بدون شک یکی از اسباب انحلال نکاح، موت یکی از زوجین است. این امر در مرگ واقعی بدون اشکال خوانده میشود اما در اینکه موت فرضی که با تحقق شرایطی از جمله طولانی بودن مدت غیبت زوج صورت میپذیرد، حکم موت واقعی را دارد و موجب انحلال نکاح میگردد یا به انشای طلاق از سوی ولی غایب و یا حاکم نیازمند است؛ اختلاف نظر میباشد. این رساله با اثبات اینکه موت فرضی کفایت نکرده و نیاز به انشای طلاق دارد، به بررسی احکام میپردازد.
به گزارش شبکه اجتهاد، دومین رساله سطح ۴ حوزه علمیه خراسان با موضوع «بررسی احکام وحقوق زوجه غائب مفقود الاثر در مذاهب اسلامی»، چندی پیش، توسط حجتالاسلام محمد عرب شاهی دفاع شد.
محمد عربشاهی در ابتدا با تقدیر از اساتید مشاور و داور رساله خود اظهار کرد: بنا داشتم تا برخی مسائل و مباحث حقوقی را در رسالهام دخیل کنم اما پس از مشورت به این نتیجه رسیدم تا بیش تر در حوزه فقه و اصول رساله کار کنم.
وی در ارائه مطالب خود، رساله را به ۴ بخش مجزا تقسیم کرد و گفت: بخش اول رساله مربوط به کلیاتی چون غیبت، مفقود و غائب تعریف شده و در نظر شیعه و اهل سنت منطبق با قانون ۱۰ و ۱۱ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران اینگونه تعریف شده که غائب کسی است که مدت مدیدی از زمان ناپدید شدنش میگذرد و هیچ خبری از زنده یا مرده بودنش وجود ندارد، به نظرم عبارت مفقود الاثر در اینجا عبارت درستی نیست زیرا که آثار فرد که زن و فرزندان او هستند، همچنان پایدار مانده اند.
مدرس سطوح حوزه علمیه گناباد گفت: در بخش دوم، احکام زوجه غائب در دو قسمت وضع شده و وضعیت و رابطه زوجه، طلاق و مقدماتش آمده است؛ در بخش بعدی نیز در زمینه مشخص شدن سرنوشت مفقود در دو بخش بازگشت مفقود و دیگری قطعی شدن مرگش نسبت به عناصر تشکیل دهنده آن پرداخته شده است؛ آنطور که به نظر میرسد از مؤلفههای مفقود الاثر این است که مکان زنده و مرده بودنش مشخص نباشد و اگر بدانیم زنده است، تفاوتی با فرد حاضر نمیکند اما اگر مکان او را ندانیم، خانم حق تقاضای طلاق ندارد و اگر یقین به مرگ او داریم، باید خانم عده وفات نگه دارد.
عربشاهی در ادامه ابراز کرد: عنصر دیگری که در حکم مفقودالاثر موثر است، عمدی نبودن غیبت او بوده و اگر فردی عمدا فرار کند، به خاطر جهات مختلف، احکام خاص مفقودالاثر بر ایشان تعلق نمیگیرد؛ لذا حضرت آیتالله سیستانی میفرمایند اگر کسی برای فرار از نفقه گم شود، همسرش میتواند تقاضای طلاق بدهد؛ دیگر عنصر موثر این است که میزان غیبت آن اندازه زیاد باشد که زن به عسر و حرج شدید بیافتد، در آن صورت احکام خاص مفقودالاثر بر آن قرار میگیرد.
این مدرس حوزه اظهار کرد: گاهی بحث برمبنای غیبت منقطع میباشد که قسم اول آن این است که در ظاهر زنده است؛ در این مقوله قالب فقهای امامیه اینگونه میفرمایند که زوجیت آنان همچنان باقی است، مالکیه نیز میگویند باید ۴ ماه انتظار بکشد و پس از ۴ ماه و ۱۰ روز عده نگه دارد و طلاق بگیرد؛ عده دیگری از علما نیز میگویند باید نود سال انتظار بکشد، پس از آن میتواند جدا شود؛ اما اگر ظاهر غیبت زوجه این باشد که فوت کرده است، در این صورت عده ای از علمای حنفی میگویند واجب است صبر کند و حق ندارد جدا شود مگر اینکه خبر طلاق او توسط شوهرش یا خبر فوت همسر بیاید.
عربشاهی خاطر نشان کرد: بر مبنای روایات نیز آن کسی که مفقود شده، از چندین حالت برخوردار است، در حقیقت اگر ما یقین به آن داریم که فوت کرده باید همسرش عده وفات نگه دارد و یا شوهرش طلاق داده و عده طلاق نگه دارد؛ اما اگر یقین داریم شوهرش زنده است، خانم حق درخواست طلاق ندارد مگر اینکه به عسر و حرج بیافتد. بر مبنای فرضیه ای دیگر اگر خانم اطلاع از حیات شوهرش ندارد و خودش بخواهد صبر کند، کسی قصد اجبار او به طلاق را ندارد.
وی گفت: گاهی برخی روایات اگر نفقه تامین نشود طلاق را مشروط میکند اما در صورتی صبر به جاست که نفقه زن تامین شود، همچنین برخی از روایات نیز این طور مشروط میکنند که در صورتی صبر واجب است که شوهر زنده است.
عربشاهی با اشاره به آیه «الطلاق مرتان فإمساک بمعروف أو تسریح بإحسان ولا یحل لکم أن تأخذوا مما آتیتموهن شیئا إلا أن یخافا ألا یقیما حدود الله فإن خفتم ألا یقیما حدود الله فلا جناح علیهما فیما افتدت به تلک حدود الله فلا تعتدوها ومن یتعد حدود الله فأولئک هم الظالمون» اینطور بیان کرد: همانطور که در این آیه اشاره شده یا باید شوهر همسر خود را به معروف نگه دارد یا آزادش کند. در وضعیت مفقودالاثر نیز چون این خانم شوهر خود را گم کرده، نفقه تامین نمیشود و نیازهای عاطفی فرزندان رفع نمیشود؛ پس امساک به معروف در مورد این خانم مطرح نیست لذا میتواند جداشود البته اشکالی که وارد است این است که شوهر وجود داشته باشد. همچنین بر مبنای ادله دیگر اگر یک زن بخواهد تا ابد یا تا زمان رسیدن فوت یا طلاق منتظر باشد، بر مبنای ادله «لاضرر و لاحرج» باعث ضرر شدید میشود.
وی در پایان ارائه خود با اشاره به احکام خاص مفقود الاثر در مورد ازدواج موقت تاکید کرد: آن چه مهم است این است که آیا آن زنی که به عقد موقت مردی در آمده و شوهرش مفقود شده میتواند جدا شود؟ اکثر علمای شیعه میگویند احکام خاص مفقود در ازدواج موقت نیست به این سبب که در روایات کلماتی آمده که با عقد موقت جور در نمیآید.
هر رساله فاخری حاصل ریزبینیهای یک ویراستار است
حجتالاسلام والمسلمین ربانی بیرجندی، با بیان این که هر رساله موفق و فاخری حاصل ریزبینیهای یک ویراستار است، گفت: طلبه هر چه متخصص باشد، ویراستار نگاه دیگری دارد لذا ویراستاری رسالهها را باید در اولویت دانست.
وی افزود: هر طلبهای باید در رساله خودش نسبت به لغات فرنگی حساس باشد؛ حاج میرزا جواد آقا تهرانی در لفظی گفته بودند چرا واژه کنترل را که فرانسوی است استفاده میکنید، ما امروز ضامن یک فرهنگ سالم هستیم، در حقیقت هر کسی وقتی در سلطه فرهنگ دیگران قرار بگیرد نمیتواند از فرهنگ غنی خودش دفاع کند و به نظرم استفاده از واژههای نامانوس باید کاهش پیدا کند؛ گاهی ما واژههایی را فارسی و واژههایی را عربی مینویسیم، کلمه غائب مفقود الاثر نیز در اینجا به نظرم اشتباه است و باید بر آن دقت نظری صورت بگیرد.
رسالههای سطح ۴ نگاه تحلیلی به وقایع داشته باشند
حجتالاسلام والمسلمین درایتی با تقدیر از حجتالاسلام عربشاهی به منظور تدوین این رساله، با بیان این که انتظار از رساله سطح ۴ این است که محقق و نویسنده بصورت تحلیلی به مباحث بپردازند و صرف گردآوری نباشد، گفت: به نظرم برخی عبارات در طول رساله باید سلیس تر از اینها بیان شود تا شاکله آن برای خواننده مفهوم باشد. در ادامه به بررسی اشکالات وارده به این رساله توسط وی پرداخته شد.
تولید رسالهها کمک شایانی به پیشبرد سطح علمی حوزه میکند
همچنین حجتالاسلام والمسلمین محمد مروارید با بیان این که تولید این چنین رسالههایی انشاءالله خالصانه و مخلصانه کمک زیادی برای پیشبرد سطح علمی حوزه خواهد کرد، گفت: بدون شک آنچه که به حق و حقیقت این رساله را درخور رساله سطح ۴ حوزه قرارداده است، راهنماییها و ارشادات اساتید بزرگواری چون حججالاسلام درایتی و ربانی بیرجندی بوده است؛ الحق و الانصاف که اشکالات پیش دفاع شده کمبودها و کاستیهایی بود که با راهنماییهای ایشان و جبران آن کمبودها به رساله درخور سطح ۴ نزدیک و نزدیک تر شد.
بیان اجمالی فروع مساله زوجه مفقود الاثر و مدلول روایات آن:
زنی که شوهرش مفقود شده است چند حالت دارد:
- اگر زن یقین به فوت شوهرش پیدا کرده است، عده وفات نگاه میدارد و سپس میتواند با افراد دیگر ازدواج کند.
- زن یقین میکند که شوهرش او را طلاق داده است، در این فرض پس از نگاه داشتن عده طلاق میتواند با افراد دیگر ازدواج کند.
- یقین دارد که شوهرش زنده است، در اینصورت حق طلاق ندارد مگر اینکه شوهر عمدا و به قصد ندادن نفقه فرار کرده باشد و یا اینکه صبر باعث شود زن متحمل سختی و ضرر شدید گردد.
- اگر اطلاعی از حیات یا فوت شوهر ندارد و زن میخواهد صبر کند، در این صورت هیچ فردی حق ندارد او را مجبور به طلاق گرفتن کند.
- گاهی زن به خاطر اطلاع نداشتن از وضعیت شوهر میخواهد جدا شود، این حالت به دو گونه است؛ گاهی نفقه زن تامین میشود؛ در اینصورت حق درخواست جدایی ندارد؛ اما گاهی نفقه زن تامین نمیشود در اینصورت میتواند درخواست جدا شدن کند.
بنابرگزارش حوزه علمیه خراسان، این رساله سطح چهار با امتیاز ۱۸، خوب ارزیابی شد. پیش از این نیز در ۲۸ بهمن ماه سال گذشته پیش دفاعیهای برگزار شده بود که در آن جلسه نکاتی توسط اساتید داور مطرح و اصلاحات حاصل از آن نیز تا حدودی رفع شد.
حجتالاسلام والمسلمین محمد مروارید به عنوان استاد راهنما، حجتالاسلام والمسلمین محسن جهانگیری به عنوان استاد مشاور و حججالاسلام والمسلمین ربانی بیرجندی و درایتی به عنوان اساتید داور این رساله همکاری داشتند.