اختصاصی شبکه اجتهاد: چند روز قبل در کانال تلگرامی «حضرت آیتالله اشرفی شاهرودی»[۱] خبری انتشار یافت که به نگاه نویسنده خبر، بسیار شگفتانگیز بود. متن خبر، حاکی از استفاده این استاد گرانقدر از تخته وایت برد در درس خارج فقه بود.[۲]
با خواندن آن خبر، نقطه مقابل این دیدگاه صواب و صحیح به ذهنم خطور کرد و به یاد خاطره ای افتادم که برای خودم در اوایل دهه هشتاد اتفاق افتاده بود؛ روزگاری که برای تدریس لمعه، به یکی از مدارس معرفی شدم و هنگامی که مدیر محترم مدرسه از نحوه تدریس من پرسید، خدمت ایشان گفتم: «پس از خواندن یک یا چند پاراگراف مرتبط، خلاصهای از درس را روی تخته مینویسم سپس با متن اصلی تطبیق میدهم و هرازگاه، تطبیق آن را بر عهده طلبه میگذارم.» ایشان پرسید: «چرا روی تخته مینویسی؟» گفتم: «تا خلاصهای از درس در ذهن طلبه نقش بندد و انسجام ذهنی برایش ایجاد شود و متن یکپارچه شود.» پرسید: «درس کدام استاد شرکت میکنی؟» گفتم: «درس آیتالله میرزا علی فلسفی». پرسید: «تدریس ایشان چگونه است؟ خوب است؟» گفتم: «خیلی خوبه». گفت: «استاد اگر توانا باشد، روی منبر مینشیند و درس را طوری القاء میکند که نیازی به این کارها نیست!» و از قضا هرگز نتوانستم در آن مدرسه، تدریس کنم.
هضم این مسئله همیشه برایم مشکل بود و چرایی آن را متوجه نمیشوم که چه دلیل یا دلایلی وجود دارد که در نظام آموزشی حوزه نسبت به گذشته در استفاده از وسایل کمکآموزشی، عقبگرد داشتهایم و هنوز جایگاه و اهمیت استفاده از وسایل کمکآموزشی، برای بسیاری از دستاندرکاران مشخص نشده و اندک اساتیدی هستند که در سطوح مقدماتی از این وسایل بهره میگیرد و شاید در دروس خارج، بسیار بسیار اندکاند کسانی که از وسایل کمکآموزشی سادهای مانند تختهسیاه یا تخته وایت برد استفاده میکنند.
یکی از مسائل مهم در نظام آموزشی جهان امروز، بحث یادگیری، است که به امری پیچیده تبدیل شده است. به باور دانشیان آموزش، برای تحقق فرایند یادگیری، عوامل متعددی (مانند وضعیت مناسب جسمی و روحی استاد و شاگرد و مسئولان نظام آموزشی، توانایی علمی و شخصیتی استاد، فضای آموزشی، غنای منابع آموزشی، قوانین آموزشی و وسایل کمکآموزشی) باید دست به دست هم دهند تا فرایند یادگیری به شایستگی صورت پذیرد.
برخی از مهمترین فواید استفاده از وسایل کمکآموزشی، به شرح ذیل است:
۱. جلوگیری از اتلاف وقت برای انتقال شفاهی مطالب؛ ۲. افزایش بازده آموزشی از لحاظ کمی و کیفی؛ ۳. ایجاد انگیزش در مخاطب؛ ۴. جلوگیری از پراکندگی ذهنی؛ ۵. جبران بخشی از ناتوانایی انتقال مطلب توسط استاد؛ ۶. رسوخ مطلب در ذهن مخاطب.
امروزه وسایل کمکآموزشی را میتوان به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای تسهیلکننده فرایند یادگیری دانست. این وسایل به سبب تلفیق میان دو جنبه تئوری و عمل با یکدیگر، زمینهساز یادگیری پایدار میشود؛ که متأسفانه در حوزه علمیه از آن غافل شدهایم و حتی گاهی با مقاومت از طرف برخی مسئولان مدارس یا دیگر مسئولان مواجه هستیم!
بدیهی است، طلبهای که هیچوقت آسمان شهر را پرستاره ندیده است، هرگز تصویری از دب اکبر، دب اصغر، ستاره جدی ندارد؛ طلبهای که هرگز غسل و کفن میت را از نزدیک ندیده است، چه تصوری از مئزر، قمیص، ازار، جریده، حبره و خامسه دارد؟
در گذشته با توجه به سبک زندگی افراد، بسیاری از موضوعات فقهی مانند مباحث نجوم، شاخص، قبله یابی، کفن و دفن میت و … ممکن بود برای اشخاص روشن و واضح بود، چون در زندگی روزمره با آن سروکار داشتند و از نزدیک آنها را لمس کرده بودند.
اما امروزه اکثر طلبهها نسبت به این امور بیگانهاند و گاه این بیگانگی، باعث دیرفهمی درس و درنتیجه سرخوردگی، احساس یأس و ناامیدی در طلاب میشود.
بهکارگیری وسایل کمکآموزشی، حتی موردتوجه پیامآور خیروبرکت (ص) نیز بوده است. به عنوان نمونه، ایشان در مسئله مهمی مانند نماز میفرماید: «همانطور که میبیند من نماز میخوانم، شما نماز بخوانید» یا در حجۀالوداع، مردم را برای آموزش مناسک حج فرامیخواند.
این سیره در میان بزرگان استمرار پیدا کرد تا جایی که برای نگارش کتب علمی نیز از نقاشی، طراحی صور فلکی، تصاویر هندسی، کدگذاری، معما و شعر (مثنوی، منظومه، ارجوزه) بهره میبردند، به عنوان نمونه،[۳] شیخ بهایی در کتب «حدیقه هلالیه»، «مشرق الشمسین» و «رساله فی حساب الکرّ فی الأحجام المختلفه» با ترسیم شکل، مباحث نجوم و مساحت کر را برای خوانندگان کتاب قابلفهمتر کرده است.
همچنین مطابق نقلهای متعدد، ایشان اعمال حج و عمره را برای یادگیری بهتر، به شکل ذیل کدگذاری کرده است:
«اطرست» للعمره اجعل نهج «أوو أرنحط رسطر مر» للحج. [۴]
وی مهارت فراوانی در ایجاز و بیان معما آمیز مطالب داشته است بهگونهای که این هنر در آثاری چون «الاثناعشریه»، «خلاصه الحساب»، «تهذیب البیان»، «الوجیزه فی الدرایه» و «تشریح الأفلاک» به وضوح دیده میشود.
هنوز پس از سالیان سال، اساتید در بحث رجالی هرگاه سخن از «سهل بن زیاد» میآید، جمله «الامر فی السهل سهل» پایه ثابت بحث است؛ یا در بحث ادبی اعراب توابع، عبارت «إن کان کالخلیل فکالخلیل وإلا فکیونس» از عبارتهای بهیادماندنی ایشان است.
متأسفانه به نظر میرسد در دوره معاصر، این مهم، مورد غفلت واقع شده و در نظام آموزشی حوزه علمیه و کتب آموزشی آن، رنگ باخته است، درحالیکه شایسته است برای بهتر شدن فرایند یادگیری در حوزههای علمیه، مجدداً موردتوجه قرار گیرد تا با ایجاد انگیزه بیشتر در طلاب، زمینه ارتباط مؤثرتر ایشان با متون درسی و فهم کامل و دقیق آن را فراهم سازد.
سید مهدی نریمانی مدرس حوزه و دانشگاه و از شاگردان پیشین آیتالله اشرفی شاهرودی
—————————————————————
[۲]. شایسته است، روحیه ایشان در امور آموزشی و شاگرد پروری ستود. ایشان در جلسات چهارشنبهشب، دفتر تحقیقات اسلامی به بررسی مسائل متعددی مانند ماهیت پول، سیره عقلا، عرف، بازاریابی چندسطحی، مسائل نوپیدای پزشکی (مانند تلقیح مصنوعی، تغییر جنسیت) پرداخته است که گزارش برخی از این جلسات در حال تدوین و آمادهسازی برای انتشار است.
[۳]. این سیره در میان دیگر دانشمندان اسلامی نیز تا حدودی رواج داشته است که برخی از آنها عبارتند از: صاحب «عوامل ملأ محسن» که عوامل لفظی در ادبیات عرب را به شعر در آورده است؛ یا محمد کلانتر در کتاب «الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه (المحشّی)» که برای تبیین بهتر مباحث مربوط به نجوم، با طرح شکلهای هندسی، به فهم بیشتر خوانندگان کمک کرده است.
[۴]. سید محمدجواد جلالی ۲۷۰ کتاب شعر در زمینه فقه را در مقاله «الفقه المنظوم القسم الاول» (مجله عربی فقه أهلالبیت علیهمالسلام، ج ۱۹، ص ۱۹۲) «الفقه المنظوم القسم الثانی» (مجله عربی فقه أهلالبیت علیهمالسلام، ج ۲۲، ص ۱۹۴) معرفی کرده است.