آنچه تأمل بیشتر ما را نسبت به نتایج این کنفرانس و رویکرد و اهداف آن ضروری میسازد علاوه بر غیبت معنادار شخصیتها و مراکز مهم شیعی، عبارت است از تصمیماتی که بدون حضور یا مشارکت هیچ عالم یا مرجعیت فراگیر شیعی در سند نهایی و بیانیه پایانی آن گنجانده شده است که مهمترین آن تأکید بر ضرورت رسمیت یافتن این تقویم برای تمام کشورهای اسلامی است!
به گزارش شبکه اجتهاد، بهمن دهستانی پژوهشگر فقه مقارن و دانشآموخته حوزه علمیه خراسان، در یادداشت اختصاصی پیرامون «ضرورتهای جلب افکار و اوساط فقهی جهان اسلام به رهاوردهای فقه اهل بیت(ع)» آورد:
۱- در آستانه ماه رمضان و در روزهای ۲۱ تا ۲۳ شعبان گذشته مصادف با سه روز پایانی ماه میمیلادی، استانبول ترکیه شاهد برگزاری کنفرانس بزرگی با عنوان «توحید الشهور القمریه و التقویم الهجری» با حضور علماء و اندیشمندان اسلامی و نجوم حدود ۶۰ کشور بود. کنفرانسی که برای تنظیم آن بیش از یک سال برنامه ریزی و هماهنگی انجام و دست کم چهار پیش نشست برگزار شده بود. ریاست امور دینی ترکیه میگوید از سال ۲۰۱۳م به مدت سه سال برای تحکیم نتایج این کنفرانس و تأمین پشتوانه علمی برای آن، پژوهشهای مستمری را با فراخوانی محققانی از کشورهای و مجامع اسلامی و أخذ آراء صاحبنظران آنان ترتیب داده است.
۲- مهمترین خروجی و اعلان این کنفرانس تصویب «تقویم هجری یکپارچه جهانی»(التقویم الأحادی) در برابر «التقویم الثنائی» یا همان تقویمهای هجری مورد اعتماد در بیشتر کشورهای اسلامی اهل سنت عنوان گردیده است.
مبنای این «تقویم یکپارچه جهانی» چیزی جز قبول امکان و شرعیت و جواز رؤیت هلال در هر نقطه و افق از عالم چه با چشم عادی و چه با چشم مسلح و حجیت آن برای سایر ملل مسلمان، نیست؛ به عبارت دیگر بر مبنای این تقویم، تمام کره زمین یک افق و مطلع واحد بیشتر ندارد(اتحاد افق) و بر این اساس اگر ماه در دورترین نقاط آمریکا یا اقیانوس آرام رؤیت شود به مثابه آغاز ماه قمری برای تمام کشورهای اسلامی و در کل جهان خواهد بود.
در مقابل، «التقویم الثنائی» که ایده مورد حمایت و تأکید مرکز بینالمللی «المشروع الإسلامی لرصد الأهله» که از مشهورترین مراجع رؤیت هلال و تعیین تقویم در میان بخشی از کشورها و مجامع اهل سنت است؛ قائل به اختلاف و تعدد افق و مطالع و مدافع آن میباشد.
۳- مشارکت مراکز مهم و مراجع و شخصیتهای شهیر اسلامی در این کنفرانس موجب آن نشد که این گردهمایی بزرگ بدون اختلاف پایان یابد. تا آنجا که شیخ یوسف القرضاوی رأی خود را در مخالفت با طرح «التقویم الأحادی» یا همان تقویم هجری یکپارچه ابراز داشت در حالی که جانشین او در «اتحادیه بینالمللی علمای مسلمین» دکتر علی القره داغی از آن حمایت میکرد اما در هر صورت این اقتراح و طرح ترکیه برای توحید و یکپارچه کردن تقویمهای هجری با اکثریت آراء مشارکت کنندگان و حاضرین در کنفرانس تصویب گردید و مورد حمایت و اعتماد قرار گرفت گرچه نمایندگان برخی کشورها اعلام کردند خود را ملتزم به آن نخواهند دانست.
۴- اما آنچه تأمل بیشتر ما را نسبت به نتایج این کنفرانس و رویکرد و اهداف آن ضروری میسازد علاوه بر غیبت معنادار شخصیتها و مراکز مهم شیعی عبارت است از تصمیماتی که بدون حضور یا مشارکت هیچ عالم یا مرجعیت فراگیر شیعی در سند نهایی و بیانیه پایانی آن گنجانده شده است که مهمترین آن تأکید بر ضرورت رسمیت یافتن این تقویم برای تمام کشورهای اسلامی است!
موظف شدن شورای علمی کنفرانس به تدوین تقویم ده ساله هجری جهان و توزیع آن در تمام کشورها و حتی برای اقلیتهای مسلمان در اروپا و امریکا، تأسیس شورای رصد – که احتمالاً مجموعهای مشابه و همتای «المشروع الإسلامی لرصد الأهله» امارات خواهد بود – و تشکیل شورای رسانهای و اطلاع رسانی برای ترویج این تقویم جدید در سطح جهان از جمله تصمیمات این گردهمایی در استانبول بوده است که هزینه و اجرای این سه محور را وزارت دیانت ترکیه بر عهده گرفته است.
۵- این کنفرانس در پایان از ریاست سازمان همکاریهای اسلامی یعنی آقای رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه خواسته است «تقویم هجری یکپارچه» را برای رسمیت یافتن در تمام کشورهای اسلامی به سران کشورها عرضه کند و با استفاده از اختیارات و فرصتهای این سازمان در تصویب آن بکوشد.
اما آخرین تجربه ما از سازمان همکاریهای اسلامی که ریاست آن ماه گذشته در استانبول به کشور ترکیه و آقای اردوغان سپرده شد، محکومیت ایران و حزبالله به بهانه ایجاد تهدید برای دیگر کشورهای منطقه و تلاش کمسابقه در این سازمان برای تحمیل انزوا بر ایران بود.
فراموش نکنیم این اتفاق علیه ایران در حالی روی داد که ریاست سازمان همکاریهای اسلامی یعنی ترکیه اردوغان بر اساس اختیارات و فرصتهایی پیشبینی شده در منشور و اسناد این سازمان همچون «کمیته مساعی حمیده» -که برای رفع تنش و تنازع و ایجاد میانجیگری میان کشورهای اسلامی تعریف شده است- میتوانست از تعیین مصوبات علیه ایران جلوگیری نماید یا موجبات تقارب ایران و سعودی و کاهش برخی تنشها را میان این دو کشور بزرگ اسلامی فراهم آورد؛ اما عملاً نتیجه برعکس بود و لذا در عین اذعان به فرصتهای قابل توجه در سازمان همکاریهای اسلامی باید بهطور جد مراقب اقداماتی که میتواند با استفاده از بسترهای علمی و فقهی، ایران و شیعه را به حاشیه رانده و منزوی و غیرقابل اعتناء سازد، بود.
۶- بدیهی است در میان مراجع، علماء و صاحبنظران شیعه شخصیتهای متعددی ممکن است با هر کدام از مبانی مذکور در رؤیت هلال موافق یا همسو باشند؛ اما آنچه مهم است ضرورت جلب و اشتغال افکار و آراء مراکز و محافل فقهی جهان اسلام به دیدگاههای متکی بر فقه اهل بیت(ع) و ملزم ساختن آنان به استفاده و درج این دیدگاهها است.
به عبارت دیگر نباید گذاشت هیچ مجموعه یا گردهمایی فقهی و دینی در جهان اسلام خود را مستغنی از آراء و اجتهادات برآمده از فقه و معارف اهل بیت(ع) بداند. طبعاً راهها و مدلهای ملتزم نمودن و درگیر ساختن افکار و اوساط فقهی جهان اسلام به ظرفیتهای شیعی مجال ویژه خود را میطلبد؛ اما قدر متیقن آنکه باید قدرات و ثمرات و تنوع فقهی و اجتهادی خود را برای عرضه در تراز جهان اسلام به فوریت بازآراست و آماده کرد.
۷- در همین رابطه شاید یادآوری توصیه آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اواخر خردادماه دوسال پیش و در جریان دیدار خود از نمایشگاه تولیدات علمی و پژوهشی یکی از مؤسسات معتبر حوزوی خالی از لطف نباشد. ایشان فرمودند: «تمام آثار، چه آنهایی که در پژوهشگاه تولید شدهاند و چه آنهایی که در دانشگاه تولید شدهاند را برای تمام کتابخانههای مهم جهان ارسال کنید؛ کتابخانههای غربی، کتابخانههای منطقه شبه قاره هند، کتابخانههای شرق دور مانند هند و چین و تفاوتی هم نمیکند که ترجمه شده باشد یا نه چرا که ما نیاز داریم آثار خوب را در معرض دید محققان سراسر جهان قرار دهیم».
۸- این رهنمود به روشنی حکایتگر ضرورتها و فوریتهای پیش روی ما برای عرضه محصولات، منشورات و تأملات و تحقیقات فکر اسلامی و شیعی در تراز منطقهای و جهانی و خالی نگذاشتن محافل و مراکز بینالمللی علمی و اسلامی از دیدگاههای شیعی و ایرانی و جلب و مشغول نگاه داشتن افکار نخبگانی جهان اسلام به ظرفیتها و آراء شخصیتها و مراکز فقه و حدیث و معارف اهل بیت(ع) است.