حجتالاسلام راد با بیان اینکه در خصوص ابناءالرضا(ع) و امام جواد(ع) با فقر منابع روایی دچار هستیم، اظهار کرد: در پژوهشهایی که درباره ابنا الرضا(ع) صورت گرفته دادههای تاریخی و روایی اندک است. این امر معلول شرایط تاریخی و سیاسی ایشان و برخورد سلبی دستگاه خلافت با این ائمه(ع) بوده است. بنابراین اگر با همین تعداد روایات موجود برخورد سلبی کنیم، دیگر چیزی از روایات باقی نمیماند.
به گزارش شبکه اجتهاد، کنفرانس بینالمللی آسیبشناسی مطالعات تاریخ اهل بیت(ع) در دوران معاصر، صبح امروز، به میزبانی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی به صورت مجازی برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین علی راد، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در این نشست به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: موضوع ارائه بنده آسیبشناسی حدیثی از امام جواد(ع) است که در سیرهپژوهی این امام هم میتواند سودمند باشد. این حدیث، حدیثی است که آن را با عنوان «و ما کان لله لم یقطع» نامگذاری کردم. این حدیث از جمله احادیثی است که سبب شهادت امام شد، چون این حدیث علم ناب اهل بیت(ع) را به رخ عباسیان کشید و جریان معتزله را دچار تزلزل کرد. امام جواد(ع) بعد از چند روز پس از صدور این حدیث طولانی که از ایشان گزارش شده است، به شهادت رسیدند؛ لذا این حدیث در تاریخنگاری و سیرهپژوهی امام جواد(ع) بسیار مهم است.
وی ادامه داد: در عین اینکه این روایت از اهمیت برخوردار است، ولی از منظر برخی فقیهان یا بهتر باشد بگویم عمده فقیهان به دلیل آسیبهایش مورد اعراض قرار گرفته است و در فقه ما مورد عنایت و توجه نبوده است. مهمترین آسیبها و خلأهایی که در مواجهه با این حدیث با آن روبرو هستیم را تیتروار بیان میکنم؛ البته این آسیبها اختصاص به دوره امام جواد(ع) ندارد و در دوره بعد از امام رضا(ع) یا اصطلاحاً «ابنا الرضا(ع)» با این آسیبها مواجه هستیم. این آسیبها معلول نگاه خشونتآمیز عباسیان با فرزندان امام رضا(ع) است.
ضعف منبع، ضعف سند و تفرد داده
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: اولین آسیب این است که ما در خصوص ابناءالرضا(ع) و امام جواد(ع) با فقر منابع روایی دچار هستیم. در پژوهشهایی که درباره ابنا الرضا(ع) صورت گرفته دادههای تاریخی و روایی اندک است. این امر معلول شرایط تاریخی و سیاسی ایشان و برخورد سلبی دستگاه خلافت با این ائمه(ع) بوده است. باید متوجه باشیم وقتی میخواهیم درباره امام جواد(ع) سیرهپژوهی کنیم اگر با همین تعداد روایات موجود برخورد سلبی داشته باشیم، دیگر چیزی از ایشان باقی نمیماند. آسیب دوم ضعف منابعی است که همان دادههای اندک در آنها گزارش شده است؛ مثلاً همین حدیث در تفسیر عیاشی گزارش شده است، ولی این تفسیر بر پایه اعتبارسنجی حدیثی دچار ضعفهای جدی است و دلیل اعراض فقهای ما در ارجاع به دادههای این کتاب هم همین ضعف اعتبار آن است.
وی در ادامه با بیان اینکه آسیب سوم ضعف اسانید است، اظهار کرد: بسیاری از روایات امام جواد(ع) دچار ضعف سند هستند و حدیث مورد بحث هم دچار ارسال است و حداقل اعتبار یک حدیث معتبر را ندارد. چهارمین آسیبی که در مواجهه با این حدیث داریم تفرّد است؛ یعنی این روایت تا جایی که بنده بررسی کردم فقط در تاریخ عیاشی گزارش شده و در منابع دیگر به این حدیث دست پیدا نکردیم. بنابراین تفرد دادههای تاریخی و روایی بر ضعف آن میافزاید. اینها مهمترین آسیبهایی هستند که میتوان به لحاظ سندی و منبعی نسبت به روایت مطرح کرد که کمابیش در کلام فقها مطرح شده و به اعراض فقها از استناد به مضمون این حدیث برای افتا انجامیده است. پس در مجموع سه آسیب اخیر یعنی ضعف منبع، ضعف سند و تفرد داده در حدیث مورد بحث ما وجود دارد.
رهیافتهای ایجابی برای اعتبار حدیث
پژوهشگر مطالعات اسلامی تأکید کرد: تلاش کردم حدیث را از این ضعفها برهانیم. در اینجا به برخی پاسخهایی که میتوانیم برای این آسیبها ارائه کنیم اشاره میکنم. در مواجهه با این حدیث در امامیه دو رهیافت شکل گرفته است. یک رهیافت سلبی و یک رهیافت ایجابی. رهیافت ایجابی رهیافتی است که بر اعتبار حدیث میافزاید. در دوره معاصر فقهایی هستند که بر اعتبار حدیث میافزایند که از جمله میتوان به علامه طباطبایی اشاره کرد. ایشان در تفسیر المیزان متن حدیث را به طول کامل گزارش میکند و بعد اشاره میکند این حدیث مشتمل بر مباحث قرآنی دقیقی است. البته ایشان دقایق حدیث را برای ما بازگو نکردند. آیتالله سبحانی هم رهیافت ایجابی به حدیث دارند و از مضمون حدیث امام در مباحث کلامی فراوان استفاده کردند. انصافاً دیدگاه ایشان در این عرصه دیدگاه جامعی است. مرحوم امام هم رهیافت ایجابی داشتند. بنده هم همین رویکرد ایجابی را دارم.
وی افزود: محققینی که رویکرد ایجابی داشتند متنگرا بودند و محتوای ناب حدیث را دلیل بر اعتبار آن گرفتند یا اینکه به تشابه متن روایت با سایر روایت اهل بیت(ع) توجه داشتند. این همان رویکردی است که علامه مجلسی در نقد «مصباح الشریعه» دارند و میگویند که زبان برخی روایت با زبان اهل بیت(ع) در سایر روایات هم مضمون نیست. بنده بیش از این دو دلیل بر اعتبارسنجی حدیث دست نیافتم. تلاش کردم ادله دیگری بر اعتبار حدیث اقامه کنم تا این روایت در سیرهپژوهی امام مورد استناد باشد. اولین دلیل این است که حدیث امام جواد(ع) موافق با سنت نبوی است، همچنین موافق با سیره علوی است؛ در فقه شیعه منهج علی بن ابیطالب(ع) در مباحث فقهی دلیل بر اعتبار است و روایت امام جواد(ع) هم با آن همسو است.
ابداع نظر امام جواد(ع)
علی راد ادامه داد: همچنین همسویی با سبک ادبی قرآنی در پردازش مباحث حد سرقت و همسویی با مقاصد و حکمت تشریعی قرآن در حد سرقت از جمله دلالت اعتبار حدیث است. دلیل دیگر ما بر اعتبار این حدیث موافقت با امضایی بودن اصل سرقت است. تقریر امام جواد(ع) در این روایت که تاکید میکند حد سرقت فقط باید چهار انگشت باشد با روش دوره جاهلی همسو است. بنده به گزارشات متعدد دست یافتم که در عصر جاهلی همین آیین در حد سرقت جاری بوده است. به هر روی این حدیث ابداع نظر امام جواد(ع) است. امید است این پژوهش بتواند اعتبار این حدیث را مطالعات سیره پژوهی امام جواد(ع) تثبیت کند./ ایکنا