حجتالاسلام واسطی گفت: دانش هوش مصنوعی به دنبال استخراج فرآیند تخصص از متخصص و چگونگی استفاده از اطلاعات، دادهها و عمل گرها برای رسیدن به تصویر بهینه است.
به گزارش شبکه اجتهاد، ششمین پیش نشست نخستین همایش ملی هوش مصنوعی و علوم اسلامی با موضوع «هوش مصنوعی، ادیان الهی و آینده بشریت، الگوریتم اجتهاد» با حضور حجتالاسلام والمسلمین عبدالحمید واسطی، عضو هیئت علمی گروه منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در جامعه المصطفی العالمیه(ص) مشهد برگزار شد. آنچه در ادامه میخوانید ارائه استاد حوزه علمیه مشهد در این نشست است:
تعریف الگوریتم
حرکت قدم به قدم برای حل یک مسئله به گونهای که مراحل مشخص است و همه جزئیات، کیفیات، زمان و مکان بیان شود، الگوریتم است. در ادبیات حوزوی کلمهای با عنوان «حیث وجود» داریم؛ حیثیات به معنای جهتها است و منظور از جهت، کیفیت و مراتب کیفیت است؛ از طرفی ما در فضای اجتماعی با علم عرفی مواجه هستیم و به صورت ناخودآگاه هوش خدادادی این کارها را انجام میدهد.
تعریف اجتهاد
به کارگیری همه تلاش برای اینکه نظر خداوند از ادله استخراج شود به نحوی که موجه باشد و حجیت داشته باشد اجتهاد است. هر کسی توان اجتهاد را ندارد چراکه در مسیر چگونگی فهم مراد آیه و چگونگی استخراج حکم از آیات و روایات تنوع وجود دارد که یکی از مسیرها درست و صحیح است. وقتی قرار است در اجتهاد حکم خداوند استخراج شود ابتدا باید به آیات یا روایات و یا اقوال که نظرات و دیدگاههای متخصصین است، مراجعه شود.
در اجتهاد بررسی آیات و روایات حائز اهمیت و دامنه جستجو مدنظر است؛ اینجا این پرسش مطرح میشود که اکتفا کردن به کتاب وسائل الشیعه کافی است یا باید کتابهای دیگر مثل کتب اربعه را نیز در این راستا مطالعه کرد.
در فضای روش شناسی اجتهاد صحبت شد که اجتهاد یک عملیات است و عملیات چگونگی میخواهد و چگونگیها متنوع است و باید به این مطلب رسید که کدام یک صحیح و یا برتر و بهینه است و به ما اطلاعات بیشتری میدهد. وقتی گفته شد که برای رسیدن به این امر نیاز به تسلط است، به همین میزان نیاز است تا تسلط شاخص گذاری شود.
تسلط داشتن به این معنا است که به چه مقدار اطلاعات داشته باشم و در چه منابعی نیاز به تسلط است؛ تسلط داشتن و چگونگی تسلط داشتن باید تعریف و ارائه شود. تسلط نیاز به تجربه و زمان دارد و باید به این پرسش پاسخ داده شود که تسلط چگونه محقق میشود که منجر به اجتهاد شود.
در فضای حوزوی افراد بسیاری این دروس را میگذارنند اما در خروجی آن تعداد انگشت شماری به اجتهاد میرسند. در این راستا نیاز است تا مسیرهای رسیدن اجتهاد بررسی شود و یا درباره اختلاف فتواها که منابع آنان یکسان و همچنین حکم یکسان است، اما فتواها تفاوت دارند.
ارتباط اجتهاد و هوش مصنوعی
نخستین قدم در اجتهاد تحریر المسأله است که باید صورت بگیرد و تلقین محل نزاع، به این معنا که دعوای علمی کجاست و مسأله چیست. مثلا حکم رجوع از هبه در هبه زوج به زوجه چیست؛ وقتی یک زندگی منجر به طلاق شد حال به لحاظ شرعی تکلیف هدایایی که مرد به زن داده بود چیست؟
چگونه باید مسأله شناسی صورت بگیرد و مسأله بر ادله آیات و روایات عرضه میشود؛ عرضه کردن به معنای تطبیق دادن عملیات آن چگونه است؟ چگونگی قدم به قدم اجتهاد با ترسیم همه خصوصیات زمان، مکان، کمیت، کیفیت و جنسیات در استنباط حکم به معنای الگوریتم اجتهاد است. این همان چیزی است که هوش طبیعی ما به صورت خودکار انجام میدهد و نیاز به دقیق سازی است تا بتوان بین اختلاف فتواها محاکمه کرد بدین معنا که کدام یک روشمند است و طبقه قواعد و اصول فقه کدام یک از آنها حجیت دارد.
هوش مصنوعی برای استنباط دقیقتر
هوش مصنوعی چگونگی استفاده از اطلاعات، دادهها و عمل گرها (تحلیل گرهای اطلاعات) برای رسیدن به تصویر بهینه است. کار هوش مصنوعی این است که عملکردهای مناسب انسانی را بهینه سازی کرده و ارتقاء دهد. در هوش مصنوعی و دانش آن، ما به دنبال استخراج تخصص از متخصص هستیم و اینکه متخصص هر فنی چگونه تخصص خود را ارائه میدهد. به هر میزان که پاسخها درباره چگونگی فرآیند تخصص در متخصص دقیقتر شود در واقع به هوش مصنوعی نزدیک میشویم و استنباط را دقیقتر میسازد.