قالب وردپرس افزونه وردپرس
Home / آخرین اخبار / محمدرضا حکیمی آژیر خطر «عدالت» در اسلام سیاسی/ سیدعلی بطحائی
محمدرضا حکیمی آژیر خطر «عدالت» در اسلام سیاسی/ سیدعلی بطحائی

یادداشت؛

محمدرضا حکیمی آژیر خطر «عدالت» در اسلام سیاسی/ سیدعلی بطحائی

شبکه اجتهاد: دوسال از درگذشت علامه محمدرضا حکیمی گذشت. اندیشوری که برخی او را بخاطر وصی دکتر علی شریعتی بودن به «روشنفکری» و گروهی بخاطر نظم و نسق بخشی به مکتب تفکیک به «اسلام سنتی» منتسب کرده‌اند.

یکی از اغلاط مشهور در مورد جریان شناسی علامه حکیمی، حصر او و آراءش در «مکتب تفکیک» است. حکیمی متفکری است که شاید بتوان گفت یک پنجم از اندیشه‌هایش به شرح مکتب تفکیک اختصاص دارد و چهار پنجم دیگر از منظومه فکری‌اش به مباحثی غیرتفکیکی مرتبط است. این نوشتار در پی تفکیک علامه حکیمی از مکتب تفکیک و پررنگ کردن سایر فریادهایش همچون خروش عدالت، دغدغه‌هایش برای رفع نیازهای محرومان و رسالت سنگین حاکمیت دینی برای رفع گرفتاری‌های مستضعفان است.

یکم. از مهمترین درس‌ها در سیره آموزشی – پرورشی علامه حکیمی، توأم بودن دوران تحصیل او با چشیدن طعم محرومیت خودخواسته‌اش است. او بسان برخی طلاب نبود که طعم اجباری فقر را در دوران کودکی بخاطر شرایط مالی خانوادگی تحمل کند؛ بلکه با وجود تمکن مناسب مالی، دوران درسی خود را در میان «فقری خودخواسته» و «محرومیتی اختیاری» طی کرد و از این جهت در میان اندیشوران حوزه و دانشگاه کم نظیر است.

آن اندیشور عدالت خواه درباره آمیختگی دوران طلبگی خود با فقر چنین‌ می‌نویسد: «سابق بر این، در میان طلاب چنین رسم بود تا اشعار اَلفیه ابن مالک را از بَر‌ می‌کردند تا در ادبیات عرب متبحر شوند، به یاد دارم در همان ایّام، گاه الفیه را بر‌ می‌داشتم و برای حفظ آن به زاغه‌ها و [بیغوله‌ها]‌ می‌رفتم تا ضمن انجام تکالیف درسی، از حال و وضع محرومان نیز مطلع باشم». قاعده آن است که با اَلفیه و اشعار آن، به محافل ادبی رفت و طبیعی است آنکه اَلفیه را در میان محرومان‌ می‌آموزد، بعدها زیر خروارهای قیل و قال‌های فقه، اصول و فلسفه خفه‌ نمی‌شود و فریاد محرومیت و عدالت را در این مباحث انتزاعی فراموش‌ نمی‌کند. کسی که با مانیفست مارکس و بینوایان ویکتور هوگو به زاغه‌ها برود، چندان هنری نکرده است، آنکه طلبه ای – بویژه پیش از انقلاب و در حجره‌های دربسته – با اَلفیه به معادن و زاغه‌ها و با محرومان همنشین شود، خلاف عادت عمل کرده است و حکیمی در دوران تحصیل چنین کرد تا بعد از فارغ التحصیلی بتواند جایزه فارابی را رد کند و از عدالت نسبت به محرومان و ظلم به فرودستان دم بزند.

دوم: خیلی پیشتر از نگارش «طبقات اعلام الشیعه» آقابزرگ تهرانی، عالمان خود را در یکی از طبقات علمی جای‌ می‌دادند؛ «طبقات المفسرین»، «طبقات المحدثین» و «طبقات الفقها». در این راستا، اگر کسی با سیره علمی و سبک نوشتار حکیمی مأنوس باشد متوجه‌ می‌شود که جنس طبقه او از طبقه ای متفاوت از طبقات پیش گفته است. مهمترین آرمان حکیمی «عدالت اقتصادی» بود. بارها تأکید‌ می‌کرد که چکیده دین در «توحید و عدالت» نهفته شده است. حتی حکیمی، طاغوت سیاسی را، سیئه ای از سیئات طاغوت اقتصادی‌ می‌دانست. او عدل را فصل مُقوّم «جامعه قرآنی»‌ می‌دانست و بدون لکنت زبان، جامعه اسلامی بدون عدالت را «جامعه قارونی» خطاب‌ می‌کرد. تعابیری همانند «نظام عامل بالعدل» و «جامعه قائم بالقسط» ما را بر آن‌ می‌دارد تا او را از سنخ «طبقات القوامین بالقسط» بخوانیم و او را عامل آیه شریفه «قوامین للّه شهدا بالقسط» بدانیم. بنابراین از نظر جریان شناسی او یک سنتی عدالت گرا بود.

سوم: حکیمی نه در شمار «حوزویان روشنفکر» بود و نه در زمره «روشنفکران دینی». او بسان سنتی‌ها، قائل به اصاله الروحانیه نبود و از طرفی نیز اصل را بر مخالفت با روحانیت نگذاشته بود. حکیمی، روشنفکرستیز هم نبود و اصل را بر دین نشناسی و دین ستیزی طبقه روشنفکران‌ نمی‌گذاشت. خصوصیت انحصاری او در نوسان و تلاطم میان این دو صنف بود و در مقایسه با آنان عدالت اندیش بود. او حقیقتاً، اصالتی حوزوی داشت که همزمان در محافل روشنفکران نیز بسان خورشید‌ می‌درخشید. او در خط مرزی در نوسان بود و «المنزله بین المنزلتین» را در جریان شناسی گزیده بود.

چهارم: مفصلترین میراث او کتاب «الحیاه» است که مجموعه ای از معارف اهل بیت(ع) است. وی به ائمه (ع) به دید «آقازاده‌های نورانی»‌ نمی‌نگریست و روایات آنها را صرفا احکام و مسایل اخلاقی‌ نمی‌دانست، بلکه آنان را آموزگاران عقیده و عدالت‌ می‌دانست و روایاتشان را سرچشمه عقل و عدل‌ می‌خواند که باید از آنها «فقه العداله» استخراج کرد؛ بسان آنچه که در فقه عملی انجام شده است. او مروج معارف اهل بیت بود تا فضائل آنها.

النهایه: با توجه به پررنگ بودن عدالت در آموزه‌های کلامی شیعه و کمرنگ بودن عدالت پژوهی در تحقیقات آکادمیک، پیشنهاد پژوهش در عدالت با محوریت آرای وی را مورد تأکید قرار‌ می‌دهیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics