مخالفت بیشتر فقها با موسیقی ریشه در روایات امامان شیعه دارد، بنابراین باید پاسخ دهیم که چرا امامان با موسیقی مخالفت کردند./ در اصلیترین منبع فقه یعنی قرآن، نه تنها هیچ نکوهشی از موسیقی نیست بلکه دست کم در سه جا موسیقی مورد ستایش قرار گرفته است.
به گزارش شبکه اجتهاد، نخستین نشست از سلسله نشستهای «فقه و موسیقی؛ تقابل یا تعامل» با زیرعنوان «موسیقی؛ ممنوع یا مشروع» از سوی گروه هنر و ادبیات انجمن اندیشه و قلم و همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با حضور حجتالاسلام والمسلمین سید ابوالقاسم حسینی ژرفا، استاد حوزه و دانشگاه و دکتر پیروز ارجمند موسیقیدان و آهنگساز برگزار شد.
حسینی ژرفا در ابتدای نشست «موسیقی؛ ممنوع یا مشروع» در تعریف موسیقی نزد فقها اظهار کرد: موسیقی در آثار فقهی ما معمولا با عنوان غنا مطرح شده و مقصود از غنا هم موسیقی آوازی است نه سازی. مباحث مربوط به موسیقی سازی در عناوینی مثل لاهی و اوطار آمده است اما حقیقت این است که هر دوی اینها یک ملاک دارند و فرقی نمیکند صدای موزون و خوشآهنگ از گلوی انسان بیرون آید که اسم آن غناست یا از ساز.
وی در تعریف غنا افزود: خود غنا از نظر بیشتر فقیهان یعنی صدای امتداد یافته که در گلو غلت بخورد و موجب طرب شود و طرب هم از نظر آقایان یعنی نوعی از خودرهیدگی خواه براثر شادی خواه بر اثر غم. بر همین اساس بیشتر نواهای از دیرباز رایج در محافل اسلامی و بسیاری از نغمههای سرداده شده در منابر روضهها، مولودی خوانیها، نوحههایی که در مساجد و زیارتگاهها و اماکن متبرک سر داده میشود و حتی بسیاری از قرائتهای قرآن همگی غنا هستند و این یعنی غنای اصطلاحی که اکثر فقها در آثار خود میآورند، با تمدن و زندگی مردم کشور ما فاصله زیادی دارد.
دکتر ژرفا پیشدرآمد مهم دیگر در عرصه فقه و موسیقی را نقش دین در تأمین نیازهای اساسی انسان دانست و گفت: دین یعنی نقشه راه زندگی. یک انسان دیندار از دین انتظار دارد که برای تأمین نیازهای اساسی زندگی او راهکار داشته باشد، راهکاری که بر هر سه بنیاد وجود آدمی یعنی حکمت، فطرت و طبیعت مبتنی باشد. حکمت عقل خالص و بدون آلایش است، فطرت گرایشهای اصیلی که خداوند با دمیدن روحش در ما قرار داد و طبیعت به معنای گرایشهای غریزی انسان. اگر عالم دین با در نظر گرفتن این هر سه بنیاد به نیازهای اصلی انسان جواب ندهد فقط اسم دین را یدک میکشد. انسان به تدریج از او و دین او فاصله میگیرد. اول در افکار او شک میکند و بعد رفته رفته در خود دین تردید میکند.
مخالفت برخی فقها با موسیقی ریشه در برداشتی از روایات دارد
دکتر ژرفا ادامه داد: هنر در حقیقت پاسخی است به نیازهای اساسی انسان و استوار بر هر سه بنیاد وجود آدمی. وقتی هنرمندی اثر هنریای را خلق میکند در واقع بخشی از روح خود را میتراشد و صیقل میدهد و در اثر به یادگار میگذارد. هنر از اوج و فرودها و کرشمههای روح هنرمند برخاسته و به همین دلیل میتواند روح مخاطب را جلا دهد. گاهی ماهها و سالها طول میکشد تا یک سمفونی خلق میشود و گاهی قرنها روح مخاطب را جلا میدهد.
استاد حوزه و دانشگاه درباره مبنای مخالفت برخی فقها با موسیقی تصریح کرد: مخالفت بیشتر فقها با موسیقی ریشه در روایات امامان شیعه دارد، بنابراین باید پاسخ دهیم که چرا امامان با موسیقی مخالفت کردند. در قرن دوم هجری که همزمان است با اواخر دوران خلافت امویان و دورهای از خلافت عباسیان، خلفا چند راه را تجربه کردند تا مردم را از خاندان پیامبر دور سازند که یکی از آنها بهره بردن از نیروی موسیقی بود. آنان بهترین خنیاگران و رامشگران را از ایران و برخی کشورها به خدمت گرفتند تا نیروی عظیم این هنر را به نفع دربار مصادره کنند. آنان نه تنها موسیقی را از روح و هدفش که تلطیف روح بود، خالی کردند؛ بلکه در کنار آن، بساط عیاشی و میگساری و قمار و انواع آلودگیها را برپا کردند.
وی افزود: امامان نه قدرت تعطیل کردن دستگاه خلافت را داشتند و نه فرصت آگاهی بخشیدن به مردم در حد وسیع را. تنها راه ممکن این بود که به شیعیانشان هشدار دهند که به این آب مسموم لب نزنند و حتی به آن نزدیک نشوند.
در قرآن هیچ نکوهشی از موسیقی نیست/ بزرگنمایی درباره نسبت روایات مخالف و موافق موسیقی
دکتر ژرفا در ادامه به مبانی قرآنی در خصوص موسیقی پرداخت و گفت: در اصلیترین منبع فقه یعنی قرآن، نه تنها هیچ نکوهشی از موسیقی نیست بلکه دست کم در سه جا موسیقی مورد ستایش قرار گرفته است. دسته اول آیاتی هستند که درباره زینت و زیبایی به طور مطلق سخن میگویند و با عموم و شمولشان، صدای خوش و نغمه موزون را هم در بر میگیرند. مثلا آیات ۳۲ و ۳۳ سوره اعراف که در آنها آمده است: [اى پیامبر] بگو: «زیورهایى را که خدا براى بندگانش پدید آورده، و [نیز] روزیهاى پاکیزه را چه کسى حرام گردانیده؟» بگو: «این [نعمتها] در زندگى دنیا براى کسانى است که ایمان آوردهاند و روز قیامت [نیز] خاصّ آنان مىباشد.»
وی افزود: در پرانتز میتوانم عرض کنم که چندین روایت داریم که بر اساس آن از هر شاخسار درخت طوبی یک ملودی یا به عبارتی یک نت برمیخیزد که بعضی از آنها را انسان حتی روی زمین هم نشنیده است.
دکتر ژرفا بیپایه بودن حرمت ذات موسیقی در قرآن را حتمی دانست و با اشاره به یکی از آیات قرآن اظهار کرد: خداوند به پیامبر میفرماید: «بگو پروردگار من فقط زشتیهای فاحش را- چه آشکار [باشد] و چه پنهان- و گناه و تجاوز به حق دیگران را حرام گردانیده و [نیز] این که چیزى را شریک خدا سازید که دلیلى بر [حقّانیت] آن نازل نکرده و این که چیزى را که نمىدانید به خدا نسبت دهید.» در این آیه از واژه «انّما» استفاده شده که به قول علما ادات حصر است و این یعنی بیرون از این پنج منطقه تحریم، هیچ چیز حرامی وجود ندارد.
وی در ادامه به آیهای از قرآن که مورد استناد امام رضا (ع) در روایتی درباره صوت خوش قرآن قرار گرفته اشاره کرد و گفت: مورد دوم آیه نخست سوره فاطر است که خداوند در آن میفرماید: «سپاس خداى را که پدیدآورنده آسمان و زمین است [و] فرشتگان را که داراى بالهاى دوگانه و سهگانه و چهارگانهاند پیامآورنده قرار داده است. در آفرینش، هر چه بخواهد مىافزاید، زیرا خدا بر هر چیزى تواناست.» امام علی بن موسی الرضا به واسطه پدرش و او از نیاکانش، از رسول خدا روایت کردهاند: «قرآن را با آواز خوش بخوانید؛ زیرا آواز خوش، زیبایی قرآن را افزون می کند.» ایشان در همین روایت آیه اول سوره فاطر را تلاوت کردند که این استناد نشان میدهد که موسیقی از زیباییهای افزون و خاص در خلقت حق تعالی است.
این استاد حوزه و دانشگاه ضمن استناد به یکی از آیات دیگر قرآن که به طور خاص به موسیقی اشاره دارد، گفت: در سوره سبأ آیه ۱۰ میخوانیم: «ما امتیازی ویژه از جانب خودمان به حضرت داود بخشیدیم. ای کوهها و ای پرندگان! با او همراه و همنوا شوید.» بنابرین در قرآن حتی یک آیه وجود ندارد که موسیقی را نکوهش کند. البته سه تعبیر در قرآن آمده که امامان بنا بر همان دلیل که گفتم، آنها را به موسیقی تفسیر کردهاند: ۱.لهو یا بازیچهگرایی. ۲.لغو یا بیهودهگری. ۳.زور یا بیراههروی. این هر سه در یک چیز مشترکند: بازداشتن و غافل کردن و دورکردن انسان از حقیقت.
حجتالاسلام حسینی ژرفا درباره موضع روایات در قبال موسیقی اظهار کرد: طبق یک گزارش که سیدجواد عاملی فقیه بزرگ قرن دوازده و سیزده نقل کرده، بیستوپنج روایت در نکوهش موسیقی وجود دارد و دوازده روایت در ستایش آن. (مفتاح الکرامه، ج۱۲، ص۱۷۲) توجه داشته باشید که این گزارش مربوط به قرن دوازدهم و سیزدهم است نه قرن سوم و چهارم، یعنی تتمه دوران محدثین وحتی متأخرین محدثین. آیا نسبت بیستوپنج به دوازده خیلی وحشتناک است؟ بدانید این تصوری که برای ما ساخته شده که ما صدها روایت در نکوهش موسیقی داریم و فقط دو الی سه روایت در ستایش موسیقی، واقعی نیست.
مقصود ائمه از نهی موسیقی، موسیقی درباری امویان و عباسیان بوده است
در ادامه نشست دکتر ژرفا به تحلیل روایات ائمه در نکوهش موسیقی پرداخت و گفت: برای تحلیل روایاتی که در نکوهش موسیقی مطرح شده است من اشاره به پژوهشهای دو عالم بزرگ در قرن ۱۱ام یعنی ملا محمدباقر سبزواری و نیز ملا محسن فیض کاشانی میکنم. این دو دانشمند برجسته تصریح دارند که مقصود امامان ما از نهی موسیقی، همان موسیقی درباری امویان و عباسیان بوده است. سبزواری (مجموعه فقهی کفایه الاحکام، کتاب تجارت، فصل سوم، مقصد دوم) و فیض کاشانی (تفسیر صافی، ج۱، ص۶۲؛ الوافی، ج۳، ص۳۵) حتی ملامحمد باقر سبزواری پا را فراتر میگذارد و در یک تقریر میگوید که «الف» و «لام» در «الغنا» در همه روایات الف و لام عهد است و فقط شامل همان دوره است.
وی درباره این نکته که چرا چنین استنباطی بر آرای فقها تأثیر کافی را نگذاشته به عدم جراتمندی فقها اشاره کرد و گفت: شمار قابل توجهی از فقیهان مخصوصا در صد سال اخیر تحت تأثیر این دو عالم قرار داشتند، اما معالاسف جرأت نکردند نظریه خود را بیان کنند. بلکه به نوعی پیچاندهاند و از موسیقی لهوی یا موسیقی مناسب مجالس لهو به عنوان موسیقی حرام سخن به میان آوردهاند.
در ادامه نشست «موسیقی؛ ممنوع یا مشروع» دکتر ژرفا در بیان دلایل تحریم موسیقی از سوی فقها گفت: دلیل مخالفت فقها سه چیز است: اول اینکه نه تنها در حوزه علمیه، بلکه در همه نهادهای علمی کلاسیک، مخالفت کردن با نظریاتی که شکل بنیادین پیدا کردهاند، بسیار دشوار است؛ کمااینکه در همین چهار قرن اخیر، بعضی از عالمان تندترین کلمات را در حق همان دو فقیه بزرگ یعنی سبزواری و فیض کاشانی به کار بردهاند. دلیل دوم این است که اصولا فقه، علمیاست روایتمحور. در چنین علمی تکیه بر ظواهر روایات بیشتر از تکیه بر روح آنهاست. دلیل سوم هم این است که فقها معمولا اهل ملاحظه و پرهیز بودهاند و خیلی از اوقات مطالبی را که در زندگی فردی و اجتماعی خود به آن عمل میکردند، در کتب فقهی بیان نمیکردند.
ائمه جمعه پاسخگو باشند؛ چرا امامان فرمودند از ما نیست کسی که قرآن را با غنا نخواند؟!
حسینی ژرفا در جمعبندی بخش اول سخنان خود اظهار کرد: فکر میکنم خوب است ائمه جمعه و همه صاحبان دیدگاه غالب به چند سوال در این زمینه پاسخ دهند: چرا در قرآن کریم حتی یک آیه وجود ندارد که موسیقی را و نه لهو و لغو و زور را تحریم کرده باشد؟ چرا خداوند صدای خوش را برای حضرت داود یک هدیه ویژه و امتیاز خاص از جانب خود میشمرد و از کوه و پرنده میخواهد با این صدا همنوا شوند؟ چرا در برخی از روایات، صدای خوش ستوده شده و حتی مؤمنان تشویق گشتهاند که قرآن را با غنا بخوانند؟ چرا امامان فرمودهاند: اگر با موسیقی گناه انجام نشود، هیچ ایرادی ندارد؟ (وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۱۲۲) آیا این سخن تصریح ندارد که گناه و فساد، در ذات موسیقی نیست؟ چرا امامان فرمودهاند: اگر موسیقی انسان را به یاد بهشت بیندازد، هیچ ایرادی ندارد؟ (من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۶۰) آیا این بدان معنا نیست که یکی از نقشهای موسیقی، یادآوری بهشت به انسان است؟
وی ادامه داد: اساسا چرا یک باب تحت عنوان مستثنیات غنا در کتب فقهی باز شده و به پیروی از روایات، برخی از کارکردهای موسیقی مانند محفل عروسی و مرثیه اهل بیت و حداء (یعنی آوازخوانی ساربانان) حلال شمرده شده است؟ اگر اصل آن این قدر بد و ناروا و حرام باشد، پس این استثناها چیست؟ آیا فقیهان تیزبین و ریزبینی مانند شیخ انصاری صاحب کتاب مکاسب، جدیترین درسنامه فقهی حوزههای علمیه، که به دقتورزی در مسائل فقهی مشهور بوده، و شماری از عالمان بزرگ قرون اخیر، از ذات سخن معصومان غافل بودهاند؟ چرا آنان تصریح کردهاند که موسیقی وقتی اشکال دارد که با لهو همراه شود یا مناسب مجالس لهو باشد و تشخیص آن هم با عرف است؟ (مکاسب شیخ انصاری، ص۳۶؛ مصباح الفقاهه، ج۱، ص۳۱۱؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۹) اساسا آنچه در فرهنگ آیینی و مناسک و مراسم ما در طول قرنها رواج داشته و ستایش حضرت حق و بیان معارف دینی و منبر و مجلس عالمان بزرگ و مجالس مرثیه و تعزیه و مدح شیعیان با آن آمیخته بوده، چیزی جز غنا و موسیقی است؟ کدام یک از این نواها و نغمهها بدون صدق تعریف غنا، قابلیت تحقق دارد؟ آیا عالمان ما با این میراث تمدنی ایرانیان مسلمان مقابله کردهاند؟ و از همه مهمتر: این دین خاتم که ادعا دارد به همه نیازهای اساسی انسان تا آخرین روزِ روزگار جواب میدهد، با اصل صدای خوش و لحن و نغمه و ترانه زیبا مخالف است و این هنر عظیم و فواید فراوان آن را نادیده میگیرد؟ اگر دین این نعمت بزرگ خداداد را یکسره کنار بگذارد، بخش بزرگی از نیازهای فطری و طبیعی و حتی حِکمی انسان را نادیده نگرفته است؟
پیروز ارجمند: نوحه خوانی و نقاره زنی هم غناست
پیروز ارجمند موسیقیدان و مدیر عامل سابق دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست «موسیقی: ممنوع یا مشروع» اظهار کرد: اول اجازه بدهید موسیقی را از دیدگاه علمی ببینیم. امروزه در عرصه موسیقیشناسی از لحاظ علمی ۱۲ زیرشاخه وجود دارد که عصب موسیقی شناسی، جانور موسیقی شناسی، موسیقی شناسی اقوام، جامعه شناسی موسیقی، ذهن و موسیقی، پدیدارشناسی موسیقی از آن جملهاند. برآیند همه این علوم این است که موسیقی بر جسم و روان تأثیر دارد. از دیدگاه نورولوژی و در پی بررسی مغز افرادی که از کودکی موسیقی کار میکنند میتوان گفت که بخشهایی از مغز دچار تغییر میشود. این یعنی که برخی بخشهای مغز مختص موسیقی است و قطعا کار خداوند در آفرینش مغز با چنین کارکردی نمیتواند بیهوده باشد.
وی درباره نظر فقه پویا درباره موسیقی گفت: موسیقی به طور کلی یک مقوله انتزاعی است و ما هیچ اثر موسیقیای نداریم که همه انسانها متفق القول نظر یکسانی درباره آن داشته باشند. انتزاعی بودن موسیقی باعث میشود که بتوانیم یک اثر موسیقی را با توجه به خاستگاه فرهنگی یا هوش فردی تحلیل کنیم. یک اثر موسیقی ممکن است برای من شادی آور باشد و برای شخص دیگری غمگین کننده. یک اثر میتواند در یک لحظه من را شاد کند و در لحظهای دیگر غمگینم کند. بر همین اساس موسیقی تأثیرات مثبت و منفی بر جسم و روح انسان دارد که این تأثیرات در شرایط گوناگون متفاوت است.
پیروز ارجمند درباره دوگانگی برخی فقها اظهار کرد: خوشبختانه در فقه پویا که دیدگاههای امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری را در برمیگیرد، تکلیف موسیقی روشن است. این دو بزرگوار تشخیص حکم موسیقی را بر عهده فرد مکلف گذاشتهاند. این یعنی فرد در صورتی که موسیقی برایش مخرب باشد نباید گوش دهد و اگر شک کند شامل حلیت است. اما امروز بسیاری از فقهایی که موسیقی را نفی میکنند، کنار دست خودشان و در حرم امام رضا (ع) آیین نوبت نوازی یا همان نقاره زنی اجرا میشود. در همان حرم مرتبا مراسم قرآن خوانی و نوحه خوانی برگزار میشود و من میتوانم چندین رساله دکتری در باب موسیقی در قرائت قرآن به شما معرفی کنم.
یک حرف برخی ائمه جمعه بیکاری چند هزار خانواده را در پی دارد
مدیر سابق مرکز موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن اشاره به گسترش ظرفیتهای موسیقایی و ضرورت پرداختن فقه پویا به اقتضائات زمانه گفت: پرسشی که پاسخ دادن به آن مهم است این است که آیا واقعا ظرفیتهای کنونی موسیقی همان ظرفیتهای ۱۴۰۰ سال پیش است؟ من میگویم خیر. در موسیقی اعراب مقام هدا و رجز وجود داشته و تعداد سازها محدود به دف و نی بوده است. طبیعی است که در آن زمان ظرفیت موسیقی با امروز بسیار متفاوت بوده است. ما اهالی موسیقی چندان اهل دانش فقهی نیستیم و توقع ما این است که فقها همان طور که در مسائلی مثل بانکداری یا اهدای عضو با اتکا به نظر کارشناسان و مبتنی بر دانش علمی نظر فقهی خود را اعلام کردهاند، همین کار را در مورد موسیقی هم انجام دهند. امروز حذف موسیقی به معنای حذف بخش قابل توجهی از جریانی است که بسیار مثمر ثمر است. اینکه ازدواج نکردن جوانان را که به دلیل مشکل معیشتی رخ میدهد به موسیقی ربط بدهیم قیاس مع الفارق است. این بیشتر جنبه نمایشی دارد و بسیاری نمیدانند هر حرف یکی از ائمه جمعه میتواند منجر به بیکار شدن چند هزار خانواده شود.
وی افزود: دوگانگی نظرات فقها اهالی موسیقی را هم دچار سردرگمی کردهاست. آنها معتقدند اگر موسیقی حلال است همه نوع موسیقی باید حلال باشد و اگر حرام است همه نوع موسیقی باید متوقف شود. دوگانگی فقها در سطح سیاستگذاران فرهنگی نیز وجود دارد؛ خب میدانیم که مقام معظم رهبری فرمودهاند «هیچ اندیشهای ماندنی نیست مگر زمانی که در قالب هنر بگنجد.» در سطح سیاستگذاران و مجریان میبینیم که از سویی از هنرمندان میخواهند موسیقی متعالی تولید کنند و از سوی دیگر محدودیتهایی برای تولید موسیقی متعالی (متشکل از اشعار حافظ و سعدی و موسیقی ایرانی) ایجاد میکنند. من فکر میکنم مشکلی که در عرصه موسیقی وجود دارد این است که نگاه جامعی در حاکمیت نسبت به این مسئله وجود ندارد. نگاه حاکمیت در عرصه سینما بسیار مشخصتر است و تکلیف سینمای متعالی بسیار روشن است.
دستگاههای فرهنگی برای تطهیر خودشان از موسیقی از هم سبقت میگیرند
ارجمند در ادامه مشکل دیگر در عرصه موسیقی را عملکرد منفعلانه نهادهای فرهنگی در این زمینه دانست و گفت: علاوه بر عدم شفافیت در سطوح حاکمیتی، جزایر چندگانهای که در کشور ما به عنوان مراکز فرهنگی موسیقایی فعال هستند از جمله وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد، حوزه هنری، صدا و سیما و شهرداری تلاش میکنند برای تطهیر خودشان از موسیقی از هم سبقت بگیرند.
وی افزود: در واقع همه نهادهای فرهنگی از موسیقی پا پس میکشند؛ صدا و سیما از مرکز موسیقی تبدیل به دفتر موسیقی میشود و تولیدات خود را به حدود یک چهارم میرساند، حوزه هنری که قرار بود با رویکرد تولید موسیقی ارزشی فعالیت کند، بخش موسیقی را تعطیل میکند، آموزش و پرورش رو به نیستی میرود و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم که میگوید وظیفه من فقط سیاستگذاری است. در نبود نهادهای صنفی ناکارآمد امنیت شغلی اهالی موسیقی به شدت به مخاطره افتاده و ما با ملغمهای سر و کار داریم که فقط میتوانیم اسمش را موسیقی بگذاریم. در واقع انگار فقط میخواهیم در برخی مناسبتها مثل دهه فجر از موسیقی استفاده کرده و آن را در باقی ایام سال تعطیل اعلام کنیم.
مدیر سابق مرکز موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره مضرات سیاست یک بام و دوهوا در عرصه موسیقی تصریح کرد: چنین وضعیتی علاوه بر از بین بردن امنیت شغلی اهالی موسیقی آنها را در به سرانجام رساندن منویات مقام معظم رهبری و تولید موسیقی متعالی دچار مشکل میکند. متأسفانه باید بگویم ما نمیتوانیم با اقتصاد و صنعتمان به دنیا پز بدهیم، بلکه با فرهنگ است که میتوانیم خودمان را مطرح کنیم و چه بخواهیم نخواهیم موسیقی یکی از مؤثرترین ابزارهای فرهنگی است که به آسانی جغرافیای سیاسی را در مینوردد.
او در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که «سیاست کلی نظام حذف موسیقی نیست» گفت: من تصور میکنم آنچه ما را در اینجا دور هم جمع کرده این است که بدانیم آیا مشکل لغو کنسرتها که به طور خاص امروز گریبانگیر اهالی موسیقی شده است مشکلی فقهی است یا نه؟ اگر مرجع تقلید من اعلام کند که موسیقی حرام است، من همین امشب سازم را کنار میگذارم و زندگیام را به شیوه دیگری اداره میکنم. اما من میدانم که نظر ولی فقیه چنین چیزی نیست و سیاست کلی نظام نمیتواند مبنی بر حذف موسیقی باشد.
ارجمند افزود: چطور ممکن است که ما اسناد بالادستی درباره موسیقی داشته باشیم، رسیدگی به عرصه فرهنگ و از آن جمله موسیقی در دوران حیات حضرت امام (ره) به صورت سند در شورای عالی انقلاب فرهنگی مکتوب شده باشد و موسیقی در دانشگاههای ما تدریس شود، آن وقت بتوانیم موسیقی را حذف کنیم؟
ارجمند مشکل اساسی را عقبنشینی و انفعال نهادهای فرهنگی دانست و گفت: امروز همه دستگاههای فرهنگی کشور در نوعی عقب نشینی محافظهکارانه سعی در پاک کردن صورت مسئله داشتهاند نه برطرف کردن مشکلات. برای همین است که میبینیم شهرداری اعلام میکند که کلاسهای موسیقی تعطیل است و وزارت ارشاد بودجه مرکز موسیقی را به رقم سال ۷۶ تقلیل میدهد و تمام برنامههای اجرایی آن را متوقف میکند. خواهش من این است که مسئولان درعرصه فرهنگ جرأت و جسارت دفاع از موسیقی را داشته باشند به جای اینکه بخواهند دچار عقب نشینی سیاسی یا مصلحت گرایانه شوند.
اصل مخالفت برخی با موسیقی بن مایه سیاسی دارد، نه مبنای فقهی/ امام هم تا دو سال پیش از وفاتشان در بیان مسائل فقهی تقیه میکردند
در بخش دیگری از نشست «موسیقی و فقه؛ تقابل یا تعامل» دکتر ابوالقاسم حسینی ژرفا در پاسخ به این پرسش که تعامل موسیقی و فقه تا چه حد ممکن است، تصریح کرد: نخستین کاری که باید انجام شود، این است که از سادهکردن بیش از حد این مسئله بپرهیزیم. یکی از بزرگان موسیقی به شاگردان خود میگوید همه این ماجراها قصه رقابت است و مشکل این است که فقیهان در طول تاریخ اهالی هنر را رقیب خود میدانستند و میدانند. قصد من البته نفی این مسئله نیست؛ ولی منحصر دانستن منشأ مناقشات در یک مسئله درست به نظر نمیرسد.
وی افزود: این روزها آقای فلانی با بن مایه سیاسی وارد بحث فقهی میشود در حالی که خودش هم میداند مخالفت او با موسیقی مبنای فقهی ندارد. من معتقدم دلیل اینگونه اظهار نظرها بیهویت شدن صورت مسئله است و از طرف دیگر سادهکردن ماجرا از سوی اهالی هنر باعث سیاسیتر شدن ماجرا میشود. تقلیل دادن همه واقعیت مخالفت فقها با موسیقی به مسئله رقابت نوعی مغالطه است. این در حالی است که مروری علمی و تاریخی بر مخالفت فقه با موسیقی همان طور که اشاره کردم اینطور نشان میدهد که در طول ۹۰۰ سال گذشته یک رویکرد برآمده از متن و بطن روایات ایجاد شده و در میان فقها حاکم شده است.
حجتالاسلام ژرفا درباره محافظهکارانه عمل کردن فقها درباره موسیقی به ارائه مثالی در مورد فتاوای حضرت امام(ره) اشاره کرد و گفت: زمانی که امام فتوای حلال بودن شطرنج را اعلام کردند با بازتاب تندی مواجه شدند و برخی علما که نمیخواهم از آنها اسم ببرم حتی به ایشان نامه نوشتند؛ این در حالی است که امام رهبر فقهی و حکومتی بودند. جالب است بدانیم که آقای سید احمد خمینی چند ماهی بعد از فوت امام(ره) مصاحبهای با روزنامه کیهان داشت که در آن اعلام کرد «پدر من تا دو سال پیش از وفاتش در مسائل فقهی تقیه میکرد.» و اگر اشتباه نکنم فتوای شطرنج را هم مطرح میکند.
وی ادامه داد: این مسئله بسیار مهمی است که چرا امام به عنوان رهبر فقهی و حکومتی جمهوری اسلامی تقیه میکردند؟ امامی که در حسینیه جماران؛ یعنی یک مکان مقدس؛ پیش چشم او سازی مثل ارگ را مینوازند و تعدادی از آقایان و بانوان میخوانند و ایشان آنها را میستایند. چنین رویدادهایی نمایانگر واقعیت جامعه ماست و نشان میدهد که تا تعامل فکری سازنده میان طرفین پیش نیاید و تا دو طرف همدیگر را متهم کرده و صورت مسئله را تقلیل به مسائل رقابتی و سیاسی بدهند، فضای گفتوگو ایجاد نمیشود و تا گفتوگو نکنیم به گفتمان نمیرسیم.
بگذاریم اهل سیاست راه خودشان را بروند/ فقها و اهل موسیقی باید گفت و گو کنند
دکتر حسینی ژرفا در ادامه ضمن ارائه درخواستی از اهالی فقه و موسیقی برای گفتوگوی فارغ از سیاست گفت: از این تریبون هم از دوستان خودم در حوزه و هم از سرورانم در عرصه موسیقی هنر میخواهم که با یکدیگر گفتوگو کنید. بگذارید ائمه جمعه و وزیر ارشاد کار خودشان را بکنند. تاریخ نشان داده است که اگر عالمان کنار هم بنشینند و در فضایی باز و بهاری و سبز با یکدیگر گفتوگو کنند ما میتوانیم به قرن چهارم بازگردیم؛ دورهای که هم مسلمانان و هم مستشرقان آن را دوران طلایی تمدن اسلامی دانستهاند و دورهای که با تسامح شکل گرفت.
وی ادامه داد: اگر ما فقها و اهالی موسیقی پروای ملاحظات اجتماعی و سیاسی را داشته باشیم راه به جایی نمیبریم. آقای فلانی دیروز بوده، امروز هست و فردا هم خواهد بود به دلیل اینکه مناقشات سیاسی همیشه خواهد بود. اما قطار سیاست خالی است و فقط صدا دارد. قطاری که ما میتوانیم سوار آن شویم قطار اندیشه است. من فکر میکنم دستکم ده سال زمان لازم داریم که این گفتوگوها را آنقدر استمرار ببخشیم که هیج سایهای از سیاست بر سر فرهنگ و هنر باقی نماند.
گذراندن دوره طلبگی میان اهالی موسیقی امری معمول است
پیروز ارجمند نیز درباره امکانپذیر بودن تعامل میان اهالی موسیقی و فقها گفت: ما موسیقیدانها بارها اشتیاق خود را برای گفتوگو با فقها نشان دادهایم. خود من بارها سخنگوی اهالی موسیقی در بین علما بودم و میدانم که چنین رویکردی از سوی علما هم وجود دارد. خوشبختانه علما هم خواستار تعامل هستند. اما تا زمانی سیاست بر فرهنگ سایه افکنده باشد نمیتوانیم در فضایی واقع بینانه و بهدور از جریانات سیاسی به نتایجی برسیم. من معتقدم مشکل ما فقها نیستند سیاستمداراناند که با هدف حفظ میز تعابیر و تفاسیر خود را به حیات موسیقی تحمیل میکنند.
وی افزود: اینکه آقای جنتی میگویند اهالی موسیقی بروند درس حوزه بخوانند مسئله جدیدی نیست. خود من میتوانم به شما تعداد زیادی کارشناس ارشد موسیقی معرفی کنم که در حال گذراندن دوره طلبگی در حوزه علمیه هستند. بنابراین من فکر میکنم مشکل جای دیگری است.
چرا مقام معظم رهبری گفتند ترویج موسیقی جزو اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی نیست/ سخنان مقام معظم رهبری درباره موسیقی منتشر نمیشود
در پایان جلسه پیروز ارجمند در پاسخ به پرسشی در این باره که چرا مقام معظم رهبری فرمودهاند «ترویج موسیقی جزو اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی نیست» و آیا این مسئله نمیتواند به معنای رویکرد حذفی نسبت به موسیقی باشد، گفت: مسلم است که موسیقی جزو اهداف عالیه نظام نیست، اما مقام معظم رهبری به کرات مباحث مختلفی از جمله آموزش موسیقی و شنیدن صدای بانوان را بررسی کردهاند و خود این نشان میدهد که بحث ایشان چگونگی موسیقی است نه بود و نبود آن. عنوان موسیقی فاخر برای اولین بار از سوی ایشان استفاده شد.
وی ادامه داد: من معتقدم سیاستمداران ما رویکرد حاکمیت را بد تعبیر کردهاند؛ وگرنه ایشان به آقای جنتی هم توصیه کرده بودند تلاش کنید موسیقیای را که انسان را از خداوند دور میکند تولید نکنید و موسیقی تولید شده موسیقی مخصوص مجالس لهو و لعب نباشد. بر همین اساس معتقدم نگاه حاکمیت نگاه حذفی نیست، بلکه اصلاحی است.
دکتر ژرفا نیز در پاسخ به پرسشی درباره نظر فقها پیرامون برگزاری کنسرت تصریح کرد: قبل از هر چیز باید بدانیم ما درباره موسیقی نباید تعبیر «لعب» را به کار ببریم. تعابیر فقهیای که در موسیقی قابل استفاده هستند عبارتند از «لهو» و «لغو» و «زور». همان طور که آقای ارجمند فرمودند مرحوم امام و تعدادی دیگر از فقهای معاصر ملاک حرمت در موسیقی را شخصی میدانند. ملاک شخصی در برابر ملاک نوعی قرار دارد. افرادی که گرایش نوعی دارند، معتقدند اگر نوع انسانها براثر شنیدن صدایی و نغمهای دچار انحراف شوند آن ساز و آواز حرام است، اما آنها که مثل امام گرایش شخصی دارند معتقدند انحراف در اثر شنیدن یک موسیقی بستگی به خود فرد دارد. البته خود این هم جای بحث دارد که چرا ملاک اکثریت فقها نوعی است نه شخصی.
وی ادامه داد: در آخرین دیداری که خدمت رهبری بودم ایشان تصریح کردند: «من سر درسهای خارج موسیقی گفتهام که بایستی روایات غنا را در چارچوب آیات بررسی کرد.» عزیزان این جمله تاریخی است. این جمله را مقام معظم رهبری به تصریح گفتند و متأسفانه مثل ۹۰ درصد از گزارشهای سخنان ایشان درباره موسیقی که در سایت ایشان منتشر نمیشود، جایی منتشر نشدهاست.
دکتر ژرفا درباره نظر مقام معظم رهبری درباره جایگاه موسیقی گفت: مثالی که درباره سید احمد خمینی و تقیه امام(ره) گفتم را بیدلیل مطرح نکردم. متأسفانه در هنگامههای سیاسی گاهی لازم است مقام معظم رهبری واکنش نشان دهند. آن اظهار نظر ایشان مبنی بر اینکه «موسیقی جزو اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی نیست» نوعی مانور بود که در واکنش به جریانات دانشگاه در آن سالها مطرح شد. کنه نظر رهبری بسیار روشن است و با اتقان عرض میکنم که ایشان معتقدند ترویج موسیقی سالم نه تنها با اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی مغایر نیست، بلکه خود یکی از اهداف عالیه نظام است.
لغو کنسرتها تاوان برگزاری آنها در سالنهای غیر استاندارد است
پیروز ارجمند نیز در پاسخ به پرسشی درباره کنسرتها و موانع برگزاری آنها از نظر ائمه جمعه اظهار کرد: کیفیت اجرای کنسرتهای موسیقی در کشور ما شامل سالنهای کنسرت، مخاطب موسیقی و نوع موسیقیای که روی صحنه اجرا میشود، هیچ کدام استاندارد نیست. همه اینها باعث میشود که در برگزاری کنسرتها ناهنجاریهایی ایجاد شود و مستمسک افرادی قرار گیرد که دنبال بهرهبرداریهای سیاسی هستند. وزارت ارشاد مکلف است این بهانه را از دست آقایان بگیرد. من راه حل آن را قبلا هم گفتهام، وزیر ارشاد باید در یک اقدام انقلابی اجرا در سالنهای ورزشی را متوقف نماید.
پیروز ارجمند در پایان افزود: حرف ما امروز بود و نبود موسیقی است و من اینجا نشستهام که از صنف خودم دفاع کنم. تمام گزارشهایی که به دفاتر ائمه جمعه میرسد همه مربوط به سالنهای ورزشی است که استاندارد نیستند. اگر برگزاری کنسرت در سالنهای ورزشی تعطیل شود، قطعا سرمایهگذاران خصوصی جذب خواهند شد که سالنهای چند هزارنفری استاندارد در استانهای مختلف بسازند و من به شما اطمینان میدهم آن زمان دیگر آقای علم الهدی نمیتواند بگوید: «بروند در هر کنسرتی که خواستند فیلم را بگیرند و بگذارند جلوی مراجع که آنها بگویند که برگزاری کنسرت به این شکل اشکالی ندارد»
گزارش تصویری این نشست را اینجا ببینید.
این گفتار نان به نرخ روز خوردن است
چطور ممکن است همه فقها و مراجع از قرن ۲ تا به اکنون اشتباه کنند و این آقا درست بگوید؟!
اینکه مردماز دین زده می شوند دلیل بر این نیست که حرام خدا را حلال اعلام کنیم
ایشان جواب دهند که آیا یک روایت هم وجود دارد مبنی بر اینکه برای جلای روح موسیقی گوش کنید؟!
با چه حجتی ملاک غنا و اوطار را یک چیز می داند؟