صد و سومین فصلنامه علمی ـ پژوهشی «علوم قرآن و حدیث» به صاحب امتیازی دانشگاه فردوسی مشهد با مدیر مسئولی و سردبیری سیدکاظم طباطبایی (ویژه پاییز و زمستان ۹۸) چاپ و منتشر شده است.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، جدیدترین شماره فصلنامه علمی ـ پژوهشی «علوم قرآن و حدیث» دانشگاه فردوسی مشهد با ۱۲ مقاله با عناوین پیشرو منتشر شده است: ۱- زمینههای تضعیف یونس بن ظَبیان ۲- خوبرویان پاک یا درختان تاک! ۳- شاخصههای روایات تقیه سیاسی ۴- نگرش تاریخینگری به قرآن و دلالتهای آن از منظر محمد عابد الجابری ۵- تحلیل نشانه معنا شناختی خطبه زینب کبری(س) در کوفه، براساس طرح واره تنشی ۶- بررسی ساختاری ادبمحوری در احادیث مربوط به زنان در کتب اربعه ۷- تبیین اخلاقی الگوهای تربیت اجتماعی از منظر قرآن کریم ۸- مبانی رجالی آیتالله خویی در معجم رجال الحدیث ۹- نمادشناسی حیوانات در امثال قرآن ۱۰- تحلیل انتقادی نسبت کتاب الضعفاء به ابن غضائری ۱۱- کاوشی دربارهی تاریخ گذاری و مخاطب شناسی سورهی ماعون ۱۲- بررسی سندی و فقه الحدیثی احادیث تبیین کننده نسب حضرت مهدی (عج) در منابع روایی اهل سنت.
زمینههای تضعیف یونس بن ظَبیان
یونس بن ظبیان یکی از راویان شیعی در عصر امام صادق(ع) است که رجالیان پیشین او را به سبب غلو، کذب و وضع حدیث تضعیف کردهاند و متأخران نیز این تضعیف را پذیرفته اند. درباره این راوی گزارشهای متعارض مدح و ذم نقل شده است.
رحیمه شمشیری، مهدی جلالی و محمد کاظم رحمان ستایش در این مقاله به منظور دریافت اسباب و زمینههای صدور حکم رجالی تضعیف یونس بن ظبیان، روایات مدح و ذم او و نیز مرویات وی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه این تحلیلها ضعف و ناکافی بودن دلالت روایات مدح و نیز صحت و تصریح یکی از مهمترین روایات مذمت یونس بن ظبیان است.
همچنین منشاء اتفاق نظر متقدمان رجالی بر تضعیف یونس بن ظبیان رفتار احتیاط آمیز راویان امام رضا(ع) در مواجهه با روایات یونس بن ظبیان بوده است. ابن مسعود عیاشی، ابوعمرو کشی، ابن غضائری و نجاشی هر یک به پیروی از مشایخ رجالی خود، حکم بر تضعیف یونس بن ظبیان و بی اعتباری روایاتش داده اند.
خوبرویان پاک یا درختان تاک! (نقدی بر قرائت سریانی-آرامی لوگزنبرگ از حور عین در قرآن)
واژه «حور» در چهار آیه قرآن به کار رفته که در سه موردش با وصف «عِین» قرین گشته و ترکیب «حُورٌ عِینٌ» را پدید آورده است. عبارت «زَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِینٍ» (دخان، ۵۴؛ طور، ۲۰) جای تردیدی را برای مفسران قرآن باقی ننهاده که مراد از حُورٌ عِین را زیبارویانی بدانند که در بهشت به تزویج مردان بهشتی در میآیند. در سال ۲۰۰۰ میلادی نویسندهای با نام مستعار کریستف لوگزنبرگ کتابی با عنوان «قرائت سُریانی-آرامیِ قرآن؛ کوششی در رمزگشایی زبان قرآن» منتشر کرد و اظهار داشت که مسلمانان برداشت نادرستی از حُورٌ عِین داشته اند. به نظر وی، قرآن به طور گسترده از واژهها و عبارات سُریانی-آرامی استفاده کرده و مسلمانان بدون توجه به معنای اصلی این واژهها در زبان سُریانی، به ابداع معانی جدیدی نزد خود برای آنها دست زدهاند که حور عین یکی از این موارد است. به زعم وی، این واژه در زبان سریانی به معنای انگور سفید است، اما مسلمانان – در زمانی که قرآن بدون نقطه بوده – واژه “رَوَّحنَا” را به صورت «زَوَّجْنَا» قرائت کرده و بدین ترتیب، حور عین را زیبارویانی بهشتی پنداشته اند. لوگزنبرگ مدعی است که با استفاده از دانش زبان شناسی تاریخی – تطبیقی به این نتایج رسیده است.
محمدکاظم شاکر و محمدعلی همتی در این مقاله ادعاهای لوگزنبرگ در مورد آیات مربوط به حُورٌ عِین را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده که پژوهشهای مبتنی بر زبان شناسی تاریخی – تطبیقی بین دو زبان عربی و آرامی نه تنها ادعای لوگزنبرگ را تأیید نمیکند بلکه گواه صدقی بر معنای مصطلح بین مسلمانان از حور ٌعِین است.
شاخصههای روایات تقیه سیاسی
یکی از سیاستهای کاربردی ائمه در زمینهی حفظ تشیع و اسلام تقیه است. تقیه در برخورد با دولت و خلیفه حاکم، تقیه سیاسی نامیده میشود و در بعد گفتاری و از طرف اهل بیت به روایات تقیه سیاسی تعبیر میشود. اگر چه در رابطه با تقیه، اهداف و انواع آن پژوهشهایی انجام گرفته اما در رابطه با تقیه سیاسی تعریف دقیق وملاکهای مشخص ارائه نشده است. شناخت ملاکهای تقیه سیاسی در بازشناسی ظهور کلام اهل بیت و مراد واقعی آنان نقش بسزایی ایفا میکند.
ندا اکبری، سید محمد مرتضوی و ایوب اکرمی در پی پاسخ به این سؤال هستند که آیا برای روایات تقیه سیاسی شاخصههایی وجود دارد که به وسیله آن بتوان روایات تقیه سیاسی را از روایات دیگر تشخیص داد؟ نگارنده دراین پژوهش با بررسیهای لغوی و روایی تعریف جامعی از تقیه سیاسی ارائه داده و با مراجعه به متون روایی و منابع تاریخی شاخصههایی از قبیل تصریح به تقیهای بودن روایت، شرایط زمانی صدور روایات، روایات مدح خلفا، مخالفت با عقاید مسلم شیعه، عنوان خاص در روایات و تخریب اصحاب معرفی کرده است.
نتیجه بررسی حاضر این است که با شناخت تاریخی و شرایط سیاسی اهل بیت میتوان به ملاکهای مشخصی برای تشخیص روایات تقیهای سیاسی دست یافت و درجهت الگوگیری از ائمه به آنها تمسک کرد. ملاکها و مستندات پیش گفته در مقاله بطور تفصیلی مورد بررسی قرار گرفته است.
نگرش تاریخینگری به قرآن و دلالتهای آن از منظر محمد عابد الجابری
محمد عابد جابری شخصیت نومعتزلی معاصر است که تأکید بر فهم قرآن مبتنی بر ترتیب نزول دارد و میکوشد تا فهم معاصر از قرآن را با نگرشی تاریخی به فهم زمان نزول قرآن پیوند دهد. از نظر وی آیات قرآن به سان آیینهای، جلوهگر مراحل دعوت پیامبر و محیط نزول قرآن و چگونگی تعامل ایشان با مردم در پذیرش دین اسلام است.
زهرا سلامی، سید محمد علی ایازی و مهرداد عباسی در این پژوهش، دیدگاه جابری از منظر تاریخینگری به قرآن مورد بررسی قرار داده و بهتناسب از بافت عصر نزول و ترتیب نزول قرآن سخن به میان رفته است. جابری با تمایز مسئله تاریخی نگری خود قرآن و نقش تاریخینگری در فهم آیات، از طریق اعتماد به بررسی فضا و ترتیب نزول به دنبال شناخت مخاطب آیات و درک اهداف بیان قرآن است تا نوعی بیداری دینی را برای عصری کردن تفسیر، به معنای فهم همزمان قرآن معاصر با خود و قرآن معاصر با ما فراهم سازد.
تحلیل نشانه معنا شناختی خطبه زینب کبری(س) در کوفه، براساس طرح واره تنشی
بر اساس دادههای نشانه – معناشناختی، نوعی رابطه نوسانی در بین عناصر زبانی وجود دارد. این رابطه نوسانی تابع قطبهای تثبیت شده معنایی نیست. بلکه این رابطه به تولید معنا و جریان ارزش میانجامد. این فرایند نوسانی را به خوبی میتوان در طرح واره تنشی گفتمان تحلیل نمود. یکی از پدیدههای زبانی که به عنوان گفتمان اجتماعی، فرهنگی، سیاسی دارای فرایند نوسانی تولید معنا میباشد، خطبه زینب کبری(س) در بین مردم کوفه است.
مهدی داودآبادی فراهانی در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، در صدد پاسخ به این پرسش است که گفتمان حضرت زینب(س) به طور خاص، از کدام یک از طرح وارههای تنشی تبعیت میکند؟ طرح واره تنشی در این گفتمان چگونه کار میکند و معنا را چگونه شکل میدهد و چگونه به خلق ارزش میانجامد؟ یافتههای تحقیق چنین نشان میدهد که نظریه طرح واره تنشی در تحلیل این پدیده زبانی کارآمد است و گونه “طرح واره صعودی هم راستا در دو بُعد عاطفی و شناختی” بر بخش اول خطبه قابل تطبیق بوده و بخش دوم خطبه بر اساس “طرح واره صعود بُعد عاطفی”، دارای فشاره عاطفی بالا بوده و اوج تکانه هیجانی را ایجاد کرده است. نتیجه این فرایند نوسانی، تولید معنای سیال و ارزش منفی بوده است؛ لذا توبیخ، سرزنش و تحقیر اهل خیانت و تزویر را در پی دارد و در رابطهای تقابلی، زاینده ارزش مثبتِ عدالت طلبی و ستیز علیه ظلم در تمام زمانها و مکانها است. به این معنا که در هر زمان و هر جغرافیا که با تزویر و خیانت حجت خداوند تنها بماند، تسلط ظالم و بروز جناتی شبیه کربلا را در پی خواهد داشت.
بررسی ساختاری ادبمحوری در احادیث مربوط به زنان در کتب اربعه
زبان که بهعنوان اصلیترین ابزار انتقال پیام از شخصی به شخص دیگر شناخته میشود، در موقعیتهای ارتباطی مختلف باید بهگونهای بهکار رود که آن پیام از حد مطلوبی از ادبمندی برخوردار گردد. در یک ارتباط گفتاری، پیامرسان میتواند از راهبردهای مستقیم و یا غیرمستقیم بیانی استفاده کند؛ اما سخن وی در صورتی ادب محور خواهد بود که بیشتر از راهبرد غیرمستقیم بهره برده باشد. زبان بهمثابه شکلدهنده ساختمان احادیثی که درباره زنان روایت شده است، مستلزم این است که واژگان، نحو کلام و لحن آن متناسب با فضای زنانه و بهدور از هرگونه ادبگریزی باشد. لازمه این امر آن است که در ساختمان زبانی احادیث از راهبردهای غیرمستقیم قابل قبولی استفاده شود.
جُستار حاضر به قلم صدیقه بزرگ نیا، فریبرز حسین جان زاده و محمدباقر حسینی با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی بهدنبال کشف میزان ادبمحوری احادیثی است که درباره زنان در کتب اربعه شیعه روایت شده است. به همین منظور، تمامی گفتمانهای این احادیث مورد بررسی قرار گرفت. برآیند پژوهش نشان از آن دارد که از مجموع ۹۶۰ گفتمانی که درباره زنان در کتب اربعه روایت شده است، راهبرد غیرمستقیم در بالاترین میزان (۸۲%) و راهبرد مستقیم در پایینترین میزان (۱۸%) است. این میزان کارکرد نشانگر آن است که این احادیث از حد بسیار مطلوبی از ادبمندی برخوردار است.
تبیین اخلاقی الگوهای تربیت اجتماعی از منظر قرآن کریم
پژوهش حاضر تألیف حسینعلی جان نثاری و سید حسین واعظی با هدف استخراج و تبیین اخلاقی الگوهای تربیت اجتماعی از منظر قرآن کریم بوده که با روش توصیفی همراه با تحلیل محتوی و استفاده از منابع کتابخانهای صورت گرفته است. نظامهای آموزشی، متناسب با اهداف خود، الگویی را برای تربیت اخلاقی ارائه میدهند. قرآن کریم، بر بهره گیری از الگوها و پیروی از اسوههای حسنه تأکید کرده است، زیرا الگوها در کلیه مراحل زندگی از جمله برنامههای تربیتی کاربرد داشته و محتوای تربیت را به صورت عینی و عملی ارائه میدهد.
یافتههای پژوهش حاکی است: اهداف مهم قرآن کریم از طرح الگوها، معرفی الگوهای شایسته، شکوفایی استعدادهای متربی، هماهنگی الگوهای جامعه بوده و برای رسیدن به این اهداف، الزاماتی مانند: شناخت الگوها، مسُولیت پذیری، تقلید و حس زیباشناختی انسان را مطرح نموده است. شیوههای وصول به این اهداف عبارت است از: قرابت و نزدیکی، ارائه الگوهای مثبت، ارائه الگوهای منفی، پیروی از علم، استمرار و تکرار و طرح غیر مستقیم الگوها. معمولا الگوپذیری در کودکی تقلیدی بوده، ولی کم کم جای خود را به استنباط و انتخاب میدهد و همچنان که الگوها آسیب پذیرند، الگوپذیران نیز همواره در معرض آسیبهای گوناگون اجتماعی هستند.
مبانی رجالی آیتالله خویی در معجم رجال الحدیث
یکی از مهمترین جوامع رجالی معاصر شیعه، معجم رجال الحدیث، تألیف آیتالله سید ابو القاسم خویی است. این کتاب با توجه به تأخّر تألیف آن نسبت به سایر جوامع رجالی شیعه، طبعاً در بردارنده آخرین و مهمترین مباحث و دیدگاههای رجالی شیعه است که مؤلف در آن به بررسی و نقد آنها پرداخته است.
مجید بشیری و عبد الهادی فقهی زاده در این مقاله کوشیدهاند مبانی مختص آیتالله خویی را بیان کنند. آیتالله خویی در مباحث رجالی خود و نقد و بررسی دیدگاههای موجود، مبانی خاصی دارد که او را از دیگر رجالیان متمایز میسازد. این مبانی را میتوان در دو محور کلی طبقه بندی کرد: محور نخست، ناظر به نحوه بهره گیری از منابع است و مواردی مانند وثوق سندی، اطمینان از صدور گزارههای رجالی، اکتفا به منابع شیعی و دست اول، عدم حجیت منابع غیر شیعی را شامل میشود. محور دوم، مربوط به فهم عبارات موجود در منابع و نحوه استنباط از آنهاست و مواردی مانند عدم منافات تخلیط و فسق و عبارت «یُعرَف و یُنکَر» با وثاقت راوی، بطلان اصالت عدالت، لزوم شناخته بودن و وثاقت جارح یا معدل، حجیت شهرت تاریخی در جرح و تعدیل و دلالت «مسکون إلی روایته» و «صحیح الحدیث» بر وثاقت راوی را در بر میگیرد.
نمادشناسی حیوانات در امثال قرآن
امثال قرآن بزرگترین و شکوهمندترین علوم قرآنی هستند. بادقت و واکاوی امثال قرآن دریافتیم که ازبطن قرآن بوجود آمده و دارای کلیت و تازگی و شیوه خاص بلاغی وبیانی بوده و با سبک هنری حقایقی را متجلی نموده که معجزه بودنش را بیشتر روشن گردانیده است. ویژگی نماد حیوانات در امثال قرآن عبارتند از؛ ۱- نمادها واقعیاند نه خرافی و اساطیری ۲- وضوح معنای کلمه نمادین ۳- هرنماد بر واقعیتی فراتر از معنای عادی اشاره دارد ۴- خداوند برای قابل درک کردن معقولات، تمثیلهای متناسب ادراک انسانها آورده که سبب استعانت ذهن از حواس و ماندگارتر شدن معنا در ذهن گردید.
طاهره قلی پور زیبد، محمد شایگان مهر و محمد جعفری در این پژوهش نماد حیواناتی مانند چهار پایان، شتر،… و حشراتی مانند، عنکبوت و مگس… را بررسی کردند. حیوانات همراه انبیاء بوده و داستانهایشان به دلایل نقش تربیتی تا کنون سینه به سینه بازگو میگردند. با بررسی آنها دریافتیم که نماد گاهی دارای بار مثبت و تاثیر گذار در تربیت و مشوق انسانها به هدایت و گاهی دارای بار منفی که باعث تنبه و مذمت انسان از عواقب اعمالی مانند کفر، شرک… بوده است. شناخت این نمادها، راهگشای محققان در شناخت اسرار قرآنی ودرک دنیای معانی هست.
تحلیل انتقادی نسبت کتاب الضعفاء به ابن غضائری
یکی از رجالیان مهم ابن غضائری است که به تضعیف بسیار و سریع راویان مشهور است. او در کتاب رجالی خود موسوم به «الضعفاء» بسیاری از راویان ثقه را تضعیف کرده است. بسیاری از رجالیان آراء او را مردود شمردند و شمار کمی از رجالیان به آراء او اعتناء کردند. رجالی معاصر شیخ محمد تقی شوشتری در کتاب قاموس الرجال، از او دفاع و بسیار به تضعیفات او اعتماد کرده است. صرف نظر از اعتبار یا عدم اعتبار آراء ابن غضائری، اساسی ترین بحث، میزان اعتبار نسخه کتاب الضعفاء اوست که برخی از رجالیان مانند شوشتری اعتبار آن را مسلم فرض کرده است.
این مقاله اثر توحید پاشائی آقابابا و نهله غروی نائینی ضمن نقد این دیدگاه، به بازنگری اعتبار نسخه کتاب ابن غضائری و نسبت آن به او، پرداخته است. نخست، تاریخچه بحث بیان شده، سپس دیدگاه دیگر رجالیان و دانشمندانی که به این موضوع توجه کرده اند، مانند آیتالله خویی، آیتالله فانی و آیتالله آصف محسنی و آقای بهبودی بیان شده است. در پایان ضمن بازشناسی و ارزیابی وجاده از دیدگاه محققان و صاحبنظران این علم و ارائه نظریه مختار، معتبرترین راه برای دست یابی به آراء ابن غضائری که نقلیات نجاشی ازو باشد و عدم اعتبار نسخه الضعفاء و رد نسبت آن به مؤلف، تبیین شده است.
کاوشی دربارهی تاریخ گذاری و مخاطب شناسی سورهی ماعون
زهرا کلباسی اشتری و امیر احمدنژاد در این مقاله میآورند: سوره ماعون بنابر دیدگاه اغلب مفسران، سورهای مکی است. همه جداول ترتیب نزول نیز ماعون را در زمره نخسین سور مکی قرار داده اند؛ چنانکه طول، لحن و مسجع بودن این سوره نیز آنها را تأیید میکند. لیکن در حوزه محتوا، آیات ابتدایی این سوره در مذمت تکذیب گران قیامت و آیات میانی در مذمت مصلّین ریاکار نازل شده که همین موجب گردیده تا برخی این سوره را دارای نزول گسسته در مکه و مدینه و برخی نیز آن را کاملاً مدنی تلقی نمایند. چنانکه گزارشات متقدمان از مدنی یا مکی – مدنی بودن این سوره نیز مؤید این اقوال است. در حالی که برحسب یافتههای این پژوهش، ارتباط معنایی و لفظی آیات میانی این سوره با ابتدای آن، نزول پیوسته و دفعی آن را ثابت کرده است. از دیگر سو سیاق سورهی ماعون و شباهت آن به دیگر سور مکیِ اولیه، جایگاه آن در جداول ترتیب نزول را تأیید مینماید. درنهایت با توجه به تاریخ گذاری این سوره در سالهای ابتدایی مکه و عدم وجود پدیده نفاق در آن دوران از یک سو و فقرات مختلف وحی که از یک عمل عبادی به عنوان صلاۀ در میان مشرکان و مردمان دیگر ادیان سخن میگوید، از دیگرسو؛ میتوان به مخاطب بودن مشرکان در سراسر سورهی ماعون حکم کرد.
بررسی سندی و فقه الحدیثی احادیث تبیین کننده نسب حضرت مهدی (عج) در منابع روایی اهل سنت
مسئله نسب حضرت مهدی(عج) از جمله مواردی است که در آن بین احادیث شیعه و اهل سنت، اختلاف است و منشأ این اختلاف نیز، احادیثی است که برخی محدثین اهل سنت در این زمینه نقل کردهاند و طبق این احادیث مدعی شدهاند که مهدی موعود (عج) شخصیتی است که نامش همانند نام رسول اکرم(ص) و نام پدرش همانند نام پدر رسول اکرم (ص) است و بدین ترتیب، اگر این احادیث صحیح دانسته شود، مهدی موعود اهل سنت، با آن شخصیتی که توسط ائمه اهل بیت(ع) به عنوان مهدی موعود(عج) معرفی شده، متفاوت خواهد بود.
فرشاد منائی و مجید معارف در این مقاله به بررسی احادیثی که مشخص کننده نسب حضرت مهدی (عج) در منابع اهل سنت است، میپردازند و در ابتدا به اثبات صحت احادیثی که مهدی موعود(عج) را از نسل حضرت فاطمه (س) میداند، پرداخته میشود و پس از مشخص شدن فاطمی بودن حضرت مهدی(عج)، آن دسته از احادیثی که نام پدر حضرت مهدی (عج) را منطبق با نام پدر رسول اکرم(ص) میدانند، مورد نقد سندی و فقه الحدیثی قرار میگیرند و بدین ترتیب این دست احادیث در مقابل عمده احادیثی قرار میگیرند که فقط به مشخص کردن نام حضرت مهدی (عج) پرداخته و مشخص میشود احادیثی که تنها به مشخص کردن نام حضرت مهدی(عج)، بدون اشاره به نام پدر حضرت (عج)، پرداخته ارجح و اصح میباشند.
علاقهمندان برای تهیه اثر میتوانند به دفتر فصلنامه «علوم قرآن و حدیث» در مشهد، میدان آزادی، پردیس دانشگاه فردوسی، دانشکده الهیات شهید مطهری (ره) مراجعه نمایند و جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۳۸۸۰-۳۸۷۳ (۰۵۱) تماس حاصل نمایند.
همچنین پژوهشگران میتوانند شمارههای پیشین این فصلنامه را در وب سایت https://jquran.um.ac.ir/index مشاهده و مطالعه نمایند.