شبکه اجتهاد: امسال با پخش سریال پایتخت۶ و دیگر سریالها، دفاع و نقدهای مختلفی در فضای مجازی مطرح میشود مانند: دیالوگهایی از این مجموعه که نشان دهنده حرکت جهت داری در هنجارشکنی دینی و عرف ملی ایرانی و یا نشان دادن روابط دختر و پسر و یا پخش ساز و آواز تند و رقص و یا به سخره گرفتن افراد مذهبی و خطا در ارائه برخی مطالب که مطابق با احکام شرعی نبوده و… که تفصیل مصادیق آن در شبکههای مجازی پخش شده است.
مدافعان این سریالها میگویند این سریالها دو رسالت مهم دارند؛
۱- نشر شادی در این شرائط سخت.
۲- نشان دادن مشکلات و معضلات جامعه؛ چون واقعیتها را نشان میدهند، برای مردم ملموس و باورپذیر و جذابند.
در این باره توجه به چند مطلب لازم است؛
۱- در آغاز بر نکات قوت و خوبیها تاکید شده که نقدهای بعدی به معنای عاری بودن سریالها از نکات مثبت و فرهنگسازی درست در برخی موارد، نیست. در اینجا در جایگاه ذکر کاستیها برای رفع آن و تعالی امر میباشیم.
۲- در بحث ترویج شادی مشروع با حفظ ضوابط، هیچ جای انکاری نیست، اما صدا و سیما مکلف به رعایت حدود شرعی به ویژه براساس فتاوای مقام معظم رهبری حفظه الله است. با انتشار کتاب غنا و موسیقی از سوی دفتر معظم له، باید در تیم کارشناسی فتوای ایشان درباره موسیقی، مبنای عمل صدا و سیما و وزارت ارشاد اسلامی باشد.
۳- با مروری بر فتوای ایشان، مواردی از موسیقیهایی که پخش میشود، محل شبهه جدی است؟
ایشان در آغاز بر مسلم بودن حرمت غنا در اسلام تاکید میکنند(کتاب غنا ص۳) مراد از غنا را(آواز خوانی خاص که برای عرف روشن است و غیر خواندنهای معمولی و قرآن خوانی میباشد) دانسته و غنای حرام را «لهوی مضلّ عن سبیل الله» میداند که اضلال میتواند بواسطه مضمون کلام و یا آهنگ خوانندگی و یا خصوصیتی در خواننده باشد. و ذکر معیار «باطل» در برخی روایات نیز به همین امر باز میگردد.
برای شناخت غنای لهویِ همراه با اضلال از سبیل الله، نشانههایی ذکر میکنند: مانند تحریک کننده شهوت، ایجاد بی مبالاتی و سوق دادن به سوی کارهای حرام و ترک واجبات. معیار موسیقی حرام نیز همین میباشد. این حکم اولی غنا و موسیقی است.
معظم له در این کتاب به ممنوعیت نشان دادن آلات موسیقی در صدا و سیما به سبب ممنوعیت ترویج این امور تصریح کرده است(کتاب غنا ص۴۸۹). که البته سیما جمهوری اسلامی دارد با ظرافت و آرامی اقدام به این امر میکند.
همچنین معظم له اشاره دارد که اگر مصداق ترویج فرهنگ غربی و مانند آن شود به عنوان ثانوی دیگر حرام میگردد(کتاب غنا ص۵۰۶) این معیار در پخش فیلم و دیگر برنامهها نیز مصداق دارد.
حال خودتان بررسی کنید در سریال پایتخت در پایان شب اول و پایان جشن نفس و یا موارد دیگر که سالهای قبل پخش میشده و یا در دیگر برنامهها که پخش میشود، چقدر به این معیار نزدیک و بر آن منطبق است.
۴- طرح مشکلات و معضلات نکتهای است اما باید به گونهای باشد که در پیام غیرمستقیم فیلم جای ارزش و ضد ارزش عوض نشود و صدا و سیما با تاثیر گستردهای که دارد باید طرح یک ضعف همراه با پیام به تقبیح و یا ارائه راه حل و یا ارائه فرهنگ صحیح باشد، فعلا در این سریالها در موارد متعددی اینگونه نیست.
در حالی که فیلمنامه نویس و کارگردان قوی این فیلم اگر بخواهند این نکات را ضد ارزش جلوه دهند بسیار مسلط بوده و راهکار هنری دارند همانطور که در این سریال و غیر آن در مواردی بخوبی این کار را انجام دادهاند.
مشکل در عدم اراده و قبول نداشتن مساله و یا برای جذب حداکثری مخاطب است که اینگونه عمل کرده و یا خنثی عمل میکنند.
۵- نکته مهم اینکه باید به دنبال راهکار ایجابی بود نه انفعالی. مقام معظم رهبری خود منتقد برخی از عملکرد این نهاد است. اما مشکل در تیم کارشناسی نظارتی قوی در این نهاد با تولیدات فراوان است که چند راهکار قابل توجه است:
الف) تقویت شورای نظارت بر صدا وسیما، از نماینده حوزه علمیه و برخی شخصیتهایی که افزون بر تدین، از رجال حوزوی و فرهنگی و… باشند.
ب) تقویت تیمهای کارشناسی صدا و سیما از کارشناسان مذهبی مورد وثوق حوزه و در بخش تایید فیلم نامه و موسیقی و…، و در حوزه موسیقی پس از انتشار کتاب غنا که حاوی نظرات مقام معظم رهبری است باید در صدا و سیما در شورایی متشکل از نمایندهای از دفتر استفتائات رهبری و برخی اساتید فقهی حوزه قم و کارشناسان فن به بررسی مصادیق متقاضی پخش بپردازند.
زیرا صدا وسیما مجری بخش عمدهای از سیاستهای دینی فرهنگی است و در این موارد مهم و تاثیرگذار نمیتوان تساهل کرده و یا به هنگام شک در جواز و عدم آن، حکم به حلیت داده و به قول طلاب اصل برائت جاری کنند، غیر از اهمیت و مفسده عظیم که مانع جریان آن است، در رویکرد فقه حکومتی و فقه نظام نمیتوان با تمسک به اصول عملیه، از کنار آن گذشت و آثار و تبعات وضعی آن را نادیده گرفت.
ج) بخشی از مسئولیت در مباحث مذهبی و فرهنگی هم متوجه حوزه علمیه است. به تعبیر مقام معظم رهبری حوزه مادر انقلاب و نظام است و نسبت به نیازهای آن نمیتواند بی تفاوت باشد. فعلا برخی از کارگردانها برای اینکه مجوز گرفته یا با مشکل بعد از پخش، مواجه نشوند، خودشان مشاور مذهبی میگیرند.
اما این امر باید در قالب یک نهاد رسمی در حوزه وجود داشته باشد تا بتوان به کارشناسی آن اعتماد کرده و مطمئن بوده و فیلم نامهها را به آنجا ارجاع داد.
به نظر حوزه باید فکری کرده و در تعامل رسمی مسئولیت قبول کند و در کمیته و نهادی پاسخگوی نیازهای فقهی و فرهنگی صدا و سیما باشد، نه اینکه تنها پس از پخش و آثار تخریبی آن بر جامعه، نقد کند. این مرکز باید وابسته مستقیم به خود مرکز مدیریت حوزه باشد، نه مراکز موجود در قم.