گاهی سائل اندیشهای دارد که شناسایی اندیشه او در تبیین مراد امام مؤثر است و رهبری به این مطلب در کتاب توجه داشتهاند. مثلاً منظور از غناء، «صوت متضمن بر کلام باطل» است، که در تفسیر قول الزور که از امام پرسیده شد، است. رهبری میگوید سائل که این مصداق را میدانسته و این تفسیر درست نیست و اینها – یعنی سائلان – شنیده بودند که امام شیعیان تفسیر دیگری از علمای اهل سنت که در قول الزور دارند را دارد و دنبال یک مصداق دیگری بودند. ایشان مناسبات حاکم بر سؤال و جواب این مدعی را رد میکند؛ چرا که امام توضیح واضحات نمیکند. ایشان بر خلاف شیخ انصاری تعریف غنا را طبق این روایت نمیپذیرد.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، دومین نشست علمی روش شناسی اجتهادی آیتالله خامنهای با موضوع «موسیقی و غنا» روز یکشنبه، ۱۷ آذر ۱۳۹۸ در محل مؤسسه عالی فقه و علوم اسلامی در قم با حضور طلاب و فضلا و پژوهشگران برگزار شد. در این جلسه که با ارائه استاد احمد مبلغی، پژوهشگر حوزه روش شناسی اجتهاد و استاد حوزه و دانشگاه همراه بود، وی به شناسایی روش اجتهاد مقام معظم رهبری در کتاب موسیقی و غنا که تقریر مباحث خارج فقه ایشان است پرداخت و توضیحاتی پیرامون روش شناسی و مفاهیم آن داد.
در ابتدای این نشست، دبیر علمی جلسه، حجتالاسلام دکتر موسوی گفت: مقام معظم رهبری، فقه را دانش اداره زندگی بشری میداند. همچنین در نگاه رهبری، فقه، نظام اداره زندگی بشر است.
وی افزود: رهبری بحث لزوم پیشرفت فقه در حوزه علمیه را مطرح میکنند و در باب توسعه فقه، تعمیق روش را یک مؤلفه مهم در توسعه فقه میدانند. یکی از موضوعاتی که رهبری در آن توسعهفقه را به نمایش گذاشتهاند همین بحث غنا و موسیقی است که در قالب یک کتاب به رشته تقریر نیز در آمده است. این کتاب درسنامه غنا و موسیقی است که همان درس خارج فقه ایشان است که چاپ شده است. لذا به جهت روششناسی اجتهاد رهبری، بر مبنای این کتاب، از استاد مبلّغی دعوت به عمل آمد که انصافاً ایشان جزء نوابغ حوزه علمیه در باب روششناسی است.
روش فقهی چیست؟
در ادامه استاد مبلغی بیانات خود را اینگونه آغاز کرد: روششناسی از اهمیت بسیاری در امروزِ حوزه برخوردار است که باید به آن پرداخته شود. در ابتدا تعریفی از روش را اشاره میکنم:
روش فقهی عبارت است از چهارچوب دادن، فعال کردن و مؤثر قرار دادن عمل استنباط و ارکان آن، از رهگذر بررسی نگاهها، تکیه بر معلومات و به کارگیری تکنیکهای مؤثر در استنطاق نص.
عمل استنباط گاهی معروض و محل یک روش است و در عملیه الاستنباط حلول پیدا میکند و گاهی مخلوط از روشهاست.
مؤثر واقع شدن استنباط چهار عامل دارد: ۱. اتخاذ دیدگاهها و زاویه دید، ۲. معلومات و آگاهیهای ویژه، ۳. تکنیکهای استنطاق نص، یعنی نص را به گفتن وا میدارد،۴. تنظیم و ترتیب استنباط.
از این چهار عامل به عنوان چهار مؤلفه استنباط میتوان معرفی کرد.
ارکان اجتهاد
استاد خارج فقه حوزه علمیه قم گفت: ارکان عملیه الاستنباط عمدتاً عبارتست از:
۱. فقه النص که خود شامل: أ. فقه القرآن، ب. فقه الحدیث است
۲. فقه الموضوع: یعنی کوشش فقیهانه برای شناخت موضوع که عدم آن یک مشکل در استنباط به حساب میآید.
۳. فقه الآراء و الأقوال.
۴. فقه اللغه.
۵. فقه السیر و المرتکزات و الأعراف.
۶. فقه التطبیق.
۷. فقه الترتیب.
مبلغی ادامه داد: أخذ روش مبتنی بر این هفت مطلب است اما داشتن این هفت مؤلفه در عملیه الاستنباطِ یک مجتهد، لزوماً نشانگر روشمند بودن استنباط او نیست. اما اگر کسی بخواهد عملیه الاستنباط روشمند داشته باشد لا جَرَم باید بر مبنای هفتگانه مذکور عمل کند.
فقه النص در استنباط رهبری
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: در رابطه به با روشمند بودن رهبری در این کتاب باید گفت: ایشان استنباط روشمند دارد و ما در مقام شناسایی روش ایشان هستیم.
وی افزود: برخی سراسیمهوار به حدیث میپردازند، درحالی که این فقه الحدیث نیست. اما ایشان در فقه الحدیث با عناصری به فقه حدیث میپردازد که بیانگر روشمند بودن این مطلب است. این عناصر عبارتند از:
۱. لحن القول: که بخشی از گفتمان است. ایشان شیوههای گوناگونی برای شناخت لحن روایی در پیش گرفتهاند که یک نمونه آن، این است که: فقیه میبایست پیشتر احادیث باب را دیده و مجموعه این احادیث را فراروی خود قرار دهد تا فضای صدور آنها مشخص شود.
۲. بهرهگیری از قاعده مناسبات حاکم بر سؤال و جواب در روایات: توجه به فضای حاکم بر سؤال میتواند در فهم مراد امام کمک حال باشد و عدم توجه به این سؤالات و فضای حاکم بر آن ما را از شناسایی مراد امام باز میدارد.
گاهی سائل اندیشهای دارد که شناسایی اندیشه او در تبیین مراد امام مؤثر است و رهبری به این مطلب در کتاب توجه داشتهاند. مثلاً منظور از غناء، «صوت متضمن بر کلام باطل» است، که در تفسیر قول الزور که از امام پرسیده شد، است. رهبری میگوید سائل که این مصداق را میدانسته و این تفسیر درست نیست و اینها – یعنی سائلان – شنیده بودند که امام شیعیان تفسیر دیگری از علمای اهل سنت که در قول الزور دارند را دارد و دنبال یک مصداق دیگری بودند. ایشان مناسبات حاکم بر سؤال و جواب این مدعی را رد میکند؛ چرا که امام توضیح واضحات نمیکند. ایشان بر خلاف شیخ انصاری تعریف غنا را طبق این روایت نمیپذیرد.
۳. لزوم مراجعه به منابع اصلی حدیث جهت شکل دادن به عمل استظهار به صورت درست: ایشان عقیده دارند که نباید به روایات طرح شده در یک کتاب فقهی اکتفا کرد و باید به منابع اصلی مراجعه شود.
فقه الموضوع در استنباط رهبری
استاد حوزه علمیه قم گفت : ما دو نوع فقه الموضوع داریم:
۱. فقه الموضوع فی النص، ۲. فقه الموضوع جدید.
رهبری چند سازوکار برای فقه الموضوعِ قدیم که مرتبط به زمان صدور احادیث است دارند:
۱. استفاده از جامعه زمان صدور.
۲. بهرهگیری از نگاه تخصصی: استفاده از تحلیل واقعیتهای موسیقی به صورت تخصصی در قالب انواع موسیقیها و ویژگیهای آنها.
۳. مناطشناسی: بحث از مناط در عرصه موضوعات شرعی لازم است چرا که مناطات عموماً در موضوعات وجود دارد.
استاد خارج فقه حوزه علمیه قم در ادامه افزود: سه نوع تنقیح مناط وجود دارد:
۱. تنقیح مناط با بهرهگیری از مکانیزم الغاء خصوصیت داخلی که نوع رایج در فقه است.
۲. تنقیح مناط با بهرهگیری از مکانیزم الغاء خصوصیت خارجی: ادبیات فقهی و قیل و قالهای فقهی گاهی خصوصیاتی را بر موضوع تحمیل میکند و با الغاء این خصوصیات میتوان به مناط دست پیدا کرد و این نوع از تنقیح مناط از ابداعات رهبری است .(مثل: طربانگیز بودن غنا که ایشان این خصوصیت را که عارض بر موضوع شده الغاء می کنندیا موزون بودن، لعب بودن)
۳. تنقیح مناط از رهگذر تثبیت خصوصیت. دو مورد اخیر در فقه الموضوع ایشان بسیار قابل مشاهده است و این دو نوعِ اخیر از مناطشناسی شیوه رایج در فقه نیست و اینها را به عنوان ابداع ایشان میتوان اعلام کرد.
استاد مبلغی در پایان گفت: شناسایی دیگر روش های رهبری نیز انجام شده اما به علت اتمام وقت انشاءالله در جلسهای دیگر در راستای همین جلسات به تبیین آنها خواهم پرداخت.