استاد حوزه علمیه قم عنوان کرد: ساختار دانشی علم اصول، هم دارای بسیاری از مسائل زائد است و هم خیلی نواقص دارد، بی ثمر بودن مسألهای به این معنا نیست که باید اصول را کم کرد، بلکه باید مسائل دیگری به آن اضافه شود.
به گزارش شبکه اجتهاد، هفتمین نشست «بررسی زوائد علم اصول» با ارائه حجتالاسلام والمسلمین مطفی درّی استاد سطح عالی حوزه علمیه قم با حضور طلاب و علاقهمندان در حسینه ارگ قم برگزار شد.
حجتالاسلام دری در ابتدای این دیدار با اشاره به سابقه داشتن تحول در اصول فقه و کتابهای اصولی، بایستههای تحول را در دو ساحت «دانشی» و «آموزشی» دانست و اظهار داشت: در ساحت دانش، آزادی در پردازش وجود دارد و نمیتوان کسی را محدود به سبک خاصی کرد، اما در ساحت آموزش بایستههایی وجود دارد که باید شاخصههای آن رعایت شود.
شاخصههای متون آموزشی
وی در ادامه به شاخصههای متون آموزشی پرداخت و عنوان کرد: کتاب آموزشی بویژه کتابهای حوزوی باید از ویژگیهای آموزشی برخوردار باشد که از جمله آن وضوح نظریه مختار، روشن بودن ادله و اشکالات، دارا بودن تمرینهای استاندارد، عبارتهای روان، اشاره اجمالی به برخی مطالب مرتبط و واگذاری تفصیل آن به استاد است.
استاد حوزه علمیه قم افزود: از دیگر ویژگیهای کتابهای آموزشی باب بندیهای مناسب با هر جلسه تدریس، تبعیت از روش واحد در پرداختن به مسائل و حل آنها، رعایت حلقههای ابتدایی، متوسطه و تخصصی در آموزش، عدم ذکر مباحث تخصصی تر و نیاز به دقت بیشتر، ذکر پیش نیازهای هر مسأله قبل از ورود به آن، ذکر ارتباطات مسائل علم به یکدیگر است که البته متون آموزشی حوزه این شاخصهها را ندارند، زیرا مؤلفان آنها اصلا به نیت کتاب آموزشی این کتابها را ننوشتند.
ساختار علم اصول
سردبیر فصلنامه تخصّصی «علم دینی» در بخش دوم سخنان خود به ساختار دانشی علم اصول پرداخت و اضافه کرد: ساختار دانشی علم اصول، هم دارای بسیاری از مسائل زائد است و هم خیلی نواقص دارد، بی ثمر بودن مسألهای به این معنا نیست که باید اصول را کم کرد، بلکه باید مسائل دیگری به آن اضافه شود.
درّی با اشاره به مسائلی که در علم اصول ثمره چندانی ندارند پرداخت و عنوان داشت: برخی مباحث مثل تعریف علم اصول، علائم حقیقت و مجاز، حقیقت شرعیه، وضع، وضع مرکبات، تعارض احوال لفظ، صحیح و اعم، مشتق و تنبیهات شش گانه آن، معنای حرفی، استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد، طلب و اراده، مقدمهی واجب، تفاوت عموم و اطلاق، ثمرهای ندارند که باید مباحثی به آنها اضافه شود تا کارایی لازم خود را پیدا کنند.
این پژوهشگر دینی در پایان تأکید کرد: از سویی برخی مباحث هستند که پر ثمرند، ولی در اصول فقه یا بحث نمیشوند یا پراکنده هستند، مانند ماهیت حکم، سیره عقلا، مقاصد شریعت، ماهیت اعتبار، عقل عملی و اجتماع مثلین و ضدین که باید برای اضافه شدن این مباحث نیز به علم اصول فکری شود.