این طور نیست که چیزی به ائمه جمعه دیکته شود. ممکن است بولتن خبری و بریده جراید، رسانهها در اختیارشان گذاشته شود، اما یکی از ممیزههای نماز جمعه در کشور ما این است که هر خطیبی خودش تصمیم بگیرد که مطالبش را تنظیم کند. در صورتی که در کشورهای جنوب کشور ما دیکته میکنند. متن واحدی به خطیب میدهند، از روی همان کاغذ بخوانند.
شبکه اجتهاد: بدون شک تریبون نماز جمعه تهران از ظرفیتهای خاص و ویژهای برخوردار است که با هیچ یک از این جهت با شهرها و مراکز دیگر حتی قم نیست به طوری که در خارج از کشور، چه دوستان و چه دشمنان انقلاب این تریبون را رصد میکنند و آخرین دیدگاهها و مواضع نظام را در حوزه مسائل بینالمللی و داخلی دریافت میکنند و مبنای بسیاری از تحلیلها و برنامهریزیها قرار میدهند. از این جهت شاید تریبون تهران از همه تریبونهای جهان تشیع نقش حساستر و مهمتری هم پیدا میکند.
با توجه به اهمیت نماز جمعه پایتخت ایران اسلامی و تاثیرگذاری داخلی و بین المللی آن، «حوزه» به سراغ سید باقر پیشنمازی، رئیس ستاد برگزاری نماز جمعه تهران رفته و با او درباره سؤالاتی چون «استقبال مردم با افزایش روبرو بوده و یا کاهش یافته است؟»، «آیا نیاز هست که بازتعریفی از کارکرد نمازجمعه داشته باشیم؟»، «آیا مطالب به ائمه جمعه دیکته میشود؟»، «نحوه انتخاب سخنرانان قبل از خطبهها و دلیل عدم ادامه مباحث رحیم پور ازغدی؟»، «چرا نردههای حائل بین مردم و مسئولان برداشته نمیشود؟»، و … به گفتگو نشسته که حاصل آن را در ادامه میخوانید.
ابتدا مقدمتاً گزارشی درباره کارویژه ستاد نماز جمعه تهران و نسبت آن با شورای سیاستگذاری توضیحی بفرمایید.
پیشنمازی: کار ویژه ستاد نماز جمعه تهران بهسازی شیوههای خدمت رسانی به نمازگزاران بر اساس نقد و نظرهای آنان است که از طریق سامانه پیامکی دریافت میشود.
به جهات سلسله مراتب، ستاد نماز جمعه تهران زیر نظر شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور است.
شما در سیاستگذاریهای شورا میتوانید تأثیرگذار باشید یا فقط صرفاً یک نهاد اجرایی هستید؟
پیشنمازی: ما در حیطه کاری خودمان در تهران در چارچوب سیاستهای ابلاغی برنامهریزی میکنیم، ولی در بخش ائمه جمعه سراسر کشور، ما مدخلیتی نداریم. این مربوط به شورای سیاستگذاری میشود.
بله! ما آمایشهایی داریم که از طریق نظرسنجیهای نمازگزاران و سامانه پیامکی، اینها را منتقل میکنیم، یعنی خروجی اظهارنظر و نقدهای مردم به شورای سیاستگذاری منتقل میشود و آنها هم بنا بر صلاحدید خودشان در سطوح مختلف استفاده میکنند.
ارزیابی شما از حضور مردم در نمازجمعه چگونه است؟ از سال ۵۸ تا امروز که تریبونهای نماز جمعه را در دستور کار داریم، استقبال مردم با افزایش روبرو بوده و یا کاهش یافته است؟
پیشنمازی: قطعا نسبت به دههی شصت کاهش پیدا کرده. این امر محسوسی است. در بعضی جاها هم ممکن است نماز جمعه فعالی داشته باشند.
این کاهش جمعیتی علت مشخصی هم دارد؟
پیشنمازی: در خروجی نظرسنجی دلایل متعددی ذکر شده، اما بعضی دلایل از قبل هم بوده است. مثل وسعت شهر تهران، که عامل اول عنوان شده است. از جهت وقتی که باید بگذارند، که حدود ۴ ساعت طول میکشد. خیلیها هم با وسایل نقلیه عمومی میآیند، و گاهی این وسایل در زمان مقرر حضور ندارند و یا آمادگی و کیفیت مناسب را ندارند. در فصل سرما سیستم گرمایش مناسب ندارند، در فصل گرما هم به همین نحو. اینها بخشی از گلایههای نمازگزاران هست. بخشی هم برمیگردد به طولانی بودن مدت برگزاری مراسم که تا حدودی به ستاد نماز جمعه تهران مرتبط میشود و ما در این قضیه تدابیری اتخاذ کردیم.
عوامل دیگری هم ذکر شده، مثل تشدید مشکلات معیشتی، مسئله بیکاری جوانان، مسائل اقتصادی، کارکرد مسئولان اجرایی نظام. اینها جزو عوامل موثر اقبال یا عدم اقبال برای حضور در نمازجمعه ذکر شده است. همچنین مطالبی که از تریبون اعلام میشود، در بخشهای مختلف خطبه؛ تفاوت حضور جمعیت در حضور خطبای مختلف، و تفاوت حضور جمعیت در دو محل برگزاری نمازجمعه در دانشگاه تهران و مصلی.
از مشکلاتی که در تهران داریم یکی خانه به دوشی است که بین دانشگاه تهران و مصلی در نقل و انتقال هستیم. فصل بهار و پاییز را در دانشگاه تهران هستیم، فصل تابستان و زمستان در مصلی. علیرغم اینکه این جابجایی را اطلاع رسانی میکنیم، کسانی که هر هفته میآیند خبردار میشوند، اما برای کسانی که دیربه دیر به نماز میآیند، مشکلاتی را ایجاد میکند.
در تهران این مسأله مورد آزردگی نمازگزاران شده و گلایههایی دارند. ضمن اینکه ما در بعضی از فصول که هوا گرم است مثل ماه رمضان، به دلایلی مصلی برای برگزاری نماز موافقت نمیکند. مصلی مدیریت مستقلی دارد و خیلیها فکر میکنند مدیریت مصلی با ستاد نماز جمعه تهران است و گلایههایشان را متوجه ما میکنند. از جمله ماه رمضان امسال و سال گذشته بود که نماز جمعه در دانشگاه تهران برگزار شد و مردم مجبور بودند روی آسفالت داغ و زیر آفتاب با زبان روزه بنشینند. شاید خودشان به سختی تحمل میکردند، ولی وقتی بچهها را با خودشان میآوردند، خیلی مشکل مضاعف میشد. به شدت در این قضیه گلایهمند بودند. و اینها بیتأثیر نیست که مردم احساس کنند کرامتشان رعایت نمیشود.
در مصلی سرویسهای بهداشتی منظم و مرتبتری وجود دارد، پارکینگ هست، کسانی که با خانواده میآیند کمتر به زحمت میافتند و پارکینگ ظرفیت چندهزار خودرو را دارد. ولی در دانشگاه تهران باید کوچه پس کوچهها را بگردند و با فاصله دور از محل نماز جای پارک پیدا کنند. مردم اینها را درنظر میگیرند.
ضمن اینکه در چند جای دیگر تهران هم نمازجمعه برگزار میشود، شهرری، کن و لواسان. کسانی که قبلا از حاشیه تهران به مصلای تهران میآمدند، حالا به همان نماز جمعه نزدیک خودشان مراجعه میکنند. این موارد از جمله دلایلی بود که مورد کاهش نسبی حضور مردم در مقایسه با دهه ۶۰ میشود بیان کرد. یک مورد دیگر هم در تهران است که در شهرهای دیگر نیست. ملاحظات امنیتی که رعایت ترتیبات امنیتی هم زمانبر است. برای کسی که خودش را به مصلی برساند تا به محل نماز برسد، باید یکی دو جا در صفوف بازرسی توقف داشته باشد. این هم به نحوی تکلّف برای نمازگزار ایجاد میکند و لذا به همین دلیل در دانشگاه تهران که هستیم خیلیها ترجیح میدهند در خیابانهای اطراف به نماز بایستند. ولی در مصلی ناگزیرند که حتما وارد شبستان شوند و از محلهای بازرسی عبور کنند.
یک مورد دیگر پخش زنده نماز جمعه است. بعضیها که با تأخیر میرسند میگویند ما خطبهها را از رادیو گوش میکنیم و خودمان را برای نماز میرسانیم. این هم از جمله عواملی است که با آن مواجهیم.
به نکته پخش زنده اشاره کردید. در این زمان که شاهد گسترش رسانهها هستیم و مردم بعضاً از طریق رادیو و تلویزیون خطبهها را دنبا میکنند، آیا نیاز هست که بازتعریفی از کارکرد نمازجمعه داشته باشیم؟ به نظر میرسد بحث ارائه تحلیل و خبر را نمیتوان از کارکردهای اصلی نماز جمعه قلمداد کرد. به فرض اگر تحلیل یا خبر متمایزی هم ارائه شود، علی القاعده در تلویزیون و رسانههای جمعی میتوان آن را دنبال کرد. در این شرایط چگونه میتوانیم ضرورت نمازجمعه را بازتعریف کنیم؟
پیشنمازی: در سخنان مقام معظم رهبری راهبردها و راهکارهای خیلی خوبی مطرح شده است از جمله این که نماز جمعه وعده گاه مؤمنان توصیف شده است مسئله اجتماع مؤمنان و ارتباط چهره به چهره نیز، از جمله راهکارهای جذب جوانان به نماز جمعه ذکر شده است. در آغاز نماز جمعه در سراسر کشور، تصور میشد از همین نیروهای موجود میتوان استفاده کرد. الان به دلیل کارکردهایی که نماز جمعه میتوانددر کشور داشته باشد و هنوز با آن ظرفیتهای بالقوه خودش فاصله دارد، به نظر میآید باید دورههایی، حتی در صورت لزوم مدرسههایی برای کادرسازی برای امامت جمعه در حوزه پیشبینی شود. و این در حقیقت یک رشته و حرفه تخصصی قلمداد شود، چون از یک سمت بحث ارتباط با مردم و حسن تعامل با مردم است، و از طرف دیگر امامت جمعه مفسر و مبین مواضع مقام معظم رهبری در هریک از استانهای کشور است. از جهتی هم باید از توان بیان و قدرت تحلیل برخوردار باشد، و با سختافزارها و نرم افزارهای رسانهای آشنایی داشته باشد تا بتواند به اطلاعات دسترسی پیدا کند.
مسأله بازخوردگیری را از طریق نظرسنجی جدی بگیرد، به نیازسنجی بها بدهد. یک امام جمعه میتواند براساس انتخاب خودش موضوع خطبه اول را در حوزه مسائل اعتقادی انتخاب کند، اما ممکن است برای جماعتی که آنجا حضور دارند مسأله فوریتری وجود داشته باشد. مثلا مسألی که جوانان امروز با آنها مواجه هستند، کمتر پاسخ متقن در این زمینه پیدا میکنند. خیلی از این جوانها اگر هم مشکلاتی دارند، میخواهند پایبند به اصول اعتقادی و اخلاقیشان باشند، ضمناً پاسخ دین به نیازهای خودشان را در مقدورات امروز، یعنی با همین اوضاع امروز به دست بیاورند.
مسأله مخاطبشناسی یک مسأله مهم است. اگر یک امام جمعه قدرت مخاطبشناسی نداشته باشد، نمیتواند اعتمادسازی کند. اگر اعتمادسازی صورت نگیرد کلام امام جمعه، شخصیت امام جمعه، سلوک امام جمعه موثر نیست. اعتمادسازی مقدمه برقراری ارتباط با مردم و ارسال پیام برای آنها هست.
از جهاتی هم در تأمین معیشت یک امام جمعه، به نظر میآید زهدی مدنظر هست که خیلیها به دلیل شرایط دشوار معیشتی احساس میکنند با این رقم ناچیزی که به آنان پرداخت میشود، شاید نتوانند زندگیشان را اداره کنند یا به یک شهر دوری مهاجرت کنند. اینها دیدگاههایی هست که وجود دارد، البته ما نمیگوییم ارقام نجومی، ولی در شرایط فعلی با ۴۰۰ هزار تومان نمیتوان یک زندگی را اداره کرد.
ممکن است در کلان شهرها یک خطیبی از طرق دیگری تأمین شود، مردم مراجعات داشته باشند، اما یک طلبهای که از قم به یک منطقه دوردست میرود و امامت جمعه آنجا را به عهده میگیرد، و مردم هم محروم هستند، باید یک چیزی هم از جیب خودش بگذارد و کمک کند. این فرد اگر پس از مدتی نتوانست پاسخگو باشد و اداره کند، آنجا را ترک میکند و این به سایر دوستانش هم پیام میدهد. این مسأله دوم بیشتر مشکل ایجاد میکند تا مسأله اول.
شما وقتی نتوانستید فردی با نمره ۱۸-۱۹-۲۰ پیدا کنید برای امامت جمعه، ناچارید نمره ۱۴-۱۵-۱۶ را هم بپذیرید. ممکن است در مناطق دوردست کسانی نباشد که بروند، مجبوریم نمره ۱۳-۱۲-۱۱ را هم قبول کنیم. ولی نتیجهاش در حوزه مأموریت به جهات فرهنگی چطور میشود؟! به جهات این که این فرد را شاخص نظام جمهوری اسلامی در حوزه مسائل اعتقادی و دینی تلقی میکنند و تمام رفتار و سلوک و اخلاقش در آنجا اثر دینی و تربیتی میگذارد.
یکی از کارکردهای نماز جمعه بعد از کارکرد اصلیاش که قرآن در سوره جمعه بیان میکند مسأله اجتماع مومنین است، از حال هم باخبر بودن، در جریان آخرین مسائل جهان قرار گرفتن، ضمن این که از آن مهمتر عبودیت و بندگی خدادر یک رفتار جمعی که مورد عنایت خداست. یدالله مع الجماعه. یکی از کارکردهای دیگری که در بیانات مقام معظم رهبری ذکر شده وعدهگاه مومنان است مخصوصا در کلانشهرها که خیلی از دوستان و اقوام و اطرافیان در طول هفته ممکن است همدیگر را نتوانند ببینند، به دلیل مشغله و دوری مسافتها، در نماز جمعه میتوانند قرار بگذارند و یکدیگر را ببینند.
برای من جالب بود که در سامانه پیامکی که دریافت کردیم بعضی از نمازگزاران درخواست کرده بودند که در مصلی ستونها را شمارهگذاری کنید تا ما که میخواهیم قرار ملاقات بگذاریم، همدیگر را راحتتر پیدا کنیم. این نکته جالبی بود. یعنی معلوم بود که این کارکرد وجود دارد و باید توجه شود.
جزء ظرفیتهای دیگر نماز جمعه تهران که متمایز است از این جهت با شهرها و مراکز دیگر مثل قم، به عنوان تریبون مرکز تشیع و در حقیقت انقلاب اسلامی در سطح جهان شناسایی شده و در خارج از کشور، چه دوستان انقلاب و چه دشمنان انقلاب این تریبون را رصد میکنند و آخرین دیدگاهها و مواضع نظام را در حوزه مسائل بینالمللی و مسائل داخلی دریافت میکنند و مبنای بسیاری از تحلیلها و برنامهریزیهای خودشان قرار میدهند. از این جهت شاید تریبون تهران از همه تریبونهای جهان تشیع نقش حساستر و مهمتری هم پیدا میکند.
ما اطلاع داریم که در بسیاری از کشورها خطبههای نماز جمعه تهران را بلافاصله ترجمه میکنند. مخصوصا دوستان انقلاب که در مساجد جمع میشوند و در اختیار هم قرار میدهند. در بعضی جاها هم مبنای گفتگو و بحثهای بیشتر قرار میگیرد و بر اساس اینها تحلیلهایی صورت میگیرد.
هر هفته حدود ۳۰-۵۰ خبرنگار ایرانی و غیر ایرانی در نماز جمعه داریم، اعم از رسانههای فضای مجازی، رسانههای نوشتاری و دیداری، از کشورهای دوست و دشمن حضور پیدا میکنند و هم ثبت تصویری دارند و هم رصد میکنند. گاهی هم با نمازگزاران مصاحبههایی دارند. این مسأله نماز جمعه تهران را از نماز جمعه سایر شهرهای کشور متمایز میکند.
وعده گاه مومنان که فرمودید کارکردشیرینی است. اما یکی ازمشکلات ماتغییر الگوهای روابط اجتماعی است که یکی از دلایل آن میتواند گسترش فضای مجازی باشد. حتی این تهدید را ما نسبت به مساجدهم داریم. از ظرفیت مساجد تا چه اندازه میتوان جهت رونقبخشیدن به نمازجمعه استفاده کرد؟
درسالهای گذشته چند موج در این قضیه ایجاد شده است. یعنی ارتباط با مساجد، گفتگو با مساجد، اختصاص سرویسهایی برای ایاب و ذهاب مومنان. شاید در تهران بیش از ۱۵۰ اتوبوس از مبدأ مساجد به سمت نماز جمعه میآیند، اما استقبال متفاوت است. بعضی از مبدأها اقبال بیشتری نشان میدهند. ولی از همه مهمتر جاذبه خود تریبون نماز جمعه است. جلساتی با ائمه محترم جماعات مساجد تهران برای همین منظور برگزار کردیم، نقدها و نظرهایی داشتند که استفاده کردیم و رابطین واجد شرایط بین مسجد و ستاد نماز جمعه را معرفی کردند تا در جلسات مستقلی که با رابطین خواهیم داشت راهکارهای تسهیل بیشتر حضور نمازگزاران مساجد در نماز جمعه را پیگیری خواهیم کرد.
کارکردی که مردم از نماز جمعه توقع دارند بعضی وقتها کارکردهای متفاوتی است. مثلا خیلی از مردم انتظار دارند تریبون نماز جمعه تریبون انقلاب باقی بماند. یعنی رودربایستی، محافظهکاری، توجیه و تعریفهای بیجا، اینها را با روحیه انقلابی مغایر میدانند. آن چیزی که در بیان حضرت امام میدیدند که با مردم خیلی صمیمی، صادقانه، هم انجام شدهها را میفرمودند و هم نشدهها را، اگر گلایهای از مسئولین داشتند میفرمودند، اگر در عرصه بینالملی بود متذکر میشدند. همچنانکه روش مقام معظم رهبری هم همین است. همین روش را از سخنرانان پیش از خطبهها و خطبای محترم انتظار دارند.
این مصلحت اندیشیها و محافظهکاریها به خاطر توصیههای شوراست؟
پیشنمازی: توصیه شورا نه. بعضی اوقات میبینید یک مسئولی نقد میشود، از طرفی رسانهای در آن سوی قضیه نسبت به نقدی که در تریبون نماز جمعه گفته شده واکنش نشان میدهد. ممکن است دفعات بعد یک مقدار ملاحظات بیشتری را بوجود بیاورد.
این طور نیست که چیزی به ائمه جمعه دیکته شود. ممکن است بولتن خبری و بریده جراید، رسانهها در اختیارشان گذاشته شود، اما یکی از ممیزههای نماز جمعه در کشور ما این است که هر خطیبی خودش تصمیم بگیرد که مطالبش را تنظیم کند. در صورتی که در کشورهای جنوب کشور ما دیکته میکنند. متن واحدی به خطیب میدهند، از روی همان کاغذ بخوانند.
حتما شما به حج و عمره مشرف شدهاید، دیدید که خطبا به همین صورت عمل میکنند. در کشور ما این ممیزه هست که خطیب خودش تصمیم میگیرد، ولی سطح توقع مردم روزبهروز بالاتر میرود. مجموع اینها نشان میدهد که نماز جمعه باید یک ظهور جدیدی داشته باشد و اجازه ندهد کارکردهایی که شارع مقدس برایش تعریف کرده و کانون وحدت، همبستگی، اجتماع، بهروز بودن، اعلام اقتدار به دشمن را نباید از دست بدهد. همانطور که یک نماز جمعه پرجمعیت نشانه اقتدار است، ممکن است از نمازجمعه کم جمعیت هم تلقی دیگری شود.
اشاره فرمودید به فضای تعاملی نماز جمعه. آن چیزی که ما در تهران و کلان شهرها میبینیم متاسفانه فضای مناسبی بین مسئولان و مردم وجود ندارد. در فضای برگزاری نماز، با نردههایی مواجه هستیم که میان مردم و مسئولین فاصله انداخته است. مسئولان هم از درب مخصوص وارد میشوند خطبهها را گوش میدهند، نماز میخوانند و بیرون میروند، بدون آن که تعاملی با مردم داشته باشند. فکر میکنم یکی از آسیبهای جدی همین باشد. آیا با گذشت زمان میشود این قسمت را حذف کرد یا نه، تدابیر امنیتی این اجازه را نمیدهد؟ خود مسئولین و خطبا دغدغه دارند که در بین مردم بیایند؟
پیشنمازی: افرادی که طبقهبندی حفاظتی برایشان در سطوح عالیه شوراهای سیاستگذاری امنیتی کشور تعریف نشده، تعداد محدودی هستند. ولی کسانی که در این قسمت مینشینند زیادتر از آن تعداد هستند. بعضیها هم از دورههای قبل به دلائلی کارت گرفتند، اما هنوز مسئولان و چهرههایی را داریم که در بین مردم مینشینند. بارها از صداوسیما خواستیم که این را با هدف فرهنگسازی نشان بدهد. به ندرت شبکه یک در این زمینه همکاری کرده است و بارها با گروه معارف شبکه یک جلسه گذاشتیم و صحبت کردیم، منتهی یک بخش را همکاری کردند و آن هم این بود که بعضی از چهرههایی که نه جزو طبقهبندی حفاظتی هستند و نه شخصیت علمی و نه جزو رجال اجرایی و سیاسی و دینی، افراد عادی هستند اینها را مرتب در نمای بسته بزرگنمایی نکنند مخصوصاً کسانی که اصرار دارند حتماً در دوربین دیده شوند.
ما به دوستان شبکه یک گفتیم چهرههای برجسته نظام، خوب است که نشان داده شود. با اینکه در بیرون با هم اختلاف دارند، ولی در صف نماز جمعه کنار هم نشستند و بندگی خدا را میکنند، این دو را در کنار هم نشان بدهید خیلی هم خوب است. ولی افرادی که هیچ شأن حکومتی و علمی و دینی ندارند، برعکس نوع خیره شدنشان به دوربین هم نشان میدهد که اصلا نماز جمعه آمده که دیده شود، نشان داده نشوند.
در مورد برداشتن نردهها هر وقت مسئولان امنیت شرایط را مساعد دیدند ما مخالفتی نداریم. در تهران مسئولان سایر کشورها هم گاهی حضور پیدا میکنند و تأمین حفاظت آنان هم باید محاسبه شود.
یکی از مواردی که خیلی استقبال شد، دعوت از برخی کارشناسان مذهبی جهت ایراد سخنرانی قبل از خطبه بود. مثل دکتر رحیمپورازغدی. خاطرم هست بسیار مورد استقبال قرار گرفت، به خاطر صحبتهای صریح و خارج از فضای محافظهکارانه. اما این قضیه ادامه پیدا نکرد.
پیشنمازی: این قضیه در دوره قبل از مسئولیت بنده اتفاق افتاده است. من هم ایشان را دعوت کردم، ولی نپذیرفتند. اما دیگر چهرهها که مورد علاقه جوانها هستند، آمدند، آقای پناهیان، آقای رفیعی، حتی حضور نمایندگان تشکلهای دانشجویی که خیلی مواضع انقلابی و صریح داشتند و مورد استقبال نمازگزاران واقع شد. این ظرفیتها را در گذشته، در سال اخیر و ماههای اخیر داشتیم. آقای رحیمپورازغدی هم اگر بپذیرند و تشریف بیاورند ما استقبال میکنیم.
یکی از انتقادهایی که بسیار محل بحث است، بحث بولتن خوانی یا تقویم خوانی خطبا است. اینکه خطبه دوم معمولاً متمرکز به مناسبتهای هفته است. خطیب تقویم را باز میکند، این مناسبتها در این هفته هست، موضعی هم میگیرند و تمام. لذا نگاه که میکنیم میبینیم حرف نویی در این نماز جمعهها نیست. یک بخش دیگر هم که به بولتنخوانی مربوط میشود. یعنی چیزی که شورای سیاست گذاری میگوید: این اخبار و مسائل هست. بعد عین همان در خطبههای نماز جمعه تکرار میشود. این رویکرد قرار نیست مورد بازبینی قرار بگیرد؟
پیشنمازی: تا مقداری که بنده اطلاع دارم هیچ تکلیفی از سوی شورای سیاستگذاری برای انجام این کار نیست که فقط از بولتن شورای سیاستگذاری انحصاراً استفاده کنند. بولتنها یکی از منابع خبری هست که در اختیار قرار میگیرد. خطبای محترم از مجاری مختلف جستجو کنند و براساس مجموعه جمعبندی خودشان هم مباحث خطبه اول و هم خطبه دوم را تدوین و ارائه میکنند. ما تلاشمان این است که بتوانیم انتظاراتی که مردم دارند را از طریق مسئولین بالادست به خطبای محترم برسانیم. در حوزه مسائل مربوط به خطبه اول، بخش نیازهای اعتقادی، پرسشهایی که دارند، و احیاناً در حوزه خطبه دوم. و من همینطور اطلاع دارم که در شورای سیاستگذاری در بخشهای مختلف استانهای کشور نظارتهایی اعمال میشود. یعنی خروجی خطبهها به صورت تصادفی بازشنوی میشود، تحلیل میگردد، بعضی موارد هم به خودشان بازخورد داده میشود. به نظر میآید این مورد بخشیاش باید توسط خطبای مورد نظر شما احیاناً پاسخ داده شود. اطلاعات بنده درهمین مقدار است که عرض کردم. شاید شما با خطیب شهر خاصی هم صحبت بفرمایید ازشما توقع داشته باشد به صورت شفافتر و مصداقیتر بیان کنید تا بتواند به شما پاسخ بدهد. منتهی چنین توقع و انتظاری قطعاً وجود دارد و بخشی از جاذبه نماز جمعه بستگی به کیفیت و محتوای خطبهها دارد و اینکه چقدر پاسخگوی نیازهای امروز و فوری نمازگزاران باشد و در مسائل مبتلابه اینها گرهگشا باشد، قطعاً نقش مهمی دراقبال بیشتر جمعیت به نماز جمعه دارد.
نماز جمعه تهران کارکرد دیپلماتیک در روابط بینالملل هم دارد؟
پیشنمازی: تریبون رسمی دیپلماسی وزارت خارجه است. البته بعضی از مسائل که باید به نحوی به گوش مخاطب خارجی یا منطقهای برسد، از طریق همین تریبون نماز جمعه مطرح میشود. به همین جهت تریبون نماز جمعه پایتخت یک مرجعیتی در این موضوع دارد. یعنی مبنایی هست برای اینکه تذکری، انذاری، هشداری یا دعوتی باشد، از این تریبون بشنوند.
یکی از مطالبات رهبر انقلاب این است که ائمه جمعه یک نقش پدری را در جامعه ایفا کنند. چیزی که اتفاق میافتد، احساس میشود که این نقش پدری کمرنگ شده است. مخصوصا در خطبههای نماز جمعه تهران، حداقل بعضیها اینطور ادعا میکنند. یعنی من که ذائقه سیاسیام با خطیب متفاوت است، این احساس را داشته باشم که یکسری دغدغههای مشترک بین من و ایشان است. منابر جمعه تا چه اندازه فراجناحی است؟
پیشنمازی: به اعتقاد بنده خطیب نماز جمعه نباید ملاک را مواضع جناحها بگیرد. چون مواضع جناحها حجیت ندارد. ممکن است تمام جناحها تصمیم بگیرند به یک سمت بروند، یا به سمت دیگری بروند. خطیب تعهدی ندارد که دل آنها را به دست بیاورد و همرنگ جماعت شود. خطیب باید سخن حق را بگوید و ببیند که براساس قرآن و عترت و اصول و مبانی که ما داریم، موضع و سخن حق چیست.
نماز جمعه و نقدش میتواند کمک کند به مسئولان و دستاندرکاران که بعضی چیزهایی که مورد غفلت واقع شده توجه کنند. همچنانکه رسانه نقشش همین است. مثلا رسانه باید پروژکتور را بیندازد روی نقطههایی که دیده نمیشود و باید دیده شود.
طبیعی است یک مسئولی در کار اجرایی خودش به دلیل مشاغل متعدد ممکن است نسبت به یک مسئله دچار غفلت و فراموشی شود، یا مسئلهای به حاشیه برود. اینجا وظیفه رسانه است که نور و پروژکتور را روی آن نقطه بیاندازد و به من مسئول یادآوری کند که این مسأله را هم باید ببینی. فرض کنید همین سخن مقام معظم رهبری که میفرمایند: سفرهای استانی را لغو نکنید، ارتباط با مردم را حفظ کنید، دیدار چهره به چهره با مردم داشته باشید. به هر صورت اینها محاسن خودش را دارد. نه اینکه مسئولی هم مخالف باشد، ممکن است به دلیل مشغله ۵ ماه بگذرد و یک سفر استانی هم نرود. این چه اشکالی دارد که از تریبون نماز جمعه یا از بیان مقام معظم رهبری، یا رسانه ملی یادآوری شود که ارتباط با مردم یک ارزش است.
استبعادی هم ندارد یک جایی ممکن است بین ۸۰۰ منبر نماز جمعه مواردی نسبت به این نقش کمرنگتر عمل کرده باشد یا پررنگتر. کسی ادعا نمیکند این منبر، بدون اشتباه است و مقام عصمت برای ائمه جمعه بخواهد قائل شود. بالاخره این که ائمه جمعه خدمت آقا میرسند و ارشادات ایشان را گوش میدهند، همان نکاتی است که باید بیشتر دقت شود.در بیانات دی ماه سال ۹۴ حضرت آقا فرمودند: جوان رفتار مدیریتی و ریاستی را نمیپذیرد، از امام جمعه رفتار آخوندی توقع دارد. باید رفتار آخوندی با جوانها داشته باشد تا بیایند. باید کلام متقن بشنوند، یک کلام جدید باید بشنوند.
ظاهرا توسط ستاد برگزاری نماز جمعه تهران یک سری فعالیتها جهت جذب جوانان و نوجوانان صورت میپذیرد و شما خیلی تأکید دارید بر حضور جوانان در نماز جمعه، اگر گزارشی در این زمینه هست بفرمایید.
پیشنمازی: ما فعلا از بخش کودکان و نوجوانان شروع کردیم. برای اینکه تصور مثبت و خوبی از نماز جمعه داشته باشند. این طور نباشد که پدر و مادر کودکان را به اجبار بیاورند و زمانی هم که میروند احساس کنند از یک قفسی آزاد شدند و لذا از همان اول شروع کردیم به پذیراییهای اختصاصی از کودکان و مخصوصا در صف نماز انجام دادیم که در معرض دید پدر و مادرهای دیگر هم باشد. و برخورد آمیخته با احترام با بچهها، معطر کردن و گلاب پاشی روی بچهها، به تدریج تأمین وسیله بازی در اطراف محل برگزاری نماز. البته بچهها حدود ۶۰-۷۰ درصد با مادرها میآیند، ۳۰ درصد هم با پدرها. آنهایی که خردسال هستند بیشتر با مادرها تشریف میآورند. این وسایل بازی تأثیر خوبی داشت بر اینکه اقبال خوبی نشان بدهند و باعث شد دوستانشان را خبردار میکنند که بیایند.
بچهها غیر از دوست مدرسهای، محلهای، یک دوست نماز جمعهای هم پیدا کردند. ممکن بود هر کدام از یک طرف شهر بیایند ولی قرار هفته بعد را هم با هم میگذاشتند. بعد هم آنهایی که به سن تکلیف رسیدند، وقتی خطبه شروع میشد وارد مصلی نماز میشدند. در گذشته سالنهای مجزایی برای اینها تعریف شده بود که آنجا بازی کنند یا پذیرایی شوند. ما ترجیح دادیم که در متن نماز باشند، نه در یک محیط بسته.
از ماه رمضان تدارک «عبا» دیدیم، بعدا هم ادامه دادیم. به اینصورت که به بچهها امانت میدهیم و بعد از نماز هم تحویل میدهند. یک بخش هم امانت دادن کتاب بود. چون خطبهها برای بچهها در سطح بالایی است و ممکن است چیزی دریافت نکنند، کتاب امانت میگیرند و در طول نماز مطالعه میکنند. در قسمت خانمها هم تقاضای چادر برای دختربچهها داشتند.
زندگی آپارتمانی هم شرایط سختی را از نظر جسمی برای بچهها بوجود آورده، محیطهای بازی که در حاشیه نماز جمعه است یک مقداری جبران مافات میکند، بچهها بتوانند جنب و جوش داشته باشند، نشاط پیدا کنند و لذا بازیهای گوناگونی با فعالیت بدنی انجام میشود. اینها قطعاً چند سال بعد در سنین بالاتر با خاطره خوبی به نماز جمعه میآیند.
اما در بخش جوانها کار یک مقدار پیچیدهتر است. بخشی از کار به تریبون نماز جمعه و خطبهها برمیگردد. یعنی یک جوان مایل است در تریبون خواستههای خودش را جواب بگیرد. اما ما سعی کردیم در قسمت انتظامات که همکاران قدیمی سنشان یک مقدار بالا رفته بود، جوانها را به تدریج وارد کنیم، به اینها نقش سپرده شود.
تصویر مستند زیادی از کودکان و نوجوانان و جوانان داریم، منتهی در بخش جوانان هنوز با فضای دلخواه خودمان فاصله داریم. مثلا سعی کردیم خطبهها کوتاهتر بیان شود، سخنرانیهای قبل از خطبه کمتر شود، بخشهای مختلف برنامه متعدد ومتنوع باشد، اما کوتاه باشد. مثلا قبلا سه قسمت طولانی بود، الان ۸ قسمت کوتاه داریم. مثلا بستههای صوتی پخش میکنیم، بخش نکتهها و پندها را داریم و سخنرانیهای کوتاه. خطبهها را قبل از اذان قرار دادیم. جز این یکی دو ماه که اذان قبل از ۱۲ انجام میشودو یک مقداری هم سعی کردیم مراحل بازرسی و بازدید بدنی را تسهیلاتی فراهم کنیم که با سرعت بیشتری اتفاق بیافتد و مردم کمتر معطل شوند، نظم محیط – رفتار مناسب تر با جوانان و … . اینها بخشی از اقداماتی بود که در این حوزه انجام شده است
از مبلغان حوزوی هم در این فضا استفاده کردهاید؟
پیشنمازی: اخیرا از تعدادی از مبلغان حوزوی در این قسمت برای نوجوانان بهره گیری میشود. تصور خود ما این است که هر مقدار جاذبه نماز جمعه را زیاد کنیم، به صورت طبیعی این اتفاق میافتد. یعنی خودشان میآیند. یعنی به جای جاذبههای پیوستشده، در ستون فقرات نماز جمعه که همان منبراست، بیشتر این جاذبه تأمین شود.
ما در مصلی حضور جوانها را بیشتر داریم تا در دانشگاه تهران، به دلیل تسهیلاتی که وجود دارد و محیط هم سامان یافتهتر هست. شبستان، پارکینگ، سرویس بهداشتی، تهویه مطبوع مصلی.