درس خارج فقه مقام معظم رهبری بر اساس نیاز است. زمانی که ایشان به تدریس قصاص مشغول بودند، فرمودند: مبحث قصاص نیاز قوه قضاییه است. یا آن زمان که مکاسب محرمه را مطرح کردند، خیلی از مباحثشان ارتباط به حکومت داشت. در مباحث مکاسب محرمه بحث قاچاق، بحث غنا و موسیقی، بحث رقص را مطرح کردند.
به گزارش شبکه اجتهاد، از سال ۱۳۶۹ شمسی، درس خارج حضرت آیتالله امام خامنهای آغاز شده و تا کنون ادامه دارد. جهاد، موسیقی، غیبت، قصاص و… از مباحثی است که تا کنون در درس خارج ایشان تدریس شده است.
با توجه به فقه حکومتی بودن درس خارج مقام معظم رهبری، «پایگاه وسائل» گزارشی را از ویژگیهای درس معظم له از طریق مصاحبههای متعددی که از اساتید و بزرگانی که در درس خارج ایشان شرکت کردهاند تنظیم شده است که در ذیل تقدیم میشود:
درسی که ایشان میدهند بر اساس نیاز است. اتفاقا خودشان بارها این نکته را گفتهاند. زمانی که ایشان به تدریس قصاص مشغول بودند، فرمودند: مبحث قصاص نیاز قوه قضائیه است. بحث قصاص در اصل، بحثی است مربوط به حکومت، چون قوه قضائیه از ارکان اساسی جمهوری اسلامی است. یا آن زمان که مکاسب محرمه را مطرح کردند اتفاقا خیلی از مباحثش ارتباط به حکومت داشت. در مباحث مکاسب محرمه ایشان بحث قاچاق را مطرح کردند، بحث غنا و موسیقی را مطرح کردند، بحث رقص را مطرح کردند. اینها تماس زیادی با مسائل حکومتی دارد لذا بحث مکاسب ایشان که چند سال طول کشید نوعا مباحثی بود که مورد نیاز جامعه اسلامی بود.
انتخاب موضوعات در درسهای خارج، نشاندهندهٔ دغدغهٔ عمیقی است که مقام معظم رهبری نسبت به شرعی و فقهی بودن کامل ادارهٔ امور کشور دارند. مثلاً بحث جهاد از آن بحثهایی نیست که خیلی تفصیل یافته باشد. متأسفانه فقهای شیعه هیچگاه متصدی امور سیاسی-اجتماعی نبودند ولذا طبیعتاً به مواردی مثل جهاد که جنبههای سیاسی – اجتماعی دارد، کمتر توجه شده است.
رهبر معظم انقلاب توجه ویژهای به این موضوع دارند. مثلاً یکی از مباحث مربوط به ولایت فقیه که در کتاب الجهاد هم آن را بحث میکنند، این است که آیا «جهاد ابتدایی» در زمان غیبت هم ممکن است؟ یعنی آیا جهاد ابتدایی مشروط به حضور امام معصوم علیهالسلام است یا خیر؟ اینکه هر فقیه عادلی میتواند این کار را انجام دهد، مخالفینی دارد. حتی امام رحمهالله که به ولایت مطلقه قائل بودند و در «کتابالبیع» و «تحریرالوسیله» تصریح کردهاند که ولیّفقیه از تمام اختیارات حکومتی امام معصوم علیهالسلام برخوردار است (مگر مواردی که استثناء شده باشد و دلیلی بر استثناء آن وجود داشته باشد) در کتاب تحریرالوسیله میفرمایند که یکی از موارد استثناء، جهاد ابتدایی است و در این تأمل وجود دارد که فقیه در زمان غیبت بتواند «جهاد ابتدایی» بکند.
از طرفی فقیه برجستهای مثل مرحوم صاحبجواهر با جواز «جهاد ابتدایی» در زمان غیبت مخالف بوده و یکی از استدلالهای مهم ایشان عدم امکان وقوع این مسئله است. یعنی اصلاً چنین چیزی واقع نخواهد شد که فقیهی در زمان غیبت لشگر یا سلاح و تجهیزاتی داشته باشد و امکان جنگ و فرماندهی برای او پدید بیاید! اما به یاد دارم که رهبر انقلاب در همین درس خارج، این احتمال را رد کردند و با دلایلی اثبات کردند که جهاد ابتدایی در زمان غیبت و توسط فقیه عادل و باکفایت ممکن است و این را نظر أقوی دانستند.
یکی از خصوصیات درس حضرت آیتالله خامنهای این است که از قبل، رئوس اصلی درسها را مینویسند وقتی ایشان «کتابالجهاد» را که درس میدادند، نوشتههای خودشان همراهشان بود. بهطور خاص وقتی در مباحث جهاد به مناسبتی ایشان بحث از صابئین کردند که آیا صابئین جزء اهل کتاب هستند یا نیستند؟ این از مباحث مشکلهٔ فقهی است. ایشان بهطور بسیار مفصلی این بحث را مطرح کردند و این نشان از تسلط بر مبانی فقهی و تاریخی و مطالعات عمیق گذشتهٔ ایشان دارد. نکتهٔ دیگر آنکه درسهای ایشان از یک پیوستگی معنیدار منطقی برخوردار است و ترتیب بحثهای ایشان ابتکاری بوده است.
ایشان به کیفیت جهاد که میرسند (فقها مبحثی دارند راجع به بحث کیفیت جهاد و اینکه چه کارهایی در جهاد جایز است و چه کارهایی حرام) به بحث «إلقاء سمّ» در بلاد مشرکین پرداختند که بحث معروفی هم هست. در همان سال ۱۳۶۹ ایشان نظر خودشان را در بحث سلاحهای هستهای اعلام کردند و القاء سم در بلاد مسلمین و استفاده از سلاحهای مخرب و کشندهٔ شیمیایی و هستهای را به دلایل فقهی دارای اشکال دانستند و همان موقع ادلّهٔ فقها را کاملاً بررسی کردند و به عنوان یک نظر فقهی جدی و نه یک شعار سیاسی و اجتماعی آن را ارائه دادند.
ما الان بعد از بیست سال ملاحظه میکنیم که ایشان دوباره بر همان مواضع تأکید دارند و هر وقت بحثی در این باره پیش آمده، ایشان تأکید فرمودهاند که از دیدگاه فقهی و شرعی با مسألهٔ سلاحهای هستهای مشکل داریم. این از جهت ثبات در تصمیمگیریهای ایشان هم مهم است.
پایبندی مقام معظم رهبری به فقه جواهری
پایبندی حضرت آقا به فقه جواهری بسیار جدی است. ایشان در مباحثی که ارائه میکنند و اظهار نظرها کاملاً مقیدند که به همان روش قدما بحث کنند. در واقع ایشان به فقه سنتی پایبند هستند و به سنّت اجتهاد تقید دارند. بعضیها نظریات جدیدی را مطرح میکنند، اما نظرات آنها از روحیهٔ فقهی لازم برخوردار نیست. ایشان کاملاً به رعایت اصول و مبانی سنت اجتهاد پایبندی از خودشان نشان داده و تلاش میکنند که تمام نظریاتی که دارند، تنها در چهارچوب فقه جواهری ارائه شود.
ورود در موضوعات حکومتی در مکاسب محرمه
در مورد مکاسب محرمه که از موضوعات و مسائل روز است هم مفصل وارد شدند. مثلاً در مورد ساختن مجسمه برخلاف این که خیلیها معتقد هستند ایراد دارد، گفتهاند مشکلی ندارد و میتوان مجسمه ساخت. یا مثلاً در بحث غیبت، اکثر فقها و علما معتقد هستند که غیبت شیعه اثناعشری فقط حرمت دارد، اما ایشان معتقد هستند که غیبت مطلق مسلمانان و حتی اهل سنت هم ایراد دارد.
در مورد غنا نیز به کاملترین شکل ممکن بحث کردهاند. ایشان به علم موسیقی هم مسلط هستند، ایشان “الاغانی” ابوالفرج اصفهانی را تدریس کرده و به این کتاب کاملاً مسلط هستند. نظرشان هم این است که موسیقی تماماً حرام نیست، مگر موسیقی لهوی باشد. تمام این احکام در بخش اول رساله ایشان در جلد دوم آمده است. یا مثلاً در بحث قسامه اکثر علما گفته بودند یک نفر میتواند ۵۰ قسم بخورد اما ایشان میگوید که نه باید ۵۰ نفر قسم بخورند که الان هم در دادگاهها هم به همین ترتیب عمل میشود.
موضوع شناسی
یکی از ویژگیهای جدی ایشان موضوع شناسی است. چون میدانید که تطابق و تناسب حکم و موضوع و این که حکم روی موضوع مشخص میآید خیلی مهم است. حضرت آقا با توجه به سوابق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و البته معلومات عمومی بسیار بالایی که در دوران ریاست جمهوری، فرماندهی جنگ و ارتباط با مردم بدست آوردهاند به خوبی موضوعات را میشناسند و درباره آنها حکم میکنند.
نظم مثال زدنی
ایشان نظمی مثال زدنی دارند، در رأس ساعت بدون اتلاف وقت در درس حاضر میشدند و شروع و پایان درس مشخص و منظم بود. یادم میآید چون زمان ورود حضرت آقا مشخص بود شاگردان معظم له به ساعت نگاه میکردند و در راه رفتن سرعت میگرفتند تا از ابتدای بحث در جلسه حضور داشته باشند.
سادگی لباس و در عین حال همراه با متانت
سادگی لباس و در عین حال همراه با متانت و وقار ایشان هر کسی را تحت تأثیر قرار میداد. غبا، عبا، عمامه، جورابها و دمپایی که مدتها میدیدیم و به ندرت عوض میشدند در عین حال بسیار تمیز و انگار اکنون اتو کشیده شده بودند.
رفتاری عادی، بدون تکبر و غرور
ایشان بسیار ساده و بدون تکلف وارد میشدند رفتاری عادی، بدون تکبر و غرور، قدمهایی کوتاه برمی داشتند و در سلام کردن سبقت میگرفتند. با نگاههای مهربان تمام جمع را از زیر نظر میگذراند و نسبت به بعضی از حضار به مناسبت نکتهای را میفرمودند و با این روش ارتباط استاد شاگردی را برقرار کرده و به اصطلاح یخ مجلس را میشکستند.
مثالهای حکومتی و جدید
تسلط بر ارائه، جذاب کردن بحث، مثالهای ملموس، واقعی و امروزی و نحوه ورود و خروج باعث میشد برای شنونده، بحث خسته کننده نباشد. موضوعات و موارد را تطبیق میدادند و بسیار دقیق بودند. از اشیایی که در اطراف محسوس بود، برای توضیح درس استفاده میکردند که به تفهیم خیلی کمک میکرد.
مسائل اخلاقی
ایشان حداقل دو کتاب برای تدریس داشتند. یک کتاب اخلاقی و یک کتاب درسی و یادداشتهایی که از قبل آماده کرده بودند گاهی هم اگر استشهادی میخواستند بدهند از روی کتاب مرجع یا از روی آدرس کتاب مرجع بود.
تسلط بر رجال
به حق میتوان گفت که ایشان رجالی ماهری هستند. حضرت آقا در بحث روایات چه روایاتی که برای بحث اخلاق طرح میکردند و چه روایاتی که برای استناد بحث فقهی ارائه میدادند حتماً نسبت به روایت در سند با تسلط و اتقان اظهار نظر میکردند که نشانه تسلط ایشان به رجال الحدیث بود. گاهی به اختلاف نظر رجالیون در توثیق یا جرح فلان راوی اشاره میکردند و با دلیل متقن نظر خود را بیان میکردند.
استفاده از فنون جدید در تدریس
در روش تدریس نوین، قانون کار این است که استاد تمام بحث را سرفصل بندی کرده و نسبت به زمان ارائه تقسیم بندی کند و برای هر روز ارائه هم اهداف کلی و جزئی و انتظارات را تدوین کرده باشد. از تسلط ایشان به بحث، برنامه ریزی که برای بیان داشتند و تسلطی که به پاسخ سؤالات مطروحه میدادند، میشد به راحتی فهمید که از روش نوین تدریس بهره میبرند.
به عنوان نمونه وقتی مستشکلی سؤال یا نقدی را مطرح میکرد، حضرت آقا میفرمودند: سه روز دیگر یا به عنوان مثال یک هفته دیگر به بحث شما میرسیم و جواب خواهیم داد. یعنی زمان طرح بحث را میدانستند. شاهد دیگر اینکه بنده از یکی از دوستان شنیدم که حضرت استاد تمام بحث را در تابستان آماده میکنند و برای طول سال آمادگی کامل دارند.
ایشان سه یا چهار قول مهم در مسئله را مطرح کرده و نقد میکردند و در نهایت جمعبندی میکردند لذا برای کسی که کار فراوانی قبل از درس نکرده بود نیز مطلب کاملاً قابل فهم بود و در درس ایشان مطلب گم نمیشد.
تحول در فقاهت و روش استنباط
مقام معظم رهبری اعتقاد دارند که در فقاهت و روش استنباط هم باید تحول اتفاق بیفتد. ایشان میفرمودند: فقاهت، یعنی شیوه استنباط که این امر نیز به پیشرفت احتیاج دارد و باید تکامل پیدا کند. امروز بسیاری از مسائل وجود دارد که فقه باید تکلیف آنها را مشخص نماید، ولی تاکنون صورت نگرفته است، چه دلیلی دارد که فضلا و بزرگان و محققان ما نتوانند بر این شیوه بیفزایند و آن را کامل کنند.ای بسا خیلی از مسائل، مسائل دیگری را در بر بگیرد و خیلی از نتایج عوض گردد و خیلی از روشها دگرگون شود. روشها که عوض شد جوابهای مسائل نیز تغییر خواهد کرد و فقه طور دیگری میشود. این موضوع از جمله اقداماتی است که باید انجام شود.
حضرت آقا به ظرافتهای بحث بسیار دقیق هستند، در جایی که لازم است به مباحث اصولی ورود میکردند و توضیح کامل و شیوایی میدادند، در مبحث رجالی اظهار نظر متقن میکردند که همه اینها نیاز به مطالعه فراوان دارد و با توجه به مسئولیت رهبری جامعه ایرانی و مرجعیت جهان اسلام که قاعدتاً باید تمام وقت ایشان را پر کرده باشد چگونه میتواند این گونه با تسلط کامل و دقت نظر به ارائه مطالب بپردازد و تنها جوابی که برای خود داشتم اولاً نظم استاد بود که برای تمام برنامههای خود زمان تنظیم کرده بودند و این خود مهمترین درس ایشان به شاگردان بود. ثانیاً پشتوانه علمی استاد که در زمان طلبگی خیلی مصمم و جدی درس خوانده و مطالب را بسیار خوب حلاجی کرده و اکنون به راحتی از آن ذخیره علمی بهره میبرد. ثالثاً استعداد فوق العاده و حافظه قوی که به برکت ممارست در مباحث بدست آورده؛ رابعاً و از همه مهمتر اخلاص در همه شئون زندگی که باعث تأیید الهی و توفیق و برکت در زندگی و عمر میشود. با این همه برای من جای تعجب داشت که برخی ندانسته و تحقیق نکرده اشکالاتی را به مقام علمی و فقاهتی ایشان ایراد میکردند در صورتی که اگر کسی برای یک هفته پای درس ایشان مینشست به راحتی میفهمید که همه آن اشکالات سرابی بیش نیست.
سلوک فقهی
ایشان بخش مهمی از درس طلبگی را در مشهد مقدس بوده و خروجی ناب حوزه علمیه مشهد است. همچنین سلوک فقهی ایشان در استنباط احکام و شیوه تدریس شیوه علمای نجف است و در بررسی روایات و شیوه جمع روایات متعارض شیوه فقهی علمای نجف به خصوص آیتالله میلانی رحمت الله علیه را داشتند و در درس خود، نظر آیتالله خویی، حضرت امام راحل و آیتالله نائینی را هم بیان کرده و نقد و بررسی میکردند.
دیدگاه ایشان در مورد فرق مذهبی
اعتقاد ایشان در خصوص فرق مذهبی آزادی بیان البته بیان متقن و مستدل که قابل نقد و محاجه است. باید در کمال آرامش فریقین از آراء یکدیگر بهره ببرند و بر مشترکات مذهبی تاکید داشته باشند به عنوان مثال ما با اهل سنت در اعتقا به اصل وحدانیت خداوند، نبوت پیامبر عظیم الشان اسلام و کتاب مقدس قرآن اختلافی نداریم حتی در مورد علی بن ابی طالب اختلاف فاحشی نداریم؛ ما به عنوان امام اول قبول داریم و اهل سنت به عنوان خلیفه چهارم.
سفارش آقا بر این است که بر مشترکات توافق و تاکید کنید و بر اختلافات در کمال آرامش نقد و بررسی علمی و منطقی؛ اما آنچه در واقع اتفاق افتاده شیعه به تمام کتابهای اهل سنت مراجعه میکند و از محتوای آنها اطلاع دارد در حالی که اهل سنت این گونه نیستند لذا در مناظرات دست برتر شیعه است که از محتوای کتب اهل سنت استدال خود را خارج میکند.
رفتاری عادلانه، منصفانه و اخلاقی با پیروان ادیان
حضرت استاد درباره اقلیتهای مذهبی میفرمایند: «ما از اسلام آموختهایم که باید با پیروان ادیان دیگر با انصاف و عدالت برخورد کرد؛ این حکم اسلام به ماست. آنچه امروز در دنیا مشاهده میشود، این است که قدرتها و دولتهای مدّعی انصاف و عدالت، هیچ انصاف و عدالتی را جز در دایرهٔ سیاستهای تنگ و محدود و ظالمانهٔ خودشان ملاحظه و مراعات نمیکنند. شما امروز میبینید در اروپا، در آمریکا، علیه مسلمانان چه تبلیغاتی انجام میگیرد. بحث این نیست که چرا مسلمانان آزادی لازم را در بسیاری از این کشورها ندارند؛ بحث بر سرِ این است که چرا امنیت جانی ندارند!»
استاد اعتقاد دارند که باید با آنها با انصاف و عدالت برخورد شود، ولی خود آقا رفتار اخلاقیتری با آنها دارند لذا به دیدار خانوادههای شهداء ارمنی و آشوری میروند، در عید میلادی به پیروان مسیحیت تبریک گفته و با آنها مراوده دارند و معتقدند آنان نیز در سایه حکومت اسلامی باید همزیستی مسالمت آمیزی را با مسلمانان داشته باشند.