آیتالله شیخ هادی آل راضی گفت: اگر در انسان ذرهای انسانیت وجود داشته باشد، نمیتواند در قبال کشت و کشتارها در غزه تحت تاثیر قرار نگیرد و حرفی نزند و آن را محکوم نکند. اما علی رغم این فواجعی که در حال رخ دادن است و احتمالا تا روزهای مدید هم ادامه مییابد و فقط خدا میداند کی تمام میشود، جهانیان ساکتند و تماشاگر.
به گزارش شبکه اجتهاد، آیتالله آل راضی از علما و استادان مطرح خارج فقه حوزه علمیه نجف اشرف که در درس خارج فقه و اصول خود سخن میگفت، بیان کرد: نمیتوانیم درس را بدون پرداختن به فجایعی که در غزه اتفاق میافتد، ادامه دهیم. در جنگ صفین براساس آنچه در نهج البلاغه آمده است، ارتش امام(ع) در مکانی نزدیک رود فرات اتراق کردند. مردم از آن رود استفاده میکردند و از آب آن مینوشیدند و هنگامی که ارتش معاویه برای استفاده از آب رودخانه آمدند، ارتش امام به آنها اجازه دادند از آب نهر بنوشند و آنها را از آب منع نکردند.
وی ادامه داد: پس از مدتی که ورق برگشت و ارتش معاویه کنترل رود را به دست گرفت، هنگامی که ارتش امام علی آمدند تا از آب رودخانه بردارند و بنوشند، ارتش معاویه با تندی جلوی آنها را گرفتند. در حالی که آنها به آب نیاز داشتند. ممنوعیت آنها از آب واقعا سخت بود. تلاش کردند که از آب بردارند اما مانع آنها شدند. پیش امام آمدند و شاکی شدند و به او خبر دادند. امام(ع) یک خطبه معروف را ایراد کردند. در یکی از بندهای این خطبه میفرمایند: شمشیرهایتان را از خون سیراب کنید تا خود از آب سیراب شوید.
آل راضی با اشاره به اینکه حق در ظرفی از نقره به انسان داده نمیشودو باید آن را با زور گرفت، افزود: این یک درس است که حق را انسان نباید توقع داشته باشد که به راحتی به او بدهند، بلکه باید تلاش کند تا انسان حقوقش را بگیرد. پس از این بند، یک سخن جاویدان دارند آنجا که میفرمایند: اگر مقهور شوید، زندگیتان مرگ است و اگر پیروز شوید، مرگتان زندگی است. زندگی معنایش این نیست که انسان در زمانی که دشمن بر او مسلط است و رفتارها و حرکاتش را تحت کنترل دارد و از همه چیز محرومش میکند، به زندگی ادامه دهد، بخورد، بیاشامد و بخوابد و کارهای عادی را انجام دهد در حالی که این دشمن آزای بیان و آزادی تحرک و همه چیزش را سلب کرده است.
این استاد حوزه علمیه نجف توضیح داد: امام علی (ع) میفرمایند که این زندگی نیست که انسان در زمانی که مقهور و محکوم به ظلم است و تن به ظلم و ستم میدهد و دشمن بر او حکومت میکند و او را خوار و ذلیل میکند و با او مانند شهروند درجه دهم برخورد میکند، بخورد و بیاشامد و زندگی کند. این زندگی نیست. این در واقع مرگ است.. زندگی این است که با عزت و کرامت زندگی کنی حتی اگر بمیری که در حقیقت زنده هستی. این یک درس زندگی برای همه است و همان چیزی است که اکنون در غزه جریان دارد و بسیار دردناک است.
وی با اشاره به تحولات غزه و جنگ علیه این باریکه تصریح کرد: آنجا زنان و کودکان و افراد ناتوان و مسن با وحشیگری کشته میشوند. در چنین شرایطی اگر در انسان ذرهای انسانیت وجود داشته باشد، نمیتواند تحت تاثیر قرار نگیرد و حرفی نزند و آن را محکوم نکند. اما علی رغم این فواجعی که در حال رخ دادن است و احتمالا تا روزهای مدید هم ادامه مییابد و فقط خدا میداند کی تمام میشود، جهانیان ساکتند و تماشاگر. این تماشاگر بودن تنها محدود به فلان کشورها نمیشود بلکه کشورهای ما و کشورهای عربی و اسلامی هم تماشاگر این حوادث هستند. شیون کردن و محکوم کردن دردی را دوا نمیکند، اینها چه فایده و تاثیری دارد؟ تهدید و وعده و وعید و هشدار هیچ فایدهای ندارد. هیچ کدام از اینها خون ریزیها را متوقف نمیکند. چیزی که اینها را متوقف میکند، عمل کردن است. سکوت آنها در تاریخ ثبت خواهد شد و تاریخ سکوت آنها را در تاریخشان خواهد نوشت و تاریخ خواهد نوشت که در زمان شما چنین فجایعی رخ داد و شما هیچ کاری نکردید در حالی زمام امور را در دست داشید.
آیتالله آل راضی بیان کرد: انکار نمیکنم که شاید برخی از آنها در درونشان خواهان مشارکت هستند اما قادر نیستند و قدرتی از خود ندارند. آنها را ترس و خوف از کشورهای بزرگ به تملک خود درآوده است و همه اینها باعث شده است که به این نتیجهای که اکنون میبینید، برسیم. اگر زمام امور را از ابتدا در دست میگرفتند، به اینجا نمیرسیدیم؛ اما آنها همیشه ضعیف بودند و در حال اطاعت از دیگران و صلح را بر سایر قضایا ترجیح داند و به این نتیجه رسیدند. در صورتی که اگر اینگونه نبودند، در چنین موقیتی که از انجام دادن هرکاری ناتوانند، قرار نمیگرفتند. رسیدن به چنین نتیجهای به دلیل آنها و کوتاهی آنها است چون کشورهایشان را آن طور که باید و شاید و به شکل صحیح نساختند و آن طور باید و شاید با کشورهای بزرگ تعامل مناسب و نظیر به نظیر نداشتند؛ بنابراین به این نتیجه رسیدند و مسئولیت چنین شرایطی بر عهده آنهاست و ما چارهای جز دعا و نیایش به درگاه خداوند نداریم.