امروزه خیلی از فتواها هیچ حرمتی برای امت از خود نشان نمیدهند و هیچ رعایتی و تقیدی به چارچوبهای امت و لوازم بقاء امت از خود بروز نمیدهند. بلکه برعکس درهای تفرقه و قتل و اصطکاک و برخورد را به روی مسلمانان گشودهاند.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین احمد مبلغی رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی در کنفرانس «علوم اسلامی و تصفیه و اصلاح آن در جهت مبارزه با افراطگرایی» در کشور عراق، با طرح این سؤال که عوامل نهفته در ورای خشونت در روابط امت اسلامی چیست؟ اظهار داشت: در این زمینه چند عامل مهم در تولید خشونت در روابط امت با یکدیگر مؤثر هستند.
استاد مطرح حوزه علمیه قم بیان داشت: یکی از این عوامل که نقش بیشتر و تأثیرگذارتری را در زمینهٔ سازی خشونت به خود اختصاص داده است، «اشکالات روشی علوم» است، به همین جهت، ضرورت دارد به بررسی اشکالات در این نگاهها به علوم اسلامی بهصورت دقیق دست بزنیم.
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس با اشاره به اینکه دو نوع اشکال در پارهای از نگاهها و پرداختنها به علوم اسلامی وجود دارد، خاطرنشان کرد: اشکال نخست، وجود «عناصر نادرست در روش علوم اسلامی در این نگاهها» است؛ با این توضیح که عناصر نادرست و یا دستکم تنقیح ناشده در شیوه علم دینی در مواردی وجود دارد که از این وضعیت میتوان به «در برگیری روش علم از عناصر نادرست» تعبیر کرد.
نقص روشی و آسیبهای آن
رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی بیان داشت: «نقص روشی»، اشکال دوم در «روش پردازی علوم» است، که گاه در علوم دینی نیز جریانات یا کسانی به آن دچار میشوند.
وی افزود: آسیبهای ناشی از ناحیه دچار شدن پارهای از گرایشهای فکری به نقص روشی در علوم اسلامی، آسیبهای جدی و گاه پرمخاطره برای جامعه اسلامی است.
مبلغی بیان داشت: توجه به سه مقدمه آشکار میکند که چطور «نقص روشی در علوم دینی» منتهی به بروز مشکلاتی برای جامعه میگردد، مقدمه اول اینکه شخص به خاطر اینکه در روش او نقصهایی وجود دارد، نمیتواند در بسیاری از موارد به فهم درستدین و فهم درست شریعت نائل آید بلکه آنچه را میفهمد، اندیشههایی نادرست یا نارسا از دین است.
وی ادامه داد: مقدمه دوم، اینکه این افکار نادرست – که انسان درنتیجه نارسایی روشی کسب و کشف میکند- در موارد بسیار، اندیشههای افراطی هستند و مقدمه سوم، اینکه افکار افراطی وقتی پا به صحنه واقعیت زندگی و مناسبات اجتماعی میگذارند، منشاء بروز خشونت در مناسبات میگردند. بدینسان نتیجه میگیریم که «نقص در روش علوم اسلامی»، در مواردی به خشونت در روابط میانجامد.
نقص مبانی علم بخشی از نقص روشی
رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی بیان داشت: علوم اسلامی حکم ساختمان را دارد که به زیرساخت نیاز دارد. زیرساختهای علوم اسلامی، مبانی اندیشهای است که اگر لرزان یا نادرست باشند و یا اصلاً نباشند بنای علوم اسلامی به مشکلاتی برمیخورد یا مشکلاتی به بار میآورد.
مبلغی ادامه داد: بخشی از کاستیهای روشی، غیاب اندیشههای مبنایی است که حکم زیرساخت را برای علوم اسلامی دارند.
وی گفت: بیگمان علوم اسلامی بر روی زیرساختهای مهم و مستحکمی بناشده است، اما درعینحال در مواردی در روش و نگاه پارهای از مجموعهها و گرایشهای شریعت گرای فعال در جهان اسلام، اندیشههای مهمی غایب مانده است؛ اندیشههایی که بستر علم فقه هستند و شرط درست اندیشی در علم فقه به شمار میروند.
استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: فقدان و غیبت این اندیشههای پایهای و زیرساختی، علم فقه را به مسیر ناکارامد، مضر و احیاناً خشونت زا میکشاند و امت را به ورطه تفرقه و نسلهای جدید امت را به سمت گریز از دین سوق میدهد.
چند اندیشه پایهای غایب
مبلغی بهعنوان نمونه به سه دیدگاه کلان اشاره کرد که نبود اینها در نزد بسیاری باعث شده است که علوم اسلامی مسیرهای تولید اندیشه در آن، با اشکالاتی مواجه شود.
رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی گفت: این سه اندیشه کلان (که در جایگاه زیرساختها برای علوم اسلامی باید بنشینند) عبارتنداز: «اخلاق مدار بودن دین»، «امت مدار بودن دین»، زیبا مدار بودن دین و مبنای «اخلاق مدار بودن دین».
وی با اشاره به اندیشه اخلاق مدار بودن دین (که إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ” بر آن دلالت دارد) گفت: بیگمان دینی که اخلاقی است، شریعت آن نیز اخلاقی است؛ چراکه شریعت، وابسته به دین و تابع آن است. مگر میشود دین اخلاقی باشد ولی شریعت این دین که مساحت بزرگی از آن را پرکرده است غیراخلاقی و یا بیتفاوت نسبت به اخلاق باشد؟!
استاد برجسته حوزه علمیه قم تصریح کرد: سؤالی که مطرح است اینکه آیا فقه بسیاری از گروهها که امروز در فضای امت تولید میشود و بر آن اساس فتوا میدهند، اخلاقی است؟، فتواهایی که امروزه در فضای امت اسلامی صادر میشود بسیاری از آنها منشأ تفرقه و برخورد میان امت هستند و به بزرگترین عامل تولید بداخلاقی در جهان بدل شدهاند. مشکل این است که این فقهها به مشکل ننقص مبنایی» دچارند و آن مبنای اخلاقمداری شریعت است که یک مبنای کلامی است و در مرحله پیش از ورود به فقه باید بحث شود و پذیرفته گردد.
مبلغی گفت: بهبیاندیگر از اینجا به دست میآید که علم فقه نزد اینان در ارتباط با امت اسلامی بر زیرساخت اندیشه اخلاقی بودن شریعت استوار نگشته است و گرنه فتواها به سمت قتل و کشتار میان امت؛ به جلو نمیرفت.
وی گفت: اگر بخواهیم این حقیقت را توضیح دهیم به کلامی از امام علی (ع) باید اشاره کنیم که آن حضرت توصیه میفرمایند، که شما نسبت به «اعظام قتل» (بزرگ برشمردن قتل) تعصب بورزید، بزرگ داشتن قتل یعنی نداشتن نگاه آسان، سطحی و سریع در قبال کشتن انسان، و یعنی اینکه کشتن را امر کوچکی نگیرید و از آن اجتناب کنید؛ کوشش و اجتنابی تعصب وار و همراه با اصرار.
مبلغی اظهار داشت: بسیاری از فتواهایی که امروزه صادر میشود بر پایه اعظام قتل و اجتناب از رویکر به قتل بنا نشده است، طبیعی است فقه فاقد این زیرساخت اخلاقی و فطری (یعنی: بزرگ برشمردن قتل) به خشونت در امت میانجامد.
وی گفت: آیا میتوان چنین فتواهایی را نماینده شریعت اخلاقی اسلام بهحساب آورد؟! هرچند این فقهها اسم خود را شریعت بنامندو سنگ را بر سینه زنند.
مبنای «امت مدار بودن دین»
وی به اندیشه دوم یعنی: «امت مدار بودن دین»، اشاره کرد و گفت: امت اندیشی دوشاخه کلامی دارد که یکی امت واحده اندیشی (امه واحده) است و دیگری اممی اندیشی (وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا) نسبت به کل بشریت است.
در این دو شاخه فعل خداوند و جعل او (جعلناکم) مطرح است در نتیجه اندیشه آن، کلامی میشود و باید به مثابه زیرساخت شریعت بهحساب آید و گرنه معنایش آن میشود که خداوند شریعت خود را بر پایه فعل خود و هماهنگ با جعل خود قرار نداده است.
مبلغی تصریح کرد: اندیشه امت اندیشی امروزه در جایگاه زیرساخت چارچوب دهنده و قوام دهنده به فقه بسیاری از گروههای فعال در جهان اسلام قرار نگرفته است. بسیاری از این مجموعههای فقهی و فتوایی بهجای آنکه در جهت ایجاد امت واحده عمل کنند در جهت تفرقه بین امت عمل میکنند.
وی گفت: امت اندیشی یک غائب بزرگ در مجموعه عناصر تشکیلدهنده روش فقه بهحساب میآید. امروزه خیلی از فتواها هیچ حرمتی برای امت از خود نشان نمیدهند و هیچ رعایتی و تقیدی به چارچوبهای امت و لوازم بقاء امت از خود بروز نمیدهند. بلکه برعکس درهای تفرقه و قتل و اصطکاک و برخورد را به روی مسلمانان گشودهاند.
مبنای «زیبا مدار بودن دین»
استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: اگر خداوند زیبایی را دوست دارد دین خود را در جهت تقویت نهاد زیبایی در انسان و توسعه و تعمیق زیبایی در انسان شکل داده است. زیبایی اندیشی یک زیرساخت بزرگ برای فقه است که به آن چارچوب، جهت، معنا و روح میدهد ولی متأسفانه این اندیشه کلان به یک غائب بزرگ در نگاههای روش پردازانه فقهی بدل شده است. بسیاری از فتواها خواسته و ناخواسته در جهت منهدم ساختن روح زیبایی در انسانها و نسلها عمل میکنند.
وی به آیه شریفه “قل من حرم زینه الله التى اخرج لعباده …” اشاره کرد و گفت: قران کریم لحنی عتابگونه و اعتراضگونه نه به افراد عادی، بلکه خطاب به کسانی دارد که در جایگاه فتوا نشستهاند و دست به تحریم زینت خداوند میزنند.
مبلغی اظهار داشت: خیلی از نگاههای فقهی در جهان اسلام که جوانان مسلمان را به سمت فرار از دین میکشانند در زمره همین کسانی جای میگیرند که قران از آنها بهعنوان افراد تحریم کننده زینت خدا یادکرده است.
وی در پایان سخنان خود گفت: در بعضی از نگاههای فقهی اندیشههایی وجود دارد که اینها بهعنوان سلولهای خفته برای خشونت محسوب میشوند که ممکن است در شرایطی درگذشته عملنکرده باشند ولی امروزه همانها بیدار و فعالشدهاند و تفکراتی از نوع داعش را در میان امت خلق کردند. و به تکفیر و گمراه کردن امت اسلام مبادرت می روزند.