حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین دستپروری، عالم مردمی و از شاگردان مرحوم آیتالله میرزا علی فلسفی، پس سالها تبلیغ و تدریس اخلاق و معارف اسلامی برای طلاب و دانشجویان و عموم مردم، در روز جمعه ۱۲ اسفند ۱۴۰۱ دار فانی را وداع گفت.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، در ایام پرفیض و نورانی ماه شعبان، عالم ربانی، خطیب گرانقدر، استاد اخلاق و معارف اهلالبیت (ع) حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین دستپروری در سن ۷۲ سالگی به دیدار حق شتافت.
ضمن تسلیت درگذشت این عالم مجاهد، به عموم مؤمنان و علاقمندان، به اطلاع میرساند پیکر آن خطیب فرزانه، امروز جمعه ۱۲ اسفند رأس ساعت ۱۵:۳۰ در حرم مطهر رضوی، صحن کوثر تشییع میگردد و در جوار آن امام رئوف به خاک سپرده میشود.
«شبکه اجتهاد» فقدان آن واعظ پرتلاش و روحانی مردمی را به پیشگاه مقدس امام عصر ارواحنافداه، جامعه روحانیت و حوزویان، علاقهمندان و ارادتمندان و خصوصا خاندان محترم آن مرحوم تسلیت عرض نموده و از درگاه حضرت حق علو درجات را برای روح پاکش مسألت مینماید.
لازم به ذکر است، مراسم ختم این عالم جلیلالقدر، روز شنبه ۱۳ اسفندماه، از ساعت ۱۵ الی ۱۷ در تکیه علی اکبریها واقع در کاشانی ۱۲، نبش رضوان ۴ برگزار خواهد شد.
زیست نامه حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین دست پروری(ره)
حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین دستپروری در سال ۱۳۲۹ در حسین آباد گرمسار ـ روستایی در مجاورت گرمسار که اکنون به شهر پیوسته است ـ به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را به عنوان دانشآموزی ممتاز در گرمسار سپری کرد. سپس برای تحصیل در رشته الکترونیک وابسته به دانشکده نیروی هوایی به تهران عزیمت کرد. تحصیل در این دانشکده برای او امکان تأمین مخارج تحصیل را میداد. وی در آن دانشکده به عنوان یکی از ممتازان تحصیلی برای تکمیل دورههای آموزش زبان انگلیسی و مهارتهای فنی به آمریکا اعزام شد.
استاد دست پروری یکی از تلخترین خاطراتش را زمان تحصیل در آن دانشکده و ایام کوتاه آموزشپذیری در آمریکا میداند؛ چه این که تحقیر ایرانیان و استعدادهای ایرانی توسط اساتید و گاهی همدورههای خارجی، برای او قابل تحمل نبود.
پس از اتمام تحصیلات در همان دانشکده به تدریس مشغول شد و به تناسب محل خدمت، لباس افسری به تن کرد. اما با وجود کتمان روحیات و فعالیتهای مذهبی و دیدگاههای انقلابی، فشارهای دانشکده و مسئولان وقت گاه و بیگاه او را از ادامه فعالیت باز میداشت. مدتی وی با رفت و آمد به هیئتات مذهبی و محافل معنوی ـ به ویژه جلسات سلوکی برخی از اساتید اخلاق ـ و پیگیری مطالعات عمیق مذهبی، خود را تسکین داد.
در همین ایام، روابط با روحانیت انقلابی آن روز و وکلای امام در تهران و گرمسار و به ویژه رفت و آمد به مشهد و دیدار با روحانیون فعال آن دیار، قوت یافت. گرچه مشاوران روحانی او، وی را به صبوری و حفظ سنگر و مراقیت از نیروهای مستعد آن دانشکده دعوت میکردند اما عاقبت، سبوی صبرش بشکست و در سال ۱۳۵۶ استعفا داد و به قول خود استاد ” از جرگه ظلمه خلاص شد”.
او در سال ۱۳۵۸ به مشهد آمد و تحصیلات حوزوی را آغاز کرد. طبعاً برای او که تجربه تحصیلات مهندسی منظم و فشرده را داشت، کندی تحصیل در آن روزگار ـ که میگفتند یک درس روزانه، کم و دو درس، زیاد است (!) ـ قابل تحمل نبود. این بود که با راهنمایی برخی از مدیران و اساتید حوزه، به صورت شبانهروزی و ظرف ۵ سال، دوره مقدمات و سطوح مقدماتی و عالی را با موفقیت به اتمام رساند. از جمله اساتید او در این مقطع، حضرات آیات سیبویه، مرتضوی، اشرفی شاهرودی و موسوی شاهرودی بودند.
در خلال این سالها، وی به صورت جدی وارد عرصه خدمت تبلیغی شد به ایراد سخنرانیهای مذهبی و بیان معارف اعتقادی و اخلاقی پرداخت و به سرعت مورد توجه محافل دانشجویی و طلبگی و نهادهای انقلابی قرار گرفت.
در مقطع خارج فقه و اصول، وی در حلقه درس استاد بلندآوازه مرحوم آیتالله حاج میرزا علی آقای فلسفی (ره) شرکت جست و از دروس اخلاقی آن بزرگوار در مسجد امام موسی بن جعفر (ع) و مسجد شهدا (بناها) نیز خوشهچینی کرد.
او ضمن فعالیتهای تبلیغی خود، هر از گاهی به دعوت علاقمندان در برخی از مساجد دانشکدههای مشهد و مساجد محلات، به اقامه نماز میپرداخت.
آشنایی وی با افکار و نظریههای استاد اندیشه و اخلاق مرحوم استاد شیخ علی صفایی حائری (ع.ص)، افقهایی تازه در تفسیر قرآن و هندسه اخلاقی اسلام به روی او گشود و حتی در سلوک معنوی و شخصی او نیز اثر گذاشت. استاد دست پروری در جایی گفته است که رهاشدن خود از تعلقات مقامات معنوی و روابط شیفتهوار با اساتید اخلاق و عرفان را مدیون استاد صفایی هستم.
بهرهمندی استاد دستپروری از نظریات و آرای مرحوم صفایی، طراوتی متفاوت به سخنان او داده است و بیشک فصل تازهای از ابلاغ و بلاغ دینی را توسط وی در محافل دانشگاهی و مجالس طلبگی رقم زد.
او تکلیف خود را به اختصاص بخشی از فرصتهای تبلیغی خود به تبیین معارف الهی و تفسیر آیات و روایات اخلاقی و اعتقادی در بیرون از مشهد میدانست و به ویژه در تهران خیل مشتاقان علوم الهی در مناطق مختلف را ـ از حرم حضرت عبدالعظیم و مجالس هیئت مؤتلفه و مسجد بلال گرفته تا محافل انس دانشگاهی ـ از معارف اهل بیت علیهم السلام سیراب میساخت.
استاد معتقد بود که جامعه امروز ما برای تکامل و تعادل مذهبی و انسجام اجتماعی به دو چیز سخت نیازمند است: حرکت بر محوریت فقاهت و مرجعیت ـ به ویژه تبعیت کامل از مقام معظم رهبری ـ ، و دیگر: احسان و ابراز مودت و حسن الفت و معاشرت با دیگر مؤمنان و اهل ولایت.
وی سرانجام پس از سالها تبلیغ و تدریس اخلاق و معارف اسلامی برای طلاب و دانشجویان و عموم مردم، در روز جمعه ۱۲ اسفند ۱۴۰۱ در سن ۷۲ سالگی دار فانی را وداع گفت.