جمالی، عضو هیئتعلمی مرکز پژوهشی منیر، با اشاره به اینکه هنوز کارنامهای منسجم از وضعیت علوم انسانی اسلامی در ایران دیده نشده است، گفت: وجود چنین کارنامهای خیلی ضروری به نظر رسیده و عدم وجود کارنامهای جامع از وضعیت علوم انسانی سبب شده است که در تحقیق مبانی و جوانب این علوم با مشکل مواجه شویم.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، نشست «نهادهای دانش در حرکت تمدنی جمهوری اسلامی» ایران روز سهشنبه در سالن همایشهای غدیر قم برگزار شد. در ابتدای این نشست، حجتالاسلام عباس حیدریپور، پژوهشگر موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی به بیان نکاتی در خصوص وحدت حوزه و دانشگاه پرداخت.
وی گفت: ازآنجاکه گفتمان وحدت حوزه دانشگاه، عمده امر شکلدهنده نسبت حوزه و دانشگاه بوده، ولی به دلیل روشن نبودن تعریف از وحدت، این وحدت صرفاً به همکاری دو نهاد علمی تفسیر شده و یا لااقل این امر قدر متیقن بوده است. خصوصاً اینکه موضوع این همکاریها، عمدتاً ناظر به علوم انسانی شکلگرفته و کل نظام دانشی با انواع آن از حیطه این همکاریها بهرهمند نبوده است.
حیدریپور ادامه داد: نسبت کلان نهادی حوزه و دانشگاه برای رسیدن به نهاد واحدتر از تمدنی، اساساً در اسناد بالادستی به شکل شفاف هم ظهور پیدا نکرده و در عمل نیز جریان عمومی برنامهریزی و خصوصاً اجرایی کشور حتی از خود این اسناد هم فاصله دارد.
این پژوهشگر در خصوص همکاری حوزه و دانشگاه افزود: درباره همکاری نیز شرایط تبادل مسئله میان حوزه و دانشگاه چندان به شکل نظاممند فراهم نیست و ضعف مشترک هردو نهاد، عدم عینیتگرایی، مأموریت گرایی و سرعت اندک در پشتیبانی از نیازهای اجتماعی کنونی است.
حیدریپور در پایان بیانات خود گفت: یکی از ضعفها ما این است که در حوزه علوم انسانی، حول محور مسئله میچرخیم و معلوم نیست چه موقع میخواهیم آن را اصلاح نماییم. لذا لازم است در این راستا حرکت و تغییری پدید آید.
در ادامه این نشست، حجتالاسلام مصطفی جمالی، عضو هیئتعلمی مرکز پژوهشی منیر، با اشاره به اینکه هنوز کارنامهای منسجم از وضعیت علوم انسانی اسلامی در ایران دیده نشده است، گفت: وجود چنین کارنامهای خیلی ضروری به نظر رسیده و عدم وجود کارنامهای جامع از وضعیت علوم انسانی سبب شده است که در تحقیق مبانی و جوانب این علوم با مشکل مواجه شویم.
وی وضعیت علوم انسانی در ایران را به سه دوره تقسیم نمودند. دوره نخست، از ابتدای انقلاب تا سال ۱۳۶۸٫ دوره دوم، از سال ۱۳۶۸ تا سال ۱۳۸۱ و دوره سوم از سال ۱۳۸۱ تاکنون. مهمترین بنیانهای فرهنگی در دوره اول بسته شد. در این دوره، اصلیترین مسئله در نگاه امام (ره) انقلاب فرهنگی بود.
وی در خصوص دیگر نگاههایی که در دوره نخست وجود داشت، افزود: نگاهی که امام در این دوره داشت بسیار مهم است. امام، نگاهی امت ساز، توحیدی وجهانی داشت. همچنین درگیری که امام با غرب داشت و مسئله تولید علم در این دوره مطرح شد. شعار این دوره، تهذیب و اسلامی سازی علوم انسانی بود.
جمالی گفت: هم امام راحل وهم مقام معظم رهبری، نگاه تمدنی جامع و عمیقی نسبت به علوم انسانی اسلامی داشتهاند، بااینحال، در دوره نخست و باوجوداین نگاه عمیق امام، مسائل مربوط به علوم انسانی پیگیری نشد.
عضو هیئتعلمی مرکز پژوهشی منیر در خصوص ویژگیهای دوره دوم ادامه داد: در این دوره، علوم انسانی، علیرغم تأکید مقام معظم رهبری در خصوص عقبماندگی آن، رو به محاق و عقبگرد میرود و بهجای آن، علوم تجربی نشر و توسعه مییابد.
وی گفت: در این دوره، نگاه تمدنی به علوم انسانی نشده و اسلامی شدن دانشگاهها، مورد بیتوجهی قرار میگیرد.
حجتالاسلام جمالی در خصوص ویژگیهای دوره سوم به این نکات پرداختند که علوم انسانی با رهنمودهایی که رهبری دارند، روبه رشد رفته و مخصوصاً این علوم در محیط حوزوی بیشتر موردتوجه قرارگرفتهاند. بهعلاوه در این دوره، شورای تحول علوم انسانی شکل میگیرد، اما عمق نگاه رهبری در راستای علوم انسانی به اجرا درنمیآید.
وی با اشاره به اینکه در دوره سوم، تئوریهای مختلفی در راستای تحول علوم انسانی پدید آمده است، افزود: ازجمله این تئوریها و نظریات میتوان به تئوری شکلگیری فلسفه مضاف، فلسفه فقه و تئوری مبنیگرا اشاره داشت که مدعی آن است میبایست مبانی و تعاریف از علوم انسانی عوض شود. همچنین عدهای نظریههای فرامبناگرا مطرح نمودهاند؛ بدین معنا که تا زمانی که تمنای دنیای مادی را داشته باشیم، علوم انسانی شکل نمیگیرد.
عضو هیئتعلمی مرکز پژوهشی منیر ادامه داد: هماکنون دو مشکل عمده در حوزه علوم انسانی وجود دارد. یکی اینکه ما با یک حوزه ساختارگرا مواجه هستیم، یعنی حوزه از نیازهای زمان عقب است و تا زمانی که حوزه تغییری در ساختار خود پدید نیاورد، نمیتواند تحولی در علوم انسانی ایجاد کند. دوم اینکه ساختار دانشگاهها غربگرا و تجربهگرا میباشد و تاز مانی که تغییری در ساختار آن رخ ندهد، نمیتوان انتظار تحول در علوم انسانی را داشت.
جمالی در پایان در خصوص اینکه میبایست یک فرهنگستان علوم داشته باشیم، گفت: درصورتیکه یک بانک اطلاعات و یک فرهنگستان جامع از علوم داشته باشیم، میتوانیم نگاه تمدنی نسبت به علم داشته باشیم.