امروز معضل جامعه جهانی اسلام عدم تفاهم در عرصه سیاست، اقتصاد، فرهنگ، تمدن و توسعه است؛ یعنی تقریب ما تاکنون با رویکرد تاریخی و اشتراکگیری از گزارهها و اندیشههای تاریخی شکل گرفته است. در صورتی که تقریب و اخوت اسلامی که حضرت امام(ره) بیان کردند اخوت تمدنی است؛ یعنی در جامعه متکثرالمذاهب مسلمانان با جهتنما و غایات تمدن امروز و نوین ایجاد همگرایی کنیم. این مسئله فضا را بسیار تغییر خواهد داد.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی، عضو هیئت علمی و مشاور عالی رئیس دانشگاه جامعهالمصطفی(ص) العالمیه، به ارائه توضیحاتی درباره وحدت در جوامع اسلامی پرداخت و در پاسخ به این سؤال که مفهوم عینی وحدت در دنیای معاصر چیست و چه اتفاقی باید رخ دهد تا وحدت به معنای عینی به وجود آید؟ بیان کرد: برای عینت بخشیدن و ایجاد وحدت و همگرایی واقعی در جامعه اسلامی باید این جامعه و جوامع اسلامی، وضعیت کنونی فرهنگی، تمدنی و اجتماعی آنها را با دقت رصد کنیم و بشناسیم. در نتیجه پیشفرض و پیششرط تحقق میدانی همگرایی اسلامی شناخت همگرایی و رصد اوضاع جهان اسلام است و این دقیقاً یکی از آن نقاط آسیبدیده و ضعف پروژه وحدت است.
وی در ادامه تصریح کرد: بسیاری از ابعاد وحدت و تقریب اسلامی نه مبتنی بر واقعیات و عینتهای جامعه جهانی، بلکه مبتنی بر تحقیقات کتابخانهای و اشتراک بین مذاهب است که این نیز پاسخگو نیست. اینکه نقاط مشترک مذهب فقهی شافعی یا حنفی را با مذهب جعفری از کتابهای فقهی ــ کلامی استنباط کنیم و آن را گام مهمی در تقریب تلقی کنیم، تصور دقیقی نیست.
میرزایی در پاسخ به چرایی این مسئله بیان کرد: اساساً مطالب مطرح شده در تاریخ فقه مذاهب و در تاریخ کلام مذاهب ناظر و معطوف به عینیتهای روز جهان اسلام نیست که تقریب یا عدم تقریب و همگرایی یا واگرایی در آنها اثر مستقیمی بر وضعیت جامعه بگذارد.
تزریق رویکردهای تمدنی به جهان اسلام
مدیر عامل اسبق خانه کتاب ایران در ادامه چنین گفت: امروز معضل جامعه جهانی اسلام عدم تفاهم در عرصه سیاست، اقتصاد، فرهنگ، تمدن و توسعه است؛ یعنی تقریب ما تاکنون با رویکرد تاریخی و اشتراکگیری از گزارهها و اندیشههای تاریخی شکل گرفته است. در صورتی که تقریب و اخوت اسلامی که حضرت امام(ره) بیان کردند اخوت تمدنی است؛ یعنی در جامعه متکثرالمذاهب مسلمانان با جهتنما و غایات تمدن امروز و نوین ایجاد همگرایی کنیم. این مسئله فضا را بسیار تغییر خواهد داد. در نتیجه ضمن تأکید بر اینکه از فقدان یا ضعف عینیت اجتماعی در پروژههای تحقیق رنج میبریم، پیشنهاد بنده ایجاد یا تزریق رویکردهای تمدنی، اجتماعی و سیاسی معاصر به بدنه جهان اسلام است.
رایزن اسبق فرهنگی ایران در لبنان در پاسخ به اینکه علت این اشکال چیست بیان کرد: به نظرم علت نبود الگو و گفتمان تمدنی مشترک در بین مسلمانان است؛ برای نمونه فکر کنید که پنج برادر عضو یک خانواده هستند اما رویکردهای مختلفی داشته و پروژه مشترکی ندارند و مدام به اینها القا میکنیم که شما اختلاف دارید. باید این مسئله را رفع کنیم. اگر این اختلافستیزی معطوف به وجود طرح مشترکی بین آنها نباشد مشکلات را زیادتر میکند.
وی افزود: یعنی شرایط مسلمانان با فراخوانهای تقریبالمذاهبی بیشتر شده است. بنده در کشورهای تونس و الجزایر حضور داشتهام و تقریباً تمام عربها و مسلمانان میگویند که قبل از شما و انقلاب ایران و طرحهای وحدت نمیدانستیم شیعه و سنی چه فرقی با یکدیگر دارند و اکنون میفهمیم که فرق اینها چقدر زیاد است. در حالی که به آنها میگویم همان روال قبلی درست بود. شما قبلاً جعفری را نیز مانند شافعی میدیدید و میگفتید اینها نیز مسلمان هستند.
نگاه ایجابی در تحقق وحدت
میرزایی تأکید کرد: امروز باید با نگاهی ایجابی به سمت تحقق وحدت برویم نه با نگاه سلبی. نگوییم وحدت نداریم و باید وحدت درست کنیم و الگوسازی تمدنی برای مسلمانان داشته باشیم. میخواهیم این ۲ میلیارد مسلمان نه نهادهای دینی قاهره، ریاض، مدینه، قم و نجف، بلکه این ۲ میلیارد که تشکیلدهنده امت مسلمان هستند پیشرفت کنند؛ در حالی که در عرصه فرهنگ، عرصههای نرم و سخت و در تصمیمسازی بینالمللی و نهادهای جهانی و در مسائل مختلف شاخصهای توسعهای آنها بسیار افت کرده و پایین است.
وی با بیان اینکه برای ۲ میلیارد مسلمان در اتاق فکرهای کلان استراتژیک قدرتهای استعماری، استکباری و نهادهای بینالمللی تصمیمسازی میشود، گفت: نگاه ایجابی اقتضای همگرایی و همبستگی متفاوتی دارد؛ یعنی برای اینکه اختلاف داریم با یکدیگر میجنگیم و به دنبال وحدت نیستیم؛ وحدت وقتی است که میگوییم منِ شیعی با شمایی که سنی هستید هر دو به دنبال آزادسازی فلسطین هستیم، یعنی مسئله کنونی ما عایشه و صحابه نیست. آقای سنی اگر از دو شیعی نادان صدایی شنیدی که این کار کردند یا مثلاً من در جایگاه شیعی رفتارهای وهابیت را دیدم، اینها نباید باعث شود پروژه وحدت را در قامت چنین عملیاتهای ایذایی بنویسیم و تمرین کنیم. باید قامت طرح تمدنی همراه رویکردهای استعمارستیزانه باشد.
باید قامت طرح تمدنی همراه رویکردهای استعمارستیزانه باشد
میرزایی گفت: شیعیان و سنیها و غیرشیعیان و حتی سکولارها و … و به یک معنا تمام اعضای این امت مسلمان و عرب باید برای تحقق وضعیت جدید تمدنی اقدام کنند و چون موانعی برای بسیاری از این اینها داریم میتوانیم به صورت مشترک کار کنیم؛ مثلاً بنده در پروژه وحدت وحدت علمی جهان اسلام را طرح کردهام و اکنون نیز به عنوان کانونیترین پیشنهاد همان را عرض میکنم.
وی با بیان اینکه در حال حاضر جای پروژه وحدت علمی جهان اسلام خالی است، تصریح کرد: منابعی داریم که همان قرآن کریم و سیره پیامبر(ص) با خوانشهای مذاهب به صورت مختلف است؛ یعنی قرآن با تفسیر شیعی یا سنی را داریم و قرآن منبع همه ماست. همه در آن میتوانیم اجتهاد کنیم. سیره و سنت را داریم و میتوانیم به این ۲ میلیارد مسلمان بگوییم که شما باید یک قانون اساسی دانشبنیان در حوزه جامعهشناسی، اقتصاد، فرهنگ و تمدن داشته باشید اما این را نداریم. باید این کار را انجام بدهیم؛ یعنی بیاییم دیپلماسی علمی و همگرایی دانشبنیان بین مسلمانان برای تحقق تمدن ایجاد کنیم که این هم نوعی وحدت است.
میرزایی اظهار کرد: وحدت این نیست که بیاییم با مذاهب تاریخی فقه و کلام نقاط مشترک را جمع کنیم، بلکه وحدت تمدنی و وحدت علمی که عامل رشد و توسعه دانش در جهان اسلام شود و همچنین وحدت سیاسی و اجتماعی را که مفهوم امت مخرج مشترک تمام مذاهب باشد پیگیری کنیم؛ یعنی شیعی و سنی به مصالح امت ملتزم باشند، اما اینجا مسئله اصلی و کانونی شیعی نیست؛ چنانکه سنی هم نیست. اینجا مسئله اصلی امت و منافع استراتژیک امت است.
گفتمانسازی به جای الگوهای سنتی تقریبی
عضو هیئت علمی و مشاور عالی رئیس دانشگاه جامعهالمصطفی(ص) العالمیه در ادامه افزود: میتوانیم به طور مشترک فقه پشتیبان و تأمینکننده تمدن ایجاد کنیم؛ منِ قمی با یک الازهری و با یک زیدی و عربستانی و حتی سلفیت میتوانیم با یکدیگر تعاملی کنیم که نتیجه شعاری تقریبی نباشد، بلکه خروجی ما به تعبیر مقام معظم رهبری دکترین و گفتمان باشد؛ بحث جریانسازی و گفتمانسازی را مطرح کنیم که بسیار هم خوب جواب میدهد. چون در الگوهای سنتی تقریبی متأسفانه بازیگر اصلی کارهای تقریب سنتی فقط روحانیون و عالمان دینی مذاهب هستند. به طور طبیعی منابع تحقیق تقریب هم منابع دینی و اخبار آحاد و منابع تاریخی است.
وی بیان کرد: ولی در دو رویکرد تمدنی و توسعه و پیشرفت به دنبال الگوی توسعه تمدن و پیشرفت جهان اسلام هستیم. متأسفانه چون این الگو را در جهان اسلام با مقیاس جهان اسلامی نداریم رویکردها ملی میشوند. یعنی ایرانیها در حال حاضر به صورت جدی به دنبال طرح پیشرفت و توسعه رشد و پیشرفت ایرانی ـ اسلامی هستند و سؤال اصلی اینجاست که آیا با پروژه وحدت و همگرایی تمدنی پروژه علمی ــ تمدنی در جهان اسلام و یا با پروژه امت ـ تمدن نمیتوانیم جناحهای فکری و جناحهای اجتهادی مسلمانان را حول پروژههای عینیتگرا جمع کنیم؟ قطعاً میتوانیم اما شرط آن این است که این پروژه تقریب از محدودنگری یا تنگنظری ایدئولوژیکی مذهبگرا خلاص شود و یک فضای پهنه تمدنی اسلامی ـ جهانی غایت همه مذاهب ما باشد و به مذاهب به عنوان خوانشها و تفسیرهای مختلف از قرآن و سنت نگاه کنیم.
میرزایی در ادامه تصریح کرد: رویکرد امت ـ تمدن تمام پروژه تقریب را در منابع، طرحها، سیاستها، خط مشیها در عناصر و منابع انسانی شرکتکننده دستخوش تحول میکند. اکنون باید مرحله جدید طرح همگرایی مسلمانان جهان را در بستر تاریخی چالشهایی که قدرتهای جهانی ایجاد میکنند، اجرایی کنیم و در این بستر و زمینه تاریخی مشق تقریب را بنویسیم.
مواجهه با چالشهای نرم
وی در ادامه افزود: در چالشهای نرم امروز با جنگ جهانی واقعی نرم و فرهنگی دست و پنجه نرم میکنیم، اما ادبیات مشترکی برای دفاع کیان امروز تشیع در معرض خطر نیست. تسنن در معرض خطر نیست. امروز اساس اندیشه اسلامی و اساس ظرفیتها و قدرتهای تمدنساز، انسانساز، جامعهساز و عدالتساز با خطر مواجه است؛ یعنی تحققبخش مبانی ارزشها، هنجارها، اخلاقیات، اعتدال، میانهروی، پیشرفت و این قبیل مسائل در حکم بزرگترین ظرفیتهای مبتنی بر حکمت، عقلانیت و معنویت اسلامی در معرض تهدید قرار گرفته و باید پروژههای تقریب را برای مبارزه و مواجهه با این چالشها در نظر بگیریم.
میرزایی بیان کرد: سؤال این است که آیا میتوانیم مذهبی را از مذاهب استثنا کنیم و بگوییم این مذهب برای شکلگیری همگرایی و همافزایی فکری با مذاهب دیگر ظرفیت ندارد؟ واقعاً چنین مذهبی را نمیشناسم. به نظر من همه مذاهب حتی مذهب حنبلی، شافعی، حنفی و مالکی میتوانند سرمایههای جهان اسلام برای تفسیر، تاریخ، حدیث و … تلقی شوند. شرط آن این است که مرجعیت و حاکمیت خاصی نداشته باشیم و بگوییم مرجعیت و حاکمیت از نظر اسلام قرآن است و باید حاکم قرآن باشد. مرجعیت قرآنی را وقتی همه مسلمانان بپذیرند، دیگر اگر با این مرجعیت نقد کردم کسی به این نقد اعتراضی نکند. مرجعیت گفتمان و گفتوگوی بین جناحهای جریانهای جهان اسلام مرجعیت مشترک قرآن باشد نه اینکه مذاهب خودشان را در مقام مرجعیت گفتوگو و داد و ستد فکری تلقی کنند. پس، این مرحله حساس کنونی را باید با بازنگری در سازهها و ساختارهای سنتی تقریب سپری کنیم.
میرزایی گفت: قبل از انقلاب اسلامی پروژه تقریبی آیتالله بروجردی نیز همین مدل کنونی انجام میشد؛ آن پروژه تقریب بین قم و الازهر یعنی بین آیتالله بروجردی و مرحوم شلتوت بود که توجیه تاریخی و عقلانی داشت اما آیا آن مدل تقریب سنتی، آئینگرا و مذهبگرا در عصر امام خمینی(ره) و در دوره تمدنسازی و تمدن نوین اسلامی پاسخگو است؟ به نظر من خیر. باید در این پروژه بازنگری کنیم تا در عینیتها و میدان جهان اسلام ظرفیتهای تمدنی مسلمانان در صورت همافزا و انضمامی به سمت تحقق اهداف پیش برود.
ابرچالشهای فراملی جمهوری اسلامی
میرزایی در ادامه به بیان نکاتی مهم درباره تقریب گفت: نکتههایی که در باب تقریب هست بسیار گسترده است. یعنی واقعاً نکاتی هستند که نیاز به تفهیم دارند و فقط تلاش میکنم به یک یا دو نکته راهبردی اشاره کنم. یک نکته این است که مطمئن باشید امروز جنس ابَرچالشها علیه جمهوری اسلامی فراملی و جهانی و منطقهای است. مبارزه با این ابَرچالشهای علیه نظام ما به جز با رویکرد همگرا، انضمامی و پیوستگی ظرفیتهای مسلمانان در عرصههای عینی به جز اینها امکان ندارد؛ یعنی امروز مسئله همگرای تمدنی پرهیز از ورود به بحثهای تاریخی به صورت ضرورتی وجودی و امنیتی برای تجربه انقلاب اسلامی تلقی شود. بدون وجود حمایت امت اسلامی آسیبپذیریم.
عضو هیئت علمی و مشاور عالی رئیس دانشگاه جامعهالمصطفی(ص) العالمیه تصریح کرد: یعنی اگر همین طور در این فضای عجیب و غریب ایرانهراسانه و شیعههراسانه ادامه بدهیم و طعمه تمام جریانهای رسانهای در جهان اسلام باشیم، آسیبپذیر میشویم؛ لذا مسئله تقریب گامی برای تحقق تمدن است. با رویکردهای مذهبی و خاص گروهگرایانه، طائفهای و قومی نمیشود چترهای بزرگ جهانی درست کرد و امروز مسیر دولت ـ ملت یا مسیر پروژه تمدن امت را پیش رو داریم. شما نمیتوانید نوع سومی را اختراع کنید. از نظر ما امروز سرنوشت پروژه دولت ـ ملت بستگی به معادلات جهانی و منطقهای دارد؛ یعنی دولتی نمیتواند بگوید که من داخل مرزهایم هستم و افق ۵۰ ساله برای خودم مینویسم.
مرجعیت تمدنی برای تعامل بین مذاهب
وی در ادامه ابراز کرد: امروز جهان اسلام باید حامی اصلی پروژههای بینالمللی و جهانی جمهوری اسلامی تلقی شود. در داخل نیز تا این لحظه چتر تمدنی یا مرجعیت تمدنی برای تعامل بین مذاهب نداریم. نیاز داریم که از رویکرد مذهبگرا که متأسفانه در کشور ما ترویج و تثبیت میشود دست برداریم و به اهل بیت(ع) به عنوان مذهب نگاه نکنیم. اهل بیت(ع) مرجعیت مشروعیتبخش تفسیر اسلام هستند و مذهب مقوله ثانوی است. باید به حاکمیت سهگانه قرآن، سنت و اهل بیت(ع) بپردازیم و به نظر من جهان اسلام پذیرای آنهاست.
میرزایی در پایان به ایکنا گفت: هیچ مذهبی از مذاهب قائل به مبارزه یا مواجهه با اهل بیت(ع) نیست، بلکه قائل به مواجهه با شیعیان هستند، ولی برای اهل بیت(ع) این محدودیت را نداریم؛ یعنی میتوانیم نرمافزار تشیع را در کثرت غیرمذهبی مثل کثرت علوم انسانی و کثرت نظامسازی تمدنی به جهان اسلام ارائه کنیم.