قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / الزامات و محدوده‌های مقام اجتهاد/ همان دلیلی که فقیه را به فحص در فروع ملزم می‌سازد، او را به استکشاف نظامات فرا می‌خواند
الزامات و محدوده‌های مقام اجتهاد/ همان دلیلی که فقیه را به فحص در فروع ملزم می‌سازد، او را به استکشاف نظامات فرا می‌خواند

بررسی پیام مقام معظم رهبری به یکصدمین سالگرد تأسیس حوزه؛

الزامات و محدوده‌های مقام اجتهاد/ همان دلیلی که فقیه را به فحص در فروع ملزم می‌سازد، او را به استکشاف نظامات فرا می‌خواند

مقام معظم رهبری در بیانات خویش با دقتی ژرف، الزامات و محدوده‌های مقام اجتهاد را به روشنی ترسیم نمودند و همچنین شرایط و ضوابط مقام تبلیغ را تشریح فرمودند. شاید مهمترین نکته توجه به این است که فقه ما نباید التقاطی شود. همانطور که امام در برهه‌ای فرمودند باید فقه، فقه جواهری باقی بماند. البته معنایش این نیست که در سطح جواهر بماند، فقه جواهری یعنی با روش صاحب جواهر، با روش شیخ انصاری و الا شما مکاسب را دیدید شیخ انصاری دائما به صاحب جواهر اشکال می‌کند. مسلم منظور حضرت امام ره این روشها بود. یعنی نکند فردا به بهانه «روشنفکری» و «نوگرایی» مطالبی را که فقه نیست، به اسم فقه ارائه کنیم.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، استاد صادق آملی لاریجانی، در جلسه درس خارج فقه، با تجلیل از پیام رهبر معظم رهبری به مناسبت صدمین سال تأسیس حوزه علمیه قم به‌دست مرحوم آیت‌الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری، این پیام را منشوری جامع برای تبیین جایگاه تاریخی حوزه و ترسیم وظایف و افق‌های پیش‌روی آن دانست. خلاصه‌ای از سخنان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از منظرتان می‌گذرد:

پیام رهبر انقلاب؛ منشور روحانیت

لازم می‌دانم به فرمایشات مقام معظم رهبری در پیام ایشان به مناسبت یکصدمین سالگرد تأسیس حوزه علمیه قم، که توسط مرحوم آیت‌الله‌العظمی شیخ عبدالکریم حائری (قدس‌سره) پایه‌گذاری شد، اشاره کنم. ابتدا از صدور این پیام ارزشمند که می‌توان آن را به‌نوعی منشور روحانیت تلقی کرد، سپاسگزارم.

فرازهای مختلف این پیام برای همه حوزویان، اعم از طلاب تازه‌وارد و مدرسان باتجربه، قابل تأمل و درس‌آموز است و بی‌گمان راهگشا و هدایت‌بخش خواهد بود. هرچند بخش‌هایی از این پیام ممکن است به‌صورت پراکنده در بیانات حضرت امام خمینی (ره)، علما و مراجع در زمان‌های مختلف مطرح شده باشد، اما آنچه در این پیام به‌صورت جامع ارائه شده، تصویری روشن از حوزه‌های علمیه است: توصیفی اجمالی از وضعیت حوزه علمیه قم و تاریخچه آن، بیان تأثیرات عمیق و شگرف آن در گذشته و آینده در سطح جهانی، و تبیین وظایف حوزه‌های علمیه. این پیام مجموعه‌ای گران‌قدر و راهبردی است. حتی برای ما که حدود پنجاه سال در حوزه‌های علمیه فعالیت داشته‌ایم و با بسیاری از مسائل آشنا هستیم، نگاه تاریخی و عمیق آن به سیر تحول حوزه‌ها، مطالب تازه و آموزنده‌ای دارد.

برای نمونه، شگفت‌انگیز است که حوزه‌ای با سابقه‌ای حدود شصت‌ساله چگونه توانست انقلابی عظیم در کشور پدید آورد. البته عوامل متعددی در تحقق انقلاب اسلامی نقش داشتند، اما همگان آگاه‌اند که حوزه علمیه و روحانیت پیشرو، پیشتاز این حرکت بودند. حضرت امام خمینی (ره)، که به تعبیری پرورده این حوزه بود، توانست این انقلاب سترگ را رهبری کند.

مقام معظم رهبری در بیانات خود، تبیین جامع و عمیقی از جایگاه و اهمیت حوزه علمیه قم ارائه فرمودند و راهکارهای راهبردی و توصیه‌های اساسی را بیان کردند. این رهنمودها را می‌توان منشوری ارزشمند برای تمامی روحانیون دانست. در حوزه‌های علمیه، دو عرصه اساسی مورد تأکید است: نخست، تحصیل معارف دینی با روش اجتهادی در تمامی سطوح، از فقه و فهم کتاب و سنت گرفته تا تفسیر قرآن و درک فلسفی و کلامی آیات و روایات؛ دوم، تبلیغ عملی این معارف که خود مرحله‌ای دیگر محسوب می‌شود. در این میان، مقام معظم رهبری بر تهذیب نفس مبلغان، به‌عنوان نقطه کانونی این مسیر، تأکید بسیار دارند.

الزامات و حدود مقام اجتهاد

ایشان با دقتی ژرف، الزامات و حدود مقام اجتهاد و شرایط و ضوابط مقام تبلیغ را ترسیم نمودند. یکی از مهم‌ترین نکات، تأکید بر حفظ اصالت فقه جواهری است. همان‌گونه که حضرت امام (ره) فرمودند، فقه باید جواهری باقی بماند، یعنی با روش صاحب جواهر و شیخ انصاری (قدس‌سرها). این به معنای درجا زدن در سطح جواهر نیست، بلکه منظور، پایبندی به روش اجتهادی اصیل است. نباید به بهانه «روشنفکری» یا «نوگرایی»، مطالبی که فقه نیستند، به نام فقه ارائه شوند.

مقام معظم رهبری دو اصل راهبردی را تبیین فرمودند:

نخست، تأکید بر گسترش دایره شمول فقه اسلامی در دوران معاصر، به‌گونه‌ای که متصدی عرصه‌های جدید شود و خود را به موضوعات صد یا دویست سال گذشته محدود نکند. البته این به معنای بی‌اعتنایی به موضوعاتی مانند طهارت، نماز، روزه و خمس نیست، بلکه روابط جدید اجتماعی و موضوعات نوین، نیازمند بحث با همان روش‌های اجتهادی هستند. این وظیفه فقه و فقها را در زمان ما بسیار سنگین کرده است. اجتهاد در موضوعات سنتی که کتاب‌ها و منابع آن آماده است، خود زحمت بسیاری دارد، چه رسد به موضوعات مستحدثه مانند مسائل اقتصادی جدید، تورم، یا ماهیت پول که آثار فقهی متعددی بر آن مترتب است.

دوم، توجه به نظام‌سازی. ایشان فرمودند که همه کشورها، حتی کشورهای سکولار، نظام‌هایی مانند نظام تربیتی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و قضایی دارند که مبتنی بر پیش‌فرض‌های فلسفی، کلامی یا فرهنگی‌اند. ما به‌عنوان مؤمنان به اسلام، نمی‌توانیم نظاماتی را که برای اداره کشور لازم است، بدون توجه به اسلام بپذیریم. باید نظاماتی مبتنی بر قرآن، سنت و عقل دینی طراحی کنیم. ممکن است در سخنان دیگران نکات درستی باشد، اما وظیفه ما تحکیم قرآن، سنت و عقل دینی است.

برخی ممکن است وجود نظام در دین و فقه را انکار کنند و آن را صرفاً مجموعه‌ای از احکام پراکنده بدانند. این نگاه دقیق نیست. حتی اگر حکومتی اسلامی نباشد، کشورها با نظامات اداره می‌شوند. ما که قرآن را تبیان کل شیء می‌دانیم، نمی‌توانیم بپذیریم که اسلام برای نظام‌های تربیتی، اقتصادی یا اجتماعی، تنها به کلیات بسنده کرده باشد. استخراج این نظامات ممکن است سال‌ها زمان ببرد، اما این وظیفه حوزه‌های علمیه است.

برخی روشنفکران غربی با تمسخر می‌گویند که آیا شما می‌توانید علوم انسانی اسلامی، مانند روان‌شناسی یا جامعه‌شناسی اسلامی، تولید کنید؟ این سخنان از ناآگاهی نسبت به ماهیت علم ناشی می‌شود. امروز در فلسفه علم، بسیاری از اندیشمندان معتقدند که ارزش‌ها در همه ابعاد علم دخیل‌اند. حتی در اقتصاد، ارزش‌ها نقش دارند، نه فقط در بخش‌های ارزشی آن. اگر کسی دخالت دین در تشکیل نظامات را نفی کند، یا باید دین را به کلیات محدود کند یا به احکام جزئی، که هر دو غیرواقعی است. از نظر روشی، ما موظف به فحص و جست‌وجو هستیم.

مقام معظم رهبری با ظرافت به این نکته اشاره کردند که حوزه‌ها باید در نظام‌سازی فعال باشند. ایشان استفاده از علوم را نفی نکردند و بر همکاری حوزه و دانشگاه تأکید داشتند، اما تشکیل نظامات را به علوم واگذار نکردند. این نکته بسیار مهمی است. در همکاری علمای دین با دانشمندان علوم، باید نظامات استکشاف شوند.

برای مثال، آیه شریفه در سوره حشر: «کَیْ لَا یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنْکُمْ» (حشر: ۷)، آیا از آیاتی نیست که «یَنْفَتِحُ مِنْهُ أَلْفُ بَابٍ»؟ این آیه بیان می‌کند که ثروت نباید تنها میان اغنیا در چرخش باشد. این مفهوم را می‌توان تبیین و تعمیم داد. همچنین در روایات، مانند «کُلُّ مَا غَلَبَ اللهُ فَهُوَ أَوْلَى بِالْعُذْرِ»، آمده است که هرچه خدا بر آن غالب است، سزاوار عذر است. این باب نیز از جمله ابوابی است که هزار در از آن گشوده می‌شود.

این مفاهیم نشان می‌دهد که کتاب و سنت، میدان وسیعی برای تلاش و استکشاف دارند. همان دلیلی که فقیه را ملزم به فحص در فروعات فقهی مانند صوم، صلاه، زکات و خمس می‌کند، او را به فحص برای استکشاف نظامات نیز ملزم می‌سازد. حدس اینکه چیزی در این زمینه وجود ندارد، حجت نیست و مانع فحص نمی‌شود.

ما حوزویان که کارمان تحقیق، اجتهاد و استکشاف نظر شارع از کتاب و سنت است، باید برای این هدف تلاش کنیم. اگر این دیدگاه را بپذیریم، وظیفه عظیمی بر دوش حوزه‌های علمیه قرار می‌گیرد که نیازمند تلاش فوق‌العاده و همکاری گسترده با دانشمندان علوم انسانی، اقتصاد و دیگر حوزه‌هاست. آیا می‌توان پذیرفت که اسلام مسائل تربیتی را رها کرده و تنها به چند حکم پراکنده بسنده کرده باشد؟

ما نباید میان افراط و تفریط عمل کنیم. هدف ما این نیست که متون دینی جای علوم را بگیرند، اما ارتباط دین با علوم و تشکیل نظامات، تنها به بیان کلیات محدود نمی‌شود. وقتی قرآن خود را تبیان کل شیء می‌داند و روایات می‌گویند اسلام برای هر چیزی، حتی ارش خدش، حکمی دارد، چرا باید ادعا کنیم که دین تنها کلیات را بیان کرده و بقیه را به علوم واگذار کرده است؟ یکی از نکات برجسته پیام مقام معظم رهبری، تأکید بر این وظیفه خطیر حوزه‌های علمیه است.

تمدن‌سازی توحیدی؛ افق بلند حوزه‌ها

از سوی دیگر، ایشان انتظار والایی از حوزه مطرح کردند: مشارکت در تمدن‌سازی. امروز در حوزه‌ها چنان در فروعات فقهی، اصولی و فلسفی غرق شده‌ایم که گاهی از جامعیت غافل می‌شویم. البته این علوم نیازمند دقت است، اما نگاه کلان نیز ضروری است. به تعبیر ایشان، فقه ما در این چارچوب‌ها می‌تواند گسترش یابد و در تمدن‌سازی نقش‌آفرین باشد. تمدن‌ها عمدتاً بر اساس افکار شکل می‌گیرند: تمدن غربی به یک گونه، تمدن مادی به گونه‌ای دیگر، و تمدن توحیدی به شکلی متفاوت. قرآن خود را «بیاناً للناس» (آل‌عمران: ۱۳۸) می‌داند، نه فقط برای مؤمنان. این بیان برای همه مردم چگونه محقق می‌شود؟ جز با ایجاد تمدنی مبتنی بر توحید که شاخصه‌هایی مانند عدالت، ریشه‌کن کردن فقر و کاهش فاصله طبقاتی را دنبال کند؟

مارکسیست‌ها نیز ادعای نظام بی‌طبقه داشتند، اما بر اساس نگاهی ماتریالیستی و دیالکتیک ماده. امروز بسیاری از فیلسوفان غربی که در فلسفه نفس کار می‌کنند، انسان را مادی می‌دانند و حتی اگر آگاهی را غیرمادی بدانند، موحد یا خداپرست نیستند. آیا ما باید این دیدگاه‌ها را بپذیریم؟ انسان در نگاه ما موجودی است که روحش از «أمر رب» (اسراء: ۸۵) است، نه صرفاً ماده. این نگاه خاص به انسان، مبنای علوم انسانی اسلامی و تمدن‌سازی اسلامی است.

تهذیب نفس؛ بنیان اثرگذاری در تبلیغ و تحول اجتماعی

یکی دیگر از نکات مهم در بیانات مقام معظم رهبری، تأکید بر تهذیب اخلاقی است. تهذیب برای حوزویان امری حیاتی است، زیرا تمام تلاش‌های ما در چارچوب معنویت معنا می‌یابد. مرحوم علامه طباطبایی در بحث معرفت نفس، ذیل آیه «لَا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ» (مائده: ۱۰۵)، می‌فرمایند که انسان باید همواره به غایت توجه داشته باشد، زیرا فراموشی غایت به فراموشی خود منجر می‌شود: «وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ» (حشر: ۱۹).

این بحث معرفت نفس، اگرچه فلسفی و عرفانی است، آثار اجتماعی و سیاسی مهمی دارد. حضرت امام (ره) مکرر می‌فرمودند: «ما می‌خواهیم خودمان باشیم.» این یعنی بازگشت به خویشتن، که در مرتبه عرفانی معنای خاص خود را دارد، اما در بعد سیاسی و اجتماعی به این معناست که عمل ما بر شاکله فقهی، عقیدتی و ارادی خودمان استوار باشد و تابع دیگران نباشیم. این نگاه توحیدی، انسان را از ترس از غیر خدا آزاد می‌کند. امام (ره) نمونه‌ای برجسته از یک موحد بود که با فکر توحیدی عمیق، بارها تأکید می‌کردند که ما جز از خدا نمی‌ترسیم. این نگاه توحیدی در زندگی فردی، اجتماعی، فلسفه سیاسی، اقتصاد و تربیت انسان‌ها تأثیر می‌گذارد.

در نظام تربیتی، تفاوت نگاه دینی با نگاه غربی آشکار است. غرب با تبلیغ مصرف‌گرایی حداکثری، از عقل ابزاری استفاده می‌کند که تنها به سود و تولید بیشتر می‌اندیشد. اما آیا این مصرف‌گرایی با مفهوم دینی اسراف سازگار است؟ نظام اقتصادی اسلامی باید بر اساس توحید باشد و زندگی انسان را به گونه‌ای دیگر ترسیم کند.

روش التقاطی، که بخشی از علوم و بخشی از دین را به هم وصله می‌کند، به نظام‌سازی منجر نمی‌شود. پیام مقام معظم رهبری ظرایف متعددی دارد که اهل دقت آن را درمی‌یابند. به طلاب و فضلا توصیه می‌کنم این بیانات را با دقت مطالعه کنند و بر مجموعه آن تأمل کنند. این پیام، تصویری عمیق از وظایف حوزه‌های علمیه ترسیم می‌کند.

بار دیگر از مقام معظم رهبری، که به لحاظ علم، تقوا و تیزبینی سرآمد هستند، تشکر می‌کنم. ایشان با مجموعه‌ای از علم، تقوا، تجربه و تیزبینی، سرمایه‌ای کم‌نظیرند. همچنین از حضرت امام (ره) یاد می‌کنیم که در اواخر عمر شریفشان بحث‌های مهمی درباره روحانیت مطرح کردند.

خطر سکولاریسم؛ هشدار رهبری در تداوم هشدار امام

یکی از نکات مهم پیام ایشان، هشدار درباره خطر سکولاریسم در حوزه‌هاست که حضرت امام (ره) نیز به شدت با آن مخالف بودند. سکولاریسم، به معنای جدایی دین از سیاست، ابزاری است که کشورهای سلطه‌گر برای تضعیف کشورهای دینی، به‌ویژه مسلمانان، ترویج می‌کنند. مقام معظم رهبری فرمودند که این تفکر، بهترین هدیه برای استعمارگران است.

سکولاریسم تنها به جدایی دین از سیاست محدود نمی‌شود، بلکه به معنای کنار گذاشتن دین از همه نظامات اجتماعی است. سکولارها معتقدند احکامی مانند بیع، نکاح و قضاوت را می‌توان از عرف گرفت و نیازی به دین نیست. این دیدگاه، بنیان دیانت را تخریب می‌کند. فقهی که فقها در حوزه‌ها برای آن تلاش می‌کنند، برای همین نظامات است. سکولارها می‌گویند این نظامات را می‌توان از عرف جهانی گرفت، اما این با رسالت حوزه‌ها در تضاد است.

امیدواریم همه ما این بیانات را دقیق مطالعه کنیم و در برنامه‌های آینده خود قرار دهیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky