قالب وردپرس افزونه وردپرس
Home / آخرین اخبار / حاشیه‌هایی بر اعلام تعطیلیِ درس آقا مجتبی خامنه‌ای!
حاشیه‌هایی بر اعلام تعطیلیِ درس آقا مجتبی خامنه‌ای!

گزارش؛

حاشیه‌هایی بر اعلام تعطیلیِ درس آقا مجتبی خامنه‌ای!

اعلام تعطیلی درس خارج فقه و اصول حجت‌الاسلام والمسلمین آقا مجتبی خامنه‌ای در فضای حقیقی و مجازی مورد توجّه قرار گرفت و با واکنش‌های گسترده‌ای همراه بود و تحلیل‌های متفاوتی را به دنبال داشت.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، استاد سید مجتبی خامنه‌ای در روز اول درسی سال تحصیلی جدید در بستر اسکای‌روم از تعطیل شدن کلاس‌های درسش خبر داد که با دو نفر یکی از دوستان مباحثه و یکی هم از نزدیکان این مطلب را در میان گذاشته و این تعطیلی ممکن است موقت یا همیشگی باشد. ایشان عنوان کرد که پدر بزرگوار هم خبر ندارند و بعد از طلب حلالیت، توصیه مؤکد کرد طلاب درس به‌هیچ‌وجه مباحثه فقه و اصول و شرکت در جلسات دیگری که توسط اساتید برگزار می‌شود را از دست ندهند.

رسانه‌ای شدن خبر تعطیلی این درس ۱۳ ساله، باعث شد تا بسیاری از افراد در پی کشف علت این تعطیلی باشند. اگرچه برخی حوزویان دلایل قانع کننده‌ای که گویای تبعیت استاد سید مجتبی خامنه‌ای از سیره اخلاقی بزرگان حوزه علمیه را مطرح کرده‌اند، اما بسیاری از معاندین با ترویج تحلیل‌های ناصواب در پی القای مسائلی دیگر بودند که برخی از اساتید و شاگردان به آن پاسخ دادند.

ناگفته نماند که این روزها، نوحوزویانی با حضور در درس خارج آقامجتبی به‌دنبال تکمیل رزومه‌‌ی خود و بعضاً استفاده‌هایی ناصواب بودند و تصور می‌شود استاد گرانقدر نیز به این مسئله هم توجه داشته که در تحلیل‌ها به آن اشاره نشده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قنبریان

سال‌هاست که دشمن ایشان را به اتّهام «تلاش برای جانشینیِ رهبری» تخریب می‌کند؛ حال‌آنکه غیر از شنیده‌های سابق، اخیراً نیز از پدر متّقی و حکیم‌شان  نَقل و رسانه‌ای شد که مخالف جانشینیِ فرزندشان -به‌خاطر شبههٔ موروثی‌شدن یا چیز دیگری- هستند. این را به کمیتهٔ خاصّ خبرگان (کمیسیون اصل ۱۰۷ و ۱۰۹) هم گفته‌اند؛ اما می‌بینید قضیه تمام نمی‌شود!

تعطیلیِ درس ایشان (به دلیلی بین خودشان و خدا)  گرچه می‌شد مسئله‌ای «عادی» در حوزه تلقّی شود، باز مسئله‌ای «خاص» بین دوست و دشمن می‌شود؛ برخی دوستان به جهات اخلاقیِ ایشان استناد و استدلال کردند که «اقبال» هزاروششصد متقاضی برای شرکت در درس ایشان، آن‌هم در هنگام رکود حلقه‌های استادوشاگردی، و کم‌رونقی و تعطیلیِ برخی دروس در حوزه، عاملی برای تعطیل‌کردن درس‌شان شده است، دشمنان هم که…!

بندهٔ ناچیز در مسئلهٔ جانشینی، هم‌نظر -بلکه مطیع- پدر بزرگوار ایشان هستم؛ اما در سایر مسائل از جهات علمی و عملی نباید به فرزندان ایشان -از جمله این فرزند فاضل‌شان- جفا شود؛ مثلاً ایشان حق دارند از عالمان حوزه باشند، آن‌چنان که فرزندانِ برخی زعمای گذشته بودند و هستند.

البته اینجا نکته‌ای مهم می‌شود که «جریانی عادی» را «غیرمعمول» می‌کند و آن، غیر از شائبهٔ جانشینِ رهبری و اشتهار در رسانه‌هاست: «معمول» در حوزه‌ها این بوده که فرزند فاضل و درس‌خوان، درس می‌گوید و دروسش منتشر می‌شود، تألیف می‌کند و نقد می‌شود؛ مؤافق و مخالفِ علمی پیدا می‌کند و تدریجاً در صحن علنیِ حوزهٔ علمیه، در مرآی اساتید و بزرگان رشد می‌کند. فخرالمحققین در قدما، و آقامصطفی خمینی در متأخرین، نمونه‌های روشنی هستند؛ سیدمصطفی باآن‌که مستشکلِ درس امام بود، خودش درسی بعضاً شلوغ‌تر هم داشت و آثار علمیِ ایشان منتشر می‌شد (هشت‌کتاب فقهی و فلسفی، دوکتاب در تبعیدِ ترکیه، ده‌اثر در تبعیدِ نجف). این‌گونه بود که غیرشاگردانش، او را نه به شهادت شاگردان و هم‌بحث‌ها، بلکه به شهادت آثارش قضاوت می‌کردند.

می‌دانیم که در حوزه، هم‌نشینیِ نام با عنوان «آیت‌الله» و پیداشدن نمودهای زعامت؛ تحفّظ یا ملاحظه‌کاری دربارهٔ پرداختن به آرای آن شخص شکل می‌دهد و معمولاً مورد نقد و ابرام جدّی قرار نمی‌گیرد. (مگر دربارهٔ کسانی که خلاف مشهوراتشان فزونی گیرد(!

لذا دورهٔ مناسب جهت تناظرها و بحث‌ها، دقیقاً در همین دورهٔ سنّی و مرحلهٔ علمیِ مثل آقامجتبی دامت‌توفیقاته انجام می‌شود و خروجیِ آن مواجهات علمی با هم‌سطح‌ها، با «روندی طبیعی» و «روشی عادلانه» به ارتقاهای علمی رسیدن و نشستن بر پلّه‌های فضلیت است.

اقتضای «ورع» این نیست که برای انتشار صوت و متنِ «سیزده‌سال تدریس» اقدامی نشود. چه‌اینکه حضور در میزگردها و همایش‌های علمی، با ارائه‌های تخصّصی برای عالمان دینی؛ ناجورتر از برخی فعالیت‌های سیاسی-انتخاباتی نیست که تقوا و خویشاوندی با رهبر انقلاب اسلامی بخواهد مانع آن و موجب احتیاط گردد، یا رانت و امتیازِ آقازادگی تلقی شود.

همه شاهدیم که آقازاده‌های فاضل و درس‌خوانده – حتی اگر در زیّ شخصیِ برخی از ایشان اخلاق آقازادگی مشهود باشد – در این مسئله، نوعاً «عادی»اند؛ یعنی دروس‌شان منتشر و کتاب‌های‌شان چاپ می‌شود و در معرض نقد قرار می‌گیرد. در مجامع تخصصی، لَه یا علیه آرای علمی حاضر می‌شوند و این‌گونه به شکل عادی، دارای مؤافق و مخالف علمی، شاگرد و منتقد می‌شوند. درس‌شان هم از همین مجرای عادی؛ پُر یا خالی، شروع یا تعطیل می‌شود.

البته به شهادت برخی فضلا، باخبرم از سطح خوب و مقبولِ درس آقامجتبی؛ لکن اگر تعطیلیِ درس‌شان ادامه یافت، به‌نظر می‌رسد بهتر است که دروس گذشتهٔ ایشان منتشر شود و در معرض استفاده و نقد جامعهٔ علمیِ حوزه قرار گیرد. چه‌اینکه حضور علمیِ ایشان در مسئله‌های مطروحه در حوزه، علاوه‌بر استفادهٔ جامعهٔ علمی، پاسداشت رویه‌های معمول در ارتقای علمی در انظار نخبگان حوزوی نیز هست و ازقضا دقیقاً همین روش، اقتضای تقوا و ورع و ناآقازادگیِ متوقع از ایشان است.

حجت‌الاسلام والمسلمین سعید صلح میرزایی

۱. بارها استاد مجتهدی تهرانی(ره) از ورع و احتیاط شدید آیت‌الله سیّد مجتبی خامنه‌ای تمجید می‌کرد. بعدها از کارکنان دفتر قم حضرت آقا نیز این توصیفات را شنیدم و در جلساتی که خدمت حاج آقا مجتبی رسیدم نیز این ورع را یافتم.

۲. در حوزه‌های علمیه،‌ کرامت‌های رفتاری را دیده یا شنیده‌ایم که وقتی برای دیگران تعریف می‌کنیم یا باور نمی‌کنند یا تعجّب می‌کنند. یکی از اساتید بنده دو هفته اول را به حوزه نمی‌آمد تا درسهای دیگر اساتید تشکیل شود. چون دیده بود که سالهای قبل،‌ با تشکیل کلاس ایشان،‌ جذابیت درسشان آنقدر بالا بود که دروس دیگر اساتید را تعطیل می‌کرد.

۳. اخیراً خبری منتشر شد که ۱۶۰۰ نفر از طلاب مقطع خارج حوزه‌های علمیه قم و مشهد و دیگر استانها برای شرکت مجازی در درس آیت‌الله سید مجتبی خامنه‌ای ثبت نام کرده‌اند اما ایشان در اولین روز درس، تعطیلی موقت این درس را اعلام کرده‌اند.

۴. تعطیلی درس آیت‌الله سیّد مجتبی خامنه‌ای،‌ بسیار مورد توجّه و گفتگو و تحلیل قرار گرفت. امّا آنچه علّت حقیقی تصمیم ایشان می‌تواند باشد اقتدای ایشان به سیره‌ی علمای سلف است. علمای اخلاقی گاهی که درس خود را پررونق می‌دیدند برای تربیت نفس خود آن درس را تعطیل می‌کردند مگر اینکه حجّتی می‌یافتند تا با آن احتیاط اخلاقی خود، مخالفت کنند.

۵. باخبر شدم برخی از علمای بزرگ و شاگردانشان از ایشان خواسته‌اند درس را برقرار نمایند و امیدوارم این درس پراستفاده تشکیل گردد. آنچه باعث خنده است تحلیلهای پوچ و مادّی ضدّانقلاب و منافقان است که با نگاه دنیوی خود به تحلیل این پدیده‌ها می‌پردازند.

حجت‌الاسلام والمسلمین احمد زادهوش

بعد السلام و التحیات و در پاسخ به برخی گمانه زنی‌های باطل و بی اساس و بعضاً آلوده به اغراض فاسد  در خصوص تعطیل شدن درس خارج فقه و اصول آیت‌الله‌زاده خامنه‌ای دامت افاضاته و اظهارات مختصر ایشان بعرض می‌رساند:

۱. کسی که بدنبال احراز پست مهم رهبری در یک نظام اسلامی و شیعی باشد، بهترین و کاربردی‌ترین ابزار او داشتن کرسی تدریس آن‌هم در عالی‌ترین سطح و شاگردان زیاد است. بنابراین تعطیل کردن درس آن‌هم پس از حدود سیزده سال اصلأ چنین مفهومی ندارد.

۲. اگر ایشان می‌خواستند توجه جامعه را به خودشان جلب کنند براحتی می‌توانستند با اظهار نظرهای سیاسی و اجتماعی‌، انجام مصاحبه‌، ایراد سخنرانی، صدور اطلاعیه‌، انتشار مقاله، راه‌اندازی پایگاه اطلاع رسانی‌، راه‌اندازی مؤسسه علمی و فرهنگی و امثال آن ابراز وجود کنند‌، در حالی‌که دریغ از حتی صدور یک پیام تبریک یا تسلیت در طول این چند دهه! بنابراین تفسیر اقدام ایشان به «اتوریته رهبری» و نمایش شخصیتی واقعاً بی انصافی و غیراخلاقی است .

۳. درحالیکه احتمالات معقول دیگری وجود دارد ولی قرائن متعدد نشان می‌دهد که این استاد فرزانه و روحانی مهذب در آغاز سال تحصیلی جدید متوجه شده‌اند حدود هفتصد نفر برای شرکت در درس ایشان ثبت نام کرده‌اند. و این در حالیست که پدر بزرگوارشان و سایر مراجع معظم تقلید دامت برکاتهم هم تدریس دارند و ممکن است با ادامه این تدریس کسانی در مقام مقایسه برآیند و به ساحت بزرگان حوزه جسارتی باشد.

۴. ایشان مدت زیادی است تدریس می‌کرده‌اند و در سال‌های پیشین تعداد شاگردان کمتر بوده و رفته رفته به چنین عدد بزرگی رسیده است و این افزایش چشمگیر حکایت از امتیازات علمی یا جذابیت‌های بیانی و روشی دارد. به این مطالب بیفزایید که حدود یکصد و بیست درس خارج در حوزه علمیه قم وجود دارد که در بسیاری از آنها استاد بسیار معنون و مهم است ولی درس خارج او با ده بیست نفر تشکیل می‌شود.

۵. آنچه ذکر شد و نیز قرائن و شواهد دیگری که مجال ذکرشان نیست نشان می‌دهد حضرت آقای حاج سید مجتبای خامنه‌ای همانند سلف صالح در مقام «مراقبه» و حتی شاید «معاتبه» چنین تصمیمی گرفته‌اند. فتدبر جیدا

حجت‌الاسلام فرهاد فتحی

چرا بین این همه درس خارج فقه و اصول در قم، درس استاد «سید مجتبی خامنه‌ای» را انتخاب کردم؛ سؤالی که چندی قبل برخی از دوستان ‌پرسیدند و این روزها نیز تکرار می‌شود. متن حاضر تجربه‌ی حضور شش‌ساله‌ام در درس ایشان است که شاید تجربه‌ای متفاوت با دیگران باشد.

انتخاب درس حاج آقا مجتبی برای من مثل انتخاب دروس دیگر علما بوده است؛ یا از روی کنجکاوی بوده یا سخت‌پسند بودنم. از این رو بیشتر درس‌های مشهور قم را یکی‌دو ماهی تجربه کرده بودم و جز یکی‌دو استاد که چندسال خدمتشان بودم، دیگر دروس را یا تکرار مطالب آیت‌الله خویی(ره) و شاگردانش همچون شیخ جواد تبریزی(ره) می‌دیدم یا تکرار حرف‌های آیت‌الله بروجردی(ره) و امام خمینی(ره).

گرچه هر استادی سلیقه خاصی در بیان مطالب داشت و برخی مواقع هم حاشیه‌ای بر مطالب بزرگان می‌زد؛ ولی منهج همان منهج آقای بروجردی و آقای خویی بود. از این تکرار، آن هم در درس خارج که جای استنباط و حل مسائل مستحدثه است، دلزده شده بودم. همواره با خود می‌گفتم این حرف‌ها که در شرح عروه آقای خویی یا شرح جواهر و تالیفات اصول فقه بزرگان معاصر بهتر از این هم بیان شده است، چه نیازی به حضور در درس خارج است؟

هدف از این نوشته، ارزش‌گذاری دروس خارج قم نیست. اینجا فقط سلیقه طلبگی‌ام را بیان می‌کنم؛ چون از گذشته پیگیر آثار بزرگان بودم. شاید درس خارج برخی علما برای طلابی که کتاب‌های آقای خویی را مطالعه نکردند، مفید باشد؛ ولی برای اهالی پژوهش‎، تلخیص نظرات گذشتگان بیش نیست. به خاطر دارم در یکی از دروس خارج، کلمات «التنقیحِ» آیت‌الله خویی، بدون اضافه کردن یک واو تدریس شد و نامی هم از آقای خویی و کتاب ارزشمندش به میان نیامد!

البته در جستجوهایم، سلوک علمی یک استاد دیگر هم مجذوبم کرده که حقیقتا علامه و جامع معقول و منقول است و منهج متفاوتی با معاصرین دارد. استادی که در بسیاری از علوم حوزوی صاحب سبک است و برای شکل‌گیری ذهن علمی طلاب و فضلا مجاهدت می‌کند.

اما درس حاج آقا مجتبی خامنه‌ای تفاوت‌هایی دارد که اهلش را زمین‌گیر می‌کند، من هم مثل دیگر شاگردان‌شان، سال‌ها از حضور ایشان آموختم و کنجکاوی‌ام به یکی‌‌دو ماه ختم نشد.

۱. نخستین ویژگی ایشان میدان‌دادن به طلاب است؛ چون شنونده خوبی است و نقدها و اشکالات را می‌شنود. بارها دیدیم، در برابر نظر یکی از طلاب، گفت: «حرف شما بهتر از حرف ما است». این خصوصیتی است که حداقل من در هیچ کدام از استادان درس خارج ندیدم؛ بلکه خلاف آن را دیدم. استادانی هستند که بر نظر خود پافشاری می‌کنند؛ حتی اگر استدلالِ مستشکل قوی‌تر باشد.

۲. دومین خصوصیت ایشان ایجاد فضای صمیمی در درس است؛ شاگردان بعد از یک مدت کوتاه حس نمی‌کنند ایشان فرزند رهبر انقلاب هستند، این که تشریفات خاصی در سخن و رفتار رعایت کنند. خودشان به گونه‌ای رفتار می‌کنند که بدون هیچ لکنتی همه دوستان حرف بزنند و اشکالات اساسی را مطرح بکنند. یک روز بر سر مسأله «ولایت فقیه» اشکالاتی مطرح شد و ایشان بدون تکرار ادله قبلی، با ادله جدیدی مسأله را مطرح کردند تا فضلای حاضر در درس، پرسش‌های متنوع خود را بیان کنند.

۳. سومین امتیاز ایشان، صاحب سبک بودن در تدریس است؛ هم در اصول و فقه و هم در حدیث. روش و سلوک علمی خودشان را دارد و در ورود و خروج مطالب با بقیه متفاوت است. مواردی را در فقه و اصول نقد می‌کند که حاضران درس در ابتدا گمان می‌کنند که در آن مسأله هیچ «اِن قُلت»ی وجود ندارد و همه قبول دارند؛ اما با نقادی و جزئی‌نگری، مسائل جدید را کشف و بررسی می‌کند. موارد متعددی شاهد بر مدعاست که ذکر آنها در این مجال نمی‌گنجد.

۴. چهارمین خصوصیت درس ایشان، توجه ویژه به تراث حدیثی شیعه و کلمات بزرگان شیعه است؛ به شدت سعی می‌کند از راه‌های مختلفی و نوآورانه‌ای، احادیث را احیا کند و به بهانه یک راوی ضعیف یا اشکال جزئی کنار نگذارد. گاهی این مسأله تا جایی پیش می‌رود که شما احساس می‌کنید ایشان اخباری هستند نه اصولی! در حالی که در روش شان برای احیای حدیث با اخباری‌ها کاملا متفاوت عمل می‌کند و با اصول عقلایی و روشمند این کار را انجام می‌دهد.

ایشان احترام ویژه‌ای برای بزرگان و فقها قائل است؛ به قول طلبه‌ها «از کلینی تا خمینی» را حرمت نگاه می‌دارد و همیشه از فقهای عظام به بزرگی یاد می‌کند؛ ولی نقدهای خودشان را هم با احترام به سخنان علما به صورت مستدل بیان می‌کند.

۵. پنجمین و آخرین امتیازی که درس ایشان دارد که برای نگارنده این سطور اهمیت زیادی دارد، توجه ویژه ایشان به شهادت اهل بیت(علیهم السلام) است.

از مسائلی که همواره برای این‌بنده حائز اهمیت ویژه‌ای بوده و ازقضا درباره‌اش مورد سؤال برخی مؤمنین قرار می‌گرفتم، نوع پوشش ظاهری برخی طلاب و روحانیون در ایام شهادت اهل‌بیت علیهم‌السلام بود. به‌طور مشخص این‌که مثلاً چرا برخی روحانیون مثل عموم مؤمنین در این ایام، شال یا پیراهن مشکی نمی‌پوشند و…! علی‌رغم این‌که خودم تعظیم شعائر را تا همین‌اندازه هم حائز اهمیت و ضروری می‌دانستم، اما گویا این التزام فردی در مشکی‌پوشی در ایام شهادت، برخی مؤمنین را قانع نمی‌ساخت و نسبت به همه روحانیت، خصوصاً اساتید، چنین انتظاری را داشتند. به‌هرحال سعی می‌کردم درمقابل این پرسش، به‌نوعی دفاع کنم و می‌گفتم برخی آقایان به‌جای شال یا پیراهن مشکی، عبای مشکی می‌پوشند و…؛ هرچند این‌قبیل پاسخ‌ها، خودم را خیلی راضی نمی‌کرد.

جالب این‌که حضرت استاد را همین‌گونه که مؤمنین و نیز خودم می‌پسندیدم یافتم. ایشان علاوه بر این‌که در همه ایام عزای آل‌اللّٰه از پیراهن مشکی استفاده می‌کردند، ملزم بودند که درس را در این ایّام، با روضه‌خوانی یکی از حاضرین آغاز کنند.

استاد که اهل مداومت بر توسل به آل‌اللّٰه باشد، بی‌تردید شاگردانی همچون خود، متوسّل و ولایی تربیت خواهد کرد.

ناگفته نماند؛ سبک زندگی استاد به مرور بر افکار و رفتار شاگرد اثر می‌گذارد؛ از این رو در سلوک ایشان جز نمایش ساده‌زیستی ندیده‌ام. در روزگاری که اشرافیت و پرستیژ ملاک ارزیابی افراد در جامعه است، استاد ساده‌زیستی نصیبم شده است. گرچه این خصوصیت منحصر در ایشان نیست و خانواده رهبر انقلاب به اقرار دوست و دشمن نماد ساده‌زیستی هستند؛ اما داشتن استادی بی‌پیرایه، مایه‌ی مباهات است. چنین رفتارهایی از یک استاد حوزه می‌تواند در تربیت نفوس نقش بی‌بدیلی ایفا کند و خروجی‌اش شاگردانی باشد که دنیا برای‌شان راه است نه مقصد و مقصود!

تحلیل حجت‌الاسلام حسن مردانی

امروز در درس خارج فقه و اصول استاد حاج آقا مجتبی خامنه‌ای (أیده الله) با اعلام تعطیلی درس از ناحیه‌ی استاد، به ظاهر باب امید به تلمذ بسته شد اما در حقیقت بهانه‌ی خوبی برای یافتن یک ستاره‌ی دنباله‌دار فراهم شد؛ با لطف الهی ما یکی از استوانه‌های علم و اخلاق در عصر خویش را شناختیم، عبور انسان‌ها از کنار علائق همیشه دلیل بر سنگ‌دلی و بی‌رحمی نیست بلکه آغاز حیاتی زیبا از جنس نورِ مهر است، چگونه می‌توان با نگاه مادیِ سخیف‌ به اراده بندگان صالح پی برد!؟ با کوبیدن بر روی میخ طعنه‌ها و تهمت‌ها آنچه محکم‌تر می‌شود میخ است نه ضربه‌ها!

ویژگی‌های ارزشمند استاد حاج سید مجتبی خامنه‌ای و شخصیت علمی و جلسه درس ایشان بسیار است اما فقط به چندی اشاره: سادگی و عدم تکلف از ناحیه استاد و شاگرد در رفت و برگشت‌های علمی_ توجه ویژه به متن بحث و احتراز از هرگونه حاشیه‌پردازی_ توجه خاص به سؤال و اشکال و مستشکلِ نکته‌دان گرچه با فترت_حفظ کرامت آحاد حاضر در درس_ متانت و تواضع مثال زدنی شخص استاد_ بیان علمی متقن و استخدام واژگان دقیق و رسا_ ارائه نگاه جدید و راهگشا به حقیقت علم اصول و نظر جامع به مسائل فقهی، توجه به ارتکازات عرفی و عقلی در استنباط، رد تقسیم بندی‌های صوری ذوقی و ارائه تصویرِ جدیدی از مباحث اصولی و اشراف کامل به مبانی و اقوال قله‌های فقهی و اصولی، صاحب نظر در رجال و حدیث و منابع و اسناد روایات… خوشا به حال آنان که از ایشان بهره‌ها بردند. امید که باب فیض باز، باز گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics