شبکه اجتهاد: پدیده پیاده روی زیارت اربعین از آغاز تا فرجام آن، پدیده ای چند وجهی با سویههای در هم تنیده است و نمیتوان آن را صرفا یک پدیده ساده و تک بعدی دانست، بلکه اربعین را میتوان در یک نگاه کامل و جامع، تجلی روح توحید و یکتاپرستی، تبلور قرآن و بازتاب آموزه امامت در عینیت جامعه اسلامی دانست و از اینرو گزاف نیست که ما اربعین را اربعین قرآن و بعثت، معرفت و اندیشه، جهاد و قیام، بصیرت و ایستادگی، آزادگی و وارستگی و اربعین اسارت نفس و تزکیه از هوای نفس بدانیم. از اینرو اربعین را نباید مانند یک پدیده تاریخی محدود و محصور در قرن نخست هجری در نظر داشته باشیم، بلکه اربعین را میتوان اربعین رها از قید زمان و تاریخ و رهایی از هرگونه نگاه انحصاری و محدود دانست.
از مهم ترین سویههای زیارت اربعین حسینی، سویه انقلاب و اعتراض، تغییر مطلوب و تحول اعتقادی زائر و اجتماع اربعینی است که میتواند پیاده روی اربعین را از یک سلوک فردی به یک جریان اجتماعی پویا و اثر گذار در سطح اجتماعی تبدیل کند و زائر اربعین بایستی از فرد گروی عبور و به جریان اربعینی برسد.
زمینههای تفسیر اربعین حسینی به اربعین انقلاب و اعتراض در متون و نصوص زیارت اربعین وجود دارد لذا همواره حاکمان جریان جور و طاغوت از این هراس دارند که اربعین به یک ظرف انقلاب علیه جور و ستم و حاکمان جور و فساد تبدیل شود. در گستره تاریخی میبینیم که چگونه امویان و عباسیان از برآمدن یاد، نام، نمادها و شعائر امام حسین(ع) ترس داشتند و محدودیتهایی را برای زیارت مزار شریف آن حضرت ایجاد کردند و در مقابل اهل بیت(ع) همواره در نام، یاد و تعظیم زیارت حسین(ع) تأکید داشتند، اما با توجه به ظرفیت ناپیدا و بیکران زیارت امام حسین(ع)، این زیارت با محدودیتها و رنجها مواجه است.
بنابر این اربعین در یک تحلیل سیاسی زمانی برای برای نشان دادن زبان اعتراض علیه همه بنیادها و نمادهای ظلم و شرک است، و زائران اربعین بایستی با این روح انقلابی و حماسی این پدیده انس بگیرند لذا زیارت اربعین این صرفا محدود به سوگ و عزاداری، پیاده روی و خواندن متن زیارت اربعین نیست بلکه اربعین، اربعین معرفت و بصیرت، حماسه و انقلاب، اعتراض و احتجاج نیز هست علیه هر آنچه که به عنوان فسق و جور در جامعه انسانی و در سطح جهانی است ظهور و بروز پیدا کند.
متولیان امر اربعین بایستی نسبت به شعارها، محتواها، نمادها و کاربردهای اربعینی اهتمام لازم را داشته باشند. به نظر میرسد که هنوز ورود جدی به حوزه محتوایی اربعین نکردهایم، زیرا شاهد هستیم که سطح المانها و شعارهای اربعینی هنوز با آن اربعین مطلوب و تراز فاصله دارد، لذا پیشنهاد جدی ما این است که در کنار توجه به مدیریت اجرایی، رفاهی و فرایندهای برگزاری اربعین متولیان امر اربعین به این مهم توجه داشته باشند.
اربعین حسینی نماد تضاد و تقابلهایی مانند تضاد و تقابل حق و باطل، تقابل اسلام و شرک، تقابل توحید و کفر و تقابل حسینیان و یزیدیان تاریخ بوده و هست و به نوعی فرصتی برای اندیشیدن درباره چرایی پدیداری این تضادها و تقابلهاست.
از اینرو امید است که ما در اربعین این جلوههای تضادها و تقابلها را ببینیم و استشمام کنیم. در حقیقت به دلیل ظرفیتهای عمیقی که در اربعین نهفته است بایستی مورد مطالعه و واکاوی عمیق نخبگان حوزه و دانشگاه قرار گیرد. بدون شک تبیین علمی و روشمند پدیده اربعین از مصادیق احیای امر اهل بیت(ع) است و در این مهم شکی نیست که زیارت اربعین جزء امر اهل بیت(ع) و جزء لاینفک فرهنگ آن بزرگواران است.