اختصاصی شبکه اجتهاد: دکتر محمد جداری عالی، در کرسی ترویجی با عنوان «کارکردهای عدالت در حکمرانی اخلاقی» که روز سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۶، به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه برگزار شد، به بیان بایستههای حکمرانی اخلاق مدارانه و نقش عدالت در این نوع حکمرانی پرداخت. گزیدهای از سخنان عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، به قرار زیر است.
تعریفهای صورت گرفته از اخلاق، سنتی است
تعریفهایی که غالبا از اخلاق میشود تعریفهای سنتی است. یک تعریفی از اخلاق وجود دارد که کمتر در نوشتجات مورد تصریح قرار گرفته است و آن تعریفی است که در اخلاق حرفهای و کاربردی بسیار مورد توجه است. این اخلاق، مبتنی بر حقوق است. در رساله حقوق اما سجاد علیهالسلام که عموماً مباحث اخلاقی مطرح شده است و موضع حقوق مختلف، به عنوان یک رفتار اخلاقی تلقی شده است. علیایحال باید در تعریف اخلاق، تجدیدنظر شود.
در تعریف عدالت، عدالت اجتماعی، مورد توجه واقع نشده است
آنچه در نگاشتههای حول عدالت و نقش آن در فقه، دیده میشود این است که در تعریف عدالت، عدالت فقهی و اخلاقی با تأکید بر عدالت فردی، بیان شده است. با توجه به تعریف خود عدالت، میتوان این تعاریف را باهم جمع کرد. عدالت اخلاقی با مفهوم عدالت اجتماعی باهم مرتبط است. حتی افلاطون وقتی میخواهد عدالت اخلاقی را در سیاست متن، تعریف کند، به عدالت فردی، پل میزند. رویکرد غالب نویسندگان در بحث عدالت و اخلاق، عموماً رویکرد اخلاق فردی بوده است درحالیکه سنخیت بحثهای اینچنینی با اخلاق و عدالت اجتماعی است. عدالت اجتماعی هم بخش مهمی از اخلاق است.
کارکردهای عدالت
در بحث کارکردها باید گفت: احقاق حقوق شهروندان، دوری از استبداد و آزادی از کارکردهای عدالت است. در این بحث مفهوم خود عدالت را ابتدا باید احصا کنیم و سپس آن مفهوم را مستند کنیم.
کارکرد دومی که برای عدالت گفته شده است، دوری از استبداد است. قطعاً قانون مداری، نسبت به بیقانونی، نظم و نسق بهتری به جامعه میدهد ولی لزوماً اینکه قانون مداری در هر قانونی باعث عدالت بشود، اینگونه نیست چون چهبسا خود مقررات و قوانین، عادلانه نباشند.
برخی کارکرد سوم عدالت را نیز احتیاطمندی در گفتار و رفتار است برشمردهاند.
در رابطه با کارکردهای عدالت اما باید دقت بیشتری صورت گیرد.