مراد از نوع تعاملات بازدارنده درباره زنان، مواردی و مصادیقی است که خروج آنان از خانه و برخورد آنان با نامحرمان، زمینه آلوده دامنی آنان را فراهم میآورد و جامعه و خانواده را در معرض تباهی و فساد قرار میدهد. گذشته از مخالفت اطلاق مورد ادعا ممانعتها در روایات با واقعیت جاری جامعه سازگاری ندارد.
به گزارش شبکه اجتهاد، در مورد منع رفت و آمد زنان به مسجد، برای علت این منع فلسفههای بیان شده است از قبیل اینکه خانمها در خانه نماز بخوانند تا کودکان ببیند و یاد بگیرن و یا بچهها را نگه دارن تا مانع آمدن بچهها به مسجد بشوند، مسجد هم پاک بماند و… آیا این فلسفهها یا برداشتهای عقلی از روایات صحیح است؟ حجتالاسلام والمسلمین دکتر علی نصیری، استاد خارج فقه و اصول و حدیث حوزه علمیه قم به پرسش پاسخ میدهد؛
از جمله آموزههایی که در برخی از روایات راه یافته نهی از ممانعت از خروج آنان از خانه، نهی زنان برای شرکت در جمعه و جماعت و مواردی از این دست است. به عنوان نمونه شیخ حر عاملی در بابی با عنوان «باب جمله مما یحرم على النساء وما یکره لهن وما یسقط عنهن» در روایت ششم چنین آورده است: «وبإسناده عن حماد بن عمرو وأنس بن محمد، عن أبیه، عن جعفر بن محمد، عن آبائه (علیهم السلام) – فی وصیه النبی (صلى الله علیه وآله) لعلی (علیه السلام) – قال: یا علی، لیس على النساء جمعه ولا جماعه، ولا أذان، ولا إقامه، ولا عیاده مریض، ولا اتباع جنازه …»
در باره نهی از خروج زنان از خانه، نیز باید گفت: قرآن از دختران شعیب پیامبر (ع) یاد میکند که برای شبانی گوسفندان از خانه خارج شده و زمانی موسی (ع) به آنان برخورد کرد که برای آب دادن به گله خود و عدم اختلاط با مردان، در کناری منتظر ماندند. پس از بازگشت به خانه، یکی از آنان مامور دعوت موسی به خانه پدر میشود: «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَی اسْتِحْیاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِی یدْعُوک لِیجْزِیک أَجْرَ مَا سَقَیتَ لَنَا» قرآن چنان که دأب آن است، داستان پیامبران و امتهای گذشته را برای عبرت و درس آموزی همه ما ذکر میکند. اگر بر اساس این آیات، دختران یک پیامبر آسمانی هر چند به خاطر کهنسالی پدر، میتوانند با رعایت اصل «عدم اختلاط با مردان» به شغل شبانی مشغول شوند و مجازند که با پسر جوانی همچون موسی به گفت و گو پرداخته و تنها و البته با رعایت اصل «حیا» نزد او آمده و او را نزد پدر همراهی کنند، دیگر معنا ندارد که ادعا شود در روایتی از معصوم، آموزههای مخالف آن ارایه شده و بر خانه نشینی مطلق زنان و بدون هیچ قید و استثنایی، تاکید شده است!
چنین مدعایی با سیره خود اهل بیت (ع) سازگاری ندارد؛ زیرا به استناد منابع تاریخی و روایی، فاطمه(ع) به عنوان بهترین و برترین الگوی زن مسلمان، در دوران رسالت پیامبر اکرم (ص) در مکه گاه نزد پدر در کنار کعبه میآمد و خار و خاشاک را که از سوی مشرکان بر سر و روی پیامبر ریخته میشد، از چهره و بدن ایشان پاک میکرد. در برخی از روایات آمده است که صحابهای همچون بلال آن بانو را در کار خانه یاری میرساندند و سلمان با دیدن چهره زردگون فاطمه (ع) و چادر وصله زده او اشک از چشمانش جاری شد. صدیقه طاهره (ع) پس از ماجرای غصب خلافت پای به مسجد گذاشت و در کنار محاجّه و مناظره با ابوبکر درباره فدک، در خطبهای غرّا عموم صحابه را به خاطر کوتاهی در دفاع از حق حضرت امیر (ع) مورد نکوهش قرار داد. با چنین حقایق روایی و تاریخی آیا میتوان پذیرفت که مراد از روایت پیشین، حبس مطلق زنان در خانه است؟!
با توجه به قرائن پیشگفته باید گفت که مراد از نوع تعاملات بازدارنده پیشگفته درباره زنان، مواردی و مصادیقی است که خروج آنان از خانه و برخورد آنان با نامحرمان، زمینه آلوده دامنی آنان را فراهم میآورد و جامعه و خانواده را در معرض تباهی و فساد قرار میدهد.
گذشته از مخالفت اطلاق مورد ادعا ممانعتهای پیشگفته در روایات با واقعیت جاری جامعه سازگاری ندارد:
امروز با توجه به پدیده جهانی شدن و تبدیل جهان به یک دهکده کوچک، با چشم پوشی از گستردگی پدیده پورنوگرافی و هرزه نگاری، حضور مردان و زنان در فضای مجازی و انتشار تصاویر و فیلمهای آنان، چنان وسیع و گسترده است که دیگر نمیتوان مدعی شد حضور زنان در اجتماع هر چند با حفظ حریم و حرمت باعث انگیزش جنسی مردان یا به عکس و آسیب دیدن عفت و حجاب میشود. در روزگار ما زنان مومن و مسلمان چه در ایران و چه در کشورهای مختلف اسلامی در نمازهای جمعه و جماعت حضور مییابند و تاکنون شنیده نشده که این حضور باعث تضعیف باور یا رفتار دینی آنان شده است، بلکه به عکس همه از نتایج مثبت و تقویت دین داری در این باره سخن میگویند.
یک جهت آن گستردگی پدیده برق و روشنایی در شبها در تقریبا همه جای دنیا و نیز وجود دستگاه عریض و پر دامنه پلیس و دستگاه قضایی، افزون بر وجود دوربینهای کنترل اجتماعی در عموم خیابآنها در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه است. دیگر چنان نیست که هر مردی دست هر زنی را گرفته و هر جا دلخواهش باشد، همراهی کند؛ چنان که چنان نیست هر زنی با هر آشنا و بیگانه نشست و برخاست داشته باشد و رفتار آنان از چشم مدیران خرد و کلان جامعه پنهان باشد.
اگر گفته شود که پس این همه آزادی و ولنگاری جنسی و زیانهای ناشی از آن در دنیای مدرن امروز چیست؛ در پاسخ خواهیم گفت که اشکال آنان در نظارت نیست، بلکه در قوانین ناصواب حقوقی است که بدان پایبنداند؛ به این معنا که در دنیای مدرن رفتار جنسی حتی برای زنان شوهر دار جرم و بزه شناخته نمیشود؛ چنان که روسپیگری و هم جنس گرایی را عموماً امری مباح و قانونی میانگارند! از این جهت روی سخن ما با جامعهای همچون جوامع اسلامی است که قوانین خود را منطبق با شریعت اسلامی تنظیم کرده و بر اساس آن نظارتها و کنترلهای اجتماعی را مورد توجه قرار میدهند. در این دست از جوامع اثبات آن که بیرون آمدن زن از خانه با تاکید بر حفظ حریم و عفاف از ناحیه خود او آن هم برای شرکت در جمعه و جماعت، باعث تضیعف دین و عفاف میشود، کار سختی است.
به هر روی، اگر آمد و شد زنان به مساجد و محافل مذهبی همراه با تحفظ به عفاف و حجاب باشد و مفسدهای را به دنبال نداشته باشد، نه تنها مشمول نهی نیست، بلکه از جهاتی مورد تاکید است.
آقای علی نصیری واقعا از شما جای تعجب است…شما روزگاری از برخی نظریات اخباریان، به خصوص در بحث حجیت ظواهر قرآن دفاع میکردید! چه شد که در متن بالا با استدلال به لوازم بعیده و بلکه تعمیمی ناروا از قصه ای قرآنی ظاهر روایات را به آسانی کنار میگذارید و بعد هم جسورانه با بررسی مصالح و مفاسد که از روشنترین مصادیق «رأی» و «قیاس» منهی است، به تایید تأویلات و منسوجات خویش میپردازید؟ این تذهبون؟ آیا گمان ندارید که اینها نتایج ضعف مبانی و نامنقح بودن روشهای مورد استفادهتان است؟ شاید بی توجهی به علم اصول در مباحث غالبا خام و سست شما از عوامل جدی آسیب مشار الیه باشد!
از همه اینها گذشته، در غرب به طور عمومی رفتار جنسی مرد متاهل هم خیانت، بزه و جرم محسوب میشود چه رسد به زن شوهردار! البته فعلا…