اختصاصی شبکه اجتهاد: سیره متشرعه به عنوان یکی از منابع استنباط احکام شرعی، در منظومه فقه امامیه از آن یاد میشود. این یادداشت با نگاهی تحلیلی به بررسی این موضوع میپردازد و آن را در دو قسم کلی «سیره در فقدان نص» و «سیره در حضور نص» مورد واکاوی قرار میدهد:
قسم اول: سیره در فقدان نص
در مواردی که دست فقیه از نص صریح خالی است، سیره متشرعه میتواند به دو شیوه مبنای استنباط قرار گیرد:
۱. سیره منتسب به معصوم(ع): در این حالت، سیره به صورت مستقیم از معصوم (علیهالسلام) به جامعه شیعیان انتقال یافته و در طول زمان به صورت یک سنت عملی تثبیت شده است. این نوع سیره در حقیقت بیانگر سنت معصو(علیهالسلام) است که به شکل غیرمکتوب به دست ما رسیده است.
۲. سیره مقرره به تقریر معصوم(ع): در این شیوه، معصوم (علیهالسلام) با مشاهده رفتار متشرعه و خودداری از ردع و انکار آن، به صورت ضمنی به تأیید آن سیره پرداخته است. این تقریر عملی، حجیت سیره را تثبیت و تأیید مینماید.
قسم دوم: سیره در حضور نص
در این قسم که پیچیدگیهای بیشتری دارد، سیره در کنار نص شرعی قرار میگیرد که خود به دو صورت متصور است:
۱. سیره موافق نص: در این حالت، سیره متشرعه همسو با مفاد نص شرعی است. این هماهنگی سبب میشود سیره نقش مؤید و مکمل برای نص ایفا نماید و بر استحکام استدلال فقیه بیفزاید.
۲. سیره مخالف نص: این حالت که محل بحث و تأمل است، خود به دو صورت ظاهر میشود:
الف. مخالفت با نص صریح: در این صورت که نص از صراحت کامل برخوردار است، سیره متشرعه به کلی کنار گذاشته میشود و نص معیار عمل قرار میگیرد.
ب. مخالفت با نص ظاهری: این حالت که از ظرافتهای بحث محسوب میشود، دو احتمال مهم را در بر دارد:
احتمال اول: سیره به عنوان قرینه: در این احتمال، استمرار سیره در عصر حضور معصوم (ع) و عدم ردع از سوی ایشان، میتواند قرینهای بر صحت فهم از نص باشد.
همانطوری که مرحوم آیتالله خویی با وجود اذعان به وجود نصوص دال بر حرمت خلف وعده، برای اثبات عدم حرمت خلف وعده به سیره متشرعه تمسک میکند. استاد شهیدی نیز در حکم عدم حرمت خلف وعده در وعدههای اخباری به سیره متشرعه تمسک میکنند و آن را به مثابه قرینه لبیه برای روایات موجود در خلف وعده ذکر میکند.
احتمال دوم: سیره غیرمعتبر: احتمال دیگری نیز در مسأله وجود دارد که سیره متشرعه پیش از صدور نص شکل گرفته و نص در مقام اصلاح آن صادر شده است. اما به دلیل نفوذ عمیق این سیره در جامعه، نص نتوانسته در تغییر آن تأثیرگذار باشد.
به عنوان نمونه در تحلیل تاریخی مسئله خلف وعده، به نظر میرسد پیش از آنکه نصوص دال بر حرمت این عمل صادر گردد، بستری عرفی در جامعه جریان داشته که با تسامح و اغماض به مسئله نگاه میکرده است. این رویه تساهلآمیز که ریشه در فرهنگ عمومی داشت، به تدریج در میان متشرعین بما هم متشرعین نیز به عنوان جزئی از این جامعه رسوخ یافته بود.
در چنین فضایی، نصوص شرعی در مقام اصلاح این برداشت عرفی و هدایت جامعه به سمت موازین دقیقتر اخلاقی و فقهی ظهور کردند و امام علیهالسلام با صدور نص یا در صدد تغییر سیره (در فرض فهم درست و عدم رعایت در مقام عمل از جانب متشرعین) و یا در صدد تغییر و اصلاح فهم (در فرض برداشت نادرست از شرع) بودهاند. بر اساس این احتمال، چنین سیرهای که پیش از نصوص شکل گرفته و در تعارض با آنهاست، فاقد هرگونه اعتبار شرعی میباشد چرا که اثبات حجیت سیره منوط به اثبات قرینیت سیره است و این خود نیازمند دلیل مستقل میباشد.
با توجه به وجود این دو احتمال، به این نتیجه میرسیم که در مواردی مانند خلف وعده که سیره متشرعه در کنار نصی با ظهور معین قرار میگیرد، سیره متشرعه نمیتواند حجت باشد. چون (اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال) بنابراین نمیتوان به حجیت سیره متشرعه استناد نمود.
نویسنده: امین کربلایی، پژوهشگر حلقه اجتهادی فقه الاجتماع مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد (ع)؛ برگرفته از درس خارج استاد مبلغی