این نظریه خیلی آرمانی است!/ برخی معتقدند دین، موجب بیثباتی است، حال چگونه میتواند منشأ وحدت باشد؟!/ باید متاتئوری از تئوری جدا شود.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، کرسی ترویجی عرضه و نقد ایده علمی با عنوان «اسلام و امنیت بینالملل از منظر آیتالله جوادی آملی» در دانشگاه باقرالعلوم(ع) پردیسان برگزار شد. در این کرسی، حجتالاسلام والمسلمین دکتر نجف لکزایی به عنوان ارائه دهنده، دکتر محمد ستوده ناقد و حجتالاسلام والمسلمین محمد صمدپور دبیر علمی نشست را بهعده داشتند.
دکتر ستوده در نقد نظریه تأمین امنیت بینالملل از منظر آیتالله جوادی آملی که توسط دکتر نجف لکزایی ارائه شد گفت: آنچه در بحث ادبیات نظریه متعالیه برای امنیت بینالملل ارائه شد برگرفته از دادهای قرآنی و روایی است که در این مقاله با توجه به اندیشه آیتالله جوادی آملی بحث شد. آنچه من میگویم بهعنوان نقد نیست و بلکه نکاتی برای رفع ابهام این نظریه و برای عملیاتی شدن این نظریه است و لذا به دنبال این هستیم که این نظریه، ادبیات بحث را به روابط بینالملل موجود نزدیک بکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) سپس افزود: آنچه دادههای این نظریه را تشکیل میدهد محل اشکال نیست چون ما هم قبول داریم که امنیت دووجهی است: دنیوی و اخروی؛ اما اگر بخواهیم پاسخ مهمی به امنیت بینالملل بدهیم و در پی این باشیم که با این نظریه امنیت بینالملل را در حال حاضر تقویت کنیم باید دید این نظریه کارآمدی دارد یا نه؟ البته در باب مطالعات امنیتی هفت سؤال مطرح است:
۱- امنیت بینالملل برای چه کسی؟
۲- امنیت بینالملل برای کدام ارزش؟
۳- امنیت بینالملل به چه میزانی؟
۴- امنیت بینالملل در برابر کدام تهدیدات؟
۵- امنیت بینالملل با کدام ابزار؟
۶- امنیت بینالملل با چه هزینهای؟
۷- امنیت بینالملل برای چه دورهای از زمان؟
وی سپس با ذکر این نکته که آن چیزی که در مقدمه بحث اشاره شد بحث معمای امنیت است، ادامه داد: معمای امنیت در امنیت بینالملل موجود این است که اساساً امنیت در نظام بینالملل نایاب است و ما هم با این مفروض بحث میکنیم که امنیت ملی با امنیت بینالمللی متفاوت است. در نظر متعالیه باید دید که امنیت ملی با امنیت بینالمللی از یک سنخ است یا خیر؟
معمای امنیت
ستوده ادامه داد: اما معمای امنیت این است که نظریات امنیت بینالملل موجود تاکنون نتوانستهاند این معمای امنیتی را حل بکنند و این معمای امنیت مربوط به این است که ما در سطح روابط بینالملل موجود دولتهایی داریم که در پی تأمین امنیت خود هستند. این دولتها برای اینکه این امنیت را تأمین کنند ناچارند که قدرت خود را افزایش دهند و این بهعنوان یک اصل اساسی و مهم است. زمانی که یک کشور قدرت خودش را افزایش میدهد دو مسئله اینجا وجود دارد. یک مسئله این است که امنیت خودش تأمین میشود اما امنیت طرف مقابل تضعیف میشود. مثلاً یک جامعه متعالیه و یک جامعه متدانیه داریم.
وی با ذکر مثالی از جمهوری اسلامی ایران افزود: الآن جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک حکومت متعالیه در سطح بینالملل برای ماندگاری خودش اقدام به ساخت موشک میکند و این ساخت موشک شرط بقای ماست و نیت ما هم خیر است و هیچ نیت سوئی نداریم اما همین ساخت موشک در جمهوری اسلامی ایران باعث شده که عربستان و دیگر کشورها احساس ناامنی کنند و لذا دیگر کشورها هم اقدام به تقویت امنیت خود میکنند. بعدازآن مجدداً ایران احساس ناامنی میکند و به همین ترتیب.
جنگ بین حق و باطل تمامشدنی نیست
این استاد دانشگاه با اشاره به مبانی اسلام در رابطه با امنیت، خاطرنشان کرد: ما وقتی به مبانی اسلام در مورد امنیت رجوع میکنیم اولین نکته این است که در نظام بینالملل جنگی بیپایان بر سر خیر و شر همیشه وجود دارد. بهعبارتدیگر جنگ بین حق و باطل تمامشدنی نیست. لذا در روابط بینالملل اسلامی تا زمانی که عصر ظهور برسد این جنگ حق و باطل همیشه وجود دارد؛ و لذا در بحث جامعهشناختی هم میگویند در وجود انسان یک جنگ داخلی وجود دارد که از آن تعبیر به جهاد اصغر و مبارزه با هوای نفس میشود.
پژوهشگر حوزه علمیه قم، با طرح این سوال که آیا در سطح یک جامعه، بحث جنگ بین دو جبههی حق و باطل وجود دارد یا نه، افزود: و وقتیکه از صف موحدان بیرون میآییم و دو قطب در عالم مطرح میکنیم که قطب کفار و مشرکین هستند میبینیم که نور و ظلمت همیشه در جنگودعوا هستند. سلطه گران و سلطه ستیزان همیشه در جنگند و لذا بین ایران و امریکا سازش امکان ندارد و لذا نمیتوان نظریهای را در سطح بینالملل مطرح کنیم که ثبات را برای تمامی ملل به ارمغان بیاورد. همچنان که اردوگاه متعالیه میخواهد بماند و بقاء داشته باشد اردوگاه متدانیه هم میخواهد بماند لذا بحث تأمین امنیت بینالملل در عالم واقع، پیچیدهتر هم میشود.
نظریه امنیت متعالیه تا حد بالا آرمانی است
وی ادامه داد: نکته دوم این است که نظریه امنیت متعالیه تا حد بالا آرمانی است. یک دیدگاه، نگاهش به هستهاست و یک دیدگاه، نگاهش به بایدها است. نگاه آرمانی خیلی جایی برای ظهور ندارد. لذا در پایان جنگ جهانی اول یک ایده این بود که خلع سلاح عمومی صورت بگیرد و جامعه بینالملل هم به این سمت رفت و به این نتیجه رسیدند که خلع سلاح عمومی انجام بگیرد. این حرف در حد آرمان خوب است اما در عمل نهتنها سلاحها جمع نشد بلکه سلاحها تقویت شد و بیست سال بعد جنگ جهانی دوم شکل گرفت.
ستوده با ذکر اینکه امنیت از بعد نظامی گذشته و به امنیت زیستمحیطی و اجتماعی واردشده است، افزود: درواقع یک احساس ناامنی سراسری در کل جهان مشاهده میشود. آیا امنیت متعالیه برای عصر ظهور است یا برای عصر قبل از ظهور است. علیالقاعده برای عصر قبل از ظهور است و لذا باید ببینیم که چنین نظریهای قبل از ظهور قابلاجرا هست یا نه؟ مثلاً توصیه اخلاقی عربستان و آمریکا و اسرائیل به عدالت امری نشدنی است. جهان امروز با امنیت متعالیه بسیار فاصله دارد و در شرایط فعلی چگونه میتوان میان غیراخلاقی بودن امنیت متدانیه بااخلاقی و آرمانی بودن متعالیه جمع کرد.
ادبیات امنیت متعالیه ناظر به وجود امت است نه ملت
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) سپس به نکته دیگری اشاره کرد و افزود: نکته دیگر این است که ادبیات امنیت متعالیه ناظر به وجود امت است نه ملت. برخی معتقدند که امنیت بینالملل از دیدگاه اسلام مشکل دارد. چون در متعالیه از فطرت و قرب الهی بهعنوان غایت امنیت و تقوا محوری بحث میشود اما در امنیت بینالملل مرسوم، ملت به مرز و نژاد و قوم و وفاداری به سرزمین گفته میشود. لذا این دو باهم نمیسازد.
ستوده با اشاره به اینکه ابهاماتی در این مقاله وجود دارد، خاطرنشان کرد: ما هم امنیت متعالیه را قبول داریم ولی ابهاماتی در این مقاله وجود دارد. ممکن است که کسی دلیل بیاورد که دین، منبع بیثباتی بوده است مثلاً در اروپا سی سال بر سر مذهب جنگیدند. یا جنگهای صلیبی بر اساس همین دین و مذهب بوده است. برخی میگوید قرائت اسلام در کشورهای مختلف متفاوت است و لذا چگونه دین میتواند منشأ وحدت شود.
وی مسئله دیگری که در مقاله بدان پاسخ داده نشده است را مرجع امنیت در نظریه امنیت متعالیه دانست و در توضیح آن گفت: اگر به وجه ملی مطرح شود باید یک مرجع امنیت معرفی بکنیم اما در سطح بینالملل آیا اسلام در عصر قبل از ظهور میتواند مرجعی برای امنیت باشد.
این استاد دانشگاه محور بعدی را بحث ابزارها دانست و افزود: چرا در این مقاله، قدرت بهعنوان یک ابزار در نظر گرفته نشده است؟ بهعبارتدیگر ناامنی در سطح بینالملل مربوط به ضعف قدرتهایی است که این سلطه را قبول میکنند. لذا اگر یک نوع بالانسی ایجاد بشود یک نوع ثباتی هم ایجاد میشود
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در پایان گفت: اگر بناست بحثی را در باب نظریه امنیت داشته باشیم بهتراست بحثهای متاتئوری را از تئوری جدا کنیم.