایشان محضر مرجع عالیقدر جهان تشیع آیتالله مکارم شیرازی مطرح میشد، ایشان نیز بشدت علاقهمند کار کردن در مبانی ایشان و نشر دادن آن برآمده است.
وحدت حوزه و دانشگاه در نیل به علم بومی و علوم انسانی اسلامی نزد آن مرحوم چه جایگاهی داشت؟
مبشری: ایشان معتقد بود در حوزه علوم انسانی اسلامی دانشگاه فعلی نمیتواند این علوم را بومی کند چرا که علم اش را نیاموخته و منطقی هم است چراکه کتب ترجمهای که اکنون خوراک اصلی دانشجویان است جز آموزههای غیردینی کار دیگر نکرده اند.
اما خوشبین بود که همین دانشجویان میتوانند در تشخیص و کارشناسی موضوع به کمک حوزه بیایند و این کمک همان ایجاد وحدت است، بین حوزه و دانشگاه؛ مثلا در حوزه اقتصاد اسلامی وقتی طبق آیات و روایات پول اسلام و احکام جاری، آن را بیان و کارشناسی کردید، دانشگاه میتواند با ارائه تجربیات بانکی و مالی دیگران در به فعلیت رساندن و سرعت بخشیدن احکام الله، کمک بسزایی کند.
فرض کنید همین عابر بانک و خدمات آن جزو رسالت دانشگاه است اما چه پولی با چه پشتوانه و اعتباری در دسترس مردم قرار بگیرد؟ ایشان این مساله را در حیطه رسالت حوزه میدانست و اینکه در این مورد فقها شأن خودشان ندانند که تشخیص این امور را قبول نکنند و به یک حکم کلی تجریدی اکتفا کنند.
بشدت افسوس میخورد و همین نگاه را سبب عقب ماندگی و تجریدی ماندن حوزههای علمیه میدانست، ایشان معتقد بود هم حوزه و هم دانشگاه مستقیماً در حیطه تخصص خود باید وارد تشخیص موضوع بشوند که بتوانند مشکل مکلف را مستقیما حل کنند در غیر این صورت با اگر گفتنها، نه تنها مشکل مکلف حل نمیشود بلکه او را به احکام الله بدبین میکنیم. تنها نقطه شفابخش را کارشناسی علمیِ موضوعات میدانست و اراده قاطع داشت که بهترین کارشناس موضوع، خود ادیان هستند. در حوزه مدیریت نیز همین نگاه را داشتند؛ در تربیت فرزند، در روانشناسی و در تمام گرایشهای علوم انسانی، همین دیدگاه را داشتند.
خاطرهای را از ایشان تعریف کنید که نشان از اهمیت دادن به مباحث علمی و درس و بحث نزد ایشان داشته باشد.
مبشری: در سال هشتاد و یک یا هشتاد و دو بود که با توجه به ارتباط علمی و اخلاقی که با مرحوم آیتالله مشکینی(ره) داشتم به صورت خصوصی هر هفته به منزل ایشان میرفتم و مرحوم آیتالله حائری شیرازی از این ارتباط خبر داشت و به من فرمود که من میخواهم از مراجع عظام سوالی در حوزه اقتصاد اسلامی بپرسم و بر اساس جوابی که میدهند به صورت جدی یک کار علمی و نظریه پردازی در این مساله راه بیفتد، در واقع هدفشان این بود که با توجه به صحبتی که با مقام معظم رهبری(مدظله العالی) داشتند این جوابها را برای رهبری ببرند.
این ماموریت را در سوال کردن و گرفتن جواب مکتوب از مراجع را به حقیر واگذار کرد و فرمود: نظر آیتالله مشکینی نیز برایم بسیار مهم است، نظر ایشان را نیز بگیر و وعده کرد اگر این امر را متقبل شوم، جایزه این کار این خواهد بود که من را در معیت خودشان خدمت مقام معظم رهبری ببرند.
من نیز سوال را که در مورد قرض الحسنه و مهریه بود تایپ کردم و حضوراً خدمت آیات عظام «بهجت»، «مشکینی»، «تبریزی»، «فاضل»(ره) بردم و حضور آیات عظام شبیری زنجانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و وحید خراسانی(حفظهمالله) نیز رسیدم و جواب آنها را گرفتم و به اتفاق مرحوم آیتالله حائری به محضر رهبر فرزانه انقلاب بردیم و رهبر فرزانه انقلاب هم از من تقدیر کردند.
این همت و پیگیری آیتالله حائری شیرازی، نشان از اهمیت دادن به موضوع مهم اقتصاد اسلامی داشت؛ یکی از مهمترین روشهای تدریس و تربیتی ایشان این بود که حقیر توفیق داشتم مثل رابطه پدری و فرزندی با ایشان باشم چه در سفر، چه در حضر و در طول این ۱۸ سال به صورت پرسش و پاسخِ جدی بسیاری از موضوعات را مطرح میکرد و من توامان مینوشتم و ضبط میکردم و حتی یادم است در زمانی که مشغول تدریس مباحث اصول کفایه الاصول و حلقه ثالثه شهید صدر بودم، مطلبی را با ایشان در مراودات علمی که داشتیم مطرح میکردم و ایشان با تسلط کامل پاسخگو بود و ما را تشویق میکرد.
در پایان لازم است یادآوری کنم، مرحوم آیتالله حائری شیرازی نظر داشتند که تاسیس موسسه علوم انسانی اسلامی مرکزیت با قم باشد و حقیر مسئولیت آن را در کنار یک شخصیت دیگر بر عهده بگیریم و در شیراز و تهران هم افرادی را مشخص کرد که بحمد الله هم اکنون در حال نوشتن اساسنامه هستم و به فضل الهی بتوانیم راه مرحوم آیتالله حائری شیرازی را در احیاء و تولید علوم انسانی اسلامی به ثمر برسانیم.