استاد علی رضایی تهرانی با عبور از تعاریف رایج و محدود به ابعاد نظامی و سیاسی، به تبیین مدلی میپردازد که در آن امنیت نه صرفاً یک سازوکار اجرایی، بلکه پدیدهای عمیقاً وابسته به اصول توحیدی، اخلاقی و مردمی معرفی میشود. او در نشست «الگوی حکمرانی امنیت از نگاه مقام معظم رهبری»، این الگو را با اتکا به پشتوانههای نظری و راهکارهای نوآورانه، در قالب ده گام کلیدی تشریح میکند و در نهایت ۲۰ پشتوانه اساسی حکمرانی امنیت را از منظر حضرت آیتالله خامنهای برمیشمارد.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، نشست علمی اخیر با محوریت «الگوی حکمرانی امنیت از نگاه مقام معظم رهبری» فرصتی ارزشمند برای ژرفنگری در یکی از کلیدیترین مفاهیم اجتماعی، سیاسی و دینی فراهم آورد. این نشست، که با حضور اساتید و پژوهشگران برگزار شد، تلاش داشت تا با رویکردی متفاوت از تعاریف متداول و کلاسیک، ابعاد عمیقتر و جامعتری از امنیت را که در منظومه فکری رهبر انقلاب اسلامی نهفته است، تبیین کند. بر خلاف تصور رایج که امنیت را صرفاً در تقابل با ناامنی و هرج و مرج تعریف میکند، در این نشست تأکید شد که امنیت فراتر از یک وضعیت صرفاً فیزیکی یا نظامی است. در واقع، امنیت، حالتی عمیقتر از نظم و آرامش است که از ریشههای عقلانی، معنوی و توحیدی نشأت میگیرد..
مبانی بنیادین امنیت و جایگاه آن در حیات انسانی
استاد علی رضایی تهرانی با طرح مقدماتی، پایههای نظری بحث را استوار ساخت:
نخستین مقدمه، امنیت را در تقابل با خوف و هرج و مرج تعریف کرد. هرج و مرج، که به تعبیر دیگر «قانون جنگل» نامیده میشود، با اصل تمایز انسان از حیوان در تضاد است. امیرالمؤمنین علی (ع) میفرمایند «هر قومی به امیری نیاز دارد، چه نیکوکار و چه فاجر»، زیرا وجود حاکمیت، حتی اگر فاجر باشد، میتواند امنیت را برای مردم به ارمغان آورد و جلوی هرج و مرج را بگیرد. این موضوع حتی در سفرهای دو نفره نیز صادق است، جایی که تعیین یک نفر به عنوان تصمیمگیرنده نهایی، سفر را از دغدغه و دعوا مصون میدارد. تجربه جنگ داخلی لبنان نیز شاهدی بر این مدعاست؛ جایی که رزمندگان حزبالله ناامنی داخلی را به مراتب مخربتر از جنگ با دشمن خارجی میدانستند، چرا که در هرج و مرج، جبههها نامعلوم و امنیت جانی در معرض خطر بود.
دومین مقدمه استاد اخلاق حوزه علمیه خراسان به ریشههای اصلی ناامنی پرداخت و آن را در «طغیان قوای شهویه و غضبیه» انسانها در سطح فردی و اجتماعی دانست. زمانی که عقل حاکم نباشد، این دو قوه زمام امور را به دست گرفته و بستری برای ناامنی فراهم میکنند. در مقابل، اگر عقل حاکم باشد، همچون انبیاء که حتی با وجود سلایق مختلف، در صلح و امنیت کامل به سر میبردند، جامعه به سوی توحید و امنیت گام برمیدارد. در این نگاه، توحید، به عنوان حاکمیت عقل بر تمامی قوای نفسانی، منشأ اصلی امنیت و آرامش است.
سومین مقدمهای که استاد رضایی بیان کرد: این رویکرد به توحید، به صورت مستقیم از حدیث امام رضا (ع) در مورد «کلمه لا اله الا الله» استخراج شد. امام (ع) این کلمه را «حصن» و پناهگاهی میدانند که هر کس وارد آن شود، از عذاب (به معنای مطلق آسیب و شکنجه) در امان است. به این ترتیب، ریشه امنیت، ایمان مستحکم و ریشه ناامنی، شرک و کفر معرفی میشود.
چهارمین مقدمه، باید بالاترین درجه امنیت را امنیت ولیّ خدا دانست؛ یعنی شرایطی که در آن دین بدون هیچگونه ترس و واهمهای از هیچ کس، به طور کامل و حداکثری معرفی و اجرا شود. چنین امنیتی در زمان ظهور حضرت حجت (عج) به اوج خود میرسد، زمانی که ولی خدا میتواند حدود الهی را بدون تقیه از کسی (حتی دوستان) جاری سازد.
مقدمات پنجم و ششم، استاد درس خارج حوزه علمیه خراسان بر همزاد بودن امنیت با انسان و گستردگی مفهوم آن تأکید داشت. از کار شیطان در بهشت که با سلب امنیت آدم و حوا آغاز شد تا قتل هابیل، امنیت همواره موضوعی حیاتی بوده است. این مفهوم حتی در روایات ما تحت عنوان «آفت» و «عافیت» (به معنی امنیت) مورد تأکید قرار گرفته است. امنیت آنچنان مهم است که در شب قدر، بهترین دعا برای انسان عافیت شمرده میشود. این دیدگاه، امنیت را فراتر از مباحث نظامی و سیاسی برده و شامل امنیت محیط زیست، فرهنگی و سایر ابعاد زندگی انسانی میکند.
آخرین مقدمه، در این مقدمه باید مظلومیت واژه امنیت در دنیای امروز را مطرح کرد. سازمانهای بینالمللی مانند «شورای امنیت» سازمان ملل، که قرار بود جان انسانها را یکسان ارزشگذاری کنند، به ابزاری برای ظلم و تبعیض تبدیل شدهاند. نمونه بارز آن، بیتفاوتی نسبت به کشتار روزانه در غزه در مقایسه با واکنشهای بینالمللی به حملات تروریستی محدود در غرب است. این نقد، زیربنای ورود به بحث اصلی یعنی الگوی حکمرانی امنیت از منظر رهبری را فراهم آورد.
الگوی حکمرانی امنیت از منظر مقام معظم رهبری در ده گام
استاد رضایی تهرانی با جمعبندی مبانی، الگوی حکمرانی امنیت از دیدگاه رهبر معظم انقلاب را در ده گام تبیین کرد. این الگو، که بر خلاف الگوهای کلاسیک غربی، عمیقاً ریشه در معارف اسلامی دارد، به شرح زیر است:
گام اول: وحدت معنایی حکومت و حکمرانی
برخلاف ادبیات سیاسی امروز جهان که بین حکومت (به معنای نهادهای رسمی) و حکمرانی (به معنای روابط و تنظیمگری) تمایز قائل است، رهبر انقلاب این دو واژه را به یک معنا به کار میبرند. در این نگاه، حکمرانی صرفاً یک مفهوم نرمافزاری نیست، بلکه همان عمل و مدیریت حکومت است که با پشتوانههای اسلامی و انقلابی تعریف میشود.
گام دوم: تعریف ولایی از حکمرانی
ایشان حکمرانی حقیقی را «ولایت» میدانند. این تعریف، حکمرانی را بر پایه اصول قرآنی و سنت بنا مینهد. این نگاه از یک سو «تضییق» معنایی دارد (چرا که حکمرانی را صرفاً در چارچوب ولایت تعریف میکند) و از سوی دیگر «توسعه» مییابد، زیرا ولایت مطلقه فقیه، گسترهای فراتر از هر نوع حکمرانی دیگری در جهان را در بر میگیرد، مانند متمایل شدن رهبری به جهاد ابتدایی به عنوان شأنی از ولایت فقیه.
گام سوم: بازتعریف حکمرانی امنیت
با تغییر تعریف حکمرانی، مفهوم حکمرانی امنیت نیز بر اساس منطق کتاب و سنت بازتعریف میشود. این امر باعث میشود که اصول و پشتوانههای آن با تعاریف کلاسیک متفاوت باشد.
گام چهارم: اصول نوآورانه حکمرانی امنیت
بر پایه بازتعریف جدید، اصول حکمرانی امنیت نیز متحول میشود. در این الگو، توحید، دینمداری حداکثری و هدفگذاری برای تمدن نوین اسلامی به عنوان اصول بنیادین مطرح میشوند. امنیتی که به دنبال تحقق تمدن اسلامی نباشد، در این نگاه ناقص است.
گام پنجم: پشتوانههای منحصربهفرد امنیت
پشتوانههای حکمرانی امنیت نیز بازتعریف میشوند. علاوه بر موارد عقلانی مانند اقتدار نظامی، پشتیبانی از ولایت فقیه، سادهزیستی مسئولین، مردمی بودن و زنده نگهداشتن فرهنگ شهادت، به عنوان پشتوانههای اختصاصی و انقلابی معرفی میشوند که در ادبیات سیاسی دنیا بیسابقه است.
گام ششم: راهکارهای نوین برای تحقق امنیت
راهکارهای ایجاد، حفظ و ارتقای امنیت نیز بر اساس این الگو بازخوانی میشود. این راهکارها شامل مردمسالاری دینی، صداقت با مردم، پایش دائمی قوانین بر اساس اسلام و کرامت دولت نسبت به مردم است که همگی بر مردمی بودن و معنوی بودن حکمرانی تأکید دارند.
گام هفتم: افزودن و تعمیق گونههای امنیت
رهبری بر اساس الگوی خود، گونههای جدیدی به بحث امنیت میافزایند. امنیت توحیدی و امنیت مقدسات نمونههایی از این گونهها هستند. همچنین، ایشان به تعمیق گونههای موجود میپردازند، برای مثال با طرح مفهوم «کوه خواری» به جای «جنگل خواری»، عمق نگاه خود به امنیت محیط زیست را نشان میدهند.
گام هشتم: اهمیت بیبدیل امنیت
در این الگو، امنیت بالاترین و ضروریترین نیاز بشر دانسته میشود، حتی بالاتر از نیازهای فیزیولوژیک مانند آب و نان که در هرم نیازهای مازلو در رتبه بالاتر نسبت به امنیّت قرار دارند. از نظر ایشان، امنیت مقدمه هر پیشرفتی است و بدون آن، هیچ پیشرفت علمی، اقتصادی و فرهنگی امکانپذیر نیست.
گام نهم: منافع و فوائد متفاوت امنیت
فوائد و منافع حاصل از امنیت نیز در این الگو به شکلی نوآورانه تعریف میشود. وفاق ملی واقعی، که از ریشهکن شدن طمع، حسد و حرص در جامعه حاصل میشود، از جمله این فوائد است. این دیدگاه، امنیت را به سطح یک آرزوی مهدوی میرساند که در آن، مال دنیا بیارزش میشود.
گام دهم: الگوی حکمرانی علوی و نبوی
در نهایت، الگوی نهایی حکمرانی امنیت از منظر رهبری، پیادهسازی الگوی حکومتی پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین علی (ع) است. این الگو، که در دانشنامهها و متون دینی نیز به ابعاد مختلف آن (مانند امنیت اطلاعاتی، برخورد با دشمن و …) اشاره شده، یک مدل کامل و بیبدیل برای حکمرانی امنیتی است.
۲۰ پشتوانه کلیدی حکمرانی امنیت از منظر مقام معظّم رهبری
۱. دینمداری و تزکیه: تأکید بر اصول و ارزشهای دینی و پاکسازی نفسانی بهعنوان زیربنای امنیت.
۲. ولایتمداری: قرار گرفتن در مسیر ولایت فقیه و حمایت از آن بهعنوان ستون اصلی نظام.
۳. وفاق و همگرایی ملی: اتحاد و انسجام مردم با قطع نظر از تفاوتهای دینی، مذهبی، قومیتی و زبانی.
۴. مشارکت عمومی: حضور و مشارکت فعال مردم در تمامی عرصههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی.
۵. ساماندهی اقتصادی و ریشهکن کردن فقر: ایجاد عدالت اقتصادی و از بین بردن فقر بهعنوان عوامل ناامنی.
۶. قانونگذاری صحیح و قانونمداری: وضع قوانین عادلانه و اجرای دقیق آنها توسط مردم و مسئولین.
۷. اقتدار نظامی و دفاعی: تقویت قدرت نظامی کشور بهویژه با تکیه بر تفکر بسیجی.
۸. سادهزیستی مسئولین: زندگی ساده و به دور از تجملگرایی مسئولین در میان مردم.
۹. مردمی بودن دولت: عدم تلقی مردم بهعنوان نامحرم و برقراری ارتباط نزدیک و شفاف با آنها.
۱۰. زنده نگه داشتن فرهنگ شهادت: ترویج و پاسداشت فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه.
۱۱. حساسیت بر روی نفوذ: هوشیاری و مقابله با نفوذ دستگاههای اطلاعاتی و جاسوسی بیگانه.
۱۲. گسترش عمق راهبردی: تقویت جبهه مقاومت برای افزایش اقتدار منطقهای.
۱۳. همراهی دیپلماسی فعال با میدان: هماهنگی قدرت دیپلماسی با توان میدانی کشور.
۱۴. تأکید بر تکثیر نسل: افزایش جمعیت برای جوان و پویا ماندن کشور و حفظ امنیت آینده.
۱۵. انتصابها و انتخابهای صحیح: شایستهسالاری در انتصابها و برگزاری انتخابات سالم.
۱۶. جنبش نرمافزاری و تولید علم: پیشرفت علمی و نوآوری بهعنوان عامل اقتدار و امنیت.
۱۷. بصیرت عمومی: افزایش آگاهی و بصیرت در میان مردم، بهویژه خواص، برای مقابله با فتنهها.
۱۸. نوآوری مستمر: بهروز بودن و پیشگامی در زمینههای مختلف برای جلوگیری از عقبماندگی.
۱۹. آیندهنگری: برنامهریزی بلندمدت و پیشبینی چالشهای آینده برای حفظ امنیت.
۲۰. پافشاری بر آرمانهای انقلاب: عمل به وصیتنامه امام خمینی (ره) و پایداری بر اصول انقلاب.
نگاه تحلیلی به نشست حکمرانی امنیت
استاد علی رضایی تهرانی در این نشست، نگاهی جامع، عمیق و متفاوت به مقوله امنیت ارائه داده است. این نگاه، امنیت را از یک مفهوم صرفاً نظامی یا سیاسی فراتر برده و آن را با توحید، ایمان، ولایت و فرهنگ شهادت پیوند میزند. الگوی حکمرانی امنیت از دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی، یک الگوی بومی و اصیل است که نه تنها با تعاریف غربی متفاوت است، بلکه به پشتوانهها، اصول، راهکارها و منافعی اشاره دارد که در ادبیات سیاسی جهان بیسابقه است. این الگو، امنیت توحیدی را به عنوان یک گونه جدید معرفی کرده و ضرورت سادهزیستی مسئولین و مردمی بودن نظام را به عنوان پشتوانههای اصلی امنیت مطرح میسازد.
بر این اساس، این الگو نشان میدهد که تحقق امنیت در یک جامعه اسلامی تنها با بهرهگیری از ابزارهای سختافزاری نظامی و اطلاعاتی امکانپذیر نیست، بلکه به یک تحول درونی و معنوی در سطح حاکمان و مردم نیاز دارد. مشکلات کنونی در حکمرانی، به ویژه در حوزههایی مانند اقتصاد و مدیریت اطلاعاتی، به ضعف در اجرای کامل این الگو بازمیگردد. نقد هوشمندانه به هرم نیازهای مازلو و قرار دادن امنیت در جایگاه نخست، نشاندهنده اولویت بنیادین این مفهوم در منظومه فکری رهبری است. این امر، وظیفه متصدیان امر را در راستای تلاش برای تحقق کامل این الگو و رفع موانع موجود، سنگینتر از همیشه میسازد.