اختصاصی شبکه اجتهاد: نشست علمی «جامعهشناسی زیارت پیاده اربعین: گزارش یک پژوهش میدانی در عراق» از سوی انجمن جامعهشناسی ایران در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد با ارائه دکتر ندا رضویزاده استادیار دانشگاه و عضو هیئت علمی پژوهشکده گردشگری جهاددانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد. در ادامه گزارش این نشست را میخوانید.
نکته یکم: سفرهای زیارتی دارای قدمتی طولانی است و در برخی ادیان مانند مسیحیت هم سابقه دارد.
نکته دوم: در سالهای اخیر آمار گردشگری مذهبی در جهان رشد داشته است.
نکته سوم: یکی از سؤالات مهم در باب پیادهروی زیارت اربعین این است که: این پیادهروی چه خصوصیاتی دارد؟
اولاً: زیارت به این شکل تودهای نسبت به ایران سابقه ندارد و یک پدیدۀ جدید است. در گذشته مسیر مشخصی برای زیارت امام حسین (علیهالسلام) به شکلی که امروزه باب شده است وجود نداشته است. البته اصل سنّت پیادهروی برای زیارت در سایر ادیان هم سابقه داشته است. اما در ایران به این شکل پرحجم امروزی وجود نداشته است.
اینکه در یک موسم مشخص یک زیارت جمعی و به صورت پیاده باشد، در ایران به طور خاص بیسابقه است. در روایات به این شکل زیارت دستهجمعی و پیاده در روز اربعین، توصیه نشده است. بنابراین، به این شکل خاص منشأ خاص روایی ندارد.
نکته دیگر اینکه زیارت پیاده و دستهجمعی در روز اربعین به مقصد امام حسین (علیه السلام)، بعد از سقوط صدام ابتدا در عراق باب شد.
نکته دیگر اینکه بستر جغرافیایی این زیارت در بستری بوده که در طول تاریخ منشأ مناقشاتی میان ایران و عراق بوده است. و این منطقه مناقشات شدید ارضی را در دورانهای مختلف به خود دیده است.
نکته دیگر اینکه با وجود اینکه این منطقه در زمان کنونی پرتنش و خطرناک است اما با این وجود این زیارت به صورت پرجمعیت و پرتعداد برگزار میشود.
در زمان کنونی که دنیا با رشد سکولاریزم و عرفانهای نوظهور مواجه است. این شکل از مناسک و آداب دینی با این حجم اتفاق نادری است.
در این تحقیق و تحلیل، برای تحلیل دادهها از دو تِم استفاده شده است:
۱- تعلیق امر مادی
۲- رنج مقدس به مثابۀ مولد معنا
خود این رنج سفر برای افراد معنا تولید میکند:
۱- چشم داشت پاداش و اجر معنوی
۲- تقرّب به خداوند
۳- بحث بخشش گناهان
رنج این سفر در نگاه برخی افراد منشأ لذّت معنوی و یافته هایی میشود که نظیر:
– برخی زائران، تقدّس مقصد پیادهروی را به مسیر پیادهروی تسری میدهند و مسیر را نیز مقدس میدانند. برخی به این دلیل که مسر نجف به کربلا بخشی از مسیر کاروان اسیران به شام بوده است، به نوعی خود را در آن تجربۀ تلخ اسیران به شام، سهیم و شریک و سهیم میدانند.
– طی این مسیر، فرد را با یک اجتماع تاریخی پیوند میدهد تا برای فرد یک هویت اجتماعی تاریخی خلق شود یا یک هویت اجتماعی تاریخی تقویت شود.
– این سفر و طی این مسیر باعث میشود تا فرد خود را جزو یاران امام حسین (علیهالسلام) بداند.
– این پیادهروی به نوعی اعلان یک باور مذهبی با بازسازی یک تجربه رنجآلود است. در واقع افراد این سفر را به نوعی اظهار ارادت به امام حسین (علیهالسلام) و اعلام وفاداری به ایشان میدانند.
– رنج این سفر یک رنج خودخواسته و داوطلبانه است.
– با توجه به اینکه این سفر یک سفر واجب نیست، تحمّل این سختی، نوعی اظهار ارادت ویژه و خاص به امام حسین (علیهالسلام) محسوب میشود و شاید به همین دلیل است که برخی افراد این زیارت را از حج بالاتر و برتر میدانند. حتی برخی افراد با احرام، که یکی از مناسک واجب حج است، یکی دانستهاند و این زیارت را به نوعی همان لبیک به خداوند میدانند.
– در زمانهای که با بحران معنا مواجه هستیم، این زیارت میتواند با تولید معنا این خلأ را پر کند.
اما در باب تم دوم؛ یعنی تعلیق امر مادی و روزمره:
۱- تعلیق عقلانیت ابزاری
۲- تعلیق طبقهبندی و قشربندی اجتماعی
۳- ادراک عقل قدسی
سخن دیگر اینکه؛ معمولاً افراد برای سفر پیشبینی میکنند، اما شرکتکنندگان در این سفر معمولا عنوان میکنند که تصمیم جدی برای این سفر نداشتهاند و طلب شدهاند. در این سفر برخی افراد خود را مسلوبالاختیار میدانند. این نوع تبیینها با تبیینهای معمول و متعارف از سفر کاملاً متفاوت است.
و همینطور خیلی از شرکتکنندگان در این سفر و این پیادهروی، معتقد بودند؛ خصوصیتی داشتهاند که امام (علیهالسلام) آنها را به این سفر دعوت کردهاند.
برخی از زائران برای توجیه معقول بودن این سفر، علیرغم خطرات آن، به برخی وجوه این زیارت اشاره میکنند:
– خود امام دعوت کردهاند و خودشان هم از زائر حمایت و حفاظت میکنند.
– مرگ در این مسیر به مثابۀ شهادت است (این تعبیر، باعث میشود تا افراد واجد شجاعت شوند و بتوانند با جدیت این مسیر را طی کنند).
– در حج خطرناک بودن راه باعث میشود حج واجب نباشد و اگر کسی علیرغم خطرناکی راه به حج برود این مسئله مانع قبولی حج او خواهد بود، اما در این مسیر اینطور نیست.
– برخی از زائران این پیادهروی را نوعی لشکرکشی دانستند؛ در واقع چیزی شبیه اعلام برائت از مشرکان که در مناسک حج دیده میشود. در واقع این زائر با این راهپیمائی برائت و بیزاری خود را از دشمنان اهل بیت (علیهمالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) به طور خاص اعلام و اعلان میکند.
نکتۀ دیگری که در این پیادهروی و راهپیمائی قابل مشاهده است؛ تعلق امر اجتماعی است. در واقع در این سفر، آن نظم سلسله مراتبی که در شرایط عادی بر جامعه حکم فرماست، برهم میخورد و افراد از مذاهب، ملیتها و سرزمینهای مختلف در کنار یکدیگر و دوشادوش هم قرار میگیرند. در واقع، این درهم آمیزی، طبقاتی، نژادی، ملیتی در این سفر کاملاً تحقق مییابد و این تفکیکهای قومی، مذهبی و ملیتی در این سفر کاملاً تعلیق و موقتاً تعطیل میشوند
درباب کارکاردهای این سفر نیز میتوان گفت: فرد در این سفر به مذهب خود مباهات میکند؛ چراکه حتی پیروان سایر مذاهب و ادیان را با خود همراه و همگام میبیند.
نکتۀ پایانی درباب این پیادهروی این است که؛ این پیادهروی اگرچه نوعی از گردشگری هم محسوب میشود، اما تابع قواعد حاکم بر گردشگریهای معمول دنیا نیست؛ یعنی انگیزه اصلی در آن مسائل معنوی است، بر خلاف گردشگریهای معمول که انگیزۀ اصلی مسائل مادی و معنوی است، و در سراسر این مسیر یک نوع هدف قدسی در شرکت کنندگان به وضوح قابل مشاهده است.