معاون پژوهشی پژوهشگاه تخصصی صدر با اشاره به اینکه شخصیتهایی مانند حضرت امام (ره) و شهید صدر و تا حدی آیتالله حکیم خود را موظف میدانستند تا زیست اجتماعی را به عهده بگیرند، اظهار کرد: این بزرگان مسئولیت زیست اجتماعی را بر عهده حوزه میدانستند و در این مسیر گام برداشتند تا جایی که حضور اجتماعی آیتالله حکیم با محوریت شهید صدر باعث شد کمونیسم در عراق با قدرت از بین برود.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، حجتالاسلام سید امید مؤذنی، معاون پژوهشی پژوهشگاه تخصصی صدر و مترجم کتاب «حوزه و بایستهها؛ گفتارها و نوشتههای شهید آیتالله سید محمدباقر صدر درباره حوزه، روحانیت و مرجعیت» در مراسم رونمایی این اثر که با حضور آیتالله محمدعلی تسخیری (شاگرد مطرح شهید صدر) و حجتالاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی، (استاد خارج فقه و حلقات شهید صدر) و اساتید، فضلا، مدیران و اعضای هیئت علمی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، همراه بود، درباره ابعاد و زوایای دیدگاههای شهید صدر پیرامون حوزه و اجتماع سخن گفت.
وی کتاب «حوزه و بایستهها» را مجموعه سخنرانیها، مقالات و نامههای پراکنده استاد شهید آیتالله سید محمدباقر صدر درباره حوزه، روحانیت و مرجعیت عنوان کرد؛ مجموعهای که با توجه به جایگاه و اثرگذاری شهید صدر در حوزه و اجتماع از اهمیتی بالایی برخوردار است.
مؤذنی افزود: نوشتههای ایشان درباره حوزه مثل «طرح مرجعیت صالح» یا مقدمهای که بر حلقات نوشتند و مسئله کتاب درسی را آسیبشناسی کردند، همه اینها سطح بلندی از نوآوری و افق آفرینی در سطح پژوهش حوزوی را فراهم میکند که متأسفانه مثل دیگر اندیشههای شهید صدر ناخوانده و پژوهش نشده باقی مانده است.
معاون پژوهشی پژوهشگاه تخصصی شهید صدر با بیان اینکه متأسفانه همچنان شهید صدر به حجاب معاصرت دچار است، اظهار کرد: آثار شهید صدر یا خوانده نمیشود و یا با آن مبارزه میشود و یا کسانی که مراجعه میکنند، چون شخصیت شهید صدر را بهدرستی دریافت و درک نکردهاند، معمولاً پژوهشها منتهی و مبتلا به روایتهای غلط میشود.
منطقه الفراغ؛ حضور حداکثری دین یا سکولار کردن دین!
وی بیان داشت: درباره نظریه منطقه الفراغ که سکه رایج اندیشه شهید صدر است، حدود ۱۸ مقاله به زبان فارسی نگاشته شده است که پس از مطالعه آثار میبینیم فقط سه مقاله درباره منطقه الفراغ، برخلاف شهید صدر حرف نزده است، نه اینکه درست گفته باشد!
مؤذنی با بیان طرح این مطلب که اساساً منطقه الفراغ حضور حداکثری دین را روشمند میکند، اذعان داشت: اولین نفری که در فضای فارسی درباره منطقه الفراغ مطلب نوشته، آن را بهعنوان راهکار سکولار کردن دین مطرح کرده و مدعی است منطقه الفراغ تبیینی برای سکولار کردن دین است!
این پژوهشگر حوزوی معتقد است شهید سید محمدباقر صدر در بسیاری از آثارش علیرغم محتوایی که پرورش و استدلال کرده است، اشاراتی دارد که میتواند یک روند پژوهشی و معرفت جدیدی را رقم بزند. در کتاب «حوزه و بایستهها»، نمونههای از این اشارات است که میتواند سؤالات و پرسشهایی ایجاد کند که پیگیری آن میتواند ما را به نکات عمیقی درباره مسئله حوزه برساند؛ مثلاً در مورد نسبت سبک آموزش و شکل تربیت طلبه سخن میگوید، به این معنا که تمرکز بر استصحاب، خودبهخود تبدیل به یک گرایش سلوکی در طلاب میشود و حوزه علمیه بهواسطه درگیری مستمر با استصحاب، گویی در کُنش خود، نوعی استصحاب را مبتلا میشود و همواره در ابقا ما کان در تلاش است و نوعی مقاومت برای تغییر و تحول در ذات تربیتی طلبه شکل میگیرد که بخشی از آن حاصل مدل آموزشی است.
توجه شهید صدر در نسبت حوزه با محیط اجتماعی
وی یکی دیگر از اشاراتی که در این کتاب مورد توجه قرار میدهد، توجهی است که شهید صدر به نسبت حوزه با محیط اجتماعی آن میدهد، یعنی حوزه تکلیف خود را نسبت به مسئولیت محیط پیرامونی مشخص نماید و متناسب با مسئولیتی که انتخاب میکند، اثرگذار باشد.
مؤذنی میگوید: لایه دیگری که شاید در آثار شهید صدر هویدا نباشد، اما به شناخت دقیق از حوزه و تاریخ آن کمک میکند، توصیفی است که شهید صدر از وضع اجتماعی نجف در دوره خود ارائه میدهد، توصیفی که اگر چه محدود است، اما جهتهای خوبی برای تفکر فراهم میآورد.
مؤذنی با یادآوری شهادت شهید صدر، خود محصوری آیتالله سید محسن حکیم با آن گستره اجتماعی در حوزه نجف و عراق، اقدام دردناک احضار آیتالله خویی به دیدار صدام و اتفاقات مختلفی که پس از آن در نسبت حوزه با جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است، گفت: فارغ از هر نوع برداشت و تحلیلی، همه این موارد تجربه حضور حوزه در عرصه اجتماع است که بهمثابه تاریخ، میراثی ارجمند هستند که باید با بررسی و پژوهشِ دقیق برای مسیر آینده حوزه به کار گرفته شوند.
وی میافزاید: با تحلیل این وقایع میتوان آینده حوزه را ارزیابی و با تفکر مسیر آینده را مشخص کنیم. رها کردن این موارد و تبدیل نکردن به تاریخ پژوهش شده، یکی از آسیبهایی جدی در این حوزه است.
نسبت مرجعیت و حوزه نجف با زیست اجتماعی مردم چگونه تعریف میشود؟
معاون پژوهشی پژوهشگاه تخصصی صدر، در میانه بحث با خوانش قسمتی از کتاب «حوزه و بایستهها» حاضرین در نشست را با فضای حوزه نجف و به نگاه تعاملی شهید صدر با مردم توجه میدهد و میگوید: نسبت مرجعیت و حوزه نجف با زیست اجتماعی مردم چگونه تعریف میشود؟ آنچه امروز در عراق رقم میخورد فارغ از تمام تحلیلها، یک مدل از حضور مرجعیت و حوزه نجف در عراق است. باید مورد پژوهش واقع شود تا مدلهای مختلفی که حوزه وارد زیست اجتماعی شده است، رصد، آسیبشناسی و بررسی کنیم تا گامهای بعدی چه میتواند باشد.
مؤذنی با اشاره به اینکه شخصیتهایی مانند حضرت امام (ره) و شهید صدر و تا حدی آیتالله حکیم خود را موظف میدانستند تا زیست اجتماعی را به عهده بگیرند، اظهار کرد: این بزرگان مسئولیت زیست اجتماعی را بر عهده حوزه میدانستند و در این مسیر گام برداشتند. آیتالله حکیم بهعنوان مرجع عراق تحولاتی در حوزه نجف رقم زد و حاصل این تحولات این شد کمونیست در عراق -که یکی از پایگاههای مهم در جهان عرب بود- با سرعت بیشتری نسبت به دیگر کشورهای اسلامی نابود شود.
وی با ذکر مطلبی از مرحوم آیتالله اشکوری، بیان کرد: ایشان میفرمود: کمونیست تا روستاهای عراق تشکیلات منظمی پیدا کرده بود تا جایی که به یاد ندارم مردم در دستههای اربعین، شعار کمونیستی ندهند!
حضور اجتماعی آیتالله حکیم با محوریت شهید صدر
مؤذنی خاطرنشان ساخت: حضور اجتماعی آیتالله حکیم با محوریت شهید صدر باعث شد کمونیسم در عراق با قدرت از بین برود. آیتالله حکیم بهواسطه ایدههای شهید صدر، این سطح حضور اجتماعی در عراق را رقم میزند تا مرجعیت این توانایی را پیدا کند و با کمونیستها مقابله نماید.
این پژوهشگر حوزوی راهاندازی جماعت العلما، تأسیس مجله الاضواء الاسلامیه و اقدامات فرهنگی مثل تأسیس کتابخانههای مرجعیت در شهرهای عراق را از دیگر اقدامات اجتماعی شهید صدر برشمرد.
وی اضافه کرد: سید محمدباقر حکیم، مرحوم اشکوری، سید مهدی حکیم، علامه عسکری و مرحوم سید فضلالله در خاطرات خود تصریح دارند، ایدهپرداز اصلی تشکیلات آیتالله حکیم، شهید صدر بوده است. ایشان از ۲۲ سالگی بهشکل غیر مستقیم در فعالیتهای اجتماعی آیتالله حکیم حضور داشت و حتی برخی بیانات ایشان را مینوشت؛ حزب الدعوه را راهاندازی کرد، جماعه العلما را پایهریزی و بهواسطه حضور داییاش شیخ مرتضی آل یاسین و دیگران آن را تا مدتی راهبری غیرعلنی هم میکرد.
تحلیلی از حضور حوزه نجف در عرصه اجتماع عراق
مؤذنی در تحلیل پایانی خود گفت: بهواسطه اینکه بدنه اصلی حوزه نجف همواره ایرانی بود، همچنین بهخاطر مسئله زبان، طلاب با مسائل اجتماعی ارتباطی نداشتند، لذا حوزه نجف با واقعیت مردم عراق کاری نداشته است. بعد از حضور و تحولات حزب بعث و با اسم طرح اخراج ایرانیها، حوزه را از وجود عالمان خالی میکنند، حوزه ماهیتش عوض میشود، ابزار عمل مرجعیت در عراق تغییر پیدا میکند؛ حکومت عرصههای ارتباطی را کاملاً از بین میبرد و با طرح مبارزه با ارتجاع در استخبارات عراق، نخبگان عراق دستگیر، زندان، شکنجه و شهید میشوند. از این پس مدل حضور حوزه در عراق متفاوت میشود.
معاون پژوهشی پژوهشگاه تخصصی صدر در انتها بیان کرد: این اثر تلاشی میکند عرصه مطالعه و مراجعه به خود شهید صدر -نه تقریرات دیگران از افکار ایشان – را فراهم کند تا اندیشههای شهید صدر نقطه حرکت دیگر پژوهشگران قرار بگیرد و آنها گامهای بعدی این اندیشه را بهنقد یا به تصحیح و تکمیل پیش ببرند.