شبکه اجتهاد: استخاره در سدههای اخیر مورد توجه شایان شیعیان بوده و توجه ویژه به آن، بهنوعی از اختصاصات مذهب امامیه به شمار میرود. محمدبن مسعود عیاشی از محدثان شیعه که احتمالا در نیمه اول قرن چهارم درگذشته است، اثری با عنوان «کتاب الاستخاره» نگاشته است (رجال النجاشی، ص۳۵۲؛ الفهرست للطوسی، ص۲۱۳) که به نظر میرسد اولین اثر مستقل در این باب باشد.
رضیالدین سیدبن طاووس از علمای قرن هفتم و استاد علامه حلی حدود هشت قرن پیش نخستین کتاب مفصل درباره استخاره را با عنوان «فتح الابواب بین ذوى الالباب و بین رب الارباب فى الاستخارات» تألیف کرد. ابنطاووس چندین بار به ابتکارى و بدون پیشینه بودن کتاب خود تصریح کرده است (فتح الابواب، ص۱۱۳). هرچند پیرامون استخاره تا قرن دهم و رساله فی الاستخاره اثر مغلوی وفائی (کشف الظنون، ۱/ ۸۴۴) اثری در منابع رایج در تراجم و کتابشناسی دیده نمیشود، ولی از آن پس تدریجاً آثار متنوعی نوشته شد؛ بهویژه حدود سی جلد کتاب در این موضوع به قلم علما حدفاصل قرن یازدهم تا چهاردهم تألیف گردید.
ژان شاردن؛ جهانگرد فرانسوی حدود سیصدسال پیش در سفرنامه خود اشاره میکند: «سادهترین و نخستین روش پیشگویى و تفأل در نظر ایرانیان که بسیار رایج است استفاده از قرآن مجید است که عمل بدان را استخاره مىگویند. از بعضى کتابها نیز بدین منظور سود مىجویند. استخاره به معنى رایزنى و مشورت کردن با خداست. ایرانیان هنگامى که براى کردن یا نکردن کارى دچار شک و تردید مىشوند به استخاره توسل مىجویند. بدین منظور به یکى از روحانیان رو مىآورند و از او مىطلبند برایشان استخاره بگیرد … مردم بر این اعتقادند روحانیانى که داراى مراتب علمى و دینى و معنوى بالاتر مىباشند چون در درگاه ذات پروردگار مقربترند استخارهشان به واقعیت نزدیکتر مىباشد.» (سفرنامه شاردن، ۳/ ۱۰۳۳).
در منابعی مانند کتاب حمدالله مستوفی به رواج استخاره در دوره قاجار اشاره شده است. سیدمحمد کمرهای؛ داماد عمه امام خمینی نیز فهرستی از استخارههای متعدد محمدعلی شاه را که در کتابی دیده، در کتاب «روزنامه خاطرات» آورده است. محمدعلی شاه از استخارههای میرزا ابوطالب زنجانی؛ فقیه مقیم پایتخت بهرههای فراوانی میگرفت. همچنین استخاره مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری برای اقامت در قم در پی دعوت علمای این شهر بسیار مشهور است.
اکنون حیدر حبالله؛ استاد خارج فقه و پژوهشگر مطرح لبنانی مقیم قم در مقاله مفصلی به نام «فقه الاستخاره» پس از بررسی ادله شرعی و عقلی، استخاره با عدد به وسیله تسبیح و سنگریزه را مطابق تمام مسالک در حجیت خبر واحد، به دلیل فقدان روایتی معتبر در این باب، ضعیف ارزیابی کرده است. همچنین درباره استخاره با قرآن به دو شیوه شمارش اوراق مصحف و شیوه امروزین که آیه اول از صفحه گشوده را میخوانند، معتقد است به طریق معتبر قابل اثبات نیست. افزون بر آن، درباره حکم استخاره با دو رقعه، سه رقعه و شش رقعه که برخی فقیهان متأخر امامیه تلقی به قبول کردهاند، اختلافاتی واقع شده است.
حبالله پس از بررسی روایات استخاره ذاتالرقاع، حجیت آن را موافق با نظر محقق سبزواری (ذخیره المعاد، ۱/ ۳۴۸) مورد تأمل میداند؛ هرچند در انواعی که نمیتوان انتساب آن را به شریعت صحیح دانست، در صورت پذیرش قاعده تسامح در ادله سنن میتوان بدان عمل کرد. نوع دیگر یعنی استخاره قلبی به این صورت است که پیش از انجام عمل قلب خود را متوجه خداوند گرداند و به آنچه احساس کرد اقدام و عمل کند. وی میگوید برخی روایات این نوع استخاره معتبر است و میتوان گفت از استخاره مشورتی قویتر و از استخاره دعایی ضعیفتر است. استخاره به این عنوان که قلب را متوجه خداوند بداند و سپس با مردم مشورت کند نیز خالی از قوت نیست (دراسات فی الفقه الإسلامی المعاصر، ۴/ ۹۵و۱۱۱و۱۴۷و۱۹۳و۱۹۶). به نظر وی برخی عوامل همچون طرد جوامع شیعی، رواج روحیات صوفیانه و منزلت سید بن طاووس در میان شیعه و اعتماد عمومی به روایات در دوره رواج اخباریگری، سبب شیوع استخاره با قرآن و تسبیح شده است (همان، ص۲۰۳و۲۰۴).
با این حال، فقهای معاصر آرای مرسوم در باب استخاره را میپذیرند. آیتالله سیدموسی شبیری زنجانی پس از ذکر حکایتی معتبر از استخارههای ویژه حاجی کلباسی، مخالفت با استخاره را بنا بر احتیاط واجب جایز نمیداند (درس خارج اصول، ۲۹/۱/۱۳۹۶). بنا بر نظر آیات عظام تبریزی و سیستانی انجام استخاره با تسبیح و رقعه تنها به قصد رجاء بلامانع است (صراط النجاه، ۱/ ۵۵۳؛ الفقه للمغتربین، ۳۲۷-۳۲۸). دفتر آیتالله سیستانی نیز گفته است: «میتوان به استخاره اعتماد کرد ولی بعد از اینکه با تدبر و مراجعه به خبرگان و مشاوره دوستان راستین نتوان تصمیم گرفت و حیرت همچنان باقی ماند و شخص نتوانست هیچ طرفی را ترجیح دهد، استخاره اولویت دارد؛ اما شأن دیگری مانند کشف غیب ندارد»