«الطاف الرحمن فی فقه القرآن» عنوان یکی از جدیدترین آثار قرآنی – فقهی آیتالله جعفر سبحانی میباشد که جلد دوم آن اخیراً توسط موسسه آموزشی تحقیقاتی امام صادق (ع) انتشار یافته است.
شبکه اجتهاد: این جلد از «الطاف الرحمن» دربردارنده تفسیر و تبیین آیاتی است که بیانکننده احکام: جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، مکاسب محرمه، عقود و ایقاعات شرعی و نگاه؛ میباشد. چنانکه جلد اول این اثر شامل آیاتی میباشد که بیانکننده احکام: طهارت، صلاه، صیام، زکات، انفال، فیء، خمس، حج؛ میباشد.
روشن است که همه محتوا و تعالیم اسلام بهعنوان آخرین دین الهی که خاتمالانبیاء(ص) برای هدایت و سعادت انسان آورده است، از قرآن آغاز شده و جوشیده است. قرآنی که کتاب هدایت و نور و راهنمای به برترین و مطمئنترین راهها میباشد. کتابی که حق را از باطل جدا میکند و هیچ باطلی در آن راه ندارد و شفا دهنده همه امراض روحی و فکری است.
قرآن معیار حدیث
در جای خود روشن است که اسلامی که از قرآن جوشیده، سه بخش اصلی و اساسی دارد اعتقادات، اخلاقیات، احکام عملی؛ و کسی که بخواهد از ابعاد سه گانه اسلام آشنایی و آگاهی حاصل کند، در گام نخست باید به قرآن مراجعه کند، چرا که قرآن هم ثقل اکبر است و هم معیار و میزان و ترازوی سنجش حدیث؛ یعنی معصومین(ع) فرمودند از آنجائی که معاندان یا جاهلان بر ما دروغ میبندند و مطالبی را به عنوان سخن و نظر ما در قالب «حدیث» برای شما آیندگان روایت خواهند کرد؛ شما حدیث را بر قرآن عرضه کنید و با عیار قرآن آنها را بسنجید؛ هر آنچه با قرآن موافق بود را معتبر بشمارید و به محتوای آن عمل کنید؛ ولی آنچه با قرآن مخالف بود را دور بیندازید و به سینه دیوار بکوبیدشان – یعنی از اسم حدیث واهمه به خود راه ندهید -. پیامبر اکرم(ص) در این باره فرمودند: آنچه – از حدیث من – موافق کتابالله بوده باشد، به آن عمل کنید ولی آنچه مخالف کتابالله بوده باشد را رها کنید (الکافی، ج۱، ص۶۹).
همچنین حضرت رسول(ص) در منی سخنرانی کرد و خطبه خواند و در آن سخنرانی فرمود: «ای مردم آنچه – از حدیث – به شما میرسد و موافق کتابالله است، من آن را گفتهام؛ اما آنچه به شما میرسد که مخالف کتابالله است، من آن را نگفتهام» (همان، ج۵). معنای روشن سخن هدایتگر رسول اکرم(ص) این است که، احادیث دروغینی را به من نسبت میدهند و برایتان میخوانند، و شما هم آگاه باشید که آن را با ترازوی قرآن بسنجید و عیار آن را دریابید.
تفاوتی در منبع و معیار بودن قرآن در اینکه مسائل عقیدتی باشد یا اخلاقی و یا فقهی و احکام شرعی؛ نمیباشد؛ اما آنچه به مناسبت معرفی این اثر جدید فقهی قرآنی یعنی کتاب «الطاف الرحمن» شایسته تامل و درنگ میباشد، جایگاه قرآن در زمینه فقه و عرصه احکام شرعی و حلال و حرام محمدی(ص) است. چرا که قرآن سنگ زیرین تشریع اسلامی و احکام الهی برای مسلمانان است.
ویژگیهای تشریع قرآنی
نکته مهمی که آیتالله سبحانی در مقدمه جلد اول «الطاف الرحمن» بهعنوان ویژگیهای تشریع قرآنی متذکر میشود، سه ویژگی است.
۱- تشریع تدریجی؛ روشن است که قرآن کریم در طول بیست و سه سال بر خاتمالانبیاء(ص) نازل میشد و آن حضرت برای انسانسازی و ایجاد جامعهای اسلامی با هدایت قرآن، سیزده سال در مکه و ده سال در مدینه جهادی مستمر و استقامتی بینظیر را ثبت فرمود. نزول تدریجی قرآن ناظر به زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان بوده است و به تناسب نیازها، پرسشها، حوادث و اتفاقات آیه یا آیات و سوَر قرآن نازل میشد و خاتمالرسل(ص) آنها را برای مردم تبیین میفرمود.
۲- اکتفا کردن به احکام کلی؛ تشریع قرآن و فقه موجود در کلام الهی، در ساحتهای عبادات، معاملات، و سیاسات؛ در حد بیان کلیات احکام میباشد، چرا که تفاصیل احکام شرعی به سنت واگذار شده است. از این رو گرچه تعداد احکام وارده در قرآن و آیات فقهی قرآن زیاد نیست؛ ولی تمامی ابواب و جوانب فقهی را در بر دارد.
۳- انعطافپذیری تشریع؛ تشریع اسلامی و فقه قرآنی از چنان انعطاف پذیری بالایی برخوردار است که ظرفیت انطباق بر تمامی تمدنهای انسانی را در خود دارد.
تعداد آیات فقهی قرآن
مولف درباره تعداد آیاتالاحکام یا همان آیات فقهی قرآن یادآوری میشود که بعضی از متاخرین تعداد این دسته از آیات را ۳۳۰ آیه میدانند، ولی مشهور میان فقهاء این است که آیات فقهی قرآن پانصد آیه میباشد. ولی آیتالله سبحانی خود بر این نظر است که آمار و تعداد آیاتالاحکام چندان فایدهای ندارد و محقق از این رهگذر به نتیجه و دستاوردی نمیرسد؛ چرا که تعداد آیات فقهی قرآن به تناسب ذوق و فهم و درایت فقیه، شناور و مختلف است، چه بسا فقیهی که از آیهای حکمی شرعی برداشت و استنباط کند، ولی فقیهی دیگر از آن غافل است و بدان توجه ندارد و این خود ناشی از گستره آفاق دلالت آیات قرآن بر اهداف و مفاصد آن است که این نوسان را موجب میشود. جناب استاد بزرگوار در این باره به آیه ۸۴ و ۸۵ سوره غافر اشاره میکند که امامهادی(ع) از آن حکم شرعی استنباط کردند، درحالی که فقها چنین نگاهی به آن ندارند. ایشان همچنین به موضوعاتی تصریح میکند که مولفین آیاتالاحکام بدانها توجه نداشتند؛ بدعت، اسراف و تبذیر، تکفیر و تعزیر؛ از این موضوعات میباشند. در نتیجه به نظر ایشان تعداد آیاتالاحکام افزون از پانصد آیه میباشد.
روشهای آیاتالاحکام
از دیرباز فقهای مسلمان، هم شیعیان و هم اهلسنّت، به آیات فقهی قرآن توجه ویژه داشتند و به همین خاطر کتابهای متعددی در موضوع آیاتالاحکام نگارش یافته است؛ اما روشهایی که این کتابها نوشته شدند، متفاوت میباشد. روشی که در میان فقهای اهلسنّت رایج میباشد این است که آیات دارای مفاد و محتوای فقهی و بیانکننده حلال و حرام شرعی را به ترتیب سورههای قرآن مورد بحث و بررسی قرار میدهند؛ یعنی از سوره بقره آغاز میکنند، سپس سوره آل عمران و به همین صورت پیش میروند؛ اما منهج و روشی که فقهای شیعه در پیش گرفتهاند این است که به آیاتالاحکام به صورت موضوعی نگریسته و از این زاویه آنها را مورد بررسی و بهرهبرداری قرار دادند؛ یعنی آیاتالاحکام فقهای شیعه از کتاب الطهاره آغاز و به کتاب الدیات پایان میپذیرد، درحالی که کتابهای آیاتالاحکام فقهای اهلسنّت از سوره بقره آغاز و تا آخرین سورهای که از آن حکم فقهی استنباط کردهاند، پایان یافته است. فقهای شیعه در این زمینه روش «تفسیر موضوعی» را برگزیدهاند؛ یعنی همه آیات مربوط به وضو و یا تیمم را مثلاً به یکباره بررسی و احکام مربوطه را استنباط میکنند. کتابهای «فقه القرآن» قطبالدین راوندی متوفای ۵۷۳ق؛ «کنزالعرفان» فاضل مقداد، متوفای ۸۲۶ق و «زبدهالبیان فی احکامالقرآن» محقق اردبیلی متوفای ۹۰۳ق از معروفترین آیاتالاحکامهای شناخته شده در حوزههای علمیه شیعه میباشد. چنانکه «احکامالقرآن» محمد بن ادریس شافعی، متوفای ۲۰۴ق، «احکامالقرآن» احمد بن علی رازی حنفی معروف به جصاص، متوفای ۳۷۰ق، و «احکامالقرآن» محمدبن عبدالله معروف به ابن العربی متوفای ۵۴۳ق در میان اهلسنّت رایج است.
فقه قرآنی
توجه به این نکته مهم است که اهتمام به «فقه قرآنی» یعنی پیراستن فقه از آسیب بسیار خطرناک «اخباریگری»؛ یعنی همان آسیب تحجّر و جمود بر اخبار و احادیث بدون توجه به معیار سنجش احادیث، که قرآن است. در نگاه تاریخی، فقه شیعه یکی از گردنههای صعب و دشواری را که طی کرد، مبتلا شدن به انحراف «اخباریگری» بوده که هم قرآن را از اعتبار حجیت ساقط کرده بود و هم عقل را بیاعتبار ساخته بود. این درحالی است که خداوند متعال در قرآن با همه مخاطبان سخن میگوید و بنا و توقع این است که مخاطبان پیام و محتوای آیات قرآن را بفهمند؛ و چون چنین است دستور به «تدبّر» در آیات الهی داده شده و چون چنین است پیامبر(ص) فرمود احادیث مرا با قرآن بسنجید؛ و این یعنی شما قرآن را و پیام و محتوای آن را میفهمید و وفتی حدیث را بر آن عرضه کردید، موافقت یا مخالفت حدیث با قرآن را هم خواهید فهمید. درحالی که میبایست طبق تعلیمات قرآن و پیامبر(ص) و ائمه(ع) مسلمانان برای شناخت دینشان در همه ساحتهای اندیشه و عمل و معارف و احکام، نخست به سراغ قرآن روند؛ کجفهمی و سطحینگری آسیبهای ویرانگری را توسط اهل حدیث در اهلسنّت و اخباریها در میان شیعیان، پدید آورده است. گرچه با منطق قوی و همت عالی اصولی بزرگ و فقیه محقق آیتالله وحید بهبهانی (قدسسره) و شاگردان برجسته او در ظاهر بساط اخباریگری برچیده شده است؛ ولی اگر دقت شود، رگههای موثر اخباریگری هم در عرصه معارف؛ یعنی عقائد و اخلاق و آداب اسلامی و هم در عرصه احکام، همچنان زنده و فعال است. هنوز «احتیاطهای» حرجزا به قدری زیاد است که «شریعت سهله و سمحه» به شریعت سخت و دشوار بدل شده است! هنوز ظواهر دست و پا گیر بیدلیل و حجت شرعی؛ مسلّم و قطعی مینماید و دینداری را دشوار میکند. همچنین فقه قرآنی، آسیب ظنون غیر معتبر و سستی که در فقه اهلسنّت رایج است را هم به حاشیه میراند.
معیار ثبات و تغیر احکام
اگر فقه قرآنی برجسته گردد، با توجه به اینکه «سنّت» مبین قرآن است، چه بسا بسیاری از آنچه در سنّت آمده است، بیان مصادیق موضوع کلیای باشد که حکم آن در آیات فقهی قرآن آمده است؛ مانند حکم حرمت موضوع قمار که در قرآن به صراحت بیان شده و ثابت و دائمی است و مشمول «حلال محمد(ص) حلال ابداً الی یومالقیامه»؛ اما حرام بودن شطرنج، آیا حکم یک موضوع کلی و ثابت ولا یتغیر است که در سنّت حکم به حرمت آن شده است؟ یا اینکه چون در آن اعصار و احصار با شطرنج قمار میکردهاند، معصومین(ع) بازی با آن را حرام کردهاند؟ اگر گفته شود، درحالی که به جامعیت و جاودانگی شریعت خاتمالانبیاء(ص) ایمان داریم و پایبندی به حلال و حرام محمدی را ضامن امنیت و سعادت دارین خود میدانیم؛ ولی تمام حرف و حدیث در این است که احکام ثابت محمدی کدام است و احکام موقت و زمانمند کدام، چه باید پاسخ داد؟ به واقع تشخیص «ثابت و متغیر» در احکام اسلامی به دشواری تشخیص «حادث و قدیم» در حکمت و عرفان و ربط حادث به قدیم میباشد و سختی در این تشبیه و تنظیر سختی به گزافه گفته نشده است.
فقه قرآنی یعنی فقیه براساس احکام قرآن، هم اساس و سرچشمه را از یاد نبرد و هم متوجه باشد تا در دالان ادوار گذشته نماند و پس از گذشت قرون و اعصار برای موضوعات گذشته و مناسبات از میان رفته فتوی ندهد که چنین فقه و فتوائی، غیر پویا و غیر پاسخگو به پرسشهای زمانه و اهل زمانه او خواهد بود. فقها و مدرسههای فقهی نباید بریده از موضوعات و مناسبات عصر خود، زندگی انسانهای گذشته را برای امروز باز آفرینی کنند و برای آن فتوی صادر کنند. البته فقهای گذشته و سلف صالح و آثار و میراث فاخر آنها بیاغراق به معجزه اشبه است، ولی باید توجه داشت که فقه آنها برای «موضوعات و مناسبات» و «احتیاجات» زمانه خودشان بوده است؛ فقیه امروز و این عصر و البته هر عصر، باید به سراغ کتاب و سنت و عقل برود و برای موضوعات و مسائل و پرسشها و نیازهای انسانهای زمانه خود فقه و فتوی داشته باشد.
اگر معارف شیعه با تفسیر «المیزان» حیاتی مجدد یافت، چیزی از ارزش تفسیر ارزشمند «مجمعالبیان» کاسته نشده، زیرا آن تفسیر کارکرد خود را داشته و هنوز هم میشود و باید به آن مراجعه کرد، ولی نباید در گذشته گیر کرد. در دیگر بخشهای معارف و احکام اسلامی هم باید تازه شد و باید نواندیشی روشمند و در همان حال دغدغهمند داشت و این نیست مگر همان که امام خمینی(ره) بدان فراخواندند؛ یعنی «اجتهاد جواهری ولی پویا» و توجه به تحولات و تطورات زندگی که لزوماً موضوعات جدید به وجود میآورد. امید اینکه فقه پیروان اهلبیت بلکه همه اهل قبله و پیروان قرآن هر روز قرآنیتر گردد و تعالیم قرآن هرچه بیشتر و روز افزون در عمق جانهایشان و گستره جامعه آنها «حضور» داشته باشد./ روزنامه جمهوری اسلامی