یک نویسنده حوزوی اظهار کرد: ما نیازمند بحثهای اصول تخصصی هستیم، بحثهای سیاسی و حکومتی که اصول فقه خاص خود را میطلبد چون در این صورت میتوان تبیین جدیدتر و دقیقتری داشت. ما اصول فقه لازم بر موضوعات تخصصی را نیازمندیم.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین مهدی ابوطالبی، استادیار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در گفتوگو با مفتاح، با بیان اینکه تخصصی شدن فقه میتواند به اشکال مختلفی صورت گیرد، اظهار کرد: حتی نوع تقسیمبندی نیز جای کار دارد.
وی افزود: تخصصی شدن فقه را نمیتوان لزوماً به یک معنا تعبیر کرد. چون گاهی تقسیم فقه به معاملات و عبادات نیز به نوعی تخصصی کردن فقه است. در شرایط امروز یکی از راههای تخصصی شدن فقه، باب بندی جدید است؛ یعنی مباحث فقهی را به شکل جدید مطرح کنیم. مرحوم آیتالله هاشمیشاهرودی در این زمینه آثاری نیز دارد.
ابوطالبی یادآور شد: چگونگی دستهبندی ابواب فقه خود میتواند موضوع تحقیق باشد. این دستهبندی در حقیقت تخصصی کردن ابواب فقه است.
استادیار مؤسسه امام خمینی (ره)، نوع دوم از تخصصی کردن فقه را بیان موضوعات روز و رایج به صورت تخصصی عنوان کرد و گفت: در اینباره میتوان به فقه سیاست، فقه اقتصاد، فقه فرهنگ و… اشاره کرد.
وی ادامه داد: شاید بهترین وجه برای تخصصی شدن فقه، تخصصی کردن آن بر حسب موضوعات باشد، یعنی موضوعاتی که با آنها مواجه میشویم را براساس مسائل فقهی دستهبندی کنیم و هر فردی در حیطه موضوعی خود تخصص پیدا کند.
این پژوهشگر حوزوی تأکید کرد: در روش دوم تخصصی کردن فقه میتوان مسائل را جزئیتر طرح کرد. برای نمونه ذیل فقه اقتصاد، فقه بانکداری به عنوان یک موضوع جدید که دارای مسائل مختلفی است، مطرح شود. در این صورت بحثهای فقهی تخصصیتر بیان و مسلماً افراد در آن موضوعات ممحضتر میشوند.
آسیبهای تخصصی شدن
ابوطالبی، درباره آسیبهای تخصصی شدن نیز اذعان داشت: تخصصی شدن فقه به این معنا نیست که فرد برای نمونه تنها در بانکداری کار کرده و به بقیه مسائلی فقهی توجه نکند. کسی که میخواهد در یک زمینه تخصصی کار کند حتماً باید ابواب فقهی را یک دور ببیند، البته نه اینکه درس خارج تمام آنها را رفته و یا گفته باشد، ولی میشود برخی از کتب فقهی مختصر را در قالب مباحثه، تدریس و… دیده باشد.
وی خاطرنشان کرد: بحثهای فقهی ما بنا بر شرایط مختلف از اهلبیت (ع) سوال شده است، برای نمونه در بحث سیاسی، بحث اقتصادی نیز طرح شده است، مانند موضوع ولایت که هم سیاسی و هم اقتصادی است. اکنون نیز یک مسألهی فقهی را نمیتوان لزوماً با دستهبندی ساده به دست آورد، قطعا کسی که میخواهد فقه تخصصی کار کند باید اجتهاد کلی را داشته باشد، باید تسلط اجمالی بر ابواب مختلف فقه داشته باشد، لازمهاش این است یک دور کتابهای مهم فقهی را دیده باشد.
نویسنده و پژوهشگر حوزوی یادآور شد: مسائل فقهی با یکدیگر مرتبط هستند. از اینرو یک مسأله در جاهای مختلف مطرح میشود. برای نمونه حاکمیت در بحث خمس میآید، لذا نمیشود کسی بگوید من فقه سیاسی کار میکنم ولی باب خمس را کار ندارم. لزوماً مسائل در بابی که ما گمان میکنیم، مطرح نمیشوند. از اینرو برای نمونه فردی که میخواهد در فقه سیاسی کار کند باید به فقه اقتصاد اشراف داشته باشد، البته نه اینکه متخصص فقه اقتصاد باشد، ولی نسبت حاکم و مالیات را باید بداند.
وی اذعان داشت: همچنین امروزه در علوم انسانی به این نتیجه رسیدهاند که نیازمند کارهای میان رشتهای هستند؛ بنابراین در تخصصی شدن فقه اولاً، فرد باید اشراف کافی نسبت به ابواب فقهی داشته باشد، ثانیاً، فقههای تخصصی حالت میان رشتهای پیدا کنند و ثالثاً، در رشته تخصصی خود ممحض باشد. اینها ورای توانایی استنباط است.
ابوطالبی بیان کرد: موضوع دیگر اینکه گاهی نیازمند بحثهای اصول تخصصی هستیم، مانند بحثهای سیاسی و حکومتی که اصول فقه خاص خود را میطلبد چون در این صورت میتوان تبیین جدیدتر و دقیقتری داشت. ما اصول فقه لازم بر موضوعات تخصصی را نیازمندیم.
وی با تأکید بر اینکه فقه تعیین کننده احکام بر اساس موضوعات است، تصریح کرد: یکی از مهمترین موضوعات در تخصصی شدن بحث موضوع شناسی است. برای نمونه گاهی بر اساس شناخت عقود، فتوایی داده میشود، این فقه العقود است، فقه بانکداری نیست، فقه بانکداری کارکرد، هدف، نوع خدمت رسانی و… را مشخص میکند.
استادیار مؤسسه امام خمینی (ره) عنوان کرد: موضوع شناسی مهم بوده و یکی از بحثهای موضوع شناسی مباحث روز است. برای نمونه فردی که میخواهد در فقه اقتصادی کار کند باید به بحثهای روز اقتصادی شناخت و اشراف اجمالی داشته باشد.
وی افزود: موضوع شناسی بسیار مهم است. برای نمونه در بانکداری قواعد و قوانین ما اسلامی است، ولی در عمل بسیاری از جاها دچار مشکل میشود، چرا؟ شاید به این باز میگردد که در استفتائی گفتهاند فلان عقد درست است، ولی این عقد در فرآیند بانک تغییر میکند. شاید صرف مجتهد بودن در علوم رسمی و سنتی حوزه کفایت ورود در مباحث تخصصی را نکند، اگر هم ورود شود کامل نخواهد بود.
نتایج تخصصی شدن
ابوطالبی درباره نتایج تخصصی شدن نیز گفت: امروزه مسائل و مباحث فقهی از گستردگی زیادی برخوردارند، از اینرو همه نمیتوانند و نمیرسند در تمامی ابواب کار کنند، تخصصی شدن سبب تقسیم کار میشود.
وی ادامه داد: پاسخ به مسائل جامعه و نظام از دیگر نتایج تخصصی شدن است. امروزه مسائل جدید و متعددی مطرح میشود که پاسخگویی به آنها زمان زیادی لازم دارد. این میزان فرصت وجود ندارد به همین دلیل تخصصی شدن امکان پاسخگویی به مسائل مبتلابه، متنوع و متعدد را فراهم میکند.
نویسنده حوزوی اظهار کرد: تخصصی شدن سبب اشراف بیشتر نسبت به مسائل و موضوعات میشود. از سوی دیگر یکی از مهمترین نتایج تخصصی شدن فقه پاسخگویی فقهی به نیازهای جمهوری اسلامی ایران به عنوان حکومت، دولت و تمدن اسلامی است. در حالی که یا این موضوع مطرح نشده و یا از این زوایه فقهی به آن نگاه نشده است.
وی در پایان گفت: باید اجتهاد مرسوم و کامل رخ دهد، سپس فرد وارد تخصصی شدن شود. همچنین باید فقه میانرشتهای در فقه تخصصی داشته باشیم.