اجلاس دو روزه سازمان همکاری اسلامی با محوریت مسئله جنگ افغانستان سهشنبه (۱۹ تیر/ ۱۰ جولای) بدون حضور جمهوری اسلامی ایران در عربستان آغاز شد و قرار است روز چهارشنبه در شهر مکه مکرمه به کارخود پایان میدهد.
به گزارش شبکه اجتهاد، در این نشست که با عنوان «سازش در اسلام، نقش علما در صلح و ثبات افغانستان» در شهر جده در حال برگزاریست، حدود صد شخصیت از ۳۷ کشور اسلامی عضو سازمان همکاری اسلامی و بدون هیچ نمایندهای از ایران در این نشست حضور دارند.
اکرم خپلواک، رئیس دبیرخانه شورای عالی صلح افغانستان در گفتوگو با خبرنگاران در جده با بیان اینکه بخش عمده سازماندهی این نشست را دولت افغانستان بر عهده دارد، گفته است که این روحانیان نه بهعنوان نمایندۀ کشورشان، بلکه به خاطر تاثیرگذاری و شهرتشان به این نشست دعوت شدهاند.
رئیس دبیرخانه شورای عالی صلح افغانستان درباره اهمیت این نشست گفت: نخستین بار است که سازمان همکاری اسلامی چنین نشستی را در مورد یک کشور اسلامی برگزار میکند.
قرار است در اعلامیه پایانی نشست امروز که از سوی مولوی قیامالدین کشاف، رئیس شورای سراسری علمای افغانستان ارائه خواهد شد، از روحانیان جهان اسلام خواسته شود که بهصورت جدی در مسئله جنگ افغانستان ورود کنند. این نشست همچنین خواستار تعیین هیئتی از سوی کشورهای اسلامی برای گفتوگو با طالبان میشود.
واکنش طالبان افغانستان
طالبان در واکنش به برگزاری این نشست، با انتشار بیانیهای ضمن رد هرگونه اتهام «تروریستی» علیه این گروه، جنگ در افغانستان را علیه «اشغال آمریکا» عنوان کرده و تاکید کرده است که این جنگ بههیچوجه «بینالافغانی» و بین مسلمانان نیست.
طالبان در بیانیۀ خود با یادآوری حمایتهای سازمان همکاری اسلامی و عربستان سعودی از ملت افغان در دوران جنگ با شوروی سابق، از این سازمان و نیز از علما و مسئولین عربستان خواسته است که در «مقابله با اشغال افغانستان توسط آمریکا» نیز در کنار «مردم ستمدیده» افغانستان باشند.
طالبان در این بیانیه تصریح کردهاند: «هر کسی که تلاش کند برای جلب رضایت آمریکا و همپیمانانش احکام دینی را باطل اعلام کند، در واقع به تداوم اشغال آمریکا در افغانستان کمک کرده است.»
لازم به ذکر است، این اجلاس نشان میدهد که صحنه جنگ و صلح افغانستان و جنگ فتواهای مذهبی بر سر آن، عرصه تقابل اسلام امریکایی و اسلام طالبانی است. اسلام امریکایی این است که حضور نیروهای خارجی در افغانستان را نادیده میگیرد و در باره دیدگاههای دین و دستورات اسلام در این خصوص، سکوت میکند و بر فتاوی فقهی عقد قراردادهای استراتژیک و امنیتی میان کشورهای مسلمان و قدرتهای استعماری خارجی چشم پوشی میکند؛ اما از آنسو، سعی میکند به طور یکجانبه مشروعیت جنگ گروههای تروریستی با دولت و نیروهای خارجی را از نظر دینی، زیر سؤال ببرد و به چالش بکشد.
بدیهی است که در برابر چنین تلاشی، طالبان نیز استدلال میکنند که علمایی که در این گونه نشستها اشتراک میکنند، ابتدا باید تکلیف دینی حضور و سلطه نیروهای بیگانه در سرزمینهای اسلامی را مشخص کنند و سپس در مورد حرمت یا مشروعیت جنگ علیه آنها فتوا صادر کنند.
در این میان، از نظر کارشناسان مسایل دینی، هیچ اهمیتی ندارد که آیا علمای دینی دهها کشورها مسلمان درست میگویند یا استدلال طالبان در برابر تصمیمهای آنها درست است؛ بلکه مسأله اصلی این است که هردو طرف، از اسلام و دستورات دینی، به صورت گزینشی و ابزاری استفاده میکنند. یکی با افراط و دیگری با تفریط.
در این میان، آنچه بی اثر و بلااستفاده میماند جوهره اصلی دین و آموزههای اصیل اسلامی در زمینه جنگ و صلح است. دینی که نه در آن، «جهاد» به مفهومی که طالبان و دیگر گروههای شورشی و تروریستی از آن، اراده میکنند، مبنا و مشروعیت و مجوز دارد و نه حضور لجام گسیخته و بی حساب و کتاب نیروهای خارجی و بیگانه در سرزمینهای اسلامی. دینی که نه در آن، حملات انتحاری و کشتار مردم بی گناه ملکی و قتل عام فاجعه بار و بی رحمانه نیروهای امنیتی مسلمان و معتقد به آیین آخرین پیامبر(ص) مجاز و مشروع است و نه عقد قراردادهای یکجانبه و پیمانهای تحمیلی با قدرتهای جهانخوار خارجی که نتیجه آن، مصونیت و امنیت نیروهای آنان در قبال هرگونه جرم و جنایت و قانون شکنی و تجاوز و کشتار و خون ریزی در سرزمینهای اسلامی باشد.