شبکه اجتهاد: اخیرا با اجرای یک حکم شلاق در اهواز برای جرم سرقت، بار دیگر توجهات بسیاری از مخاطبان در داخل و خارج کشور به موضوع اجرای مجازتهای بدنی در معرض دید عموم جامعه جلب شد و تحلیل و تفسیرهای مختلفی ارائه گردید.
آنها که صرفا بر اساس موازین بین المللی داوری میکنند طبیعتا نگاه منفی را منعکس کردند چرا که در موازین بین المللی، مجازاتهای بدنی از جمله شلاق یا قطع عضو به کلی پذیرفته نیست و رد میشود.
اما آنها که بر اساس موازین دینی در این مورد تحلیل و تفسیر ارائه میکنند برخی کما فی السابق از آن استقبال و همین روش را بازدارنده دانسته و تاکید ورزیدند که اگر حدود و سایر مجازاتهای تعزیری شرعی قاطع و سریع اجرایی شوند مانع بروز بسیاری از جرایم میشوند.
در مقابل، گروه دیگری بر این باورند که هم بر اساس موازین شرعی اجازه نداریم که علنی بودن اجرای حدود و سایر مجازاتها را توسعه دهیم و اصل در موازین اسلامی عدم اجرا در مرعی و منظر عمومی است و هم تجربه سالها اجرای مجازاتها در کشور ما و برخی از دیگر مناطق جهان نشان داده که استدلال بازدارندگی این مجازاتها در جهان کنونی خیلی پشتوانهای ندارد و بر اساس مستندات عینی، قابل بحث است و نهایتا اینکه میتوان مجازاتهای شرعی را با توجه به روشمندی فقهی متقن، مورد برخی اصلاحات و تبدیل به مجازاهای دیگر نمود تا اثربخشی بیشتری در زمانه کنونی داشته باشد.
برای آنکه خوانندگان ارجمند دسترسی راحتتری به مطالعات مزبور داشته باشند، در چارچوب مباحث نظری فوق الذکر، نمونهای از پژوهشهای جدید انجام شده در مراکز دینی کشور که اخیرا در یک مجله معتبر فقهی نشر یافته است، بدون هرگونه داوری محتوایی تقدیم میشود. عنوان این اثر «اجرای علنی حدود در فقه و قانون» میباشد. محقق در این پژوهش بر محدود سازی هر چه بیشتر اجرای مجازات شرعی در مرعی و منظر عموم مردم در زمانه کنونی تاکید و استدلالهای فقهی و قانونی بر تائید این گزاره ارائه کرده است.
شایان ذکر است که موضوع اجرای مجازاتهای شرعی در معرض دید عموم مردم در زمانه کنونی، نه تنها از زاویه علوم اسلامی بلکه از نگاه سایر علوم مرتبط از جمله روانشناسی، جامعه شناسی، مطالعات فرهنگی، گرایشهای مختلف حقوق نیز قابل بررسی است و چنانچه اهل فن مطلع هستند متخصصان این رشتهها تاکنون بارها نظرات خود را ارائه کرده اند.
دانلود متن مقاله اسماعیل آقابابائى بنى با عنوان «اجرای علنی حدود از نظرِ فقه و قانون» در فصلنامه فقه