حمیدرضا بصیری در نشست «روششناسی قرآنی علامه طباطبایی و تأثیر آن بر متفکران معاصر»: علامه به صراحت خلط مباحث تفسیری و فقهی را نقد میکرد و این در حالی است که از فتاوای المیزان میتوان توضیحالمسائل کوچکی تدوین کرد.
به گزارش شبکه اجتهاد، نشست روششناسی قرآنی علامه طباطبایی (با تاکید بر تفسیر المیزان) و تأثیر آن بر متفکران معاصر، ۳۰ فروردینماه در سالن مطهری دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر حمیدرضا بصیری عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی از سخنرانان این نشست گفت: موضوع سخنرانی امروز من بررسی «روش تفسیری آیاتالاحکام در المیزان» است. من برای روشن شدن بحث، سخنرانی خود را در ۳ بخش مجزا ارائه میدهم نخست، دیدگاه علامه را درباره تفسیر فقهی در المیزان بیان میکنم دوم، روش علامه را بررسی میکنم و در نهایت جمعبندی از این دو بحث ارائه میدهم که آیا علامه در عمل از دیدگاه خود فاصله گرفت یا بر دیدگاه خود ماند؟
حجتالاسلام بصیری اظهارکرد: علامه در مقدمه تفسیر خود مینویسد «من در المیزان به دنبال ارائه مباحث فقهی نیستم». علامه به صراحت از خلط مباحث تفسیری و فقهی احتراز میکرد و برخی از مفسرینی را که چنین کاری انجام دادهاند نقد میکرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: حال این پرسش مطرح میشود که آیا چنین امری امکانپذیر است؟ همانگونه که میدانید بیش از ۵۰۰ آیه از قرآن ارتباط مستقیمی با فقه دارد حتی کسی که قرآن را ترجمه میکند نمیتواند نگاه فقهی نداشته باشد چه برسد به اینکه بخواهد قرآن را تفسیر کند.
حجتالاسلام بصیری در ادامه افزود: روش علامه را میتوانم با طرح ۲ مسئله روشن کنم نخست، طرح مباحث مرتبط با علم فقه و دوم، استنباط حکم شرعی. علامه در المیزان به مباحثی ورود کردند که مرتبط با علم فقه است و حتی میتوان ادعا کرد که علامه فتوا نیز دادهاند به عنوان مثال در جلد ۵ صفحه ۴۵ به نقد اخباریون در استنباط احکام پرداختهاند؛ و در جلد ۴ صفحه ۴۸۳ از فقه شیعه در مقابل افتراهای که به آن بسته شده است دفاع میکند.
تلاش علامه طباطبایی برای احتراز از خلط فقه و تفسیر
این پژوهشگر علوم قرآنی افزود: علامه در تفسیر بسیاری از آیات استنباط حکم شرعی کردهاند به عنوان مثال «وَمَن لَّمْ یَسْتَطِعْ مِنکُمْ طَوْلًا أَن یَنکِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُم مِّن فَتَیَاتِکُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِکُمْ بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ فَانکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفَاحِشَهٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ: و هر کس از شما از نظر مالى نمىتواند زنان [آزاد] پاکدامن با ایمان را به همسرى [خود] درآورد پس با دختران جوانسال با ایمان شما که مالک آنان هستید [ازدواج کند] و خدا به ایمان شما داناتر است [همه] از یکدیگرید پس آنان را با اجازه خانوادهشان به همسرى [خود] درآورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه] پاکدامن باشند نه زناکار و دوستگیران پنهانى نباشند پس چون به ازدواج [شما] درآمدند اگر مرتکب فحشا شدند پس بر آنان نیمى از عذاب [=مجازات] زنان آزاد است این [پیشنهاد زناشویى با کنیزان] براى کسى از شماست که از آلایش گناه بیم دارد و صبر کردن براى شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است». (نساء/۲۵) علامه با استناد به این آیه مینویسد مهریه در عقد دائم و موقت وجود دارد و اینگونه جواز عقد موقت را فقه شیعه بیان میکنند. نمونه دیگر آیه ۶ سوره مائده است علامه با استناد به این آیه مینویسد هر وقت تصمیم گرفتید اقامه نماز کنید وضو داشته باشید و وضویی که از نماز قبلی دارید جائز نیست که با آن نماز بخوانید به نظر من میتوان یک توضیح المسائل کوچک از تفسیر المیزان منتشر کنیم.
بنابر گزارش ایکنا، وی در جمعبندی بحث خود گفت: در این مجال کوتاه دیدگاه و روش علامه را توضیح دادیم حال این پرسش مطرح میشود که آیا علامه در نظر یک باور دارند و در عمل از باور خود روی برگرداندهاند؟ در پاسخ به این پرسش باید بگویم چنین نیست. علامه معتقد بودند نباید بین مباحث فقهی و تفسیری خلط کنیم این ۲ دانش جای خود را باید داشته باشند و هیچگاه در المیزان دغدغه نگارش تفسیر فقهی را نداشتند.