شبکه اجتهاد: هر کدام از دورانهای سیاسی حوزه اقتضائات خاص خود را دارد و در هر زمانی از یک تحول کیفی و کمّی متناسب با زمان خود بهره مند است. اگر به زمان مرحوم آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری بنگریم، باید فضای رضاخانی و استبداد شدید این دوره را بررسی کنیم. ایشان حس کرد که نمیتوانست استبداد رضاخانی را از بین ببرد ولی نمیتوانست در زمینه رشد فضای بیدینی هم بیتفاوت باشند.
اگر قرار باشد که از بحث توسعه دانش سیاست اسلامی که عمدتاً در فقه سیاسی، فلسفه سیاسی، کلام سیاسی، عرفان سیاسی، روش شناسی سیاسی و… جای میگیرد سخن بگوییم در دوره حاج شیخ عبدالکریم حائری(ره) این بحثها چندان زیاد نبود زیرا حاکم موجود اصلاً این نوع حوزه را بر نمیتابید و با عدهای هم مواجه بود که صرفاً با یک رویکرد ظاهری از حوزه موافق بودند.
حاج شیخ عبدالکریم به دنبال توسعه زبانهای خارجی در حوزه بود ولی عدهای از بازاریان گرفته تا دیگران مخالف این حرکت بودند و میگفتند که نباید وجوهات صرف این موارد شود و در کل اجازه ندادند که این فضا شکل بگیرد.
در سالهای پس از رحلت مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری در دوران مراجع ثلاث مشکلات خاصی در حوزه حکمفرما بود از جمله اینکه بودجه و ساختار مناسبی در حوزه وجود نداشت و مراجع عظام تلاش کردند که ماهیت حوزه را در هر شرایطی حفظ کنند.
تجربه نامناسب از مشروطه تا آن زمان که اولین انقلاب فراگیر در ایران بود و به استبداد و حاکمیت رضاخانی منجر شد و عملاً در دوره مراجع ثلاث عرصه سیاسی در حوزه رنگ و بوی خاصی نگرفت.
مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری در عرصه ولایت فقیه بحثهایی داشتند و این گونه نبود که ایشان اصلا سیاسی نبود.
در زمان آیتالله بروجردی(ره) فضای خاصی در جامعه رخ داد. امام خمینی(ره) و آیتالله فاضل(ره) از ایشان دعوت کردند که به قم بیایند و مرجعیت را بپذیرند. در آن زمان فضای سخت حکومت رضاخانی هم وجود نداشت ولی عملاً فضای نرم افزاری و روشن فکری و عالمان دگر اندیش حاکم شد و مرحوم آیتالله بروجردی در ابتدا ترجیح دادند که فضای عمومی حوزه را حفظ کنند.
ایشان فضای حوزوی صرفی که عمدتاً شامل درس و بحثهایی که غیر ناظر به حوزه و جامعه بود را به فضای جامعه بردند. درسها در این دوره توسعه مییابد ولی برخی بازاریها بازهم مخالفتی پیرامون توسعه علوم جدید داشتند. همچنین در زمینه رشد فلسفه هم مباحثی مطرح شد ولی آیتالله بروجردی تلاش کردند که اصل حوزه حفظ شود.
تجربه تلخ مشروطه سیطره خاصی در میان تصمیم گیرندگان داشت. ایشان تلاش کردند که حضور دین در جامعه حفظ شود، زیرا در آن زمان بحثهای سوسیالیستی و دگراندیشی و مادی گریایی نُضج گرفته بود.
در این دوره مجله مکتب اسلام و سالنامه مکتب تشیع منتشر شد که بسیاری از امور ناظر به اجتماع و تربیت و سیاست بود. در این دوران بود که بُعد اجتماعی تا حد زیادی در حوزه رشد میکند. در این ایام آموزش بانوان به عنوان طلبه کم کم رشد میکند و فضای دین به سمت جامعه میرود.
مرحوم امام در آن دوره کتاب کشف الاسرار را در رد کتاب حکمی زاده مینویسد. این کتاب بیشتر ناظر به مباحث کلامی است. حوادث محرم ۴۲، عاشورا و فیضیه و مباحث پیرامون کاپیتولاسیون باعث تبعید امام(ره) شد و ایشان نیز عملا این مباحث را در دوران تبعید نگاشته و تدریس کردند. بعدها ترجمه تقریرات ایشان به ایران میآید و تاثیرات جدی خود را نیز ایجاد کرد. البته در آن زمان فضاهای گستردهای علیه شیعه نیز آغاز شد. مرحوم خسروشاهی، خرازی، دین پرور، استادی و… نشریاتی را منتشر میکنند و فضای سیاسی حوزه درگیر نظام شد و هرچه به انقلاب نزدیک تر میشویم طلاب جوان نویسنده تر شدند و جزوههای مختلفی را منتشر میکنند و عملا به دستگیری آنها منجر میشود.
در این ایام، کتاب شهید جاوید یک قرائت حکومتی از ماجرای کربلا است که البته ردیههایی در این زمینه نوشته شد و ادبیات خاصی از واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع ) نوشته شد که فراتر از ادبیات عرفانی و فردی گذشته، بود.
آیتالله مکارم در نوشتههای خود خطوط حکومت اسلامی را ترسیم میکند. کتاب مدینه فاضله در سال ۵۴ نوشته میشود و مرحوم روحانی نظام حکومت در اسلام را در سال۵۵ مینویسد و کتاب حکومت در اسلام نیز در همین دوران نوشته میشود. حکومت علوی و کتاب ولایت و زعامت علامه نیز در این عرصه به فضای گفتمانی علمی وارد شد. البته ترجمههای خوبی از کتب عربی نیز وجود داشت که مقام معظم رهبری در آن زمان کتاب صلح امام حسن(ع) را ترجمه کردند. در این دوران بود که کتابهای سید قطب نیز به ایران آمد و عملا فضای سیاست در قبل از انقلاب اسلامی این موارد را پوشش میدهد.
در دوران پس از انقلاب این اقتضائات گسترده تر شد و قوانین باید به میدان میآمد. کتابهای بسیاری زیادی در حوزه ولایت فقیه نگاشته شده است. کتب فقه سیاسی در قالب مجموعه کتاب و تک نگاری به رشته تحریر درآمدند و نسل جدیدی از محققان در عرصه فقه سیاسی شکل گرفت. امام راحل بیان کردند که مجتهد باید در عرصه سیاسی نظر خاص داشته باشد. حکومت جنبه علمی فقه است. این نوع نگاه به فقه و حکومت و نگاه انضمامی تأثیرات عمیقی در حوزه فقه ایجاد کرد.
هرچه در این زمان از گذشته یعنی از مرحوم حاج شیخ عبدالکریم و آیتالله بروجردی(ره) و امام(ره) بگوییم به علل مختلف در این سی سال دانش سیاسی حوزه دارای عمق و کیفیت شده است. حوزهها به این سمت گرایش پیدا کرده اند و در چند عرصه دانش سیاسی در این مرکز بزرگ علمی توسعه پیدا کرده است. تفسیر و عرفان و روش شناسی و فقه سیاسی در عرصههای مختلف رشد پیداکرده است.
مؤسسه در راه حق اوایل انقلاب مهمترین دایرمدار این حوزه بود ولی بعدها موسسه و دانشگاه باقرالعلوم(ع) شکل میگیرد و علمای بزرگی در حوزه رشد کردند و کتابهای گستردهای نگاشته میشود و کتابهایی در حوزه دانشهای مصطلح شکل میگیرد و کتب فقه سیاسی در کتابهای سال حوزه خودنمایی میکند.
فقه امنیت و فقه دولت و فقه سیاست نیز در سطوح علمی ارشد و دکتری شکل گرفته است و فصلنامههای گستردهای نیز در این عرصه در حوزه علمیه قم شکل گرفته است. کتابها و فصلنامهها و اندیشمندان و دانشمندان در حوزه علم و فلسفه سیاسی در این دوره به اوج رسیده است.
فلسفه سیاسی متعالی و قرائتهای متعددی از فلسفه اشراق و متعالیه و فلسفه سیاسی از منظر امام راحل در حوزه شکل گرفته است. کلام سیاسی نیز در حوزه با حضور علمایی چون آیتالله سبحانی رشد یافته است.
در یکصد سال اخیر یک دانه کاشته شده و سنبلههایی خارج شده و امروزه با یک حجم وسیعی از مجموعه مسائل عرصه سیاست مواجه هستیم. نظامی که داعیه دار نظام تمدنی است باید چارچوبهای فکری و قرائتهای خاصی برای همه کشورهای جهان و نظامات مرتبط با هر کشوری را ارائه کند. مبانی و روش و منابع و قواعدی داریم که امتداد این حوزه میتواند تحولات شگرفی در عرصههای مختلف ارائه دهد. / ارائه شده در نشست «گرایشهای دانش سیاسی حوزه علمیه قم در سده اخیر»