استاد دانشگاه شهید بهشتی گفت: گفتمان مسلط و فکر غالب زمان ما ایده حق محوری و حق مداری است؛ شهروندان دوست دارند انبوهی از حقها را داشته باشند، بحث مهم و بسیار درخور تامل است این است که اسلام و فقه چه موضع و موقفی در برابر این رویکرد غالب دارد.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین دکتر رحیم نوبهار در اولین جلسه از نشست علمی با موضوع «جلوههای حقوق مردم در حوزه عمومی» که در حسینیه مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی برگزار شد، به طرح بحث در این زمینه پرداخت و اظهار داشت: مفهوم حقوق مردم یا حق الناس در ادبیات دینی ما مفهوم برجستهای است؛ به این معنا که هر مسلمانی که آشنایی اندکی با تعالیم اسلام داشته باشد، به نحوی با این موضوع آشنا است و به تقدم حق الناس بر حق الله اذعان مینماید.
او ادامه داد: مسئله حق الناس در دین ما بسیار مهم است؛ یعنی هم احترام گذاشتن به این حق، مهم و لازم است و هم نقض آن در مواردی از مصادیق گناهان کبیره است.
استاد دانشگاه شهید بهشتی توضیح داد: منظور از حق الناس در حوزه عمومی بخشی جز روابط شخصی مانند خانواده و روابط دوستانه است؛ یکی از مصادیق حق الناس در فضای عمومی حق بر نقد اعم از سیاستهای دولتی یا رویههای اجتماعی است. حق بر تشکیل انجمنها و نهادهای مردمی و مدنی مصداق دیگر چنین حقهایی است.
او بویژه حق بر تعیین سرنوشت را مصداق دیگری از حق الناس دانست و گفت: اگر کسی مانع استیفا و پیگیری این حق شود به نوعی آن را تضییع نموده است.
نوبهار با طرح این پرسش که بر چه مبنایی میگوییم که یک ایرانی در انتخاباتی که در ایران برگزار میشود حق رای دارد و یک بیگانه چنین حقی را ندارد اظهار داشت: اگر این مسئله را تحلیل کنیم مییابیم که برای افرادی که رابطه و علقهای با این سرزمین به عنوان تابعیت دارند حقی را قائلیم که برای دیگری که موقتا در کشور است قائل نیستیم.
او با بیان اینکه متاسفانه مفهوم عرصه عمومی در فضای مباحث حقوقی، اجتماعی و سیاسی کشور ما جا نیفتاده است؛ گفت: به دلایلی، حقهای مربوط به حوزه خصوصی در باور ما مسلمانان بسیار پررنگ است مثلا حقوق مالکانه و تصرف در مال دیگری برای ما اهمیت زیادی دارد؛ همه ما مسلمانان دست اندازی به حقوق مالکانه دیگران را نادرست میدانیم. حتی اگر هم به صورت عملی آن را رعایت نکنیم از لحاظ نظری آن را خیلی مهم میدانیم؛ در حالی که نسبت به حقهای مرتبط با حوزه عمومی اهمیت نمیدهیم.
این استاد حقوق ادامه داد: طبق بررسیهایی که انجام داده ام در فقه موردی پیدا نکردم که فقها در یک مورد در تزاحم میان حق الله و حق الناس، حق الله را بر حق الناس مقدم کنند. میتوان این حکم را به عنوان یک قاعده مستقل مطرح نمود و از رهگذر آن بر حقوق مردم تاکید کرد.
قاعده لزوم تقدم حق الناس بر حق الله
او افزود: از طرح قواعد فقهی نباید تعجب کرد؛ دستمایهها و خمیرمایههای قواعد فقهی در منابع فقه وجود دارد و فقها بسته به تکامل فقه و با گذشت زمان این قواعد را استخراج میکنند؛ درحالی که در گذشته مثلا با ۲۰ قاعده فقهی مواجه بودیم امروزه سخن از صدها قاعده فقهی در میان است.
نوبهار قاعده لزوم تقدم حق الناس بر حق الله را یکی از قواعد مهم فقهی در عرصه عمومی دانست و افزود: به نظر من، این قاعده، عام است. به این معنا که اگر چیزی عرفا مصداق حق الناس باشد فرقی نمیکند که مربوط به حوزه عمومی باشد یا مربوط به حوزه خصوصی. اگر نگوییم حقهای حوزه عمومی مهم ترند.
استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: بشر امروز از دولت انتظار دارد که در گام اول حقهای او را به رسمیت بشناسد و در گام بعدی این حقوق را ارتقا دهد؛ زیرا حقها هم در فرایندهای مشخصی رشد میکنند و بالغ میشوند. مثلا حق حیات در همه فرهنگها و تمدنها بوده است، امروزه در امتداد حق بر حیات از حق بر کیفیت حیات سخن گفته میشود. انتظار سوم این است که برای حقها، ضمانت اجرایی قائل شوند تا حقها در سطح امر اخلاقی باقی نمانند. البته دفاع از حقها و تضمین آنها محدودیتها چارچوبهایی دارد.
او بیان داشت: گفتمان مسلط زمان ما و فکر غالب عصر ما حق محوری و حق مداری است؛ برخی ممکن است این تمایل و گفتمان را نادرست بپندارند و اصرار کنند که همان زبان دین و فقه که زبان تکلیف است بهتر، کاملتر و سودمندتر است. در مقابل، برخی ممکن است بگویند ما باید از گفتمان تکلیف به کلی جدا شده و به سمت رویکرد حق مدار حرکت کنیم. این رویکرد هم مشکلات و کاستیهای خود را دارد. اما راه میانه هم وجود دارد و آن تاکید متوازن و متعادل بر حق و بر تکلیف است. گرچه حق و تکلیف دو روی یک سکه اند و به لحاظ تحلیلی تاکید بر یکی به نوعی تاکید بر دیگری است. به نظر ما این دیدگاه درست تر و سودمندتر است.
او تصریح کرد: اگر ما در مقام بیان چارچوبهای رفتاری انسانها آنها را صرفا مکلف قلمداد کنیم، بشر امروز را اقناع نمیکند. بشر امروز میخواهد نه تنها در روابط میان انسانی که حتی در برابر خداوند هم دارای حق باشد.
استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: رویکردی که سراسر بر حق تاکید میکند مشکلات خاص خود را دارد. از جمله کاستیهای این دیدگاه این است که افراد به مسئولیتهای خود توجه نمیکنند. و به نوعی با پدیده تورم حقها مواجه میشویم.
دستگاه فقهی ظرفیت دارد که به حقها بپردازد
او گفت: زبان فقه رایج ما بیشتر تکلیف مدار است در حالی که شایسته است به صورت متوازن بر حق و تکلیف تاکید شود. فقه و دستگاه فقهی کاملا این ظرفیت را دارد که به حقها بپردازد. ضمن این که مفهوم حق حتی در ادبیات فقه رایج هم به کلی غایب نیست. این که گاه گفته میشود حتی رساله حقوق امام سجاد(ع) هم، رساله تکالیف است، سخن درستی نیست. در همین رساله مواردی یافت میشود که مصداق و نمونه حقهای مدرن و امروزین است؛ مانند حق اهل ذمه بر متفاوت زیستن و عقاید و آیینهای خود را داشتن. نه بشریت پیشامدرن با حق بیگانه بوده است نه فقه.
نوبهار عنوان کرد: با این حال زبان و ادبیات تکلیف در فقه برجسته تر است و در رسالههای عملیه فصلی به بیان حقوق آدمیان وجود اختصاص داده نشده است. اما حقها به نوعی در قالب و زیر پوشش تکالیف بیان شده و در نتیجه گفتمان حق به محاق رفته است. اما میتوان فصلی را هم به بیان حقها اختصاص داد.
او گفت: فقه ظرفیتهایی دارد که میتواند از وجوه گوناگون بر حق تاکید کند و توازن میان حق و تکلیف را برقرار کند. این توازن مطلوب است؛ از همین رو در جهان عدهای از اندیشمندان تلاش دارند تا بر وزن اعلامیه جهانی حقوق بشر، اعلامیه جهانی مسئولیت بشر را هم تدوین کنند.
استاد مسلم حقوق جزا با بیان اینکه باید در فقه برای مباحث تحلیلی حق فصل جداگانهای باز کنیم، گفت: یکی از مشکلات ما این است که مباحث حق در فقه رایج به طور حاشیهای مطرح میشود. مثلا در مباحث بیع به مناسبت از بحث از مبیع در عقد بیع به حق پرداخته میشود. چنین جایگاهی هرگزمناسب شأن رفیع و جایگاه بلند حق و مباحث حق نیست. باید به مباحث حق موضوعیت داد؛ زیرا مباحث حق با انبوهی از مباحث مهم وبنیادین مربوط به سرنوشت بشر مرتبط است.
او افزود: در گام بعد باید استلزام حق و تکلیف را تحلیل و بر آن تاکید کنیم؛ اگر شهروندان حق بر بهداشت و سلامت دارند دولت و جامعه موظف است کاری در این رابطه انجام دهد. اگر ما مکلف به امر به معروف و نهی از منکریم حق داریم لوازم و استلزامات آن را از دولت و جامعه مطالبه کنیم.
نوبهار با اشاره به آیه نهی از تجسس در سوره حجرات گفت: این آیه با اطلاق و عموم خود گونههای زیادی از حق بر حریم خصوصی مانند حریم خصوصی بدنی، فکری، فیزیکی و اطلاعاتی را بیان میکند. در واقع حق بر حریم خصوصی با زبان تکلیف بیان شده است. مواردی از این دست در قرآن و سنت فراوان است. درست نیست که صرفا به علت این که چنین مفاهیمی با زبان و ادبیات مدرن و با گفتمان و لحن و آهنگ حقوق بشری مطرح نشده اند فقه و شریعت را بیگانه با آنها قلمداد کنیم. اما این به معنای رضایت از جایگاه کنونی حق در مباحث فقهی نیست./ شفقنا