اختصاصی شبکه اجتهاد: دانش اصول فقه، دانشی است که به قواعد و ضوابط استنباط فقهی میپردازد. الگوریتم، فرایند گام به گام هر عملیاتی از ابتدا تا انتها است. این اصطلاح، در علوم کامپیوتری و ریاضی بکار برده میشود؛ ولی الگوریتم، ترجمه لاتینی الخوارزمیه است که روش دانشمند ایرانی، در عملیات جمع و تفریق، ضرب و تقسیم بوده است.
روش خوارزمی، مورد توجه دانشمندان ریاضی اروپا قرار گرفت و چون او در محاسباتِ چهار عمل اصلی و حل انواع مسایل ریاضی، روش مرحله به مرحله و دقیقی ارائه داده است، هر روشی که حل مسائل را به صورت مرحله به مرحله و دقیق و با جزئیات کافی بیان کند و در پایان به جواب برسد روش الگوریتمی نامیده میشود.
از این رو، به نظر میرسد عملیات استنباط فقهی نیز دارای الگوریتم است؛ یعنی میتوان استنباط فقهی را بر اساس فرایندی مشخص از نقطه آغاز تا پایان تحلیل کرد.
در کتاب «الگوریتم دانش اصول فقه» استنباط فقهی، در سطح کتاب اصول فقه مرحوم مظفر فرایندسازی شده است؛ تدوین الگوریتم دانش اصول فقه در سطح متوسطه و پیشرفته نیز در برنامههای آتی مد نظر میباشد.
پیشینه نظریه الگوریتم استنباط فقهی
در کتب اصولی بیشتر به استدلالها و نظریهپردازی و مبانی مختلف پرداخته شده است و نسبت به فرایند استنباط به صورت شفاف بررسی صورت نگرفته است؛ گرچه این فرایند از کلمات آنها قابل اکتشاف میباشد.
در کتب مربوط به فلسفه فقه نیز بیشتر به مبانی و مسائل ساختاری پرداخته شده است نه روند کلی استنباط.
در زمینه فرایند استنباط میتوان به کتاب «الگوریتم اجتهاد» نوشته حجتالاسلام مصطفی جلالی و نوشته حجتالاسلام استاد درایتی با عنوان روش حل مساله فقهی و نیز پایان نامه سطح۴ با عنوان «روششناسی استنباط فقهی در سه محور مسألهشناسی، دلیلیابی و قرینهیابی» نوشته حجتالاسلام عبدالحمید واسطی اشاره نمود.
کتاب «الگوریتم اجتهاد» روند کلی استنباط را بررسی کرده است؛ امّا به خردهفرآیندهای استنباط نپرداخته است و کتاب استاد درایتی و استاد واسطی گرچه به برخی از خردهفرآیندها پرداخته است ولی تنها به چند محور استنباط پرداخته است؛ اما در کتاب الگوریتم دانش اصول، تمام محورهای استنباط با ارائه خردهفرایندها در قالب فلوچارت ذکر شده است. این الگوریتم با محوریت مراتب حکم میباشد؛ یعنی فرایند رسیدن به حکم و اجزاء آن در مراتب جعل، فعلیت و تنجّز، مورد بررسی قرار میگیرد.
فوائد و آثار نگاه فرایندی
از یک منظر میتوان مباحث علم اصول را به سهگونه تقسیم کرد.
* مباحثی که به تعریف و ماهیت مبادی و قواعد اصولی میپردازد. (چیستی)
* مباحثی که به استدلال برای اثبات قواعد اصولی میپردازد. (چرایی)
* مباحثی که به روش بکارگیری این قواعد در فرایند استنباط نظر دارد. (چگونگی)
در کتابهای اصولی، به دو گونه اول، بسیار پرداخته شده است؛ اما گونه سوم گرچه بخشی از آن، از لابهلای کلمات اصولیان قابل برداشت است ولی به صورت شفاف و مستقیم بیان نشده است.
عدم شفافیت روش بکارگیری قواعد اصولی باعث شده است که گسستی میان اصول و استنباط فقهی احساس شود.
طراحی الگوریتم استنباط فقهی، میتواند باعث شفافیت مسیر استنباط گردد. علاوه بر این که یافتن این خلأها ممکن است به نظرات جدید در علم اصول منجر شود.
از طرفی الگوریتم بیان گامبهگام مباحث است که موجب روشن شدن جایگاه هر بحث در ساختار کلان اصول میشود و ارتباط مباحث اصولی هم معلوم میشود؛ لذا این نوع تبیینِ مباحث اصولی میتواند شناخت بهتری از مباحث اصولی را ایجاد نماید.
از منظر دیگر، طلاب احساس میکنند که پس از سالها صرف عمر، در فراگیری کتابهای متعدد اصولی و با صَرف این مقدار از وقت و فراگیری اصطلاحات اصولی، قوه استنباط را کسب نکردهاند و هنوز نیاز به تکمیل و جمعبندی مباحث اصولی وجود دارند و به نظر میرسد که نگاه الگوریتمی به دانش اصول میتواند، مباحث را به صورت منسجم و ناظر به جایگاه واقعی آنها تبیین کند و این خلأ را در استنباط فقهی جبران کند.
ویژگیهای الگوریتم پیشنهادی
به نظر میرسد در علم اصول، دستگاه استنباط فقهی طراحی میگردد و فقیه با کمک آن به بررسی ادله میپردازد و احکام را استخراج مینماید. در واقع برای استنباط فقهی، سه عنصر اصلی وجود دارد: عنصر ورودی این دستگاه،
مساله فقهی و ادله است و عنصر خروجی آن، حکم شرعی.
عنصر سوم، عنصر پردازشگر (قواعد کلی) است که میان این دو، ارتباط ایجاد میکند و به تناسب ادله ورودی، خروجی مناسب ارائه میدهد.
از آن جا که هدف اصلی این دستگاه، حکم شرعی است، در الگوریتم پیشنهادی، مسیر رسیدن به حکم شرعی از دو زاویه عرضی و طولی تبیین شده است.
در ناحیه عرضی مسیر رسیدن به اجزاء جعل (موضوع، متعلق و حکم) بیان میشود.
در ناحیه طولی، مسیر دستیابی به هر یک از مراتب حکم (جعل، فعلیت و تنجز) فرایندسازی شده است؛ یعنی الگوریتم استنباط باید به این سوال پاسخ دهد که آیا حکم، جعل شده است یا خیر؟ و اگر جعل شده است، آیا به مرتبه فعلیت رسیده است یا خیر؟ و اگر به مرتبه فعلیت رسیده است، آیا به مرتبه تنجز هم رسیده است یا خیر؟
چشم انداز و اهداف پیشرو
بعد از طراحی این مسیر کاری که بسیار ضروری به نظر میرسد عملیاتی کردن الگوریتم دانش اصول و تطبیق آن در مسائل فقهی است؛ چراکه نظریات و تئوریها هنگام کاربست و عملیاتی کردن آن، ارزیابی میشوند؛ یعنی اگر نظریهای اصولی در فقه، به خوبی اجراء و تطبیق شود، نشان از صحت و قوت آن است. از این رو در نظر داریم که بخشهایی از مکاسب را بر اساس الگوریتم پیشنهادی، بازسازی کنیم که این کار میتواند به عنوان مکمل آموزشی کتاب مکاسب در سطح۲و۳ اجرایی گردد.
نگاه الگوریتمی به اصول فقه مطلوب، باب واسعی را برای تحقیقات و پژوهشهای جدید پیش روی دانشوران علم اصول میگشاید؛ چراکه در این زمینه، کارهای به زمین مانده، بسیار است.
کتابشناسی: چاپ اول کتاب «الگوریتم دانش اصول فقه»، به همت موسسه پژوهشی دانشوران، توسط حججاسلام رضا میهن دوست و سیدمحمدباقر قدمی با ویراستاری مهدی قاسمی در ۳۲۱ صفحه به رشته تحریر درآمده و از سوی انتشارات حوزه علمیه خراسان به قیمت ۱۱۵۰۰۰ هزار تومان روانه بازار نشر شده است.
نویسندگان: رضا میهن دوست و سیدمحمدباقر قدمی