شبکه اجتهاد: چندی پیش موضوع نامه نگاری مولوی عبدالحمید امامجمعه اهل سنت زاهدان با رهبر انقلاب اسلامی و سپس پاسخ ایشان به این چهره اهل تسنن، به یکی از موضوعات مورد توجه رسانههای داخلی و ضد انقلاب تبدیل شده است. پاسخ رهبری به نامه مولوی عبدالحمید، حائز چنان اهمیتی است که میتوان از آن به مثابه یک فرمان قابل توجه و تحلیل یاد کرد.
بر این اساس، چند هفته قبل، مولوی عبدالحمید در نامهای به حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، نکاتی را در خصوص به کار گیری نیروهای اهل سنت در مناصب حکومتی در استانهای مختلف کشور مطرح میکند. رهبری انقلاب نیز در نامهای که به امضای رئیس دفتر ایشان رسیده، بر حقوق برابر همه ایرانیان فارغ از نژاد و قوم و مذهب تاکید میکنند. بعضاً دیده میشود برای نامه نگاریهای معمول این چنینی، نمایندگان استانی رهبری پاسخ ایشان را منعکس میکنند اما در مورد اخیر با توجه به اهمیت موضوع، پاسخ نامه مولوی عبدالحمید از سوی حجتالاسلام والمسلمین گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری به این عالم اهل تسنن ارائه میشود.
در متن پاسخ رهبر انقلاب به مولوی عبدالحمید، مقام معظم رهبری ضمن قدردانی از وی به دلیل علاقهمندی به جمهوری اسلامی و جانبداری و حمایت او از آرمانهای والای انقلاب اسلامی، چنین فرمودند: « همه ارکان جمهوری اسلامی موظفاند بر اساس معارف دینی و قانون اساسی، هیچگونه تبعیض و نابرابری بین ایرانیان از هر قوم و نژاد و مذهبی روا ندارند. ما هم به جد معتقدیم همه باید باهم در کنار هم و در صفوف فشرده و واحدی، به سربلندی و عزت ایران اسلامی بیندیشند و در راه آن تلاش کنند و اجازه ندهند دشمنان این مرز و بوم و خناسان وابسته به این و آن، در این صف واحد تفرقه افکنده و کارشکنی کنند».
نگاهی به محتوای نامه نشان میدهد پاسخ رهبری انقلاب به این عالم اهل تسنن با تاکید بر آرمانهای انقلاب اسلامی، برگرفته از معارف اسلامی، قانون اساسی کشور و همچنین سیاستهای جاری نظام جمهوری اسلامی بوده است. هرچند موضوع مورد پرسش در خصوص یک امر مصداقی بوده اما ایشان به صورت کلی با رد هر نوع تبعیض و نابرابری بین ایرانیان فارغ از قوم و مذهب، پاسخ مولوی عبدالحمید را میدهند. نکته جالب توجه آنکه ادبیات به کار گرفته شده از سوی رهبر انقلاب در نگاه اول محتوی و رنگ و بوی قانون اساسی جمهوری اسلامی را به اذهان متبادر میکند.
بهعنوانمثال، در بخشی از اصل دوازدهم قانون اساسی چنین آمده است: «مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل میباشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاهها رسمیت دارند و در هر منطقهای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.» از این بخش از قانون اساسی صراحتاً استنباط میشود که سیاستگذاری نظام اسلامی بر مبنای عدم تبعیض و نابرابری بین مذاهب و اقوام است. موضوعی که همواره در چهل سال اخیر پیگیری شده است.
بر این اساس، سیره رهبران انقلاب اسلامی (امام خمینی و آیتالله خامنهای) نیز مؤید همین مطلب است که آنها در امر حکومتداری، تفاوتی بین مذاهب و حتی ادیان مختلف قائل نبوده و همه را جزو خانواده بزرگ ایران عزیز میدانند.
شاید به جد بتوان گفت، از سرشناسترین پرچم داران تقریب بین مذاهب اسلامی، رهبر انقلاب هستند. ایشان از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی از داعیهداران وحدت بین مذاهب اسلامی بوده و پس از انقلاب نیز این نگاه اعتقادی را پی گرفتهاند. رویدادهای دوران تبعید در ایرانشهر در سیستان و بلوچستان، دستور پخش اذان اهل سنت از رادیوی استان کردستان (بهرغم آنکه مطابق قانون اساسی، مذهب رسمی کشور، شیعه اثنی عشری است)، تعیین نماینده اهل سنت، تأسیس مجمع تقریب بین مذاهب و اتخاذ راهبرد دائمی وحدت اسلامی، فتوای تاریخی در خصوص ممنوعیت توهین به مقدسات اهل سنت یا حتی حضور مستمر ایشان در منزل خانواده شهدای سایر ادیان، مؤیدات و شواهدی برای اهتمام رهبر انقلاب به این امر مهم است.
شیعه انگلیسی
از واژههای بسیار مهم دیگر در پاسخ کوتاه رهبری، این است که در کنار تعبیر «هر قوم و نژاد» واژه «مذهب» هم آمده است. یعنی ایران برای همه ایرانیان؛ یعنی هیچ عامل یا مؤلفهای اعم از زبان و مذهب و قومیت توجیه گر نابرابری و تبعیض نیست. حضرت آیتالله خامنهای در مراسم عید غدیر سال گذشته در دیدار قشرهای مختلف مردم، تحریک احساسات دیگر فِرَق اسلامی به اسم شیعه، را «شیعه انگلیسی» خواندند و تاکید کردند:«احساسات اهلسنت را تحریک نکنید؛ عدهای خیال میکنند اثبات تشیع به این است که به بزرگان اهلسنت، توهین کنند. تحریک احساسات دیگر فرق اسلامی به اسم شیعه باعث ظهور داعش است. همه ارکان جمهوری اسلامی موظفند براساس معارف دینی و قانون اساسی، هیچگونه تبعیض و نابرابری بین ایرانیان از هر قوم و نژاد و مذهبی روا ندارند.» در واقع، نامه رهبری انقلاب سند و فرمانی برای امروز و آینده کسانی است که شرط استمرار خود در قدرت را القای تبعیض و تفرقه میدانند. این نامه اعتقاد برخاسته از شرط عدالت رهبری است که شعارهای انتخاباتی نان ساز را پنبه کرد.
توجه به خناسان
اما توصیه رهبر انقلاب به مولویعبدالحمید نیز قابل تأمل است. ایشان در بخشی دیگر از نامه هوشمندانه، عبدالحمید را به معارف دینی شیعه و قانون اساسی رجوع میدهند و تاکید میکنند :«نباید به دشمنان بیرونی و خناسان داخلی اجازه داد که با طرحها و نقشههای خود، مانع وحدت بین دو مذهب شوند و آنجا که دشمن درصدد ایجاد تفرقه در کشور به بهانههای واهی مذهبی است، باید با او بهطور دقیق، صریح و شفاف مرزبندی کرده و با هر عامل برهمزننده وحدت و امنیت کشور به مقابله برخاست.»
در سالهای اخیر، خبرهای زیادی در مورد تحرکات عربستان در مرزهای جنوب شرقی شنیده میشود. خبرهایی از جنس تفرقه میان اقوام ایرانی برای تضعیف نظام. تاجایی که سعودیها به تسلیح تروریستها در استان سیستان و بلوچستان اقدام کردند.
خناسان چه کسانی هستند
بر اساس گزارش روزنامه «الان» کویت که سال گذشته گزارش داده بود: «در خلال عیادت از شاهزاده عربستانی «عبدالرحمن بن عبدالعزیز آل سعود» در بیمارستان تخصصی «ملک فیصل» در ریاض، «ترکی بن ناصر بن عبد العزیز» دیگر شاهزاده عربستانی اعلام کرد «مقرن بن عبدالعزیز» از تجهیز و تسلیح گروههای مخالف در ایران توسط عربستان به علت منافع ریاض نگران است.» ترکیبنناصر در ادامه به نقل از مقرن بن عبدالعزیز گفت: «عربستان با هواپیماهای باربری نظامی از نوع « ۱۳۰-C» در پنج پرواز مخفیانه به فرودگاه «دالبندین» در ولایت بلوچستان پاکستان هممرز با ایران، حجم بسیار زیادی اسلحه برای گروههای معارض ایرانی فرستاده است.» در سالهای اخیر هم، کم شاهد عملیات تروریستی که منجر به شهادت مرزبانان کشورمان شده است نبودهایم. موضوعی که میتواند با تدابیر مولوی عبدالحمید کاهش یابد و جلوی نقش آفرینی خناسان گرفته شود؛ همانگونه که خود امام جمعه اهل سنت زاهدان گفته است: «فرزندان اهلسنت نظام و رهبری از اصیلترین اقوام ایرانی بوده و در طول تاریخ تا پای جان برای حفظ تمامیت ارضی، عزت و شرف ایران و ایرانی در مقابل دشمنان ایستادگی کرده و در پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس در کنار سایر هممیهنانشان در دفاع از انقلاب و آرمانهای والای آن، جنگیده و هزاران شهید و جانباز تقدیم انقلاب اسلامی کردهاند.» مراقب خناسان باشند و با مرزبندی شفاف با هر عامل برهم زننده وحدت و امنیت کشور مقابله کنند.
رابطه مولوی عبدالعزیز با امام
همچنانکه اوایل انقلاب اسلامی و در شرایطی که استان سیستان و بلوچستان دچار سردرگمی و ناامنی بود و گروههای مختلفی سعی در دامن زدن به ناامنیها و تفرقه اندازی بودند و دولت مرکزی هنوز بر منطقه مسلط نشده بود، این مولوی عبدالعزیز (پدر زن مولوی عبدالحمید) بود که مردم استان را به امنیت و آرامش دعوت کرد و اجازه نداد بیگانگان و دشمنان اسلام و قرآن و مخالفان انقلاب اسلامی از شرایط بحرانی منطقه علیه مصالح مردم استان، اقدامی انجام دهند. مولوی عبدالعزیز اولین بار در سال ۱۳۴۷ هـ . ش در سفری که به عراق داشت به بصره و بغداد رفته بود، سری به نجف زد و با امام خمینی؟ره؟ که در آنجا تبعید بودند ملاقات کرد. مولوی بعد از آن در ابتدای انقلاب بارها با امام دیدار کردند و ضمن حمایت از برنامههای حکومت اسلامی، خواستهها و مشکلات مردم استان را هم مطرح میکردند و خواهان رسیدگی و رفع این مشکلات بودند. موضوع ساخت مسجدی برای اهل سنت در تهران، اعتراض بر اصل ۱۳ قانون اساسی، معرفی افراد بومی برای احراز پستهای دولتی در استان و احیاناً شکایات و گزارشهای عملکرد بد مأمورین دولتی، موضوع دیدارهای ایشان با امام؟ره؟بود .
موج سواری رسانههای بیگانه
بعد از انتشار پاسخ مقام معظم رهبری به نامه مولوی عبدالحمید، رسانههای فارسی زبان بیگانه و دشمن جمهوری اسلامی، تلاش کردند تا پاسخ رهبری را زیر سؤال برده و بر آتش تفرقه میان اهلتسنن و شیعه در ایران دامن بزنند. دویچه وله فارسی درگزارشی با تیتر «پاسخ کلی به نامه اعتراض آمیز مولوی عبدالحمید» نوشت: «پس از گذشت ۱۰ روز، آیتالله خامنهای نیز پاسخ عبدالحمید را داده، اما این پاسخ از سوی رئیس دفتر ایشان منتشر شده است. این نامه به عبدالحمید تاریخ ۲۱ مرداد را بر خود دارد، اما چهارشنبه ( ۱۵ شهریور/ ۶ اوت) رسانهای شده است. عبدالحمید دو درخواست کاملاً روشن را بیان کرده و طبعاً در انتظار پاسخی روشن هم بوده است؛ اما بعید به نظر میرسد که این روحانی اهل سنت نامه رهبر جمهوری اسلامی را پاسخی واقعی به درخواستهای صریح خود بداند. انتظار روحانی برجسته اهل سنت از رهبر جمهوری اسلامی فرمانی با دو محور اصلی بود؛ چنین فرمانی اما صادر نشد.» از سویی دیگر رسانه ضد انقلاب صدای آمریکا در گزارشی اعلام کرد: « مولوی عبدالحمید در درخواست دوم خود از رهبر خواسته بود تا آزادی مذهبی بیشتری به اهل سنت، از جمله برای اجرای نماز جماعت در کلانشهرها، داده شود. در مجموع رهبر ایران، اشارهای به اهل سنت نداشته و به پاسخی کلی که در آن به لزوم وحدت و مقابله واحد با دشمنان تاکید شده، بسنده کرده است.» از سویی دیگر اما، احسان مهرابی، کارشناس شبکههای ماهوارهای در این باره نوشت:« پاسخ [آیتالله] خامنهای به مولوی عبدالحمید مبنی بر اینکه نباید بین«مذاهب» تبعیض باشد، اگر چه دستور اجرایی نیست اما میتواند در رفع برخی تبعیضها مفید باشد. دولت با استناد به این نامه [آیتالله]خامنهای میتواند برای استانهایی با اکثریت سنی نشین، استاندار سنی انتخاب کند و معاونان اهل سنت وزرا را افزایش دهد». صبح نو