قالب وردپرس افزونه وردپرس
Home / آخرین اخبار / روش‌ها و عرصه‌های جدید در فقه معاصر
روش‌ها و عرصه‌های جدید در فقه معاصر

استاد مجتبی الهی خراسانی در نشستی علمی تبیین کرد؛

روش‌ها و عرصه‌های جدید در فقه معاصر

مدل‌ها باید بر اساس نگاهی جامع و منظومه وار از احکام فقهی شکل بگیرد. با یک فرع مدل اجتماعی درست نمی‌‌شود، بلکه باید ارزش‌های حاکم بر حکم، هدف از اجراء حکم، کارکرد حکم در جامعه و سایر عناصر مربوط به حکم شناخته شوند. لذا برای کاربردی کردن فقه، نیاز به استخراج نظام واره از فقه در عرصه‌های فراخ و وسیع اجتماعی است تا به مقررات، فرهنگ و مدل‌های زندگی تبدیل شود.

اختصاصی شبکه اجتهاد: دومین نشست تخصصی مدرسه عالی سطح چهار حوزه علمیه خراسان به مناسبت هفته پژوهش با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی، رئیس میز توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی و استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه مشهد برگزار شد. مدیر مسئول فصلنامه علمی پژوهشی «جستارهای فقهی و اصولی» در این نشست پیرامون «روش‌ها و عرصه‌های جدید در فقه معاصر» سخن گفت و پس از مفهوم شناسی «فقه معاصر، عرصه و روش» به تبیین «ویژگی‌های فقه معاصر» چون: «تحول روش ارائه، کاربردی سازی فقه، مطالعات برون فقهی، مطالعات جدید درون فقهی، رویکرد‌های مستحدثه و رویکردهای کلان فقهی شیعه» پرداخت. آنچه می‌خوانید تقریر «علی محدث اردبیلی» از این ارائه است.

مفهوم شناسی «فقه معاصر»

منظور از فقه معاصر دوره زمانی خاص یعنی ۱۰۰ سال اخیر است. تقریبا از عصر محقق خراسانی که متوفای ۱۲۹۰ هجری شمسی هستند و معاصرین ایشان و اندکی پیش از ایشان و پس از ایشان، مانند سید کاظم یزدی و بعد از ایشان را در بر می‌‌گیرد.

در عین حال این عبارت فقه معاصر به خصیصه‌ای نیز اشاره دارد و آن وجه غالب و صبغه اصلی غالب بر فقه امامیه در صد سال اخیر است. طبعا دانش فقه هم مانند سایر علوم و علوم اسلامی، تحولاتی داشته است و در دوره معاصر ویژگی‌هایی پیدا کرده است.

هر کس در جریان متعارف زیست علمی فقه در صد سال اخیر فعالیت داشته باشد و استاد و یا شاگرد بوده باشد، ما او را درون فقه معاصر می‌‌شناسیم. گرچه خواهیم گفت که فقه معاصر امامیه چندان هم یکدست نیست و علاوه بر گشوده شدن عرصه‌های مختلف، روش‌ها و رویکرد‌های متنوعی هم پیدا کرده است گرچه فقه امامیه روش‌ها و رویکرد‌های غالبی دارد که عمده مدارس فقهی و حلقه‌های علمی وفادار به آن روش کلی هستند.

مفهوم شناسی واژه «عرصه»

منظور از عرصه‌ها قلمرو‌هایی است که علم فقه به عنوان دستور کار تحقیق و تولید علم مد نظر دارد. منظور ما صرفا موضوع فقهی به لحاظ فنی و اصطلاحی نیست. چون موضوع یا فرع فقهی در اصطلاح فنی صرفا متعلق بهشاخع خاصی از فقه یعنی فروع فقهی است بنابر این مباحث اصول فقه، قواعد فقه و تاریخ فقه و دیگر مباحث را شامل نمی‌‌شود. لذا منظور ازعرصه‌ها، موضوعات تحقیق یا عرصه‌ها و قلمرو‌های دانش و پژوهش است.

مفهوم شناسی واژه «روش»

منظور از روش چند معنا می‌‌باشد:

مسیر‌های کلی کسب معرفت: دانش روش شناسی متکفل مطالعه آن است؛ مثلا گفته می‌‌شود در کسب معرفت فقهی از روش استناد به گزارش‌های تاریخی از سنت پیامبر صلی الله علیه و آله عمل می‌‌کنیم. این یک روش است. به تعبیر برخی فضلاء معاصر، شاید مجموعه طرق و امارات و اصول در اصول فقه شیعه را بشود در چارچوب روش معنا کرد چرا که اگر کتاب و سنت و عقل را منبع معرفت فقهی بدانیم یعنی همه قضایای فقهی باید مستند به این سه باشد، راه استحصال، رسیدن و استناد به این منابع همین طرق امارات و اصول است و لذا دور از آبادی نیست که گفته شود امارات و طرق و اصول همان روش هستند.

معنای اعم و شامل «سبک»: ما اصطلاح روش را عام تر استفاده کردیم که شامل مراحل و سهم بندی هر یک از منابع و روش‌های کلی هم بشود. برخی به این مطلب سبک می‌‌گویند؛ اما چون کلمه سبک بیشتر در مطالعات ادبی استفاده می‌‌شود، ترجیح بر این است که از آن استفاده نشود اما تنظیر خوبی است.

چگونگی به کار گیری روش‌های کلی: به این معنا که سهم هر منبع در استنباط، مثل کتاب سنت و عقل عملی و ملازمات عقلی، یا در روش‌های کلی چه قدر صناعتی عمل نموده و با فرض شک به سراغ اصول عملیه و دقائق جریان آن برویم و چه قدر به دنبال امارات تاریخی تصحیح طرق نقل، تحکیم دلالت آیات وسایر ادله نقلی برویم. روش در این اصطلاح، معنای اخصی دارد و به معنای چگونگی به کار گیری روش‌های کلی. شاید بتوان آن را در ادبیات فلسفه علم و روش تحقیق، به جای روش، تکنیک و روش خُرد نامید. همچنان که گفته می‌‌شود روش تجربی برای پیاده سازی در تحقیقات تکنیک‌هایی چون مصاحبه، پرسشنامه دارد.

رویکرد: اخص از اصطلاح قبل، معنای رویکرد است که یعنی نحوه مواجهه با منابع. این معنا هم گاهی در اصطلاح روش نامیده می‌‌شود؛ یعنی نوع مواجهه با منابع و میدان تحقیق. لذا شاید برخی از مباحث پیش رو با دقت اصطلاحی، رویکرد نامیده شود.

بنابراین در یک نگاه می‌‌توان گفت ویژگی‌های فقه معاصر برخی به روش‌ها و رویکرد‌ها بر می‌‌گردد و بخشی به عرصه‌هایی که در مقابل فقه معاصر گشوده شده و در دوره‌های پیشین کم سابقه است. این ویژگی‌ها قابل طبقه بندی در حوزه روش‌ها به معنای عام یعنی روش، ضوابط و رویکرد‌ها و همچنین عرصه‌هایی است که در مقابل فقه گشوده شده است.

لذا گونه‌های تالیف را هم می‌‌توان در مقوله روش یا رویکرد مطالعه نمود. در واقع این روش به معنای تولید علم است در ادبیات روش تحقیق از آن به روش ارائه هم تعبیر می‌‌شود. البته روش ارائه تحقیق متناسب با اصل تحقیق است؛ مثلا اگر موضوع خرد و جزئی را که قبلا حل و بحث نشده است، پاسخش را یافتید به شکل مقاله و لکچر ارائه می‌‌دهید. این متناسب با تحقیق مسئله محور و آن هم مسئله خرد است؛ اما اگر در مورد بخش قابل توجهی از مسائل عبادات تحقیق کنید ارائه آن با کتاب و با جوامع و موسوعه‌های فقهی ممکن خواهد بود.

ویژگی‌های فقه معاصر

در باب ویژگی‌های فقه معاصر که عرصه‌های تحقیق و مطالعه را فارق از موضوع نشان می‌‌دهد یعنی انواع تحقیق و مطالعات فقهی که رایج است و ریشه در عرصه‌ها یا روش‌ها و رویکرد‌های تازه دارد را بر می‌‌شماریم.

۱- تحول روش ارائه

اولین ویژگی فقه معاصر تطور در روش ارائه و نگارش تحقیقات است.

این سرفصل‌هایی که ذکر می‌‌کنیم یا در همین دوره معاصر شکل گرفته است یا در عصر حاضر با عصر‌های گذشته تفاوت آشکاری کرده است:

۱.۱. تصحیح و احیاء میراث فقهی

نخست تصحیح و احیاء میراث فقهی است. بسیاری از تحقیقات فقهی متمرکز شده است بر روی شناسایی و مقابله و تصحیح و تعلیق و عرضه میراث گرانسنگ فقهی. بسیاری از کتبی که به عنوان تحفه تا مدتی قبل در اختیار برخی کتابخانه‌های شخصی بود به کمک نهضت احیاء کتب خطی عرضه شده است. آثاری که به دلائلی از جمله شخصیت مولف و یا هزینه‌هایی که عرضه آثار تک نگاری به علت دشواری استنساخ داشته است، از آثار فقهاء در غیبت صغری تا کنون که بسیاری کتب مهم از بزرگان هنوز هم منتشر نشده و برخی تازه ده یا بیست سال است که منتشر و چاپ شده و قبلا مخطوط بوده و یا چاپ سنگی ضعیفی داشته است. به قول عرب‌ها تزوید المکتبات الفقهیه (غنی سازی کتاب خانه‌های فقهی) به این میراث اتفاق بزرگی بوده و موسساتی به این منظور تشکیل شده‌‌اند و مصححین متبحری در این زمینه داریم. یک اتفاق مبارک این است که به مناسبت مراسمات بزرگداشت بزرگان در هزاره‌ها و غیره، آثار این بزرگان عرضه می‌‌شود.

۲.۱. کاهش جوامع نگاری فقهی

اتفاق دوم کاهش یافتن جوامع نگاری فقهی است. در دوره‌های قبل موسوعات گسترده از طهارت تا دیات نوشته می‌‌شده است. نه فقط در دوره متقدمین که یک دوره طهارت تا دیات حجم کمی داشته است مثل المقنع و مقنعه. بلکه بعد از شیخ طوسی و المبسوط آثار محقق و علامه حلی شهیدین صاحب جواهر و مدارک و … . اما با وجود تعداد بالای فقهاء در صد سال اخیر و امکانات بیشتر تحقیق و نگارش، نسبت جوامع نگاری به سایر روش‌ها کاهش یافته است.

بخشی از این اتفاق ریشه بر این دارد که وقتی نگاه فقهاء معاصر به حل مسائل باشد، حل مسائل فراروی فقه برای آن‌ها مهم تر از جمع آوری اقوال بوده است. کما این که وقتی نیاز به تحقیقات فقهی زیاد می‌‌شود، استناد به مدارک فقهی، اجماعات، شهرت‌ها و نظریات مختلف هم زیاد می‌‌شود؛ مثلا وقتی بحث حکم نماز جمعه در عصر غیبت بالا می‌‌گیرد برخی‌ها چند جلد رسائل صلاه جمعه را تصحیح و عرضه می‌‌کنند. یا در مورد غنا و موسیقی سه دفتر مفصل ۵۰۰ تا ۷۰۰ صفحه‌ای منتشر شده است که فقط مسائل غنا و موسیقی را در بر می‌‌گیرد. قبل از این‌ها موسوعه بزرگ سلسله الینابیع الفقهیه که به قول برخی‌ها پدربزرگ نرم افزار‌های فقهی امروزی بود و در هر بابی همه کتب فقهی را به ترتیب ابواب و تاریخ در کنار هم چیده بود؛ مثلا در کتاب صلاه، باب صلاهِ همه کتب فقهی کنار هم چیده شده بود. چون نیاز به تحقیقات، فراوان و فرصت فقهاء کم بود، در دسترس قراردادن این میراث مهم می‌‌گردد.

۳.۱. رشد بی‌سابقه تک نگاری فقهی

سوم رشد بی سابقه تک نگاری‌های فقهی است. آن چه در قدیم به عنوان رساله در الذریعه گزارش شده است و هم اکنون به عنوان رساله، مقاله و پایان نامه و تک نگاری‌هایی به شکل کتاب در این زمینه منتشر می‌‌شود. وقتی مسائل مستحدثه زیاد می‌‌شود بیش از آن که نیاز به نوشتن کتابی از طهارت تا دیات باشد، باید کتابی در مورد وسائل پیشگری از بارداری، کنترل جمعیت، پیش گیری از بارداری و مسائل مختلف فقه پزشکی یا معاملات نوشته شود.

در همین رابطه شکل گیری و استقلال استفتائات در مسائل نو پدید را هم می‌‌توان مورد اشاره قرار داد. در سابق استفتائات به عنوان تتمیم و فرع به کتب فقهی اضافه می‌‌شده است اما با گسترش آن‌ها و تحقق انسجام موضوعی میان بخش عمده‌ای از آن‌ها، دیگر نه به عنوان حاشیه بلکه به صورت مستقل چاپ می‌‌شوند. این مقدار از هجوم استفتاء به فقهآء شیعه به غیر از عصر مرجعیت تامه بزرگانی چون شیخ مفید و سید مرتضی بی سابقه بوده است. آن چه یک فقیه در کل جهان تشیع با آن مواجه بوده که معتمد فقهی بوده‌‌اند و امنیت سیاسی داشته اند، همه آن عوامل در فقه معاصر موجود است. وحدت مرجعیت، مناسبت‌های سیاسی، ارتباطات وسیع تر و آسان تر موجب ازدیاد استفتائات شده است. قبلا اگر مرجعی استفتائات را به عنوان تتمیمی در ذیل عروه می‌‌آورد، الان برخی آقایان ده یا یازده جلد فقط استفتاء پزشکی نوشته اند.

۴.۱. رونق تقریر نویسی فقهی

مسئله دیگر، رونق تقریر نویسی فقهی. این تقریرات تا حدی جایگزین جوامع نگاری شده است. در سابق اگر شخص به خودی خود از اساس مثل صاحب جواهر و صاحب ریاض تألیف جدیدی انجام می‌‌داد، در حال حاضر به نگارش تقریر و کار در هر باب ذیل کلمات استاد روی آورده شده است. حتی اگر جوامع نگاری در برخی دوره‌ها زیاد است، تاحدی این گرد آوری‌ها مفید بوده است؛ اما در عصر حاضر و دوره معاصر که تعدد اقوال زیاد است و تنوع دیدگاه‌ها (به جز سی، یا چهل سال اخیر) زیاد نیست، لذا جوامع نگاری جز از مصیر تقریر چندان به صرفه نیست. چرا که استاد اقوال مشهور را می‌‌گوید و شاگرد تنها کافی است آن را یادداشت و سایر موارد را به آن اضافه نماید. لذا تقریر نویسی

۵.۱. رواج نگارش درسنامه‌های فقهی

در آخر هم درسنامه‌هاست که شیوه تعلیم و تعلم را دستخوش تغییرات قابل توجه می‌‌کند.

۲- کاربردی سازی فقه

محور دوم کاربردی سازی فقه است. در این بخش هم رویکرد‌های تازه‌ای به وجود آمده است:

۱.۲. خروجی‌های جدید فقه فتوایی

خروجی کار فقهی در قلمرو تفقه دو محور است.

محور اول: فقه استدلالی. کار تحقیقاتی و پژوهشی که از آن به فقه استدلالی تعبیر می‌‌شود؛ مانند جواهر و ریاض و مبسوط و کتب دیگر.

محور دوم: فقه فتوایی. بیان کاربردی مسائل برای جریان در زندگی مردم. مختصر النافع، شرایع، لمعه و عروه فقه فتوایی است و برای اداره زندگی مومنانه زندگی مردم نوشته شده است. گرچه ایجاز‌هایی دارد که نیازمند توضیح کارشناس‌های مماس با جامعه می‌‌باشد. مرحوم کرباسچیان اولین توضیح المسائل جدید فارسی را از فتاوی مرحوم بروجردی نوشتند و بعد از آن تقریبا تمامی توضیح المسائل‌های فارسی، ویراسته شده آن است.

فقه فتوایی خروجی‌های گسترده‌تری پیدا کرده و مجموعه‌های فقه فتوایی متنوعی متولد شده است. برای مثال الفقه للمغتربین، الفقه للشباب المومن، احکام بانوان، احکام بانکداری و اخیرا نزدیک صد جلد کتاب چاپ شده است که هر کدام مخصوص صنفی خاص از اصناف جامعه همچون آرایگاه‌های زنانه، یا بازی‌های ورزشی، یا تاکسیرانی و غیره است.

۲.۲. تقنین فقهی

در دوره معاصر کاربردی سازی فقه منحصر در فقه فتوایی نیست. دروازه‌هایی برای جریان فقه در دوره معاصر باز شده که قبلا نبوده است. یکی این که مسلمانان بعد از حمله بناپارت به اروپا و استقرار قوانین فرانسوی و پرتغالی و انگلیسی در ممالک اسلامی، متوجه شدند فقه و قانون متفاوت است. فقه منبع قانون است اما خود قانون نیست. قانون چیزی است که حکومت آن را امضاء کرده و جهت اجراء، آن را ابلاغ کرده و قابل اخذ در محاکم هم باشد.

تا مدتی گفتند محاکم شرعی را جداگانه از محاکم قانونی حفظ می‌‌کنیم؛ اما بعد دیدند که معنای این مطلب این است که شانس تبدیل فقه به قانون گرفته می‌‌شود چرا که نتیجه آن این است که دولت مصر بر اساس قانون فرانسوی یا دولت ترکیه بر اساس قانون انگلیس کار کند و مذهبی‌های تند و تیز، به سراغ محاکم شرعی مراجعه کنند. لذا راه را در این دیدند گه خود، متن قانون را بر اساس فقه بنویسند. لذا نهضت تازه‌ای به عنوان تقنین فقهی باز شد.

در برخی کشور‌های سنی نشین کتاب‌هایی چون مجله الاحکام العدلیه، مجله الاحکام الشرعیه، النیل و شرح النیل و کتبی از این دست نوشته شد که قانون کامل مدنی و کیفری با ساختار و محور‌های قوانین انگلیسی و فرانسوی اما با محتوای مبتنی بر فقه. البته مبتنی بر فقه حنفی، حنبلی و اباضیه (شاخه‌ای از خوارج) بود.

در امامیه دو اتفاق افتاد. اول کتاب تحریر المجله مرحوم آل کاشف الغطاء بود که بازنویسی مجله الاحکام العدلیه ی پاشاهای ترکیه بود. دوم تدوین قانون مدنی در ایران بود که به ابتکار فقهاء اولیه ناظر بر مقررات مجلی مانند مرحوم آیت الله مدرس که جان خود را در این راه گذاشت و دیگران بود. البته برخی حقوقدانان متعهد و متدین هم به آن کمک نمودند و هنوز هم قانون مدنی ایران با گذشت حدود صد سال از تدوین آن، در ابعاد مختلف مجموعه معتبری است.

تقنین فقهی خود عرصه جدیدی شده است. در عرصه کیفری با تشکیل حکومت‌های اسلامی و اسلامگرایی در کشور‌های دیگر موجب توسعه و عمق فرایند تقنین فقهی بود. در برخی قسمت‌ها قوانین بانکداری، تجارت الکترونیک، گردش امور قضایی، ادله اثبات جرم و اقامه دعوی، نوشته و تدوین شد و همچنان نیاز و کار‌های زیادی وجود دارد و انجام می‌‌شود. تلاش زیاد است و نیاز بسیار زیاد.

۳.۲. مدل سازی سبک زندگی بر اساس فقه

مدل سازی سبک زندگی بر اساس فقه یک حوزه کاملا جدید است. تبدیل معارف فقهی به عمل مردم با عمل یا توصیه شخصی تبدیل به عمل مردم نمی‌‌شود و نیازمند روش‌هایی برای تبدیل است؛ مثلا، حجاب نیازمند صنایع حجاب و البسه مطابق با معیار‌های فقهی است. مدل سازی برای حجاب، مدل سازی برای روابط عفیفانه، مدل سازی برای سکونتگاه‌ها و طراحی شهری، مدل سازی برای مشارکت در امور سیاسی فردی و اجتماعی به گونه‌ای که تضمینی برای عادت مردم برای امر به معروف و نهی از منکر باشد، کارهایی است که در حال اجرا است. بسیاری از جنبش‌ها در جهان اسلام به دنبال این مطلب‌‌اند که نه فقط از راه قانون، بلکه با طراحی مدل‌هایی، احکام را وارد زندگی مردم نمایند.

این مدل‌ها باید بر اساس نگاهی جامع و منظومه وار از احکام فقهی شکل بگیرد. با یک فرع مدل اجتماعی درست نمی‌‌شود، بلکه باید ارزش‌های حاکم بر حکم، هدف از اجراء حکم، کارکرد حکم در جامعه و سایر عناصر مربوط به حکم شناخته شوند. لذا برای کاربردی کردن فقه، نیاز به استخراج نظام واره از فقه در عرصه‌های فراخ و وسیع اجتماعی است تا به مقررات، فرهنگ و مدل‌های زندگی تبدیل شود. مجموعه این‌ها نظام را تشکیل می‌‌دهد. این کافی نیست که بگوییم ربا حرام است. بلکه باید نظامی اقتصادی مشخص شود که نحوه توزیع ثروت و نقش بانک، ارزش کار و سرمایه، فرصت‌های اقتصادی، طبقات اجتماعی و سایر موارد مهم در آن شناخته شده باشد. لذا دیوان زکات مهم می‌‌شود چرا که از این طریق فاصله بین مصرف کنندگان و پرداخت کنندگان کم شود. لذا وادی فقه نظام اجتماعی و نظام‌های فقهی به وجود آمد. تا این دستگاه‌ها و نظام‌ها درست نشوند، نهاد، فرهنگ و قانون در یک منظومه به طور هماهنگ قرار نمی‌‌گیرند.

شهید صدر با کتاب اقتصادنا قدم بزرگی برداشت و از تاسیس امکان، تاسیس مکتب در حوزه‌های مختلف، تک مکتبی یا مکاتب متعدد، تبدیل مکتب به نظام عینی و غیره بحث نمود.

۳. مطالعات برون فقهی

محور بعد مطالعات برون فقهی است. البته این یک جامع انتزاعی و عنوان مشیر است. منظور از آن هر آن چه که خارج از قلمرو فروع و قواعد فقهی و اصول فقه است که مستقیم و یا با یک واسطه استنتاجی به فعل مکلف کاری ندارد و دستور کار آن هدف فقه نیست، بلکه خود علم فقه و موجودیت آن است. این مطالعات، خروجی‌های مختلفی داشته است که به موارد آن اشاره می‌‌کنیم:

۱.۳. فهرست نگاری تألیفات فقهی

یکی از آن امور مهم، مأخذ شناسی و فهرست نگاری تألیفات فقهی است. سرعت لازم برای تحقیق، منابع و وسعت تک نگاری‌ها این امر را لازم نمود. به خلاف گذشته، امروزه در فرع کوچکی چون تجارت الکترونیک بیش از ده کتاب و سی مقاله به زبان فارسی و عربی نوشته شده است. فقط دو سه جلد فهرست آثار فقه پزشکی وجود دارد. اخیرا نیز پژوهشگاه علوم و فرهن اسلامی در حدود ده جلد، مأخذ شناسی جامع فقه منتشر نموده است. این موارد از نیاز‌های فقه معاصر است.

۲.۳. نرم افزار‌های فقهی

نرم افزار‌های فقهی ترکیبی بین احیاء میراث فقهی، فهرست نگاری، طبقه بندی موضوعی و کتابخانه داری است.

۳.۳. مطالعات تاریخی و جریان شناسی و مکتب شناسی فقهی

اتفاق سوم مطالعات تاریخی و جریان شناسی و مکتب شناسی فقهی است. شاید در کل هزار سال گذشته به اندازه صد سال گذشته کار نشده باشد. تراجم فقها، تحلیل آثار فقهی فقهاء، شرح مدارس فقهی حله نجف اول و دوم، قم اول و دوم، ری، خراسان و غیر آن، اختلاف و تشابه مذاهب. علل اختلافات و اشتراکات مذاهب تفاوت‌ها در منابع معرفت و روش‌ها و غیر این موارد.

۴.۳. مطالعات تبویب و طبقه بندی فقه

مطالعه تبویب و طبقه بندی فقه هم کار جدیدی است که مربوط به سی یا چهل سال اخیر است. نوعی باز خوانی و بازشناسی برای استقصاء بهتر منابع و بازنگری برای ابداع و ایجاد ابواب و عرصه‌های جدید فقهی در آن است. چرا که برخی مسائل جدید نیازمند ابوابی جدید است و در ذیل ابواب قبل جای نمی‌‌گیرد؛ مثلا فقه پزشکی استعدادش برای این که به باب فقهی مستقلی تبدیل شود کمتر از ابواب مستقل دیگری چون مزارعه و مساقات و ظهار و ایلاء و لعان نیست. همچنین فقه بانک، هنر و رسانه.

۵.۳. فلسفه فقه و اصول

بحث دیگر فلسفه فقه و اصول است. تحلیل و اندیشه‌های عقلانی در باب علم فقه و اصول. علم شناسی فلسفیِ فقه و اصول اعم از بحث پیرامون اصول موضوعه، مبادی تصوری و تصدیقی، منابع معرفت شناسی، عامل توجیه و ضابط صدق قضایای فقهی و اصولی.

۶.۳. مدخل نویسی

مسئله آخر هم مدخل نویسی است که محصول همه مطالعات قبلی است؛ مانند آشنایی با کلیات علم فقه، آشنایی با فقه و مذاهب فقهی، مدخل علم فقه و غیر این موارد.

۴. مطالعات جدید درون فقهی

آخرین محور، مطالعات جدید درون فقهی است. موضوعات و عرصه‌های دیگری نیز با این مطالعات باز شده است:

۱.۴. نوسازی مسائل کهن

نوسازی مسائل کهن فقه مثل این است که در ارتباط با این مسئله که ارتماس در آب در زمان روزه جایز است یا خیر و یا مسئله تدخین که آن هم مسئله جدیدی نیست و یا مسئله مبطلیت حجامت نسبت به صوم مجددا ادله را بازبینی کنیم. دوباره دیدن‌ها و تجدید مسائل کهن، با منابع بیشتری که حاصل احیاء تراث و مأخذ شناسی‌های تازه بوده است و هم فربه و غنی تر شدن روش‌های مطالعه است چرا که امروزه به روش‌های نوینی از موضوع شناسی و ارتباط با سایر علوم دست یافته ایم. اغلب مراجع، کمیسیون‌های پزشکی دارند و اغلب مراکز درمانی مشاوران فقهی دارند این موجب همدلی بیشتر شده است.

۲.۴. فقه مستحدثات

فقه مستحدثات یا مستجدات یا نوازل یا به تعبیر روایت مقبوله معروف حوادث واقعه که اموری‌‌اند که به صورت جزئی در نصوص نیامده‌‌اند و باید با اطلاقات و عمومات و یا مقاصد شریعت آن را حل نمود، مانند مسائل پولی، بانکی و امثال آن‌ها. قضیه در این مورد صرفا چند فرع در یک باب نیست بلکه سه مرحله مواجهه وجود دارد:

أ- فقه مسائل مستحدثه و استنباط مستحدثات

مثل تعلق زکوه به پول کاغذی و بیمه عمر و حق اختراع.

ب- فقه ابواب مستحدثه

کم کم به علت گسترش مسائل مستحدثه و ارتباط برخی از آن‌ها با یکدیگر، نیاز به ابواب مستحدثه احساس شد. آن چه شیخ حسین حلی به عنوان «عده مسائل» نوشتند و در اخر منهاج و تحریر به عنوان ملحقات و تکمله آورده می‌‌شد، کافی نبود.

در مرحله اول مجموعه این مسائل را به صورت یکجا جمع نمودند، چه به صورت فتوایی به شکل استفتائات و چه به صورت استدلالی مانند بحوث فقهیه معاصره، بحوث فی الفقه الطبی و بحوث فی الفقه الزراعی و امثال آن‌ها. بعد دیدند که باید ابوابی را تجمیع کننده این فروع قرار دهند. تورم مستحدثات در هر باب، مانند باب معاملات، عبادات، طلاق و نکاح و مسائل قضایی، موجب این موج دوم فقه معاصر شد که از آن تعبیر به فقه ابواب مستحدث می‌‌شود. برای مثال ابواب ذیل در اثر این تغییر و تحولات ایجاد شده است:

فقه زنان که به صورت مجدد تمام احکام مختص زنان مانند رکوب مرکب، حدود وجه، حقوق زن و غیره، تماما در حدود پنجاه سال اخیر بازنگری شده است.

فقه تغذیه و محیط زیست که ملحق به باب طهارت و همچنین فقه پزشکی است ولی آرام آرام درحال جدا شدن است، مانند مسائل آبزیان، مواد مخدر، طهارت الکل و مخمر‌ها، افزوده‌های غذایی، ژلاتین، صید، جنگلداری و … .

فقه پزشکی که بسیار گسترده است.

فقه هنر و ملحقات آن مثل سرگرمی و رسانه.

فقه جزا، جرم شناسی و اثبات جرم مانند مسائل جرم سیاسی و جایگزینی مجازات‌ها.

فقه القضا که به آیین دادرسی شواهد جرم شناسی، وکیل تسخیری و … مربوط است.

فقه حکومت و سیاست که خود انقلاب اسلامی در اضطرار به این باب کافی بود. مسائلی چون نظام سیاسی و حکومتی، اختیارات رهبر، رای و مشارکت سیاسی و مدنی، اشتغال زنان در مناصب مدیریتی، آزادی‌های سیاسی، حقوق غیر مسلمین در ذیل آن جای می‌‌گیرند.

فقه اقتصاد و مسائل فلسفه اقتصاد و نظام اقتصادی، مسائل مربوط به اسکناس و اوراق بهادار، نهاد‌های مالی بانک و بورس و بیمه و مسائل دیگر.

فقه تربیت که شامل حق بر تربیت، وظایف والدین در تربیت، نهاد‌های تعلیم و تربیت، تربیت جنسی و اجتماعی و عبادی و حرفه‌ای و مهارتی و … .

۵. رویکرد‌های مستحدثه

یعنی رویکرد‌هایی که خوانش تازه‌ای از کل ادله و فروع را دنبال می‌‌کند.

رویکرد اجتماعی. در تفسیرهایی چون تفسیر المنار، نوین و المیزان خوانش اجتماعی از قرآن مورد تأکید قرار گرفت و بعد به فقه هم سرایت نمود؛ مانند فقه اجتماعی و خوانش اجتماعی از ادله مانند صلاه و حج. با این نگاه تازه اجتماعی به ادله و فروع، متوجه شدند که بسیاری از احکام وضعی و تکلیفی در این حوزه مغفول بوده و به آن توجه نمی‌‌شده است.

رویکرد سیاسی و خوانش سیاسی و بحث‌های مربوط به قدرت و شکل گیری دولت.

رویکرد تربیتی. خوانش تربیتی از ادله و احکام. از آن جا که اصول از زمان مرحوم آخوند ملاکی می‌‌شود، زمینه برای بحث از ملاک‌ها باز می‌‌شود. طبعا بخشی از این ملاک‌ها ملاک‌های تربیتی و با هدف تعالی انسان است. کما این که گفته می‌‌شود بسیاری از فتاوای اهل بیت برای سوق سائل به کمال است. این موارد رویکرد تربیتی را تقویت می‌‌نماید.

رویکرد مقارن که رویکردی روش تحقیقی است و قبلا هم بوده و الآن گسترش پیدا کرده است.

رویکرد مقاصدی که در اهل سنت شروع شده و در شیعه، همچنان مسیر روشن و قابل دفاعی پیدا ننموده است و در کشف و اعمال مقاصد مشکلات جدی وجود دارد؛ اما چون اصول به سمت اصول ملاکی حرکت می‌‌کند و نظریه شیعه تبعیت مطلق احکام از ملاکات، در حکم یا متعلق یا سلوک طریق یا تحفظ بر ملاکات واقعیه است بنابر این استعداد علمی و عقلانی اصول شیعه برای مقاصد بیش از اهل سنت است. اصول اهل سنت تا سال‌های اخیر بر مبانی اشعری پیش رفته است در حالی که فکر مقاصدی، فکری اعتزالی و معتزلی است. البته نباید دچار ذوق زدگی شویم و باید معیار‌های حجیت در اصول شیعه را بر آن منطبق نماییم. هنوز در بحث ملاکات که بیش از دویست سال سابقه دارد، دچار مشکل هستیم و احراز ملاک و حیثیات تقییدیه و تعلیلیه و کشف مستقل ملاکات مورد بحث است و بحثی چون استقراء ملاکات مورد بحث بوده است تا آن که شهید صدر برای استقراء حجیتی را ثابت نموده است و الا حتی استقراء ملاک هم به کار نمی‌‌آمد و نمی‌‌توانستیم از راه استقراء نصوص شرعی به ملاکات دست پیدا کنیم؛ اما هنوز راه بسیار زیادی باقی مانده است چرا که حتی بر فرض کشف مقاصد کلی، کسر و انکسار مقصد کلی در حکم جزئی و اشراب در آن، بحث جداگانه‌ای را می‌‌طلبد.

رویکرد چند رشته‌ای؛ یعنی به ثمر رساندن تحقیق بر اساس چند رشته. تحقیقاتی که در حوزه و دانشگاه با نام‌هایی چون بانکداری از منظر فقه و حقوق، انجام می‌‌شود، رویکرد چند رشته دارد. چرا که جواب فقهاء و جواب حقوقدانان جداگانه مطرح می‌‌شود.

رویکرد بین رشته‌ای؛ یعنی یافته‌های یک رشته دیگر در رشته مورد تحقیق استفاده شود. در فقه پزشکی تا حد زیادی، تحقیقات این گونه است و ضابطه از فقه گرفته می‌‌شود و کشف موضوع و موضوع شناسی از علم پزشکی ارائه و دریافت می‌‌شود.

رویکرد بین رشته‌ای در حوزه روش که با چند روش، تحقیق انجام می‌‌گیرد.

رویکرد فرارشته‌ای. در دنیای علم مطرح است و ما باید با وسواس و احتیاط به آن نزدیک شد.

رویکرد نظام سازی که اخیرا شکل خاصی یافته و مورد بحث قرار می‌‌گیرد.

این صورت بندی فقه معاصر بود. البته این ویژگی‌ها قابل تکثیر است اما این چارچوبه‌ی گونه‌های تولید ارائه و تحقیقات فقهی عرصه‌های فقه مستحدثات و رویکرد‌های مختلف، صورت‌‍بندی خوبی برای گزارش است.

رویکرد‌های کلان فقهی شیعه

فقه جواهری پویا

همچنان وجه غالب فقه امامیه، به تعبیر مرحوم امام قدس سره فقه جواهری پویا است. فقهی که اصول مضبوط دارد و مبتنی بر حجیت قطع و امارات معتبر است، از ظن صرف تبعیت نمی‌‌کند، پایبند به حوزه روش و منهج است و منبع استنباط آن کتاب و سنت و عقل است؛ اما با تطور موضوع و قیود و آن چه بر خطاب و فعلیت و امتثال اثر گذار است، سعی بر آن دارد که قضایا را بادقت دنبال کند. فقه مشهور معاصرین از همین چارچوب پیروی می‌‌کند.

فقه پویا

اما کسانی که دم از فقه پویا می‌‌زدند به دنبال خروج از چارچوب بودند و لذا امام با تندی با آن‌ها برخورد می‌‌نمودند و آن جریان را اصلاح نمودند و اغلب به فقه جواهری برگشتند.

فقه گویا

فقه گویا نیز متعلق به قرآنیون است که منکر حجیت خبر واحد ظنی‌‌اند و به مبنای برخی قدمای فقهای شیعه یعنی حجیت خبر اطمینانی التزام دارند.

رویکرد برخاسته از مدرنیته غرب

یک رویکرد هم رویکرد مدرن است که خاستگاه آن مدرنیته غرب است و خوانش مجددی از کل اسلام و نه فقط فقه است. لذا فقه گریز است و می‌‌گوید باید به جای فقه مدل‌های دیگری را برای مطالعه اسلام با مبادی و اصول موضوعه متفاوت در نظر بگیریم.

این همان قسمتی است که بخشی از آن موسوم شده است به پروژه روشنفکری دینی در ایران که این اسم نیز علمی نیست چرا که خروج از روش و اصول موضوعه و روش تحقیق وروش شناسی متداول است و لذا آن را رویکرد فقهی تلقی نمی‌‌کنیم. این مبنا نوعی انشعاب و خروج از فقه است اگر چه از کسانی صادر شده باشد که چند صباحی در دروس فقه هم فعال بوده اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics