شبکه اجتهاد: اعلام صریح و علنی نظرات فقهی برخی از مراجع بزرگوار تقلید در مورد کارکرد بانکها بار دیگر این مسئله حساس و مهم را به صورت جدی و برای عموم مردم مطرح ساخت. از سویی خطر ربا و نقش تعیین کننده نظام ربوی در تخریب بنیانهای اجتماعی چنان است که نمیتوان به آسانی از کنار این تهدید گذشت و از سوی دیگر شرایط جدید زندگی اجتماعی و روابط گسترده اقتصادی افراد و طبقات مردم با نظام بانکی جدا ماندن از تعاملات بانکی و پرهیز از این موضوع را کاملا غیر ممکن ساخته است.
شاید تا ۵۰ یا ۱۰۰ سال پیش میشد از نهادهای مدرن اقتصادی و اجتماعی پرهیز و راه زندگی خود را جداکرد، اما امروز به ناچار باید شناسنامه داشت و گواهینامه گرفت و از کارت بانکی استفاده کرد تا جایی که حتی برخی بانکهای خارجی در کشورهای غربی برای مشتریان مسلمان خود پیشنهاد تعاملات غیر ربوی را ارائه میکنند.
حال که با وقوع انقلاب اسلامی، اراده جدی مردم ما به مسلمان زیستن تعلق گرفته و نقش بانکها در زندگی روزمره هر روز بیش از پیش شده است باید تکلیف را یکسره کرد؛ یا زنگی زنگ بود یا رومی روم!
برخی کارشناسان پولی و اساتید اقتصاد با قاطعیت نظام بانکی ایران را ربوی میدانند و بسیاری از فقهای بزرگوار نیز به صراحت فتوا به حرمت تعامل با این بانکها داده اند در همین حال برخی دیگر از کارشناسان اقتصادی نظر کاملا مخالف دارند و فقهای بزرگواری نیز هستند که نظام بانکها را صحیح میدانند و اشکالی در سپرده گذاری یا استفاده از سود تعاملات اقتصادی بانکها نمیبینند.
شاید اگر این اختلاف نظر پیش از پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشت مشکلی پیش نمیآمد و مقلدین این فقهای بزرگوار کارهای مالی خود را به صورت غیر بانکی انجام میدادند یا حداکثر خود به تاسیس صندوق قرض الحسنه یا موسسهای اعتباری میپرداختند، چنان که برخی از مؤمنان پیش از انقلاب هیچ مراجعه ای به بانکها نداشتند. اما پس از تأسیس جمهوری اسلامی شرایط کاملا متفاوت است و اکنون در آستانه چهل سالگی انقلاب، دیگر کسی از ما ادبیات حرمت و پرهیز را نخواهد پذیرفت.
اکنون مراجع تقلید و فقهای بزرگوار ما -لااقل به ظاهر- اداره کننده جامعهاند، نه فقهای گمنامی در گوشه حجرههای حوزه که بتوانند خود را از مسائل اجتماعی و سازوکارهای زندگی عمومی مردم کنار بکشند. امروز فقها و مراجع ما در یک نظام غیر دینی زندگی نمیکنند که اعلام موضع شان راه مردم دیندار را جدا کند بلکه خواسته یا ناخواسته، بخشی از حاکمیت جامعه و نظام دینیاند و با اعلام چنین مواضعی از سوی این بزرگان ناکارامدی این نظام ثابت میشود. یا باید رسما و به صراحت و قاطعیت سلامت شرعی نظام بانکی به مردم اعلام شود و خیال مردم را راحت کنیم، یا اگر واقعا نظام بانکی ما ربوی است و پول بانکها حرام و سودشان حرام و حقوقی که به کارمندانشان میدهند، حرام است تکلیف نظام بانکی جمهوری اسلامی را مشخص کنیم!
از سوی دیگر اگر برای این گونه مشکلات چارهای نیندیشیم و مسأله را به شکل رسمی روشن نکنیم، تکرار این مواضع از سوی فقهای بزرگوار به مرور باعث بی اعتنایی مردم و زدوده شدن حساسیت آنان میشود و نقش فقهایی را ضعیف میکند که روزی میتوانستند فتوای تحریم تنباکو بدهند و اندرونی پادشاه را برآشوبند.
زیرا اگر منطق آتشین و عبارت آهنین”الیوم استعمال تنباکو حرام و در حکم محاربه…” به ادبیات ضعیف “بارها گفتهایم و کسی اعتنا نمیکند” تبدیل شود باید خیلی خیلی برای آینده جامعه دینی نگران باشیم.
صرف این که علمای ما فریاد بزنند که نظام بانکداری ربوی است و سپرده گزاری و … حرام دردی را دوا نمی کند.
اگر علمای ما توان دارند باید نظام بانکداری اسلامی را به صورت اعملی پیاده کننده. و گرنه مردم به این فتاوا تن نمی دهند.
چون جایگزینی وجود ندارد.