اختصاصی شبکه اجتهاد: حجتالاسلام دکتر سید کاظم سید باقری، استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چندی پیش در همایش «حوزه انقلابی، مسئولیتهای ملی و فراملی» که در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، مقاله خود تحت عنوان «عوامل سیاستزدگی در میان حوزویان و راههای برون رفت از آن» را ارائه کرد. بخشهایی از ارائه ایشان از این مقاله، ازنظر شما میگذرد.
جذابیتهای سیاست، عاملی برای سیاست زدگی
ما نباید فراموش کنیم که به هر حال سیاست جذابیتهای خاص خودش را دارد. سیاست، قدرت میآورد و کمتر کسی است که به دنبال آن نباشد. واقعیت این است که اگرچه امام در سال ۴۸ کتاب ولایتفقیه را نوشت و گفت جدایی دین از سیاست در حوزهها جا افتاده و این دست استعمار است، لکن این تلاشی که در انقلاب اسلامی انجام شد، خیلی این دیدگاه را به عقب راند. بعد از انقلاب، حداقل در میانچهرهای غالب سیاسی، پذیرفته شد که دین و سیاست در کنار یکدیگرند؛ اما با توجه به جذابیتهایی که سیاست داشت، یک امر منفی به عنوان سیاستزدگی پدید آمد. همچنان که همراهی دین و سیاست یک عنصر کلیدی در رسیدن به عناصر مهم و اساسی اندیشه سیاسی اسلام است، آسیب جدی و آفت مهمی هم در این زمینه وجود دارد. کار سیاستزدگی این است که عرصه گفتگو و امکان تعامل و مذاکره و گفتگو را در میان انقلابیون میبندد. جامعه سیاست زده، جامعهای است که بین صفر و صد و بین هیچ و همه میبیند. به تعبیر دیگر جامعه سیاست زده، جامعهای است که یا حق مطلق و یا باطل مطلق میبیند؛ یا تکذیب مطلق و یا تائید مطلق میکند. لذا با توجه به عنوان مقاله، بر این فرضیه تأکید کردهام که عرصه سیاست، عرصه تغییر و دگرگونی و انعطافپذیری و جانبخواهی و قدرتخواهی است. سیاست به دنبال این است که دیگران را به دنبال خود بکشاند.
سیاستزدگی در میان طلاب جوان حوزه
با توجه به این ویژگیها به نظر میرسد که سیاستزدگی در میان همه حوزویان نیست؛ اما در میان برخی از طلاب جوان، این آفت وجود دارد و میتوان آن را در برخی از امور مانند تحلیلهای تقلیدی، خود حق پنداری، انحصارطلبی و تحلیلهای افراطی و تفریطی و فعالیتهای خلاف شرع و قانون، پیجویی کرد. از طرف دیگر میشود به راهکارهایی چون آگاهی بخشی، گسترش سعه صدر و تقویت اعتدال و عقلانیت، امیدوار بود تا درصدی از این سیاستزدگی از میان برود. مثلاً در عرصه تمهید نظری، تعبیری وجود دارد که میگوید: جامعه هر چه بیشتر به جلو حرکت میکند، از انعطافناپذیری به سوی انعطافپذیری حرکت میکند و از طرف دیگر، سیاستمداران و سیاستورزان، به دنبال این هستند که دیگران را با خودشان همراه کنند. این تعبیر اگرچه تعبیر خوبی نیست ولی وجود دارد. برخی از بازیگران سیاست و یا سیاستورزان و یا برخی از سیاستگران و کسانی که قدرت محور هستند، تلاش میکنند تا از ظرفیتی که در میان جامعه مذهبی و اقشار ذینفوذ وجود دارد استفاده کنند. احتمال دارد کسی از جامعه دانشگاهی هم استفاده کند ولی فعلاً بحث ما در جامعه حوزوی است. چنین کسی چون میداند که قشر روحانیت، دستکم در میان مذهبیان، ذینفوذ است، تلاش میکند خودش را به ظرفیت نزدیک کند و چون اینطرف قدرت محور است، از این ظرفیت سوءاستفاده میکند.
سیاست به دنبال این است که دیگران را به دنبال خود بکشاند. با توجه به این ویژگیها به نظر میرسد که سیاست زدگی در میان همهی حوزویان نیست؛ اما در میان برخی از طلاب جوان، این آفت وجود دارد
کار دیگری که سیاست میکند، خواهش مشارکت است، چه این مشارکت، مشارکت فعالانه باشد یا نیمه فعال و یا منفعلانه. طبیعی است که اگر مشارکت، مشارکت فعال باشد، شاید همراهی با سیاستورز بهصورت ۱۰۰ درصد انجام نشود لذا آن سیاستورز، هم همراهی جامعه روحانیت را میخواهد و هم مشارکت منفعل را؛ یعنی میخواهد که روحانیت کمک او باشد و از طرف دیگر هم میگوید: هرچه من میگویم تو باید قبول کنی. به نظر میرسد این مسئله زمینههایی را فراهم میکند؛ زیرا سیاستورزان، اصولاً به دنبال منافع شخصی خود، گروه و حزب خود هستند. گاهی اوقات هم میبینیم که برخی از حوزویان به ویژه طلاب جوان، فریب این فریبکاران عرصه سیاست را میخورند.
تحلیلهای تقلیدی، عاملی برای سیاستزدگی
در عرصه عوامل سیاستزدگی، یک عامل، تحلیلهای تقلیدی است. سودجویان عرصه سیاست، نفوذ میکنند و از این موقعیت و ظرفیت استفاده میکنند. راسل در روانشناسی قدرت میگوید: ترس، خشم و انواع واکنشهای خشن، باعث میشود، مردم کورکورانه دنبال کسی بیفتند که در غالب موارد از اعتماد آنها سوءاستفاده میکند. ویژگی قدرت این است: گاه همراه با خشم است و گاه همراه با جذابیتها. اگر کسی سودجو باشد، خودش نمیگوید که من سودجو هستم بلکه میگوید من به دنبال تبیین ارزشهای اسلامی و اجرای آرمانهای انقلاب هستم. اگر دقت لازم در این عرصه وجود نداشته باشد و اگر تحلیل، یک تحلیل تقلیدی باشد، باعث سیاستزدگی میشود. سیاستزدگی یعنی من فکر کنم تمام آنچه در عرصه سیاست و کارورزی سیاست وجود دارد، متعلق به من و در انحصار من است. لذا یکی از عوامل جدی سیاستزدگی، خود حق پنداری و انحصارطلبی است؛ یعنی هر جا که کسی بپندارد خودش محور همه حقهاست، گرفتار سیاستزدگی شده است. در آیه ۵۳ سوره نسا میفرماید: «أَمْ لَهُمْ نَصِیبٌ مِنَ الْمُلْکِ فَإِذاً لاَ یُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِیراً» یعنی اگر به اینها مقداری قدرت داده شود، به اندازه ذرهای که پشت هسته خرما هست به کسی واگذار نمیکنند.
سیاست زدگی یعنی من فکر کنم تمام آنچه در عرصه سیاست و کارورزی سیاست وجود دارد، مال من و در انحصار من است. لذا یکی از عوامل جدی سیاستزدگی، خود حق پنداری و انحصارطلبی است.
تحلیلهای افراطی و تفریطی، عاملی دیگر برای سیاستزدگی
عامل دیگری که در سیاستزدگی مطرح است، تحلیلهای افراطی و تفریطی است. کسی که تحلیل افراطی داشته باشد، گرفتار سیاستزدگی است. مرحوم امام در اوایل انقلاب فرمود: قبل از انقلاب هر فشاری بر من آورده میشد خسته نمیشدم؛ اما الآن و بعد از انقلاب از این همه فشار خسته میشوم. علت این کلام امام همین تحلیلهای افراطی و تفریطی است.
فعالیت خلاف شرع و قانون، عامل دیگر و عرصه دیگری است که انسان را گرفتار سیاستزدگی میکند. علامه طباطبایی، حکومت اسلامی را حکومت انسانی نامگذاری میکند که در این حکومت انسانی حقوق همه افراد از همه قشرها و همه ادیان و گروهها از ضعیف و قوی باید پرداخت بشود. امام در جلد ۱۱ صحیفه فرموده است: آدمهای جاهلی هستند که به خیال خودشان برای اسلام خدمت میکنند لکن سرخود کارهایی میکنند که ضربه به حیثیت اسلام میزند.
ازآنجاکه یک عنصر کلیدی در حوزههای علمیه، اجتهاد است و مرجعیتی در حوزهها بهعنوان عالمان دین و فقیهان دین وجود دارد، همواره جلوی افراطیگری گرفته شده است.
بعضی خلاف قانون عمل میکنند و بعد میگویند وظیفه دارم. یا خلاف شرع عمل میکنند و میگویند: من باید کار انقلابی انجام بدهم. این چند عاملی که اشاره شد، از عوامل مهم گرفتاری برخی از حوزویان در عرصه سیاستزدگی است.
اجتهاد، مانع سیاستزدگی و افراطیگری
اما از آنجا که یک عنصر کلیدی در حوزههای علمیه، اجتهاد است و مرجعیتی در حوزهها به عنوان عالمان دین و فقیهان دین وجود دارد، همواره جلوی افراطیگری گرفته شده و همواره تلاش شده که جامعه شیعی به سمت لنگرگاه اجتهاد و مجتهدین، حرکت کند. هر وقت جامعه به سمت لنگرگاه اجتهاد حرکت کرده از افراط دور شده است. مثلاً گروه فرقان یکی از شدیدترین گروههای سیاستزده و تکفیری بعد از انقلاب بوده است. لذا آگاهی بخشی از عناصر مهم و کلیدی است. بحث بعدی تعبیر مقام معظم رهبری است که آگاهی و بینش سیاسی، آری، اما گرفتار بازی سیاستگران قرار گرفتن، نه.
سعه صدر، اجتهاد و مدارا، راههای مقابله با سیاستزدگی
بحث بعدی، سعه صدر و شکیبایی است. عامل دیگر برای رفع سیاستزدگی، تقویت اعتدال و عقلانیت است. امام فرموده: به فرزندان خوب و انقلابیم توصیه میکنم که سعی کنند تندروی نکنند. مسئله بعدی، تقویت روحیه اجتهاد است. همواره اجتهاد در حوزهها به معنی دقیق کلمه حضور داشته است. روش اجتهاد، آزاداندیشی است. اگر این آزاداندیشی در عرصه علمی وجود دارد باید در عرصه سیاست نیز وارد شود. چهبسا دو عالم دین که در مباحث اجتهادی که سالها و ساعتها با هم بحث میکنند ولی در عرصه سیاسی باهم نمیتوانند بحث کنند. آخرین نکتهای که بیان میکنم، بحث تحمل و مدارا است. روحانیت پدر ملت است و باید تلاش کرد که اقتدار و جایگاه معنوی حوزهها حفظ شود.