قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / محقق داماد: قرآن صلح را برتر از جنگ می‌داند/ نوبهار: در تزاحم صلح و عدالت، صلح مقدم است
محقق داماد: قرآن صلح را برتر از جنگ می‌داند/ نوبهار: در تزاحم صلح و عدالت، صلح مقدم است

در نشست «صلح و جنگ، امر به معروف و نهی از منکر» مطرح شد:

محقق داماد: قرآن صلح را برتر از جنگ می‌داند/ نوبهار: در تزاحم صلح و عدالت، صلح مقدم است

در برخی از کتاب‌های فقهی مثل «کتاب جهاد» اصل را بر جنگ مسلمانان با غیر مسلمانان قرار می­دهند. واقعا کتاب جهاد نیازمند به بازنگری است، کتاب جهاد در فقه کنونی اصل را برجنگ مسلمانان با غیرمسلمانان قرار می‌دهد و برای برقراری صلح مدت و محدودیت تعیین می‌کند. این در حالیست که قرآن مجید صلح را هم در ساحت روابط خانوادگی و خصوصی و هم در ساحت روابط اجتماعی به عنوان اصل مرجع و محوری مطرح می‌کند.

به گزارش شبکه اجتهاد، نشست هم‌اندیشی «صلح و جنگ، امر به معروف و نهی از منکر» با حضور اعضای هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی، دانشجویان و علاقه‌مندان چندی قبل در این دانشکده برگزار شد، و استاد مصطفی محقق داماد و دکتر رحیم نوبهار از جمله سخنرانان این نشست علمی بودند.

آیت‌الله سیدمصطفی محقق داماد در ابتدای سخنان خود گفت: اگر گوش کنیم در منطقه ما صدای کشت و کشتار زنان، کودکان و مردان را می‌شنویم که در جنگ کشته و سربریده می‌شوند، این جنگ به نام دین و خدا انجام می‌شود. من منکر نیستم نباید همه آدم کشی‌های قرن بیستم را به نام دین تمام کرد، اما به نظر من دین بیشتر از سرطان انسان‌ها را کشته است.

او با توجه به تاثیر عقیده رادیکال در کشتن انسان‌ها، اظهار کرد: دین در طول تاریخ عامل مهمی در خونریزی بوده است؛ به اعتقاد من دینی آدم‌ها را کشته که تبدیل به ایدئولوژی شده است، پس عقیده رادیکال، انسان‌ها را می‌کشد. نباید از خطر عقیده رادیکال غافل شویم، عقیده قدرت بسیار بالایی دارد. دکتر سیدفاطمی بر مفهوم «دیگری» تاکید کرد؛ اما تا آن فرد در درون خودش این اعتقاد را پیدا نکند که این دیگری از من نیست و دشمن است، دست به کشتن کسی نمی‌زند.

نهاد امر به معروف و بدفهمی این موضوع سبب بداخلاقی‌ها و کشتن‌ها می‌شود

این استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه گاه نهاد امر به معروف و بدفهمی این موضوع سبب این بداخلاقی‌ها و کشتن‌ها می‌شود، توضیح داد: جهاد هم به دنبال عقیده می‌آید، پشت این خنجرها عقیده است. اگر انسان فکر کند و با فکر کاری را انجام دهد انسان‌ها کشته نمی‌شوند. یکی از نهادهایی که سبب عداوت، تلخ گویی، بدگویی و دشمنی نسبت به دیگران شده همین نهاد مقدس «امر به معروف و نهی از منکر» و بدفهمی آن است.

محقق داماد ادامه داد: یک نهاد دیگر هم نهاد «جهاد» است. در مقاله‌ای به تقسیم ایمان و کفر و تقسیم جامعه به مومن و کافر اشاره کردم. من در مقاله این موضوع را بازخوانی کردم و گفتم ایمان و کفر برای قلب است؛ به نظر من باید بحث مومن و کافر را کنار بگذاریم و بحث محارب و مسالم را پیگیری کنیم. محارب کسی است که ساطور در دست دارد و مسالم کسی است که از در سلم وارد می‌شود و گفت‌وگو می‌کند. تقسیم بندی مومن_کافر البته در قرآن مجید هست؛ اما به نظر من این تقسیم‌بندی ناظر به قلمرو برخورداری از حقوق شهروندی نیست.

این حقوقدان در خصوص تفاوت امر به معروف و نهی از منکر در قرآن و مساله‌ای که در جامعه رواج دارد، عنوان کرد: امر به معروفی که در دنیا رایج است چیزی نیست که خداوند در قرآن به آن اشاره می‌کند. کسی که به دیگری امر می‌کند یعنی من از تو برتر هستم و تو در درجه پایین‌تری قرار داری این نوع امر به معروف توهین به کرامت بشری و کرامت انسانی است. از رفتار برخی از کسانی که با چنین نگاهی امر به معروف می‌کنند برداشت می‌شود که آنان از دیگران بهترند و بیشتر می‌فهمند. این نگاه برتری جویانه خلاف کرامتی است که خداوند به انسان داده است و نباید خودمان را بهتر از دیگران بدانیم.

او با بیان اینکه ما باید اخلاق مراقبتی را ترویج کنیم، افزود: یعنی همه هوادار خوبی‌ها باشیم و مقابل بدی‌ها بایستیم. به معنای عام کلمه هیچ‌کس حق ندارد به دیگری فرمان دهد. برای مثال باید هوادار ادب باشیم و با بی‌ادبی مخالفت کنیم، هیچ کس حق ندارد به دیگری فرمان دهد؛ در نهایت وظیفه ما تواصی و توصیه کردن است؛ از آداب مسلمانان در قرآن مجید به تواصی اشاره شده است و می‌گوید: «تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ ».

این استاد حقوق با اشاره به سخنی از امام صادق(ع) «إنما هو على القوی، المطاع و العالم بالمعروف من المنکر»، تاکید کرد: امام صادق(ع) در روایتی به موضوع امر به معروف اشاره می‌کند. در این روایت شخصی از امام صادق(ع) می‌پرسد که امر به معروف و نهی از منکر برای همه امت واجب است؟ ایشان پاسخ می‌دهد: خیر. کسی می‌پرسد چطور بر همه امت واجب نیست؟ در حقیقت ایشان می‌گوید امر به معروف بر کسی که القوی، المطاع و العالم بالمعروف من المنکر واجب است؛ یعنی شخص امر کننده باید کسی در حد خود ایشان باشد.

هرکسی نمی‌تواند مردم را امر به معروف کند

محقق داماد با توجه به مباحثه با امام صادق(ع) توضیح داد: آن شخص آیه‌ای را برای امام صادق(ع) می‌خواند و می‌گوید: «لا على الضعیف الذی لا یهتدی سبیلا إلى‌ای من‌ای یقول من الحق إلى الباطل» بنابراین «فهذا خاص غیر عام» افراد خاصی باید امر به معروف را انجام دهند نه اینکه هر کسی در زندگی مردم فضولی کند. امام صادق(ع) در نهایت می‌فرماید: امر به معروف در اصل اعتراض به قدرت است آن هم در زمانی که اثر داشته باشد، نه اینکه افراد در زندگی هم دخالت کنند.

این استاد دانشگاه شهید بهشتی درخصوص اخلاق مراقبتی، بیان کرد: اخلاق مراقبتی یعنی ترویج کردن، ما باید خوبی را ترویج کنیم و بدی را نقد کنیم.

امام حسین(ع) برای دفاع از دموکراسی قیام کرد

او با توجه به هدف امام حسین(ع) از قیام اضافه کرد: برخی می‌گویند: امام حسین(ع) برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد اما امام حسین(ع) نه جهاد کرد و نه امر به معروف بلکه ایشان برای دفاع از دموکراسی حرکت کرد؛ یعنی نگذاشت کسی به زور از شخصی رای بگیرد. در زیارت عاشورا هم بارها می‌گوید: «اِنی سِلْمٌ ِلِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَربٌ لِمَنْ حارَبَکُم» یعنی من جنگ ندارم و آنها خونریزی کردند.

قرآن صلح را برتر و مقدم از جنگ می‌داند

این استاد دانشگاه شهید بهشتی، پیروزی مبین در قرآن را صلح دانست و تاکید کرد: در قرآن پیروزی و فتح مبین اشاره به صلح دارد؛ منظور از فتح مبین، صلح حدیبیه است، بنابراین قرآن جنگ را برتر و مقدم نمی‌داند. من از صلح امام حسن(ع) یک برداشت دیگری هم دارم و امیدوارم نسبت به این مساله سوءبرداشت نشود. صلح امام حسن(ع) یک پیام دیگر هم دارد؛ اینکه ایشان با چه کسی صلح می‌کند همه می‌دانند که معاویه ستمگر و ظالم است. این مساله یک پیام دارد من معتقدم ما باید در شیعه خلافت را از امامت جدا کنیم.

این استاد برجسته حقوق با توجه به مساله امامت و خلافت، اشاره کرد: امامت امری قدسی و متصل به خداوند است و خداوند امام را مشخص می‌کند. جنبه امور دنیوی انسان‌ها هم با بیعت و شوراست و شیعه برای خلافت تقدس قائل نیست. کاتولیک‌ها هم در قرون وسطی می‌خواستند قدرت دنیوی را قدسی کنند اما شیعه به این مساله معتقد نیست. بنابراین اگر خلافت، قدسی بود صلح امام معنایی نداشت؛ پس یکی از پیام‌های صلح امام حسن(ع) این بود که زندگی دنیوی را باید از تقدس جدا کرد.

محقق داماد تصریح کرد: برخی فقها مانند آیت‌الله خویی و شیخ طوسی اصل را بر جنگ می‌دانند. آیت‌الله خویی معتقد است تا جایی که امکان دارد هر مسلمان می‌تواند کافران را از بین ببرد. این بازخوانی‌ها البته گاه کار ساده‌ای نیست چون در مقابل نظر بزرگانی مانند آیت‌الله خویی قرار می‌گیرد.

 در تزاحم صلح و عدالت، صلح مقدم است

دکتر رحیم نوبهار درخصوص پذیرش مسوولیت فرهنگی در دانشگاه شهید بهشتی، اظهار کرد: به نظر من کار فرهنگی نباید از موضع اقتدار و رسمیت باشد، بلکه باید داوطلبانه انجام شود. امسال با مشورت و پیشنهاد استاد دکتر محقق داماد بحث صلح را مطرح کردیم. چون در ماه صفر هم قرار داریم، امام حسن(ع) هم مظلوم واقع شده‌اند. واقعا ناراحت کننده است که حرکت انسانی و صلح طلبانه ایشان که می‌تواند بسیار الهام بخش باشد تا این اندازه در حاشیه قرار گرفته است؛ بنابراین تصمیم گرفتیم که در مسابقه مقاله نویسی امسال به موضوع صلح، جنگ و امر به معروف بپردازیم.

او باتوجه به مساله صلح و جنگ، تصریح کرد: برای من جالب توجه بود که چرا در مورد صلح امام حسن(ع) منابع زیادی وجود ندارد، اما یک احتمال خوش بینانه این است که شاید در باور اندیشمندان مسلمان، صلح و آشتی کردن توجیه نمی‌خواهد؛ این قیام است که توجیه نیاز دارد.

در اسلام صلح کردن نیاز به دلیل ندارد

این استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی، ادامه داد: جدای از این مسأله در اسلام آن طور که می‌فهمیم صلح، اصل است و جنگ نیاز به دلیل دارد. همان‌طور که محاکمه و مجازات کردن نیاز به دلیل دارد و اگر دلیلی نداشته باشیم نمی‌توانیم کسی را محاکمه و مجازات کنیم. در موضوع جنگ هم همین گونه است.

این پژوهشگر حوزوی باتوجه به مساله جنگ در برخی از منابع اسلامی، اظهار کرد: در برخی از کتاب‌های فقهی مثل «کتاب جهاد» اصل را بر جنگ مسلمانان با غیر مسلمانان قرار می‌دهند. واقعا کتاب جهاد نیازمند به بازنگری است، کتاب جهاد در فقه کنونی اصل را برجنگ مسلمانان با غیرمسلمانان قرار می‌دهد و برای برقراری صلح مدت و محدودیت تعیین می‌کند. این در حالیست که قرآن مجید صلح را هم در ساحت روابط خانوادگی و خصوصی و هم در ساحت روابط اجتماعی به عنوان اصل مرجع و محوری مطرح می‌کند.

اگر طرف مقابل بال تواضع برای صلح گشود شما هم صلح او را بپذیرید

نوبهار باتوجه به پذیرش صلح امام حسن(ع)، اضافه کرد: قرآن می‌فرماید: برای مقابله با دشمنان تجهیز قوا کنید و قوی باشید ولی در ادامه تاکید می‌کند که اگر طرف مقابل بال تواضع برای صلح گشود شما هم صلح او را بپذیرید؛ به همین دلیل است که صلح امام حسن(ع) هیچ دلیلی نمی‌خواهد. چطور امام حسن(ع) می‌توانست از پذیرش صلح استنکاف ‌کند در حالی که به هر حال طرف مقابل آن را پیشنهاد داده بود؛ گرچه در آن زمان هم مانند امروز افراد تندرو نه تنها امام حسن(ع) را برای پذیرش صلح زخم زبان زدند بلکه برخی او را با شمشیر مجروح کردند و اعتراض می‌کردند که تو چگونه با یک کافر صلح می‌کنی.

او بیان کرد: برخی از عالمان اهل سنت و مستشرقان تمایل داشته و دارند که قیام امام حسین(ع) و صلح امام حسن(ع) را به ویژگی‌های شخصیتی این دو امام همام ربط دهند. آنها می‌گویند امام حسین(ع) شخصیتی جنگجو و شجاع داشته اما شخصیت امام حسن(ع) صلح‌طلب بوده است. به گمان من جدا از مبانی کلامی امامیه، شواهد تاریخی هم این مساله را تایید نمی‌کند. البته می‌پذیریم که یک معصوم می‌تواند فطرت و تمایلات انسانی متفاوتی با معصوم دیگر داشته باشد. بر همین اساس فقیهان خود به خطاب‌های جبلّی و فطری و تفکیک آنها از خطاب‌های فقهی و شرعی توجه دارند.

این استاد حقوق با اشاره به سخنی از امام علی(ع)، گفت: امام علی(ع) در جنگ صفین فریاد می‌زد: مراقب فرزندان من باشید. دو سبط پیامبر(ص) مثل شیر به سپاه معاویه حمله می‌کردند و امام علی(ع) نگران بود که با کشته شدن آنها نسل پیغمبر(ص) قطع شود. پس از آن که پیمان صلح میان امام حسن(ع) و معاویه بسته ‌شد و خوارج این پیمان را نپذیرفتند؛ معاویه در نامه‌ای از امام حسن می‌خواهد که فرماندهی جنگ با خوارج را برعهده بگیرد، امام حسن(ع) برابر نقل فرموده اند: اگر قرار بود با کسی بجنگم آن تو بودی. من به‌خاطر حفظ خون امت این جنگ را ترک کردم حالا با یک گروه دیگری از مسلمانان بجنگم! بنا بر این چنین نیست که مبنای صلح امام(ع) ویژگی‌های شخصیتی وی باشد. نوبهار با اشاره به حدیثی که ابراهیم جوینی شافعی از پیامبر(ص)نقل کرده است که: اگر عقل، حکمت، خرد و فرزانگی را بخواهیم در قالب یک انسان مجسم ببینیم باید آن را در قالب امام حسن(ع) دید؛ افزود: این حکمت و فرزانگی و خرد امام بود که بر پایه آن پیمان صلح را امضا کرد، نه چیزی دیگر.

این استاد دانشگاه شهید بهشتی درباره تاثیر بی عدالتی بر ایجاد جنگ، و نسبت میان عدالت و صلح به مثابه دو ارزش عنوان کرد: می‌دانیم که عدالت در منظومه ارزشی اسلام بسیار با اهمیت است. از سوی دیگر بی‌عدالتی در ایجاد جنگ موثر است، حال، پرسش این است که اگر صلح و عدالت متزاحم شد، دستگاه ارزشی ما کدام را مقدم می‌دارد؟ اگر عدالت را اجرا کنیم، صلح محقق نمی‌شود و اگر مصالحه کنیم عدالت از بین می‌رود.

نوبهار درخصوص ارزش صلح در نظام ارزشی اسلام افزود: یک شاهد مثال از سیره ائمه(ع) می‌آورم؛ در جریان جنگ جمل افراد زیادی دستگیر شدند و یاران حضرت امیر(ع) گفتند: هر یک از این افراد مرتکب جنایاتی علیه ما شده‌اند؛ دست و پا بریده‌اند و… آنها را قصاص کنید. امام(ع) پاسخ دادند اگر بخواهم به قصاص رو بیاورم میان این امت مصالحه نمی‌شود.

وقتی عدالت در تزاحم با صلح قرار می‌گیرد، صلح مقدم می‌شود

او با اشاره به اهمیت عدالت در دستگاه فکری اسلام، اظهار کرد: در دستگاه فکری اسلام عدالت بسیار مهم است؛ اما وقتی عدالت در تزاحم با صلح قرار می‌گیرد، صلح مقدم می‌شود. متاسفانه ما صلح را که اسلام نه فقط در ساحت روابط شخصی بلکه در ساحت روابط اجتماعی هم مطرح می‌کند، به صلح معاملی محدود کرده‌ایم. این در حالیست که صلح باید در گستره وسیع و در سطح روابط میان ملل و ادیان گوناگون مطرح شود.

این استاد دانشگاه، با مرور متن پیمان صلح امام حسن و معاویه اضافه کرد: برابر مفاد این پیمان آنچه امام با معاویه درباره آن توافق کرد این بود که امام حسن(ع) که الان به حق و بر پایه بیعت و رضایت جمع زیادی از مسلمانان رهبری جامعه اسلامی را در دست دارد، این امر را واگذار می‌کند، بر این مبنا که معاویه در خلافت و امامت به سنت پیغمبر عمل کند. معاویه حق ندارد این عهد و خلافت را بعد از خودش به کس دیگری واگذار کند.

این پژوهشگر حوزه حقوق بشر، توضیح داد: بیعتی که از امام حسین(ع) می‌خواستند تحمیلی بود و ایشان نمی‌خواست زیر بار بیعت تحمیلی برود؛ اگر از امام حسین(ع) بیعت تحمیلی نمی‌خواستند ایشان کوتاه می‌آمد. متن صلح نامه هم هماهنگ با آرمان امام حسین(ع) و مبارزه با بیعت تحمیلی است. در صلح‌نامه ابتدا عمل به کتاب خداوند مورد تاکید قرار گرفته است. سپس اینکه معاویه نباید خلافت را موروثی کند و مردم را از حق تعیین سرنوشت محروم نماید. برابر مفاد این پیمان، امر امت باید با مشورت و مردم‌سالاری باشد و در نهایت مساله امنیت شهروندان در این پیمان به شدت مورد تاکید قرار گرفته است. دغدغه امام(ع) جان همه انسانها و نه تنها شیعیان و موالیان بوده است. برابر این پیمان جان، مال و فرزندان مردم در هر کجا که باشند باید در امنیت باشد. می‌بینیم که این پیمان بر ارزش‌ها و مسایل مهم و انسانی تاکید دارد.

نوبهار در پایان درباره اهمیت جان در نظام ارزشی اسلام تصریح کرد: خداوند به انسان‌ها جان داده در دنیا زندگی کنند؛ «جان» در نظام ارزشی اسلام چیزی نیست که بتوان به آسانی از آن گذشت. جان یک ارزش بنیادین است که هم مسلمان و هم رهبران دینی باید برای پاسداشت آن بکوشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky