اختصاصی شبکه اجتهاد: حیثیت علمی امام، مهمترین عامل در توسعه مذهب شیعه به حساب میآمد. به ویژه که مبانی فکری شیعه نیز در آن شرایط، مشخص شده بود و طبعا مرجعیت علمی امام، توسعه فکر شیعی را دربرداشت. نوشتار پیش روی نگاهی به پیامدهای فرهنگی حضور امامرضا(ع) در ایران میپردازد.
حدیث سلسله الذهب:
امام هنگامی که خواست به مرو شاهجان برود، ابوزرعه رازی، محمدبن اسلم طوسی و شمار کثیری از طلاب آنها، سر راه امام آمدند تا وی را زیارت کنند، پس از آن ازامام خواستند تا حدیثی از آباء گرامیش، نقل کند. امام دستور داد پرده را کنار زدند. آنگاه حدیث مشهور «سلسله الذهب» را برای مردم نقل کردند: کلمه”لا اله الا الله حصنی فمن خل حصنی امن من عذابی کلمه لا اله الا الله»، حصار محکم من است. هر کس داخل آن شد، از عذاب من ایمن خواهد بود. وقتی همه مردم، حدیث را نوشتند، امام با کمی تأمل بدانها فرمودند: این مطلب شروطی دارد و”انا من شروطها» پذیرش من از جمله شروط آن است. گفته میشود بیست هزار نفر نفر مردم آماده نوشتن حدیث شده بودند.
گزارش استقبال مردم از امامرضا(ع) در مناطق مختلف ایران، که محل گذر آن حضرت به مرو بود، شنیدنی است و از علایق مردم این نواحی به اهلبیت(ع)دارد. علایقی که تا به آن روز، دلایل سیاسی مانع از بروز و ظهور آنها شده بود. علاوه بر استقبال شیعیان از امام گزارشهای از گرایش پیروان ادیان دیگر به اسلام و تشیع وجود دارد: شیخ ابومخوظ معروف به«فیروز کرخی» در آئین مسیحیت بود با شنیدن خبر امام به نزد ایشان آمده و به مذهب تشیع گرایید.
حضور امامرضا(ع) در نیشابور نقطه عطفی در تاریخ تشیّع این منطقه (و به دنبال آن در ایران) به شمار میآید. بدیهی است که حضور شخصیتی چون امامرضا(ع) در نیشابور، در شرایطی که اوضاع سیاسی. اجتماعی به گونهای بود که آوازه علویان در اطراف و اکناف جهان اسلام، به ویژه ایران پیچیده بود، مهم ارزیابی میشد. امامرضا (ع) از لحظه حرکت از مدینه تا مرو، از روشهای گوناگون برای شناساندن شیعه بهره برد. از جمله امام در طول مسیر، احادیث را از طریق پدارنش به حضرت علی(ع) و پیامبر (سلام الله علیهم اجمعین) میرساند که این بهترین روش برای معرفی مکتب تشیّع و خنثی کننده توطئههایی بود که شیعه را خارج از دین میشمرد. نمونه برجسته آن، حدیث سلسله الذهب بود که ایشان در جمع مردم نیشابور فرمودند. بعد از آن، وجود امام در خراسان، سبب شد تا شخصیت آن حضرت بهعنوان امام شیعه برای مردم بیشتر شناخته شود.
مناظرات علمی با نحلههای فکری
علیبنموسیالرضا(ع) طی دوران اقامت خود در مرو، برای ترقی اندیشه و اعتقادات مردم خراسان بسیار تلاش نمود و با مناظرههای علمی با اهل کتاب و نحلههای فکری گوناگون، موجبات اعتلای معرفت و بینش دینی این منطقه را فراهم آورد. آن حضرت، با تشکیل محافل علمی، کلامی و حدیثی به دفاع از اصول اسلام و فرهنگ اهلبیت(ع)پرداخت و به شبهات و ایرادات فِرَق مختلف پاسخ داد. شمار مناظرات امامرضا(ع) با اهل کتاب و نمایندگان مسیحیان، یهودیان، مانویان، زرتشتیان، صابئین و فرق اسلامی بسیار است. مباحث این مناظرات علمی درباره آفرینش جهان، توحید، صفات خداوند، انبیای الهی و عصمت آنان، جبر، اختیار و امامت، تفسیر آیات گوناگون قرآن، فضایل اهلبیت(ع)، احادیث، دعا و احکام دین بود.
حیثیت علمی امام، مهمترین عامل در توسعه مذهب شیعه به حساب میآمد. به ویژه که مبانی فکری شیعه نیز در آن شرایط، مشخص شده بود و طبعا مرجعیت علمی امام، توسعه فکر شیعی را دربر داشت. رجاءبنابی الضحاک که مسئولیت آودرن امام را بر عهده داشت، در مورد حوادث طول راه نقل میکند که در هیچ شهری از شهرها فرود نمیآمدیم، مگر آنکه مردم به سراغ او میآمدند و از او در مورد مسائلشان، استفتاء کرده و معالم دینیشان را میپرسیدند. او نیز احادیث زیادی از طریق آبائش (تا به علی (ع) و پیامبر (ص) برای آنها، نقل میکرد.
برگزاری مجالس علمی
امامرضا(ع) افزون بر شرکت در مناظرات عمومی و مجالس علمی که مأمون آنها را تدارک میدید، در منزل خود و مسجد مرو نیز حوزه علمی تشکیل داده و پذیرای شیعیان و پیروان خویش میشدند، شیعیانی که از شهرها و روستاهای دور و نزدیک برای زیارت آن حضرت و گرفتن راهنمایی و کسب معارف علمی و دینی و حل شبهات و مسائل گوناگون میآمدند، تعداد ایشان هر روز بیشتر میشد، تا جایی که مأمون احساس خطر کرد و به محمدبن عمرو طوسی دستور داد مانع ورود و اجتماع آنها در خانه حضرت شود. حضرت پس از شنیدن این خبر فرمود: «… خدایا! از کسی که به من ظلم کرده، مرا خوار نموده و شیعیان را از درب خانه من دور کرده است، انتقام مرا بگیر، تلخی خواری و خفت را بدو بچشان چونانکه او به من چشانیده است، و وی را از درگاه رحمت و کَرَمت دور ساز…»
ورود سادات و شیعیان به ایران:
از سوی دیگر ورود امامرضا (ع) به خراسان، حرکت گروهی سادات و شیعیان را به ایران در پی داشت. علویان از موقعیت به وجود آمده برای امامرضا (ع) در حکومت مأمون استفاده کردند و به صورت گروهی راهی ایران شدند. آنان به شوق دیدار با امامرضا (ع) از مدینه به سوی مرو میرفتند مأمون که از فروپاشی حکومتش میترسید، به حاکم فارس دستور داد از ورود آنان جلوگیری کند. رهبری کاروان با احمدبنموسی (ع) (شاهچراغ) و محمدبنموسی (ع) بود. آنان پس از درگیری با لشگر فارس، به یاران خود دستور دادند لباس مبدل بپوشند و در اطراف پراکنده شوند تا از گزند حکومت مأمون در امان باشند. به همین دلیل گفته میشود بیشتر امامزادگانی که در شهرهای گوناگون ایران مدفون شده اند، جزء همان قافله هستند.در مجموع دوران پربار امامت امامرضا(ع) به ویژه دهه دوم آن، دوران آزادی و آسایش نسبی شیعیان است؛ در این دوران، شیعیان و سادات از اطراف برای دیدن و بهرهبردن از محضر علیبن موسیالرضا(ع) به خراسان روی آوردند. بیشک در همان دو سال حضور امام در خراسان سبب گسترش تشیع در خراسان و نواحی اطراف آن شده بود.
اهمیت نفوذ تشیع و گستردگی آن پس از ورود امامرضا علیهالسلام در خراسان به گونهای بود که زمینه قیام محمدبنقاسم علوی در طالقان فراهم شد. هر چند این قیام در سال ۲۱۹ ه. و چند سال بعد از شهادت امامرضا علیهالسلام رخ داد، از آن روی که باعث گسترش تشیع در بخشی از خطهی خراسان گردید درخور توجه است. محمدبنقاسم در زمان معتصم در طالقان خروج کرد و پس از جنگهایی که میان او و عبداللهبنطاهر روی داد، سرانجام عبدالله او را دستگیر کرد و به نزد معتصم فرستاد. وی پیش از آن مدتی در جوزجان تلاش کرد و طولی نکشید که چهل هزار نفر از مردم آنجا با وی بیعت کردند. که این خود بیانگر وسعت گرایشهای شیعی در خراسان است.