شبکه اجتهاد: در روزهای گذشته و در پی کودتای نظامی امنیتی در تونس، رئیس جمهور در اقدامی کم سابقه نخست وزیر این کشور را برکنار و پارلمان – به ریاست راشد الغنوشی – را به حالت تعلیق درآورد. با این شرایط تونس در بحرانی ترین شرایط سیاسی پس از انقلاب ۲۰۱۱ میلادی قرار گرفته است وآینده این کشور درهالهای از ابهام فرو رفته است.
این نوشتار در پی تحلیل وقایع سیاسی چندروز اخیر تونس نیست؛ بلکه در پی بیان نکاتی در مورد نقش حرکه النهضه به عنوان بزرگترین نسخه از اسلامی سیاسی در زادگاه ابن خلدون است.
یکم. جنبش النهضه از سال ۱۹۸۱میلادی به عنوان یک جنبش اسلام گرای سیاسی و تحت تأثیر معنوی و فکری اخوان المسلمین مصر و انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت. راشدالغنوشی رهبر این جنبش کتاب «حرکه الإمام الخمینی (قده) و تجدید حیاه الإسلام» را در راستای این همسویی نوشت. الغنوشی در بدو امر دیدی بسیار مثبت به انقلاب اسلامی داشت، ولی در اثر بی دقتی برخی جریانات اسلامگرای وطنی و صف آراییهای جدید جهان اسلام و پارهای عوامل بین المللی دیگر؛ هم افق با اخوان المسلمین، سیری نزولی نسبت به همگرایی با انقلاب ایران را طی کرد؛ تا جایی که حتی امروزه مواضع ضدونقیضی از اونسبت به انقلاب و حتی شیعه به گوش میرسد.
دوم. نسیم بهار عربی با تحرکات این نهضت در جهان اسلام آغاز شد. درحقیقت این النهضه تونس بود که عاملی شد تا اخوان السلمین حزب «آزادی وعدالت» را تاسیس کند؛ و ازکنج عزلت خارج شود و با حضوری فعال در فضای جدید سیاسی، به نسخه مصری حزب «عدالت وتوسعه» ترکیه در جهان اسلام تبدیل شود. پنهان نیست که جرئت بخش به اخوان برای حضور فعال در جریانات سیاسی مصر بر تارک النهضه تونس خورده است.
سوم. این حزب سی سال و در دوران دیکتاتوری زین العابدین بن علی با چراغ خاموش فعالیت خود را ادامه میداد. پس از سقوط نظام دیکتاتوری این حزب قانونی شد و با تغییر ماهیت از حزب اسلام گرا به حزبی سکولار و وطن محور تغییر جهت داد.
درسالهای ۲۰۱۱تا ۲۰۲۱ میلادی حرکه النهضه کوشید تا از سبک وسیاق اخوان المسلمین جدا شود و تجربیات متفاوتی را در عرصه مبارزه و سیاست در پیش گیرد. مشکل عمده جنبش النهضه در این دگردیسی، سردرگمی در دوراهی انتخاب اسلام سیاسی و اسلام سکولار بود.
دستاوردهای خیره کنندهای که رهبران فعلی النهضه در ارکان سیاسی بدست آورده بودند از یکسو و نگرانیهای غیر قابل اغماض بخاطر از دست رفتن جایگاه این حزب در میان اسلام گرایان سنتی؛ شرایط پیچیدهای را پیش روی رهبران این حزب قرار داده است.
دگردیسی و تغییر گفتمان اسلامی وسنتی النهضه به حزبی وطن محور و سکولارماب مسیر آینده این حزب را با چالش مواجه کرده است و نکتهای است که نمیتوان چشم بر آن بست. بیانیه اخیرجوانان حزب النهضه با عنوان «اصلاح مسیر- تصحیح روند» ناظر به همین تذبذب النهضه است. با این شرایط شاید بتوان گفت النهضه در بهترین شرایط بتواند جایگاهی شبیه حزب عدالت و توسعه ترکیه را در سپهر آینده تونس ایفا کند.
چهارم. نکتهای که دگرگونی النهضه از اسلام گرایی تا حزبی سکولار را کمی بهتر روشن میکند جایگاه خاص تونس وساختار فکری هموطنان ابن خلدون و جامعه روشنفکری آنجاست. پنهان نیست که نخبگان تونسی نه تنها تحت تاثیر غرب هستند؛ بلکه به نوعی هم راستا با غرب و بویژه جامعه روشنفکری پاریس، ساز فکری – فرهنگی خود را کوک میکنند.
در میان کشورهای شمال آفریقا و در اصطلاح جغرافیایی کشورهای مغرب عربی؛ تونس بیشترین تأثیرفکری را از غرب و بویژه روشنفکری فرانسه گرفته است. چنانچه خیابان مشهور و اصلی تونس(شارع حبیب بورقیبه) از نظر معماری شبیه ترین خیابان دنیا به خیابان شانزه لیزه پاریس است. بی راه نیست که بگوییم حیات خلوت روشنفکران فرانسوی، آمدوشد در محیطهای روشنفکری تونس است. این مجالست روشنفکران دو کشور، تاثیر فراوانی در جامعه نخبگانی تونس و سبک زدگی مردم تونس را در پی داردکه نباید در تحلیل تغییر رویکرد حرکه النهضه ازآن غافل شد.
حساسیت فعالیت حزب النهضه و دفاع از سلطه وزن اسلام گرایی بر سکولاریسم النهضه، در این محیط فرهنگی نهفته است وبدون لحاظ چنین دورنمایی از جامعه تونس صحیح نیست که النهضه را در آغوش سکولاریسم تحلیل کنیم. سیاست اسلام گرایانه الغنوشی در حقیقت التزام به امربین الامرین است وقایل به اسلام بین الاسلامین است ودرنوسان میان اسلام سکولار و اسلام سیاسی، با غلبه جریان اسلامگرایی است.
به عبارتی به جرئت میتوان گفت الغنوشی یک اسلام گرای واقعی است؛ اما در خیابان شانزه لیزه تونس و در تعامل با نخبگانی غرب باخته ودر فشار میان جوانانی اسلامگرای سرسخت و غرب ستیز!
نویسنده: حجتالاسالام سیدعلی بطحائی دانش آموخته حوزه و مدرس دانشگاه ادیان مذاهب/ مسلمنا